|
ارسال به دوستان
رهبر انقلاب در سخنرانی زنده تلویزیونی با اشاره به اتفاقات روزهای اخیر در ایالات متحده:
آمریکا مسخره دنیا شده است
حضرت آیتالله العظمی خامنهای، رهبر حکیم انقلاب اسلامی صبح دیروز (جمعه) در سخنانی تلویزیونی به مناسبت قیام ۱۹ دی ۱۳۵۶ مردم قم، بر ضرورت حراست از یاد و نام این قیام تعیینکننده و مضمون دینی و ضدآمریکایی آن تأکید کردند و با افتخارآمیز خواندن تولید واکسن کرونا در کشور، گفتند: حضور منطقهای و ثباتآور و افزایش قدرت دفاعی و موشکی ایران ادامه خواهد یافت، در مورد برجام هم ما اصرار و عجلهای برای بازگشت آمریکا نداریم، مهم این است که تحریمها باید فوری و کامل برداشته شود.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، رهبر انقلاب اسلامی قبل از بیان مباحث اصلی خود درباره حماسه ۱۹ دی ۱۳۵۶ مردم قم و برخی مسائل روز، از حضور حماسی و خودجوش مردم در تجلیل از سردار شهید حاجقاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس قدردانی و تأکید کردند: این فعالیت خودجوش و حماسهگونه، ناشی از عواطف، بصیرت و انگیزههای عالی مردم بود و روح تازهای در کالبد کشور و ملت دمید.
ایشان همچنین از تجمع بزرگ و شگفتانگیز مردم عراق در بغداد و چند شهر دیگر در سالگرد این ۲ شهید بزرگ تجلیل کردند و یاد همراهان سردار سلیمانی و ابومهدی (شهیدان پورجعفری، مظفرینیا، طارمی، زمانیان) و نیز شهدای عراقی همراه را گرامی داشتند.
حضرت آیتالله خامنهای همچنین با بزرگداشت یاد شهدای جانباخته کرمان در مراسم تشییع سردار سلیمانی و نیز شهیدان جانباخته در حادثه بسیار تلخ و ناگوار سانحه هواپیمایی در آسمان تهران، از خداوند متعال برای آن عزیزان لطف و رحمت و برای بازماندگان صبر و تسلا و آرامش مسألت کردند.
رهبر انقلاب افزودند: مسؤولان نیز در این زمینه وظایفی دارند که به آنها تذکر داده شده است.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به چهلمین روز شهادت دانشمند بزرگ کشور شهید فخریزاده، افزودند: ۲ شخصیت بزرگ علمی که این اواخر از دست دادیم یعنی شهید فخریزاده و آیتالله مصباح یزدی، هر ۲ در عرصههای کاری خویش، چهرههای برجستهای بودند که باید از میراث ارزشمند آنها مراقبت شود و راه آنان به بهترین وجه ادامه یابد.
رهبر انقلاب در بخش اصلی سخنانشان با تأکید بر تأثیر تعیینکننده قیام ۱۹ دی ۱۳۵۶ مردم قم، نگهبانی و حراست از یاد این حادثه و نیز مضمون عمیق آن را ضروری برشمردند.
ایشان افزودند: قیام ۱۹ دی از نقاط اوج حیات ملت ایران است چرا که عزم، اراده و بصیرت ملت را نشان میدهد، بنابراین باید یاد آن زنده و پر نشاط بماند و راه آینده را روشن کند.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به تلاش دستهای خائن و تحلیلگران مغرض برای تغییر مضمون و محتوای حوادث بزرگ ملتها در جهت منافع قدرتهای بزرگ، گفتند: با گسترش وسایل ارتباطجمعی، امکان تغییر مضمون اینگونه حوادث بیشتر شده است.
ایشان تحریف واقعیت رویدادهای مهم کشورها و جهان، آن هم با زبان و قلم اشخاص و نویسندگان معروف را از کارهای مهم دستگاههای جاسوسی و امنیتی برشمردند و با اشاره به کتابی که در زمینه اینگونه فعالیتهای سازمان سیا منتشر شده است، افزودند: این کتاب نشان میدهد سیا چگونه با تسلط بر مطبوعات و رسانههای بزرگ آمریکایی و حتی اروپایی، حوادث را تحریف و تفسیرهای تأمینکننده منافع آمریکا را به افکار عمومی القا میکند.
رهبر انقلاب در تبیین ضرورت نگهبانی از مضمون قیام ۱۹ دی ۱۳۵۶ مردم قم افزودند: حادثه قم به این شهر منحصر نماند و با الگوسازی و گسترش به دیگر شهرها، زمینهساز پیروزی انقلاب عظیم مردم ایران شد، بنابراین باید از مضمون آن بخوبی مراقبت کرد.
حضرت آیتالله خامنهای، خشم متراکمشده مردم نسبت به رژیم دیکتاتور، فاسد و وابسته پهلوی را یکی از ۲ مضمون اصلی قیام ۱۹ دی دانستند و افزودند: این حرکت تعیینکننده، اساسا دینی بود، چرا که بر رهبری، بیانیهها، سخنان و درسهای امام خمینی به عنوان مرجع تقلید متکی بود و ایشان هم از روز اول قیام در سال ۱۳۴۱، مردم را بر اساس مبانی دینی رهبری و هدایت میکرد.
رهبر انقلاب اسلامی، مضمون دوم قیام ۱۹ دی ۱۳۵۶ را «ضدآمریکایی و ضداستکباری» خواندند و یادآوری کردند: چند روز قبل از آن قیام، رئیسجمهور وقت آمریکا در تهران حمایت صددرصدی خود را از رژیم منحط، مستبد و وابسته پهلوی اعلام کرده بود، بنابراین حرکت مردم قم علیه رژیم پهلوی یک حرکت ضدآمریکایی هم بود.
ایشان در جمعبندی این بخش از سخنانشان گفتند: قیام دینی و ضدآمریکایی ۱۹ دی در واقع اولین ضربه تبر ابراهیمی بر پیکر بت بزرگ به حساب میآید، ضرباتی که تا امروز ادامه یافته است.
رهبر انقلاب با اشاره به اوضاع در هم ریخته بت بزرگ استکبار افزودند: «افتضاح انتخاباتی»، «حقوق بشری که هر چند روز یک سیاهپوست قربانی آن میشود»، «برملا شدن ماهیت ارزشهای ادعایی آمریکا که موجب تمسخر دنیا حتی دوستان آمریکا شده»، «اقتصاد فلج» و «دهها میلیون بیکار و گرسنه و بیخانمان» نشاندهنده اوضاع نابسامان آمریکا است که البته عجیب نیست اما عجیب این است که عدهای هنوز آرزو و قبلهشان آمریکاست.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: عدهای خیال میکنند که اگر با آمریکا آشتی کردیم، کشور بهشت بَرین میشود. این افراد باید به ایران قبل از انقلاب نگاه کنند که چگونه حمایت آمریکا باعث جلوگیری از پیشرفت کشور، گسترش فقر اقتصادی و علمی و رواج فساد و بی بند و باری فرهنگی شد. ضمن اینکه امروز هم اوضاع رژیمهایی که در منطقه قربانصدقه آمریکا میروند، بر همه روشن است.
رهبر انقلاب، بازگشت به سلطه جهنمی قبل از انقلاب را هدف اصلی آمریکاییها در فشارهای ۴۲ ساله بر ایران دانستند و افزودند: فرق آمریکا با برخی اروپاییها در این است که آمریکاییها به علت سابقه سلطه قبلی خود بر ایران و منطقه، دنبال تکرار آن وضع هستند و باید همه در مقابل این هدف شوم هوشیار باشند.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به سخنان صریح یک کارشناس معروف آمریکایی گفتند: آمریکاییها تا هنگامی که بر منطقه سلطه نیابند، منافع خود را در ایجاد بیثباتی در ایران، عراق، سوریه، لبنان و دیگر کشورهای منطقه جستوجو میکنند که این هدف را گاهی با کارهایی شبیه فتنه ۸۸ در ایران و گاهی با تشکیل داعش پیگیر میشوند.
ایشان با اشاره به حوادث روزهای اخیر در آمریکا مانند حمله به کنگره و فرار نمایندگان از تونلهای مخفی افزودند: آنها در فتنه ۸۸ به دنبال ناامنی و ایجاد آشوب و جنگ داخلی در ایران بودند که موفق نشدند و خداوند همین مساله را سال ۹۹ بر سر خودشان آورد.
حضرت آیتالله خامنهای بخش دیگری از سخنانشان را به پاسخ قطعی و پایانی نظام اسلامی به ادعاهای جبهه استکبار به سرکردگی آمریکا علیه جمهوری اسلامی در ۳ موضوع «تحریم»، «حضور منطقهای ایران» و «توان دفاعی و قدرت موشکی کشور» اختصاص دادند.
ایشان درباره مسأله تحریم تأکید کردند: جبهه غرب و دشمنان موظفند حرکت خباثتآمیز تحریم علیه ملت ایران را که واقعا یک خیانت، جنایت و دشمنی بیجهت علیه مردم است، فورا متوقف کنند و همه تحریمها را بردارند.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: البته بارها تأکید کردهایم که باید اقتصاد را با فرض برداشته نشدن تحریمها جوری برنامهریزی کنیم تا کشور به خوبی اداره شود و با رفتن و آمدن تحریم و با بازیگریهای دشمن دچار مشکل نشود که این کار با اتکا به ظرفیتهای داخلی و اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی ممکن است. اگر چه تحریمها نیز بتدریج در حال بیاثر شدن هستند.
حضرت آیتالله خامنهای خاطرنشان کردند: بنابراین این حرف طرف مقابل که فلان کار را بکنید یا نکنید، بیخود است و تحریمها که خیانت و جنایت در حق ملت است، باید برداشته شود.
رهبر انقلاب اسلامی، معنا و منطق حضور منطقهای ایران را تقویت دوستان و طرفداران جمهوری اسلامی خواندند و گفتند: حضور جمهوری اسلامی در منطقه «ثباتآفرین» و موجب رفع بیثباتی است، همچنان که در سوریه و عراق این واقعیت را همه دیدند. بنابراین، این حضور، قطعی است و باید وجود داشته باشد و خواهد داشت.
حضرت آیتالله خامنهای با یادآوری تجربه تلخ ناتوانی کشور درمقابل حملات هوایی صدام، خاطرنشان کردند: ایران آن روزها در مقابل موشکباران و بمباران تهران و شهرهای مختلف ناتوان و بیدفاع بود و جمهوری اسلامی حق نداشت کشور را در آن شرایط نگه دارد.
ایشان با یادآوری نمونههایی از قدرت دفاعی امروز ایران مثل ساقط کردن پرنده متجاوز آمریکایی در آسمان ایران یا در هم کوبیدن پایگاه عینالاسد، گفتند: دشمن در مقابل این واقعیتها ناگزیر است قدرت و تواناییهای دفاعی ایران را در محاسبات و تصمیمات خود در نظر بگیرد.
رهبر انقلاب اسلامی در بخش دیگری از سخنانشان به مسأله پرتکرار دیگری در افکار عمومی یعنی برجام، و کنار گذاشتن بخشی دیگر از تعهدات و آغاز غنیسازی ۲۰ درصد اشاره کردند و گفتند: این بحث را مطرح میکنند که آمریکا به برجام برگردد یا برنگردد؟ جمهوری اسلامی هیچ اصرار و عجلهای برای بازگشت آمریکا به برجام ندارد، بلکه مطالبه منطقی ما رفع تحریمها و بازگرداندن حق غصبشده ملت است که این وظیفه آمریکا و اروپاییهای دنبالهرو آن است.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: اگر تحریمها برداشته شد بازگشت آمریکا به برجام معنا میدهد، البته مسأله خسارتها که جزو مطالبات ما است در مراحل بعدی دنبال خواهد شد اما بدون رفع تحریمها، بازگشت آمریکا به برجام حتی ممکن است به ضرر کشور هم باشد.
ایشان خاطرنشان کردند: در این موارد به مسؤولان در قوای مجریه و مقننه گفته شده با دقت و رعایت کامل ضوابط پیش بروند.
رهبر انقلاب اسلامی تصمیم مجلس و اقدام دولت برای کاهش بخش دیگری از تعهدات برجام را کاملا درست و عقلانی دانستند و گفتند: عمل کردن جمهوری اسلامی به همه تعهدات خود در شرایطی که طرف مقابل به همه تعهدات خود عمل نمیکند، بیمعنی است.
ایشان افزودند: البته اگر آنها به تعهدات خود بازگردند ما نیز برمیگردیم، همچنانکه بنده از ابتدای برجام گفتم اقدامات باید به صورت متناظر و «کار و تعهد آنها در مقابل کار و تعهد ما» باشد که البته این، اول کار انجام نگرفت اما اکنون باید انجام شود.
موضوع دیگری که رهبر انقلاب اسلامی به آن اشاره کردند، منافات نداشتن بهکارگیری جوانان باانگیزه و کاربلد، با استفاده از افراد کارکشته و باتجربه بود.
ایشان به پخش بخشی از سخنانشان در یک برنامه تلویزیونی که در صدر آن بر روی کار آمدن «دولت جوان حزباللهی» و در ادامه بر استفاده از افراد باتجربه تأکید شده بود، اشاره کردند و گفتند: این دو مورد با هم منافاتی ندارد، بنده از قدیم به تکیه به نیروهای جوان اعتقاد راسخ داشتهام به این معنی که به آنها اعتماد و در برخی مدیریتهای مهم کشور از آنها استفاده، و از ابتکار، انگیزه و نشاط آنها استقبال شود.
رهبر انقلاب اسلامی گفتند: باید از کار، روحیه و خلاقیت جوانان و بچههای کشور حداکثر استفاده بشود اما این به معنای حذف و کنار گذاشتن نسل قبل نیست، بلکه بر حسب اقتضا، یکجا مدیریت جوان و یکجا مدیریت فرد مجرب و کارکشته لازم است، همچنانکه در زمان امام بزرگوار نیز همینطور بود. البته درباره دولت جوان حزباللهی در ایام نزدیک انتخابات سخن خواهیم گفت.
حضرت آیتالله خامنهای در ادامه با اشاره به شهید سرافراز سردار سلیمانی افزودند: البته بعضی از افراد میانسال هم مثل جوانان هستند. شهید سلیمانی در حدود ۶۰ سالگی از هیچ چیز نمیترسید و تحرک، تلاش و فعالیتهای متراکم او اعجابآور بود.
بخش پایانی سخنان رهبر انقلاب به مسأله کرونا اختصاص داشت.
ایشان با تشکر از وزارت بهداشت و دستاندرکاران تولید واکسن آزمایششده برای مقابله با کرونا، این واکسن را مایه افتخار و عزت کشور خواندند و با انتقاد از افرادی که هر کار بزرگ در کشور را انکار میکنند، به سوابقی از این انکارها در مقابل پیشرفتهای علمی اشاره و خاطرنشان کردند: سالها قبل وقتی جوانان کشور دستگاههای سانتریفیوژ را درست کرده بودند، عدهای نامه نوشتند مبادا فریب این ادعاها را بخورید، همچنین پس از موفقیت مرحوم کاظمی و جوانان همکار او در سلولهای بنیادی پیغامهای مشابهی داده شد اما آن پیشرفتها واقعا قابل باور بود و پس از آن نیز پیشرفتها ۱۰ برابر شد.
حضرت آیتالله خامنهای در ادامه، ورود واکسن آمریکایی و انگلیسی به کشور را ممنوع اعلام کردند و گفتند: آمریکاییها اگر توانسته بودند واکسن تولید کنند این افتضاح کرونایی در کشورشان بهوجود نمیآمد که در یک روز حدود ۴ هزار نفر تلفات داشته باشند. ضمن اینکه اساساً به آنها اعتمادی نیست و گاهی این واکسنها برای آزمایش بر روی ملتها است.
ایشان افزودند: البته با سابقهای که فرانسویها در قضیه خونهای آلوده دارند، به آنها هم خوشبین نیستم اما تهیه واکسن از کشورهای دیگر هیچ مشکلی ندارد.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر لزوم استمرار مراقبتهای بهداشتی مردم و انجام وظایف مسؤولان برای مقابله با کرونا، گفتند: برخی تجربههای خوب، موفق و امتحان پس داده دارویی در زمینه کرونا وجود دارد که مسؤولان هم آنها را تصدیق میکنند، این موارد نباید انکار شود، بلکه باید مورد بررسی قرار بگیرد.
حضرت آیتالله خامنهای در پایان خطاب به ملت ایران، مردم قم و حوزه علمیه معظم خاطرنشان کردند: دیروز ملت ایران در سایه اتحاد، عزم راسخ، دینداری، حضور بهنگام و مجاهدت توانست با رقم زدن این انقلاب عظیم، مسیر تاریخ دنیا و بشر را تغییر دهد و امروز نیز ملت با تواناییها و تجارب و امکانات بیشتر میتواند بر همه موانع در زمینه مسائل اقتصادی مثل تولید و ارزش پول ملی و در زمینه مسائل فرهنگی، سیاسی و نظامی فائق آید.
***
میخائیل گورباچف، رهبر شوروی در زمان فروپاشی:
6 ژانویه سرنوشت آمریکا را زیر سؤال برد!
شاید هیچ کس روی کره خاکی بهتر از میخائیل گورباچف نداند که یک ابرقدرت چگونه از درون فرومیپاشد. آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی که 3 دهه پیش سکان بزرگترین رقیب ایالات متحده آمریکا از دستش خارج شد، حال احساسی مشابه آن زمان نسبت به وقایع چهارشنبه پیش در واشنگتن را دارد. او فردای اشغال کنگره آمریکا توسط هواداران ترامپ که 5 کشته برجای گذاشت، در این باره با خبرگزاری اینترفکس روسیه مصاحبه کرده و گفته است این واقعه سرنوشت ایالات متحده را زیر سوال میبرد. این برای نخستین بار از سال 1814 در نخستین سالهای پس از استقلال آمریکا از استعمار بریتانیا بود که کنگره یا پارلمان این کشور به اشغال درمیآمد.
گورباچف 89 ساله میگوید: «مدتی زمان میبرد که دریابیم واقعا چه اتفاقی افتاد اما آشکار است که تجاوز 6 ژانویه به [ساختمان] کپیتول توسط چه کسی برنامهریزی شده بود». بدین ترتیب او انگشت اتهام شورش علیه ساختار حاکمیت را به سمت رئیسجمهور مستقر آمریکا دراز میکند؛ به سوی دونالد ترامپی که در ماههای اخیر توسط کارشناسان تاریخ سیاسی با خود او مقایسه شده است. آخرین رهبر حزب کمونیست شوروی نیز ترامپ را عاملی مهم در فروپاشی نظام ایالات متحده برمیشمرد تا مهر تاییدی بزند بر این تحلیل که «ترامپ گورباچف آمریکاست».
ارسال به دوستان
ایدئولوژیهای ضدنژادپرستی و ملیگرایی در آمریکا به یک موجود ضدسیستم تبدیل شده است
عفونت دملهای جامعه آمریکا
روحالله اژدری: روزهای چهارشنبه و پنجشنبه منازعه انتخاباتی ۲ حزب جمهوریخواه و دموکرات در آمریکا به صحنههای جالبی کشیده شد که در ۲ دهه گذشته صحنههایی مشابه را فقط میتوانستید در کشورهای دیگر مشاهده کنید- که البته همگی توسط آمریکا طراحی و پشتیبانی میشد!- عملکرد ترامپ در ادعای تقلب، فراخواندن طرفداران به شورش و حمله خشمگینانه و افراطی آنها به کنگره آمریکا و تسخیر آن در زمان اعلام قطعی نتیجه انتخابات، به نحوی که 5 نفر در این میان جان خود را از دست دادند، یادآور انقلاب مخملی گلسرخ در گرجستان در سال 2003 بود. طرفداران ساکاشویلی که مورد حمایت آمریکا بودند، با ادعای تقلب در انتخابات پارلمانی، ساختمان مجلس را به تسخیر خود در آوردند و «ادوارد شواردنادزه» را مجبور به کنارهگیری کردند. انقلاب مخملی نارنجی یک سال بعد در اوکراین در سال ۲۰۰۴ تکرار شد و «ویکتور یوشچنکو» غربگرا و مورد حمایت بنیادهای آمریکایی به قدرت رسید. این انقلاب رنگی باز در سال ۲۰۰۵ در قرقیزستان با نام انقلاب گل لاله به سرانجام رسید که باز طرفداران آمریکا به قدرت رسیدند. نقطه مشترک انقلابهای مخملی در کشورهای دیگر، حمایت آمریکاییها از غربگرایان در عرصه انتخابات پارلمانی یا ریاستجمهوری بوده است. دومینوی انقلاب مخملی با نظریهپردازی اندیشمندان آمریکایی، مثل «جین شارپ» برای غربیسازی و تحمیل اراده نظام سلطه بر سایر کشورها، از سال ۱۹۸۹ از چکسلواکی آغاز شد و در واقعه فتنه سال ۸۸ به ایران رسید. بسیاری از کارشناسان بینالمللی و داخلی فتنه 88 را تحرکاتی از نوع انقلاب مخملی مشابه آنچه در پی ادعای دروغین تقلب مطرح میشد، دانستند. انتخاب رنگ، ادعای تقلب قبل از شروع انتخابات، اعلام پیروزی قبل از اعلام نتایج، آشوبگری و راهاندازی نافرمانی مدنی، همه آن چیزی بود که کارشناسان انقلاب مخملی در اندیشکدههای آمریکایی آن را طراحی و تئوریزه کرده بودند. تشکیل کمیته صیانت از آرا، نامه تهدیدآمیز به رهبری انقلاب و تهدید به آشوب و خونریزی، اعلام پیروزی قبل از اتمام شمارش آرا و دعوت از مردم برای حضور در خیابانها توسط موسوی و کروبی، دقیقا مشابه همان چیزی است که امروز ترامپ در آمریکا از آن دم زده، اعلام و اقدام کرده است. اما به نظر میرسد در این میان یک تفاوت عمده وجود دارد و آن این است که در نهایت آنچه برای الاغها و فیلها به عنوان خط قرمز مطرح هست، منافع ملی آمریکاست. ترامپ با همه خباثت و دیاثتی که دارد، باز طرفداران خود را به بازگشت به خانه دعوت کرد اما در ایران فتنهگران بویژه کاندیداهای آنان، چنین روشی را در پیش نگرفتند.
به هر حال آنچه میتوان درباره انتخابات و وقایع کنگره آمریکا گفت این است که نتیجه نظریهسازی توسط «جین شارپ» و «ژوزف نای» برای تغییر حکومت سایر کشورها به نام حمایت از دموکراسی و تشکیل کمیته خطر جاری و کمیته فروپاشی دلتا برای دیگران، هم اکنون به خود آنان بازگشته است. امروز که همه مشابهتهای انقلاب مخملی در کشورهای دیگر را که به پشتیبانی آمریکا از طریق کمیته خطر جاری یا بنیاد جامعه باز «جورج سوروس» انجام میپذیرفت، با آنچه در آمریکا میگذرد دیده میشود، میتوان به دوراندیشی حکیمانه آیتالله خامنهای پی برد که در اوج قدرتنماییهای آمریکا، حرف از فروپاشی و اضمحلال آمریکا زدند. «نانسی پلوسی» رئیس کنگره آمریکا وقایع روز چهارشنبه آمریکا را تصویری شرمآور دانست که در جهان منتشر میشود، در حالی که آمریکاییها سالها از این صحنههای شرمآور را در جهان از جمله در ایران در وقایع سال ۸۸ طراحی و حمایت کردهاند. در پی ماجرای حمله طرفداران ترامپ به کنگره، توئیتر چند پیام ترامپ را که در آن ادعای تقلب در انتخابات را مطرح کرده بود، حذف و حساب او را تعلیق کرد، به این دلیل که قوانین شرکت را نقض کرده است اما «هیلاری کلینتون» وزیر وقت خارجه آمریکا در جریان فتنه ۸۸ در تهران از توئیتر میخواست تعمیر و بازسازی خود را برای مدتی تعلیق کند تا صحنههای شرمآور در کشور ما توسط مزدوران آمریکایی به نام دفاع از دموکراسی با سهولت نشر یابد. زنی در ایران به نام «ندا آقاسلطان» کشته میشود؛ هنوز نحوه قتل او نامشخص است اما آنچنان غوغای رسانهای شکل میگیرد که غرب به تاسف و تاثر کشیده میشود! حالا زنی در داخل کنگره آمریکا به ضرب گلوله کشته میشود ولی بازتاب رسانهای ندارد! رسانههای آمریکا تلاش میکنند صحنههای شرمآور و وحشیانه قلعه حیوانات را که محصول تنازع ناپلئون و اسنوبال را تداعی میکند، پاک کنند. در کنفرانس خبری، شهردار واشنگتن دیسی رفتار خشونتآمیز طرفداران ترامپ در غارت و تخریب کنگره را شرمآور و غیرمیهنی میخواند. هیلاری کلینتون و «جو بایدن» آنها را تروریست داخلی خطاب میکنند، در حالی که اشرار قاتل و تخریبگر اموال عمومی و شخصی مردم در ایران در سال ۸۸ و فتنههای بعدی را طرفداران آزادی و حقوق مدنی میدانستند و «باراک اوباما» رئیسجمهور پیشین آمریکا میگفت: ما باید از آنان حمایت کنیم، چون آنها در حال شکل دادن تاریخ ایران هستند. اکنون نیز مردم آمریکا در حال شکل دادن تاریخ خود هستند؛ چه به نام ترامپ، چه به نام بایدن، برای ما که فرقی نمیکند. به نظر نگارنده ترامپ و بایدن سیمای عینی ناپلئون و اسنوبال، ۲ خوک پرنفوذ رمان قلعه حیواناتند. بروز چنین صحنههای تاریخیای نشانگر عمق عفونت جامعهای است که تازه دارد دملهای چرکینش از درون باز میشود. البته شاید سادهانگاران خیال کنند این دمل چرکین محصول افرادی همچون ترامپ است. آنچنان که بسیاری از سادهاندیشان جامعه ما آمریکای ترامپ را با آمریکای بایدن متفاوت میبینند اما چنین نیست، جنبش افراطگرایی در آمریکا چند دهه از ترامپ پیش است. ترامپ فقط بسان یک کاتالیزور در جامعه آمریکا عمل کرده و سرعت بیشتری به شرارتها و نژادپرستی و ملیگرایی داده است. اکنون جنبش نژادپرستی و ملیگرایی از حالت موجودی ایدئولوژیک تبدیل به موجودی ضدسیستم در جامعه آمریکا شده است. تبعیض اقتصادیای که از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۲ موجب به وجود آمدن جنبش اشغال والاستریت شد، از جمله دملهای چرکینی است که جامعه سفید و سیاه را در آستانه یک انقلاب علیه اقلیت یک درصدی سفید قرار میدهد. از طرف دیگر در میان مذهبیهای آمریکایی از جمله سفیدپوستان انجیلی و مسلمان نیز این احساس تبعیض مذهبی را میتوان دید. حتی سفیدپوستان انجیلی معتقدند نسبت به مسلمانان از تبعیض مذهبی بیشتری رنج میبرند. جنبش ضدنژادپرستی که توسط سیاهپوستان بر ضد عملکرد پلیس نژادپرست آمریکا شکل گرفته است، جنبشی است که عمق شکافهای اقتصادی، اجتماعی، نژادی و مذهبی را در آمریکا نشان میدهد. به هر حال جامعه آمریکا پر از شکافهای این چنینی است که جرقهای میتواند منجر به فروپاشی سیستم این نظام مستکبر سرمایهداری و سمبل لیبرال- دموکراسی شود. این صحنههای جالب و دیدنی از رفتارهای افراطگرایانه، نشانه افول آمریکایی است که تلاش میکرد ایدئولوژی جهانیسازی را بر مبنای الگوی لیبرال- دموکراسی خود به جهان عرضه کند. اکنون این الگو توسط ترامپ مفتضح شده است به طوری که «ریچارد هاس» رئیس اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا اظهار داشت: امروز تاریخ آغاز افول رهبری آمریکا در جهان است. از این به بعد جناب جین شارپ و ژوزف نای باید دنبال آنتیتز نظریه انقلاب مخملی برای نظامهای لیبرال- سرمایهداری باشند، چرا که آمریکا در آستانه وقوع انقلاب مخملی، البته با مشتهای آهنین و با دستکشی مخملین است. اگر تا دیروز آمریکاییها به خود اجازه میدادند از تفاوتهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و مذهبی موجود در دیگر کشورها برای فروپاشی حکومتها بهرهبرداری کنند، امروز خود در معرض همان تهدید قرار گرفتهاند. تعریف پروژه مشابهی مثل کمیته خطر جاری و دلتا برای فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق و جمهوری اسلامی ایران، برای فروپاشی خود آمریکا دور از ذهن نیست. جو بایدن که خود از عناصر و اعضای کمیته خطر جاری برای فروپاشى اتحاد جماهیر شوروی بوده است، باید بداند دوره دخالت در امور سایر کشورها به سر آمده است. این راه را دونالد جان ترامپ باز کرده است. البته ما با ترامپ پدرکشتگی داریم و حساب او با سایرین جداست، بماند برای روزی که فرصت انتقام سخت فرا برسد. چه در کاخ سفید باشد یا برج خودش، فرقی نمیکند؛ انتقام و قصاص خون سردار شهید سلیمانی حتمی است.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|