|
وحید در دفاع شرکت کند و به بازیکنان پاس دهد دعوت میشود
شمس: مشکل من با خانواده شمسایی ادامهدار است!
زمان دیروز است و مکان کنفرانس مطبوعاتی حسین شمس. اما بیش از آنچه درباره فوتسال ایران بحث شود صحبت درباره شمسایی است. حسين شمس خاطراتش را ورق میزند و از قدیم میگوید: «در سال 1999 من امیرشمسایی را از تیم ملی خط زدم، داستان ما با خانواده شمساییها ادامه دار است. بسیاری گفتند که تیم پیمان یک بازیکن راس به نام وحید شمسایی دارد، در جام رمضان که مشغول تماشای بازیها از زیر پله بودم جوانی با موهای بلند پیش من آمد و گفت من وحید شمسایی هستم. او از من خواست که به تیم ملی دعوتش کنم. به او گفتم تو باید اول موهایت را کوتاه کنی و اگر شرایط فنی خوبی داشته باشی تو را به تیم ملی دعوت میکنم. پس از آن او را به تیم ملی دعوت کردم». شمس افزود: «شمسایی بعضی موقعها میگوید که من استادش نبودم اما فکر میکنم سرسوزنی بر گردن او حق داشتم. پس از بازیهای جام باشگاههای آسیا خبرنگار یکی از خبرگزاریها با من تماس گرفت و پرسید آیا به غیر از شمسایی بازیکن دیگری هم بوده که شایسته کسب عنوان بهترین بازیکن باشد؟ که من گفتم غیر از وحید 4 نفر دیگر میتوانستند بهترین باشند. حرف دیگری نزدم. صبح که از خواب بیدار شدم مصاحبههای مختلفی را دیدم که حملات تند و سریالی علیه من انجام گرفته است. با خودم گفتم این پسر اهل این پردهدریها نبوده است. پس از این اتفاقات من نکات فنی را مطرح کردم و گفتم شمسایی در بازیهای آسیایی تایلند به خاطر اینکه میخواست آقای گل شود به دیگر بازیکنان شمس در پایان میگوید: «اگر با قهرمانی از ازبکستان بازگشتیم و ایشان شرایط حضور در تیم ملی را داشت و در دفاع شرکت کرد و به بازیکنان دیگر پاس داد میتواند به تیم ملی بازگردد. ضمن اینکه در گذشته شمسایی به وظایفش بخوبی عمل میکرد. شمسایی شاگرد من است. شاید خودش این مساله را تکذیب کند اما آمار این را میگوید من وحید را مثل پسرم دوست دارم و اگر تنبیهی میکنم خدا شاهد است که مشکل شخصی با او ندارم، چه بسا که اگر در سال 2007 من سرمربی تیم ملی نمیشدم شمسایی پس از جام جهانی 2006 تمام میشد و مطمئنا اگر اولین تغییرها را در رفتار او ببینم قدمش به روی چشم و میتواند به عنوان کاپیتان به تیم ملی بازگردد». ارسال به دوستان
با توقف استقلال برابر پیکان در روز آخر لیگ نهم
ذوبآهن نایب قهرمان شد
وطن امروز: با نتایجی که در روز آخر لیگ نهم به دست آمد، ذوبآهن به نایب قهرمانی رسید و استقلال پس از حضور 2 هفتهای در مکان دوم به رده سوم سقوط کرد تا حضور آبیپوشان تهرانی در فصل آتی لیگ قهرمانان آسیا با اما و اگر روبهرو شود. در آخرین روز رقابتهای لیگ برتر استقلال تهران در قزوین با نتیجه یک بر یک برابر پیکان متوقف شد تا با این نتیجه جمع امتیازاتش به عدد 59 برسد. در این دیدار پژمان منتظری در نیمه اول برای استقلال گلزنی کرد اما در نیمه دوم وحید طالبلو که در اواسط بازی جانشین محمد محمدی شده بود به اشتباه دروازه استقلال را باز کرد تا این بازی با نتیجه یک بر یک به پایان برسد. در دیگر دیدار مهم دیروز ذوبآهن با نتیجه 3 بر صفر ملوان را از پیشرو برداشت تا با این نتیجه و با کسب 61 امتیاز در رده دوم بایستد. با این نتیجه حضور ذوبآهن به عنوان یکی از نمایندههای ایران در فصل آتی لیگ قهرمانان آسیا قطعی شد اما استقلال باید در انتظار تصمیم کنفدراسیون فوتبال آسیا در آذر سالجاری باشد. اگر AFC سهمیههای ایران را کم کند، استقلال نمیتواند در مسابقات لیگ قهرمانان حاضر شود اما اگر سهمیههای ایران با کاهش روبهرو نشود استقلال یکی از نمایندههای ایران در این رقابتها خواهد بود.
خداحافظي مرفاوي با بازيكنان در رختكن در پي از دست رفتن نايب قهرماني ليگ، صمد مرفاوي با حضور در رختكن استقلال با بازيكنان اين تيم خداحافظي كرد. در شرايطي كه هفته گذشته قرارداد مرفاوي با استقلال تمديد شده بود، اين تصميم با انتقاد بسياري از پيشكسوتان استقلال از جمله ناصر حجازي همراه شد، حتي دامنه اين انتقادها ديروز به سكوهاي ورزشگاه اختصاصي پيكان هم كشيده شد تا هواداران استقلال با شعار «مرفاوي حيا كن، استقلال را رها كن» از مرفاوي استقبال كنند. اين شرايط وضعيت را براي مرفاوي دشوار كرد و او پس از پايان بازي با حضور در رختكن استقلال با بازيكنان خداحافظي كرد. اميررضا واعظي آشتياني در روايت اتفاقي كه ديروز افتاد به «وطن امروز» گفت: پيش از بازي مرفاوي به صورت تلويحي گفت ميخواهد چنين كاري انجام دهد اما ما اين حرف او را جدي نگرفتيم كه ظاهرا پس از تساوي برابر پيكان او چنين كاري انجام داده و با بازيكنان خداحافظي كرده است. آموزش رايگان شنا وطنامروز: فدراسیون شنا به 70 هزار طلبه و خانوادههایشان آموزش رایگان شنا میدهد. تفاهمنامهای بین فدراسیون شنای ایران و مرکز خدمات حوزههای علمیه منعقد شد تا طی این تفاهمنامه 70 هزار طلبه و خانواده آنها زیر نظر فدراسیون، آموزش شنای رایگان ببینند.
طی نشستی که بین امیرحسین آیتاللهی، سرپرست فدراسیون شنا و جمعی از مسؤولان تربیتبدنی روحانیون و طلاب کشور و مسؤولان مرکز خدمات حوزههای علمیه انجام شد، این تفاهمنامه منعقد شد که طی آن طلاب و خانواده آنها میتوانند زیر نظر فدراسیون شنای ایران، به صورت رایگان آموزش شنا ببینند. ارسال به دوستان
سپاهان و قلعهنويي چطور قهرمان ليگ نهم شدند؟
مصاحبه و بيانيه سلاح مردان نصفجهان
مهدي طاهرخاني وقتی علیرضا فغانی سهشنبه شب برای آخرین بار در سوتش دمید، زمان برای نوشتن اتفاقات بازی پرسپولیس و سپاهان آنقدر تنگ بود که خیلی از روزنامههای ورزشی تنها توانستند اتفاقات بازی و نتیجه این مصاف را پوشش دهند از این رو جای انعکاس خیلی از حوادث این مصاف حساس، میان مطبوعات روز گذشته خالی ماند. پرسپولیس برای پیروزی آمده بود اما با سد محکمی به نام گروه داوری برخورد کرد. فغانی و دستیارانش آنقدر مراعات قهرمان زودهنگام لیگ نهم را کردند که در پایان بازی، امیر قلعهنویی که همواره اشارهای به اشتباهات داوران علیه تیمش میکند، این بار زیرکانه همه چیز را نادیده گرفت تا مبادا جشن قهرمانی زردها درآزادی خالی از تماشاگر،خراب نشود. آنچه برای پرسپولیسیها و علی دایی اهمیت داشت شکست دادن تیمی بود که آمده بود با شکست نخوردن مقابل پرسپولیس، جشن آبرومندانهای را برگزار کند اما به هر ترتیبی این اتفاق رخ نداد و علی دایی به همراه خیلی از هواداران پرسپولیس مستقیم داوری را نشانه رفتند چرا که آنها معتقدند گل دوم تیمشان در شرایط کاملا صحیح به دست آمد و کمکداور دوم این مسابقه به اشتباه پرچمش را بالا برده است. جنگ پرسپولیس و سپاهان آنقدر اهمیت دارد که در صورت اثبات اشتباه کمکداور، شاید به این زودیها قرمزها از این موضوع صرفنظر نکنند. البته این برای بار اول نبود که داوران مسابقه در رای خود به نفع سپاهان اشتباه کردهاند. بنا به آرشیو برنامه نود که متاسفانه هم اینک مبدل به تنها محکمه قابل قبول قضاوت درباره قضات شده است، در اواسط نیم فصل نخست در همان چند بازی متوالی که سپاهان برنده شد در اکثر مسابقات داوران ملاحظه زردها را کردهاند. اگرچه محمدرضا ساکت به عنوان مدیر عامل و مجید بصیرت در کسوت سرپرست تیم همواره این لطف داوری را نادیده انگاشتند و حتی مدعی شدند داوران به ضرر سپاهان سوت زدهاند اما همان بازی اختتامیه هم نشان داد این اشتباهات سهوی در لیگ برتر ناخود آگاه به نفع سپاهان است. سپاهان پاک است اما... اما چه فضایی باعث خلق چنین اتفاقاتی میشود؟ خرید داور و تطمیع گروه داوری ناعادلانهترین برچسبی است که میتوان به سپاهانیها زد. قطعا نه ساکت چنین میکند و نه امیر قلعهنویی افتخارات چندسالهاش را مرهون چنین حربه کثیفی است. بازندهها از سر استیصال به این تاکتیک نخنما شده چنگ میاندازند و آن را دستاویز باختشان میکنند اما تا به امروز احدی نتوانسته حتی یک مورد را ثابت کند بنابراین قهرمانی سپاهان کاملا پاک است مگر اینکه عکسش ثابت شود. بهتر است در اینجا به نوع برخورد باشگاه سپاهان و امیر قلعهنویی اشاره کرد؛ مردانی که ما ایمان داریم اهل رشوه و تطمیع نیستند اما به نوع دیگری داوران و کلا همه کسانی که باید درباره سپاهان قضاوت کنند را تحت فشار قرار میدهند. سلاح آنها همان مصاحبه و بیانیههای پرتعدادی است که گاه و بیگاه بعد از هر مسابقهای روی خروجی خبرگزاریها قرار میگیرد؛ این عادت قلعهنویی و ساکت است که حتی در صورت منتفع شدن از داوری باز هم به همان معدود صحنههایی اشاره کنند که بیاهمیت است اما داور به ضرر سپاهان سوت زده. از سوی دیگر قبل از انجام همین مسابقه بود که سایت رسمی باشگاه سپاهان انواع و اقسام بیانیهها را صادر کرد تا به همه بگوید قرار است در جشن قهرمانی آنها فضای مسمومی از سوی بعضی از لیدرهای میزبان بر جو ورزشگاه حاکم شود. این یک پیشداوری نبود بلکه اخطاری بود به قاضی شریفی،داور مسابقه، مسؤولان حراست و کلا همه دستاندرکارانی که باید فضا را برای جشن آنها مهیا میکردند. نوع فوتبال سپاهان با توجه به مهرهها و تاکتیکهای قلعهنویی، شایسته قهرمانی بود اما تیم دیگری که مسؤول جنگ روانی است بخوبی این مجموعه زردپوش را حمایت میکند و اینچنین میشود که کمکداور مسابقه در ورزشگاهی که اکثریتش با سرخهاست در صحنه مشکوک به آفساید تشخیص میدهد پرچمش را بالا ببرد تا از گزند کلام زردها در امان بماند. صورت مساله به همین سادگی است؛ سپاهان با توجه به پیشینه و نوع مدیریتش هیچگاه اهل زد و بند نبوده و نیست اما همیشه طلبکار باقی میماند، بیانیه مینویسد و تیم قضات را تحت فشار باقی میگذارد تا در صحنههای 50 به 50 داور دنبال شر نرود. دایی: داور حق بچههای من را خورد اما حرفهای علی دایی پس از خلق تساوی یک بر یک برابر سپاهان اشاره مستقیمی بود به مساله داوری: متأسفانه همیشه از مشکلات داوری چشمپوشی کردهایم اما امروز همه شاهد این مشکلات بودیم. خدا کند گلی که وسلی وارد دروازه سپاهان کرد آفسايد باشد هرچند من فکر نمیکنم که اینطور باشد. وی تاکید کرد: فغانی در همه صحنهها به نفع سپاهان سوت زد و چنانچه در این بازی به ضرر ما قضاوت کرده باشد او را نباید ببخشیم. هادی نوروزی را بارها زمین زدند اما داور خطا نگرفت. تیم ما 10 نفره وارد زمین شد و فغانی به خودش اجازه نداد بازیکنان پرسپولیس را بشمارد و سپس بازی را شروع کند. داور در همه خطاها به سود سپاهان سوت زد حتی اجازه نداد تیم ما ضربه کاشته خود را بزند و سر وقت در دقیقه 93 سوت پایان بازی را زد... حق بچههای من در این دیدار خورده شد. دایی درباره بازی گفت: نیمه اول خوب نبودیم اما با شروع نیمه دوم موقعیتهای زیادی را برای خودمان خلق کرده و بازی بهتری را انجام دادیم که با بیتوجهی و خودخواهی فرصتها را از دست دادیم و این برای پرسپولیس خوب نیست. وی گفت: امروز توانایی پرسپولیس را دیدید. چند موقعیت گلزنی صددرصد را از دست دادیم و به مراتب برتر از سپاهان بودیم. سال آینده از روز اول دستبهکار خواهیم شد و پرسپولیس را از همان روزهای آغازین خواهیم بست. دایی گفت: از زمانی که آمدم با انجام کارهای تاکتیکی کاستیها را جبران کردم اما در فصل بعد چنین نخواهد بود. نمیخواهم بهانه بیاورم اما ما امتیازهای شیرینی را در نیمفصل اول از دست دادیم و از زمانی که به پرسپولیس آمدهام هرگز 2 بازی خانگی متوالي نداشتهایم اما میخواهم این ناکامی را در جام حذفی جبران کرده و با حضور 120 هزار نفر جشن قهرمانی گرفته و راهی آسیا شویم.نصیرزاده: گل پرسپولیس صددرصد سالم بود هوشنگ نصیرزاده کارشناس داوری کشور اظهارات جالبی درباره بازی حساس پرسپولیس – سپاهان دارد. او به «وطنامروز» میگوید: «بازی در نیمه اول مشکل خاصی نداشت اما با شروع نیمه دوم و تحولی که با گل وسلي برازيليا در بازی ایجاد شد اشتباه مسلم مشکلات یکی یکی سر باز کرد. کمک داور باعث شد که گل سالم پرسپولیس تبدیل به یک گل سوخته شود، اشتباهی که کاملا به سود سپاهان تمام شد و جای هیچ حرف و حدیثی را باقی نگذاشت. این اشتباه آنقدر مسلم بود که ذهن کارشناسان را از قضاوت درباره سایر اشتباهات دور میکند. میتوان گفت این هدیهای بود به طلاییپوشان تا بازی با نتیجه تساوی به اتمام برسد. نصیرزاده در ادامه صحبتهایش درباره اینکه اشتباهات داوری را در دیدار پرسپولیس و سپاهان قبول دارید یا نه توضیح میدهد: به نظر من این یک اشتباه بزرگی بود که برای همه حیرتانگیز است، البته ناگفته نماند که این صحبتها در حد یک کارشناسی است، قصد بنده این نیست که با این صحبتها ارزش قهرمانی سپاهان را پایین بیاورم. شما بنویسید این صحبتها در حد کارشناسی داوری است. نصیرزاده درباره این سؤال که آیا فغانی در حد قضاوت این دیدار بود یا نه گفت: «من کار فغانی را قبول دارم و این اشتباه از طرف کمک داور بود. در ضمن فغانی در کارنامه خود قضاوتهای بینالمللی زیادی را دارد اما ناگفته نماند که اشتباهات داوری جزئی از فوتبال محسوب میشود و این اتفاقات در همه جای دنیا رخ میدهد که این بار این اتفاق به سود سپاهان تمام شد. او در پاسخ به اینکه بهطور کل در طول فصل صحبت از این موضوع بوده که به سود سپاهان سوت زده شده و حتی در برنامه نود هم بارها به این موضوع اشاره شد این طور توضیح میدهد: «ببینید در خیلی از بازیها قضاوت به سود سپاهان به پایان رسیده است اما اگر بخواهیم به این موضوع ریزبینانه نگاه کنیم باید به این صورت نتیجهگیری کنیم که در کل 75 درصد به نفع سپاهان قضاوت شده و 25 درصد به ضرر سپاهان.» وی درباره اینکه آیا قبول دارید که بازی باید به نفع پرسپولیس به پایان میرسید یا خیر گفت: «بله در این دیدار حق پرسپولیس این نبود اما حالا هیچ چیز قابل بازگشت نیست و این اشتباهات هم به باد فراموشی سپرده میشود.» کارشناس داوری کشورمان در ادامه درباره گلایه دایی درباره ضربه کاشته که در نیمه دوم در ثانیههای آخر گرفته نشد و داور سوت پایان بازی را به صدا درآورد هم چنین گفت: «این بازی یک بازی حیثیتی بود که هر 2 تیم برای حفظ آبرو تلاش میکردند. در کل نتیجه این رقابتها مشخص شده بود. سپاهان که برای بالا بردن جام قهرمانی به تهران آمده بود و پرسپولیس هم میخواست 3 امتیاز خانگی را از دست ندهد؛ به عقیده من در دقایق آخر که یک موقعیت کاشته برای پرسپولیس مهیا شد فغانی با این موضوع کاملا دقیق و دیجیتالی برخورد کرد. نمیتوان ایراد خاصی به این موضوع گرفت چون باید دیواره دفاعی در محوطه چیده میشد که این کار حداقل 2 دقیقه زمان میبرد و این کمی برای داوری مشکل به وجود میآورد». ارسال به دوستان
دوري 5 ساله ارغوان رضايي از ايران
فرانسویها با نژادپرستی محدودم میکردند
افتخارش ایرانی بودنش است و بس.برایش فرقی نمیکند که در کجا بزرگ شده، مهم این است که بارها و بارها در مصاحبههای مختلف اعلام کرده ایرانی است و به ایرانی بودنش افتخار میکند.همین تاکیدهای ارغوان رضایی است که باعث شده تا شبکههای مختلف بیگانه از او انتقاد کنند. اما قهرمان تنیس مسترز مادرید باز هم حرف خودش را میزند و بدون توجه به غربیها میگوید، «من به تمام ایران تعلق دارم». رضایی این را میگوید و با اشاره به تبریکی که فرانسویها برایش فرستادهاند، میگوید: «فرانسویهایی که به من تبریک میگویند همان کسانی هستند که روزگاری با نژادپرستی خود مرا محدود میکردند. نژادپرستی در خون فرانسویهاست. آنها به چشم دیگری به من نگاه میکردند. صورت، مو، رنگ پوست و اسم من باعث میشد از دیگران متفاوت باشم. من در چنین محیطی مجبور بودم در زمینهای خراب و تورهای پاره و با راکتهای دستهشکسته تمرین کنم. امکاناتم خیلی کم بود اما شاید همان وضع باعث شد مصممتر از همیشه و با تمام وجود تلاش کنم تا به موفقیت برسم». رضایی ادامه میدهد: «قبل از آغاز رقابتهای مادرید، فدراسیون فرانسه تماس گرفت. آنها به پدرم التماس میکردند تا من در این رقابتها حداقل حریف آلمانی خود را شکست دهم چرا که در صورت ناکامی در این رقابتها فرانسه به سید دوم منتقل میشد و برای تنیس این کشور وجهه خوبی نداشت.من آلمان را شکست دادم و در دیدار نهایی نیز حریف آمریکایی را با اقتدار از پیش رو برداشتم. آنها مدام ایمیل میزدند و تلفن میکردند و از پدرم میخواستند مراقب همه چیز باشد تا من به قهرمانی برسم. اینها همان کسانی بودند که روزگاری با نژادپرستی خود من را محدود میکردند». او درباره احتمال همکاری خود با تیم ملی تنیس ایران میگوید: «2 تا 3 هفته پیش برای نخستینبار در FedCup حضور یافتم و در لباس تیم ملی فرانسه تنیس حرفهای را تجربه کردم. طبق قوانین فدراسیون جهانی تا 5 سال آینده حق ندارم برای تیم ملی کشور دیگری بازی کنم». وی درباره گردنبند همیشگی خود با نشان نقشه ایران که اینبار در رقابتهای مادرید دیده نمیشد عنوان کرد: «این گردنبند 4 ماه است که به طرز عجیبی در یکی از هتلها گم شده است. مطمئن هستم علاقه قلبی من نسبت به ایران را فقط از روی این گردنبند ارزیابی نمیکنید. پدرم سفارش این گردنبند را داده و بار دیگر گردنبند ایران را بر گردن من خواهید دید. من همه جا با نام ایران شرکت کرده و سعی میکنم در تمام مصاحبههای خود ریشه ایرانی خود را به خبرنگاران خارجی گوشزد کنم». وی اشاره به ریشههای ایرانی خود میکند و ادامه میدهد: «پدر بزرگ من از اهالی شمال ایران است. مادرم تهرانی است و مادربزرگ پدری من از اهالی تبریز است و خودمان اصالتا از یکی از مناطق توابع یزد هستیم. به چنین پیچیدگی قومیتی در ایران افتخار میکنم و این را نمادی از ریشههای متعدد خود در خاک ایران میدانم. این نشان میدهد که به تمام ایران تعلق دارم و در این روزهای اخیر این مساله بیش از پیش به من ثابت شد چرا که از تمام ایران در وبسایت اختصاصی من پیام تبریک ارسال میکردند». رضایی با اتکا به سخنان پدر خود احتمال انتقال به آمریکا یا زندگی در این کشور را صفر درصد میداند و بر ملیت ایرانی خود تاکید جدی میکند. وی این روزها در 30 کیلومتری شهر پاریس مشغول تمرین فشرده زیر نظر مربی خود پاتریک مراد اغلو است و خود را برای رقابتهای رولاند گاروس آماده میکند. پدر رضایی همواره در کنار ارغوان وضع فنی و روحی وی را کنترل میکند. وی هم درباره ارغوان میگوید: «صحبتهایی با فدراسیون تنیس جمهوریاسلامی ایران صورت گرفته و ما پس از رقابتهای مذکور به ایران میآییم و در یک کنفرانس خبری مشترک در خدمت همه خبرنگاران خواهیم بود. نسبت به سفر آینده خود و دخترم به ایران بسیار خوشبین هستم و امیدوارم بتوانم مشاوره خوبی به فدراسیون بدهم». ارسال به دوستان
مقاومت قربانی بیتوجهی
سقوط برق درس عبرت نشد
زمانی که مقاومت به یک برد احتیاج داشت تا در لیگ برتر ماندگار شود و نشد، هرکسی را به یاد سال گذشته میانداخت که تیم برق نیز به یک برد نیاز داشت و این چنین نشد و به لیگ یک سقوط کرد تا ناکامیهای فوتبال شیراز شروع شود و اکنون با سقوط مقاومت سپاسی این ناکامی به تثبیت رسید. داستان از آنجایی شروع شد که مقاومت تیم فصل اول لیگ امسال را با پیروزی و موفقیتهای پی در پی پشتسر گذاشت همان طور که تیم برق شیراز نیز در سال قبل آن چنین کرده بود اما آنهایی که کمی با تجربهتر بودند مدام تذکر ميدادند که نباید به این پیروزیها دلخوش کرد و باید کمی مراقب بود و این همان چیزی بود که رسانهها بهطور مداوم مورد توجه قرار دادند و تاکید کردند که مقاومت نباید در غرور این پیروزیها بماند و باید تدابیر لازم را برای ادامه موفقیتآمیز کار اتخاذ کنند. کمبود بازیکنهای قوی و قدرتمند و فقدان منابع مالی کامل برای جذب نیروهای لازم باعث شد که تیم مقاومت نیز در اواسط کار به سرنوشت تیم برق دچار شود بهطوری که با مصدومیت چند بازیکن تاثیرگذار، روی نیمکت بازیکن جایگزین مطمئنتری وجود نداشت و بر همین اساس نیز بود که اندک اندک تساویها و شکستها خود را نمایان ساختند تا جایی که مقاومت به ناچار سرمربی خود را تغییر داد اما احمدزاده، سرمربی جدید نیز نتوانست چندان کاری برای تیم انجام دهد تا سرنوشتی مشابه تیم همشهری مقاومت نصیبش شود و در عصر 28 اردیبهشت ماه سال 89 مجبور شد از لیگ برتر خداحافظی کند تا فارس تنها نماینده خود را در لیگ برتر نیز از دست بدهد و تماشاچیان نیز در این بازی آخر فریاد بزنند:«فوتبال بی بضاعت همینه همینه». مسؤولان برای فوتبال فارس چه کردند؟ برق شیراز با 60 سال سابقه حضور در فوتبال کشور به لیگ دسته یک سقوط کرد اما این موضوع باعث نشد مسؤولان حوزه ورزش استان فارس و دیگر مسؤولان دست به کار شوند و تمرکز خود را در این راه به کار ببندند که مقاومت را در سال آینده با نیرویی دو چندان در عرصه فوتبال کشور ظاهر کنند.آنچه پس از سقوط تیم برق نصیب ورزش و فوتبال فارس و شیراز شد مشاجرههای رسانهای و لفظی مسؤولان ورزش و عوامل باشگاه بود که هرکدام سعی داشتند تقصیرها را بر گردن دیگری بیندازند و شاید برای تیم مقاومت نیز چنین حالتی پیش آید اما باید دانست که این دغدغهها و بحثهایی که از این به بعد مطرح میشود چندان فرقی به حال فوتبال در حال زوال فارس نمیکند. چه خوب بود مسؤولان استان فارس در حوزههای مرتبط نیمنگاهی به تیمهای فوتبال استان شمالی فارس انداخته و بخوبی لمس میکردند که در حالیکه تیمهای شیرازی دست و پا میزدند که از لیگ برتر سقوط نکنند و در بهترین شرایط دلخوش به ردههای هفتم تا نهم جدول میشدند، تیمهای اصفهانی در کورس قهرمانی لیگ قرار داشته و سعی میکردند ردههای نخستین لیگ را به خود اختصاص دهند. ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|