|
امیرعبداللهیان در سازمان ملل: ایران از گسترش دامنه جنگ در منطقه استقبال نمیکند اما هشدار میدهیم اگر نسلکشی در غزه ادامه یابد آمریکا از این آتش در امان نخواهد ماند
هشدار به آمریکا در نیویور
* پایگاههای آمریکا در عراق و سوریه باز هم هدف راکتها و پهپادهای مقاومت قرار گرفت/ * حجم حملات دیشب رژیم صهیونیستی به غزه در طول 3 هفته گذشته بیسابقه بود/ * حملات سنگین موشکی مقاومت فلسطین به تلآویو، اشدود و عسقلان
گروه سیاست خارجی: هماهنگکننده ارتباطات راهبردی کاخ سفید در نشستی خبری درباره ادعای پیام رئیسجمهور آمریکا به مقامات ایران درباره حملات به نظامیان آمریکایی در منطقه، مواضع مبهمی اتخاذ کرد که نشان میدهد واشنگتن ترجیح نمیدهد درباره آن صحبت شود.
جو بایدن روز چهارشنبه در کنفرانس خبری مشترک با «آنتونی آلبانیز» نخستوزیر استرالیا گفت هشدار وی به سران ایران این است که اگر به حمله به نیروهای آمریکایی ادامه دهند، با پاسخ آمریکا مواجه خواهند شد و باید برای این پاسخ آمادگی داشته باشند.
با این وجود «جان کربی» هماهنگکننده ارتباطات راهبردی شورای امنیت ملی کاخ سفید در یک کنفرانس خبری که مشروح آن در وبگاه کاخ سفید منتشر شده است، در پاسخ به این سوال که آمریکا با توجه به صحبت بایدن مبنی بر اینکه اگر حملات به نظامیان آمریکا از سوی ایران یا نیروهای نیابتی آن ادامه یابد، پاسخ خواهد داد، دقیقا برای این پاسخ منتظر چیست، فقط گفت: او این را گفته است. کربی در ادامه در پاسخ به اینکه آیا تکرار یک هشدار، پاسخ دادن محسوب میشود، مدعی شد: ما قبلا در ماه مارس به طور مثال پاسخ دادهایم و تلافی هم کردهایم، در واقع قاطعانه هم بود. همانطور که رئیسجمهور گفت ما در حفاظت از نظامیان و تاسیساتمان تردید نخواهیم کرد اما در زمان و به شیوهای که بخواهیم انجامش خواهیم داد. اشاره این مقام آمریکایی به ماه مارس به درگیری محور مقاومت و نیروهای نظامی آمریکا در سوریه بازمیگردد. در همان مقطع هم جو بایدن پس از هدف قرار گرفتن پایگاههای آمریکایی اعلام موضع کرد و گفت کشورش خواهان درگیری با ایران نیست. این مقام کاخ سفید در پاسخ به اینکه با توجه به ادعایش مبنی بر اینکه بایدن به مقامات ایران هشدار داده است، این پیام چگونه منتقل شده، گفت وارد این موضوع نمیشود. وی در پاسخ به پافشاری خبرنگار که آیا این پیام ادعایی از طریق تماسی تلفنی منتقل شده یا طرف سوم و آیا پس از مجروح شدن نظامیان آمریکایی در منطقه منتقل شده است، گفت: پیام مستقیمی منتقل شد. بیشتر از این چیزی نمیگویم.
با آغاز عملیات توفان الاقصی از 7 اکتبر، مواضع واشنگتن در این منطقه مکررا مورد حمله گروههای مقاومت واقع شده و دهها نظامی آمریکایی مجروح شدهاند. یک مقام آمریکایی چندی پیش به پولیتیکو گفت تاکنون بالغ بر ۲۰ نیروی نظامی آمریکا در پی حملات موشکی دچار آسیبدیدگیهای کوچک شدهاند و شماری از سربازها نیز علائم «ضربه مغزی» از خود نشان دادهاند.
در همین حال، بعد از پیام تهدیدآمیز آمریکا، مواضع ایالات متحده طی 2 روز گذشته همچنان هدف حملات شبکه مقاومت قرار گرفته است. همزمان با نشست خبری بایدن در کاخ سفید، مقاومت اسلامی عراق ویدئویی از حمله دوباره به پایگاه آمریکا در شرق سوریه موسوم به ابوحجر - خراب الجیر- منتشر کرد که ۴ فروند راکت از خاک عراق به سمت این پایگاه غیرقانونی شلیک شده است. همچنین مقاومت اسلامی عراق دیروز از هدف قرار دادن نیروهای آمریکایی در پایگاه عینالاسد در غرب عراق با پهپاد خبر داد. به گزارش المیادین، مقاومت اسلامی عراق تاکید کرد نیروهای آمریکایی در پایگاه عین الاسد را با پهپاد هدف حمله مستقیم خود قرار داده است.
این تحولات در حالی است که تهران از همان آغاز حملات دیوانهوار رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه با تسلیحات آمریکایی و هدایت مستقیم این جنگ توسط دولت بایدن، به ترسیم خطوط قرمز پرداخت و خیلی روشن اعلام کرد در صورت عدم توقف کشتار وحشیانه صهیونیستها، دستان همه روی ماشه است و پای ایالات متحده هم در میان خواهد بود. این موضع یعنی توقف فوری کشتار صهیونیستها در غزه و نقش مستقیم آمریکا در جنایات علیه زنان و کودکان فلسطینی در غزه و تبعات آن برای کاخ سفید در 2 سخنرانی اخیر رهبر حکیم انقلاب هم به چشم میخورد. واشنگتن و واسطههای غربی آن پیامهای زیادی برای ایران و محور مقاومت فرستادهاند که خویشتنداری از خود نشان دهند و از گسترش جنگ جلوگیری کنند. همچنین وزیر امور خارجه روز پنجشنبه در نیویورک هشدارهای ایران را تکرار کرد. دیپلمات ارشد ایران در جریان سخنرانی خود در نشست اضطراری سازمان ملل درباره جنگ غزه گفت: برای جلوگیری از گسترش این درگیریها باید به رژیم صهیونیستی فشار آورده شود که جنایتهای جنگی خود را متوقف کند. آمریکا در انجام جنایت علیه مردم فلسطین مشارکت میکند، دست رژیم صهیونیستی را در انجام جنایت علیه مردم فلسطین باز گذاشته ولی از دیگر سو طرفهای دیگر را به خویشتنداری دعوت میکند. حسین امیرعبداللهیان تاکید کرد: غرب آسیا منطقه ما است و ما با هیچ طرف و کشوری که بخواهد امنیت منطقه را به خطر بیندازد، کنار نمیآییم.
امیرعبداللهیان در ادامه گفت: آنها (آمریکاییها) یک جنبش آزادیبخش فلسطینی را تروریست میخوانند که از حق دفاع مشروع در برابر اشغال برخوردار است و رژیم اشغالگر و جنایتکار جنگیای را که در غزه به نسلکشی اقدام کرده است، دارای «حق دفاع مشروع» مینامند! وی عنوان کرد: این وضعیتی است که جهان به آن دچار شده و شورای امنیت نیز در تامین امنیت ناکام مانده است. امروز آمریکا و شماری از کشورهای اروپایی تماشاگر و حامی کشتار 7300 غیرنظامی در کمتر از ۳ هفته توسط رژیم صهیونیستی هستند و حتی این رژیم را به صورت مالی و تسلیحاتی تامین میکنند. امیرعبداللهیان خطاب به کشورهای غربی گفت: «به جای ارسال بمب و راکت برای استفاده علیه غزه، حامی صلح باشید. آمریکا باید از حمایت از نسلکشی در غزه دست بردارد. ما همیشه حامی صلح و ثبات بودهایم اما امروز در نیویورک و سازمان ملل از مسؤولان آمریکایی میپرسم: چه کسی در حال مدیریت قتلعام در فلسطین است؟ ما از گسترش جنگ در منطقه استقبال نمیکنیم اما اگر قتلعام در غزه ادامه یابد، آنها از این آتش جان سالم به در نخواهند برد». وی همچنین در این سخنرانی تاکید کرد: «ما به دنبال توسعه و گسترش جنگ در منطقه نیستیم».
تهدیدات رئیسجمهور آمریکا نتوانسته است از حجم حملات به آمریکاییها بکاهد. مقاومت با حملات خود در حال ارسال این پیام به دولت بایدن است که تبعات کشتار در غزه که فرماندهی نظامی و لجستیک آن با واشنگتن است، تنها متوجه تلآویو نیست و آمریکا هرچه سریعتر باید جنگ علیه غزه را متوقف کند. در این صورت مقاومت هیچ اهمیتی به پیامهای آمریکا در حفظ خویشتنداری نمیدهد و ضرورتی در توجه به آن نمیبیند. ادامه حملات مقاومت بعد از تهدید جو بایدن نیز مؤید همین گزاره است.
بعد از آنکه وزیر دفاع آمریکا خبر داد نظامیان این کشور حملات تجاوزکارانهای را علیه 2 پایگاه متعلق به گروههای مقاومت در سوریه انجام دادهاند، منابع محلی در استان دیرالزور واقع در شرق سوریه از زخمی شدن تعدادی از نیروهای ارتش آمریکا در جریان حملات موشکی به پایگاههای این کشور در شرق سوریه خبر دادند. «لوید آستین» بامداد جمعه در بیانیهای اظهار داشت: «به دستور رئیسجمهور بایدن، نیروهای آمریکایی حملاتی را به 2 تأسیسات در شرق سوریه که توسط گروههای حامی ایران استفاده میشدند، انجام دادند». به نوشته خبرگزاری رویترز، این حملات توسط جنگندههای اف۱۶ ارتش آمریکا انجام گرفته و اهداف آن نیز ذخایر تسلیحات و مهمات بوده است. پس از آن بود که اسپوتنیک به نقل از منابع محلی در سوریه گزارش داد صبح جمعه بزرگترین پایگاه غیرقانونی ارتش آمریکا در میدان نفتی «العمر» در حومه شمال شرق دیرالزور در شرق سوریه مورد حمله موشکی قرار گرفت و بر اثر آن آتشسوزی عظیمی در این پایگاه آمریکایی رخ داد. حمله موشکی جدید به پایگاه میدان نفتی «العمر» که بزرگترین پایگاه آمریکا در شرق سوریه است، چند ساعت پس از حمله به پایگاه آمریکا در میدان گاز طبیعی «کونیکو» در حومه شمالی دیرالزور رخ داد که به گفته منابع در این حمله نیز تعدادی از سربازان آمریکایی زخمی شدند. منابع محلی گفتند بلافاصله پس از حمله به پایگاه میدان العمر، آژیر خطر به صدا درآمد و آمبولانسها به داخل این میدان نفتی هجوم بردند که همین مساله نشان میدهد نیروهایی از ارتش اشغالگر آمریکا زخمی شدهاند. منابع مذکور گفتند هنوز تعداد زخمیهای ارتش آمریکا در این حمله به طور دقیق مشخص نشده است. این منابع افزودند به محض وقوع این حمله، نیروهای ارتش آمریکا و متحدان آن در اطراف میدان العمر به حالت آمادهباش درآمدند و تمام محورهای منتهی به این میدان را بستند و همزمان بالگردها و هواپیماهای جاسوسی این کشور به پرواز درآمدند. درباره ماهیت حملات به پایگاههای آمریکا در شرق سوریه نیز این منابع گفتند حملات هفته اخیر به این پایگاهها کاملا دقیق بود و زخمیهای زیادی میان سربازان آمریکایی برجا گذاشت. این منابع گفتند با وجود انتقال تجهیزات نظامی سنگین به این 2 پایگاه و نیز انجام رزمایشها اما هیچکدام نتوانسته حملات موشکی علیه این 2 پایگاه را خنثی کند.
ارسال به دوستان
تیغ کُند صهیونیستها در حمله زمینی به غزه
مهدی بختیاری: در حالی که نبرد «توفان الاقصی» چهارمین هفته خود را آغاز کرد، هنوز مقامات رژیم صهیونیستی تصمیم نهایی خود را برای حمله گسترده زمینی به نوار غزه نگرفتهاند.
در پی ضربات بیسابقه حماس و گروههای مقاومت فلسطینی به صهیونیستها که تاکنون به هلاکت 1500 اشغالگر صهیونیست و اسارت 200 نفر انجامیده، مقامات اسرائیل اعلام کردند در حال تدارک یک حمله گسترده زمینی به غزه با هدف نابودی حماس هستند.
«یوآو گالانت» وزیر جنگ این رژیم در یکی از آخرین اظهارنظرهای خود گفته است این حمله در ۳ مرحله برای نابودی زیرساختها، نابودی حماس و ایجاد یک رژیم امنیتی جدید در غزه اجرا خواهد شد.
به نظر میرسد صهیونیستها ۲ نتیجه اصلی را به عنوان هدف خود در این طرح در نظر دارند؛ یا منطقهای حائل در شمال غزه (برای جلوگیری از اقدامات بعدی گروههای مقاومت) ایجاد کنند یا با نابودی حماس (یا وارد کردن ضربات حیاتی به این گروه) حاکمیت بر نوار غزه را به تشکیلات خودگردان بدهند و یک رژیم شبیه آنچه در کرانه باختری برقرار است، ایجاد کنند.
با همه این تفاسیر، هنوز مقامات این رژیم تصمیم قطعی را برای حمله زمینی نگرفتهاند و این طولانی شدن تردید، روز به روز امکان اجرای آنچه را آنها در نظر دارند (یا لااقل ادعایش را دارند) سختتر میکند.
فشارهای بینالمللی و ترس تلفات زیاد در حمله زمینی به غزه، مهمترین موانع رسیدن سران رژیم اشغالگر صهیونیستی به تصمیم نهایی برای حمله زمینی گسترده است.
با این حال به نظر میرسد در آینده با یکی از این ۳ احتمال مواجه شویم.
۱- عملی نشدن حمله زمینی
همانطور که در بالا گفته شد، رژیم تروریست صهیونیستی به دلیل انجام جنایات کمسابقه در غزه طی روزهای اخیر، با فشارهای بینالمللی برای عدم حمله زمینی مواجه است. حتی دولت آمریکا به عنوان اصلیترین حامی این رژیم تمایلی به انجام این کار ندارد و نگران گسترش جبهههای نبرد است؛ نگرانیای که روز به روز بیشتر میشود و جمهوری اسلامی ایران نیز اعلام کرده است در صورت افزایش جنایات اسرائیل در غزه، امکان جلوگیری از اتفاقات بعدی نخواهد بود.
در حال حاضر ترس از باز شدن جبهه درگیری در شمال و همچنین شعلهور شدن آتش در کرانه باختری، از مهمترین نگرانیهای کابینه نتانیاهو است.
علاوه بر این موارد، سران اسرائیل بهتر از هرکس دیگری میدانند ورود زمینی به نوار غزه چه خطراتی را متوجه آنها خواهد کرد به طوری که تلفات وارده به آنها بسیار بیشتر از آن چیزی خواهد بود که تا امروز متحمل شدهاند.
با این تفاسیر یک احتمال پیش رو این است: صهیونیستها قید حمله زمینی را بزنند و به همین بمباران گسترده و کور مناطق مختلف غزه و گرفتن تلفات زیاد از زنان، کودکان و ساکنان بیگناه این منطقه اکتفا کنند.
۲- حمله گسترده و ضربات حیاتی به حماس
دومین احتمال پیش رو میتواند این باشد که سران اسرائیل تصمیم خود را برای حمله گسترده زمینی به غزه بگیرند و حتی بتوانند ضربات مهلک و حیاتی به سازمان حماس بویژه شاخه نظامی آن وارد کنند که این گزینه البته از شانس کمی برخوردار است.
همانطور که در بالا گفته شد، ورود به غزه با توجه به آمادگی گروههای مقاومت برای نبرد زمینی، چیزی شبیه ورود به جهنم برای صهیونیستها خواهد بود و از طرف دیگر، رسیدن به نقطه جوش در این منطقه به احتمال فراوان جبهههای دیگر - بویژه در شمال (توسط حزبالله) و در کرانه باختری (توسط گروههای مقاومت این منطقه) را فعال خواهد کرد و این گزینه به هیچ وجه مطلوب صهیونیستها نیست.
۳- حمله محدود برای کم کردن فشار
به نظر میرسد محتملترین گزینه پیش روی نتانیاهو، دست زدن به یک حمله محدود زمینی خواهد بود، چرا که از یک طرف بار فشار سنگین روی دولت - برای حمله زمینی - را کم میکند و همچنین راهی برای فرار از دادن تلفات سنگین در حمله گسترده زمینی خواهد بود.
حال باید صبر کرد و دید سران رژیم صهیونیستی در یکی از بدترین شرایط سالهای اخیرشان، کدام یک از این ۳ احتمال را انتخاب خواهند کرد؛ انتخابی که به نظر نمیرسد هدف اعلامی آنها یعنی نابودی حماس را محقق کند.
ارسال به دوستان
هیأت اعزامی حماس به مسکو از مواضع اصولی پوتین و دولتش در قبال جنگ غزه تقدیر کرد
ابتکار عمل روسیه در فلسطین در غیاب آمریکا
سفر هیات عالی رتبه جنبش حماس به مسکو در کوران جنگ غزه نشانهای بر اهمیت موضوع فلسطین برای روسیه است. نکوهش مکرر جنایتهای ۳ هفته اخیر رژیم صهیونیستی علیه مردم مظلوم غزه توسط مقامات کرملین بویژه شخص ولادیمیر پوتین، همچنین ۲ وتوی متوالی از سوی نماینده روسیه در شورای امنیت سازمان ملل علیه قطعنامههای آمریکایی ضد محور مقاومت، گواه این است که نگاه روسها به مساله فلسطین از زاویه نگاه سنتی مسکو به عنوان شریک تلآویو تغییر بسزایی کرده و حالا آنها به عنوان هماورد غرب در بلوکبندی نظم جدید جهانی، خود را بیش از هر زمان دیگری به محور مقاومت نزدیک میبینند؛ همانگونه که علی باقری، معاون سیاسی وزیر امور خارجه کشورمان متعاقب دیدار «موسی ابومرزوق» عضو دفتر سیاسی جنبش حماس در محل سفارت ایران در مسکو خاطرنشان کرد در رأس دولت روسیه یک اراده جدی برای مقابله با جریان یکجانبهگرای حامی تجاوز و اشغال و ناامنی در منطقه بویژه فلسطین پدید آمده است. با آغاز عملیات توفان الاقصی، پوتین و حلقه حاکمیتی روسیه موضعگیریهای اصولیتری نسبت به مواضع گذشتهشان در قبال بحران فلسطین داشتند و نشان دادند صرفا از منظر مشغول ساختن آمریکا، ناتو و رژیم صهیونیستی به عنوان متحدان نظامی پیدا و پنهان اوکراین در کشاکش فعلی در فلسطین نمینگرند بلکه متوجه تغییرات قریبالوقوع میدانی در آنچه اصطلاحا «فلسطین جغرافیایی»- شامل فلسطین اشغالی، کرانه باختری، قدس و غزه- خوانده میشود، هستند. اظهارنظر صریح ۲ هفته پیش رئیسجمهور روسیه، متعاقب جنایت ضد بشری کمسابقه صهیونیستها در بیمارستان المعمدانی غزه یکی از نقاط عطف تاریخی روابط «روسیه جدید» در رابطه با مساله فلسطین بود. پوتین جنایت صهیونیستها را با جنایتهای نازیهای آلمان در لنینگراد در جریان جنگ دوم جهانی قیاس کرد. سپس کرملین در ۲ مورد، به تنهایی یا همراه چین، قطعنامههایی ضد حماس و ضدمقاومت را که با نفوذ لابی اسرائیلی در آمریکا در شورای امنیت مطرح شده بودند وتو کرد. ابومرزوق، عضو دفتر سیاسی حماس پس از جلسهای که با میخائیل بوگدانف، معاون وزیر خارجه روسیه داشت، گفت: «دعوت از رهبری جنبش [حماس] برای بازدید از مسکو پیامی به تمام جهان است که روسیه حماس را یک جنبش آزادیبخش ملی میداند نه یک جنبش تروریست. ما با نمایندگان وزارت خارجه روسیه دیدار کردیم و درباره همه چیز مربوط به موضوع فلسطین و چگونگی شکل دادن مشترک به آیندهای بهتر از آنچه واشنگتن ترسیم میکند برای کل منطقه و بشریت صحبت کردیم».
او تأیید کرد جنبش مقاومت اسلامی فلسطین با توجه به ماهیت روابط با مسکو، به درخواستهای روسیه درباره اسرای اسرائیلی یا دارای تابعیت چندگانه، نگاه مثبتتری نسبت به سایر طرفهای بینالمللی فرامنطقهای دارد. هیاتهای حماس یا متحدان آنان در جبهه مقاومت رایزنیهایی موازی را در سطح منطقه از جمله در قاهره، دوحه و آنکارا برای تبادل اسرای صهیونیست آغاز کردهاند اما از آنجا که فدراسیون روسیه از دیرباز روابط تنگاتنگی با تلآویو داشته است، مسکو میتواند محور اصلی مذاکرات برای تبادل اسرا و حتی آتشبس در غزه قرار گیرد؛ موضوعی که آمریکا و اتحادیه اروپایی بدان بسیار حساسند. طی ۳ هفته گذشته بمبارانهای وحشیانه مناطق مسکونی باریکه غزه با جمعیت متراکم 2.5 میلیون نفری به شهادت 7300 فلسطینی انجامیده که 3000 تن از این شهدا کودک، 1709 نفر زن و 397 تن سالمند بودهاند، همچنین 19 هزار نفر نیز در نواز غزه مجروح شدهاند آن هم درحالی که به دلیل بمباران بیمارستانها و قطع برق و آب توسط رژیم، وضعیت بسیاری از مجروحان وخیم است.
در مقابل رژیم صهیونیستی در نتیجه عملیات توفان الاقصی بیش از 1500 تلفات از جمله 310 نظامی متحمل شده و حماس اعلام کرده بیش از 229 صهیونیست را در مناطق پیرامون دیوار غزه اسیر کرده است.
حسام بدران، دیگر عضو دفتر سیاسی حماس که در سفر اخیر ابومرزوق را همراهی کرده معتقد است روسیه میتواند نقش مهمی در پایان دادن به جنگ و بحران انسانی فعلی در فلسطین ایفا کند. به گزارش نووستی، بدران درباره رویارویی اخیر مسکو با واشنگتن در شورای امنیت سازمان ملل گفت: «نقش روسیه در سطح بینالمللی بویژه استفاده از حق وتو در پاسخ به موضع ایالات متحده در حمایت بیچون و چرا از اشغالگر [اسرائیل] جای قدردانی دارد».
به گفته او، در دیدار روز پنجشنبه ابومرزوق با بوگدانف، طرف فلسطینی از موضع ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه در قبال مناقشه فلسطینی - اسرائیلی و تلاشهای دیپلماتیک روسیه در این زمینه قدردانی کرده است. وی میافزاید: «روسیه میتواند نقش بیشتری در پایان دادن به تجاوز به مردم ما در نوار غزه ایفا و فشاری بینالمللی برای ارائه کمکهای فوری به مردم ما در نوار غزه اعمال کند».
ارسال به دوستان
عاشقان آرمان گرد هم آمدند
گروه سیاسی: سال گذشته در چهارمین شب آبانماه، طلبهای بسیجی به نام آرمان علیوردی توسط عدهای از آشوبگران «زن، زندگی، آزادی» ربوده شد و پس از ضرب و جرح شدید با ضربات متعدد چاقو، به شهادت رسید.
آرمان علیوردی متولد ۱۳ تیر ۱۳۸۰ در تهران بود. او در رشته مهندسی عمران در دانشگاه پذیرفته شد و به گفته پدرش پس از یک سال تحصیل، به دلیل علاقه به درسهای حوزه، از دانشگاه انصراف داد و وارد حوزه علمیه شد. وی قبل از شهادت، تحصیلات حوزوی را در مدرسه علمیه آیتالله مجتهدی در تهران در پایه سوم میگذراند و بسیجی یگان امام رضا(ع) سپاه محمد رسولالله(ص) تهران بود.
شهید علیوردی در اغتشاشات روز چهارشنبه ۴ آبان ۱۴۰۱ در شهرک اکباتان، از سوی عدهای ربوده شد و بعد از بستن وی و ضرب و جرح شدید با ضربات متعدد چاقو، وی را کنار خیابان رها کردند که بعد از چند ساعت توسط بسیجیان پیدا شد. وی سپس به بیمارستان بقیهالله(عج) منتقل شد اما به دلیل شدت خونریزی، روز جمعه ۶ آبان به شهادت رسید.
شهادت وی خیل کثیری از مردم را آشفته و ماهیت قاتلانش را برملا کرد. در بین این واکنشها رهبر حکیم انقلاب اسلامی نیز در دیدار دانشآموزان در 11 آبان 1401 به شهادت آرمان علیوردی اشاره کردند و فرمودند: «آن طلبه جوان و متدین و حزباللهی، آرمان عزیز که در تهران زیر شکنجه به شهادت رسید و پیکر او را در خیابان رها کردند، چه گناهی کرده بود؟ افرادی که این جنایتها را انجام میدهند چه کسانی هستند و از کجا دستور میگیرند؟ البته اینها قطعا بچهها و جوانهای ما نیستند. باید عاملان این جنایتها شناسایی شوند و هر کسی که ثابت شود در این جنایتها همکاری داشته است، بدون تردید مجازات خواهد شد».
اکنون یک سال از شهادت آرمان میگذرد. روز جمعه مراسم نخستین سالگرد شهادت شهید مظلوم مدافع امنیت با حضور گسترده مردم شهیدپرور و مسؤولان لشکری و کشوری در قطعه ۵۰ بهشت زهرا(س) برگزار شد.
عزتالله علیوردی، پدر شهید در این مراسم با بیان خصوصیات رفتاری فرزندش اظهار کرد: آرمان با بچهها متواضعانه رفتار میکرد و حواسش بود که دلگیر نشوند اما نه تنها ضعیف نبود، بلکه شجاع هم بود.
علیوردی گفت: آنها میخواستند جای مظلوم و ظالم را عوض کنند اما با همان فیلمی که خودشان گرفتند و خودشان پخش کردند، هم باعث گیر افتادن خودشان شدند، هم ظالم و مظلوم مشخص شدند.
علاوه بر این مراسم، شب گذشته در حسینیه حضرت فاطمه الزهرا(س) پادگان حضرت ولیعصر(عج) مراسمی با حضور عاشقان شهدا در نخستین سالگرد شهادت آرمان علیورودی برگزار شد.
برنامه بزرگداشت دیگری نیز روز گذشته ساعت ۱۵ در شهرک اکباتان، خیابان ورزش که مقتل شهید آرمان علیوردی است، برگزار شد.
گروههای سرود نجمالثاقب، بشری و انصارالمهدی(عج) روز جمعه آثار خود را اجرا کردند و قرائت قرآن توسط حبیب صداقت، نفر اول مسابقات بینالمللی انجام شد.
سخنران این مراسم حجتالاسلام سیدعلیرضا حسینی بود و حاج سعید حدادیان، امیر عباسی و محمدحسین حدادیان هم مرثیهخوانی کردند.
علی بهادریجهرمی، سخنگوی دولت ضمن حضور در این مراسم اظهار داشت: گردهمایی ما در اینجا معنایش این است که ما قدردان استقامت هستیم. یادآوری این نکته است که تا «آرمان»ها هستند، ظلم ماندنی نخواهد بود، تا «آرمان»ها هستند حتما حق پیروز خواهد بود و باطل حتما شکستخورده این ماجراست.
همچنین بعد از نماز مغرب نیز جلسهای در مسجد امام علی(ع) شهران، محل زندگی این شهید بزرگوار با سخنرانی علیاکبر رائفیپور و مداحی امیر عباسی و علی پورکاوه برگزار شد.
این برنامهها به همت مردم انقلابی و ساکنان شهرک اکباتان و اهالی منطقه ۵ و مساجد و گروههای جهادی برگزار شد.
در راستای بزرگداشت ایشان میدان بسیج اکباتان به نام شهید علیوردی مزین شده است. همچنین یک خیابان و ایستگاه مترو کوهسار هم به نام این شهید بزرگوار نامگذاری شده است.
ارسال به دوستان
گفتوگوبا حجتالاسلام محسن قنبریان درباره بازنمایی رسانهای توفان الاقصی
حماسهای عقلانی و اخلاقی
«نگاه همه جهانیان به فلسطین دوخته شده است. زخم بزرگی بر جان انسانیت. اما دردآورتر از همه خبرها وقتی است که طرف غربی - عبری تلاش میکند جای مظلوم و ظالم را عوض کند، اگرچه چهره ظالم سیاهتر از این حرفهاست که با این کارها سفید شود اما نباید به دشمن میدان داد تا از مظلوم چهرهای ظالم بسازد». این شاکله سخنان حجتالاسلام والمسلمین محسن قنبریان، استاد حوزه و دانشگاه است. حجتالاسلام والمسلمین قنبریان در گفتوگو با «وطن امروز» با تشریح استراتژی غرب در برابر نسخه اصلی اسلام ناب سیاسی، تلاش برای ایجاد تشابه بین حماس و جریانات تکفیری را تقلای غرب برای ارائه نسخه تقلبی اسلام سیاسی به جهان و پوشاندن جنایتهای خود در حق مردم فلسطین عنوان کرد.
* آقای قنبریان! مهمترین اتفاقی که در روزهای گذشته در عرصه بینالملل رخ داده است، عملیات توفان الاقصی و متعاقب آن حمله اسرائیل به غزه است. این اتفاق را میتوان از زوایای مختلفی مورد کنکاش و بررسی قرار داد. اگر شما بخواهید این اتفاق بزرگ را از زاویه دید یک کارشناس دینی مورد مداقه قرار دهید، کدام قسمت آن را شایسته بحث و بررسی بیشتر میدانید؟
ببینید! در روزهای گذشته حرفهای زیادی درباره ابعاد اطلاعاتی و نظامی حمله حماس به اسرائیل گفته و نوشته شده اما مهمترین جنبهای که لازم میدانم درباره آن صحبت کنم، جنبه اخلاقی حمله حماس به اسرائیل است. بشدت معتقدم که مبنای حماس در حمله به اسرائیل یک مبنای اخلاقی بود که متاسفانه به علت اینکه روایت حمله حماس، دست جبهه مقاومت نبود و رسانههای غربی و صهیونیستی روایت حمله را به دست گرفتند، کاملا مساله را وارونه جلوه دادند. من بر همه نیروهای انقلابی و معتقد به جبهه مقاومت لازم و فرض میدانم وضعی منفعل نسبت به روایت غربی این ماجرا نداشته باشند و به میدان بیایند و این پرچم را به دست بگیرند که اتفاقا حماس بر مبنای اخلاق و شرع تهاجم به اسرائیل را آغاز کرد.
* استدلال شما برای اینکه حمله حماس بر مبنای قواعد اخلاقی بود چیست؟
اجازه دهید ابتدا به این سوال جواب ندهم و بهعنوان مقدمه نکاتی را عرض کنم. نکات مقدماتی که گفته شد بازمیگردیم به جواب سوال شما. یکی از مسائل بسیار مهمی که باید در نظر داشته باشیم این است که دشمنان ما مدام به دنبال بدلسازی برای اسلام سیاسی هستند. اسلام ناب سیاسی به رهبری امام خمینی یک اتفاق سرنوشتساز در تاریخ فکری جهان بود. این اسلام، در عین حال که سیاسی است بشدت اخلاقی است. اسلام سیاسی یعنی اسلامی که به مسائل اجتماعی حساس است، به اینکه چه کسی حکومت میکند حساس است، به اینکه چه کسی سرنوشت جهان را در دست میگیرد حساس است، یک اسلام منزوی نیست که فقط نجات فردی را مدنظر قرار بدهد، این اسلام سیاسی در عین حال که سیاسی است، اخلاقی و عرفانی هم هست. نمونه کامل آن هم در شخصیت امام خمینی(ره) متجلی است که در عین حال که یک شخصیت کاملا سیاسی است در عین حال یک شخصیت کاملا اخلاقی و عرفانی است. در رتبههای بعدی شما به وضوح در شاگردان مکتب امام خمینی این درهمآمیختگی اخلاق و سیاست را میبینید. خب! این مدل، مدل خطرناکی برای حکمرانی مستکبرین است. اسلام امام خمینی منافع همه جهانخواران را به خطر میاندازد؛ به همین خاطر آنان برای جلوگیری از پیشرفت این تفکر، شروع کردند به بدلسازی.
داعش و گروهکهای تروریستی بدلسازی نسبت به جریان اصیل اسلام سیاسی بود. دشمنان قصد داشتند به دنیا مخابره کنند اسلام سیاسی که خمینی میگوید یعنی همین! و با این تبلیغات جلوی توسعه این فکر را بگیرند و از طرفی مستمسکهایی ایجاد کنند برای کلید زدن پروژه اسلامهراسی در دنیا. شما میبینید که داعش در همه ابعاد فکری و عملی کاملا عصر حجری فکر و عمل میکند اما به عرصه تکنولوژی که میرسد به پیشرفتهترین شکل خودش را به نمایش میگذارد. هر قتلی که میکند، هر انسانی را که میسوزاند، به بهترین شکل یک تولید رسانهای برای آن فراهم میکند و در منظر دنیا میگذارد. این چگونه ممکن است؟ هیچ جوابی برای آن نیست جز اینکه سازندگان غربی داعش دقیقا همین را میخواستند تا بدیل اسلام سیاسی ناب، جنس تقلبی اسلام سیاسی را به دنیا طوری نمایش دهند که مایه انزجار جهانی شود و وقتی اسم امام خمینی و انقلاب اسلامی ایران و جبهه مقاومت بیاید نسبت به آنها هم چنین نگاهی پیدا کنند.
اگر شما مقالاتی را که در مجلات معتبر علمی دنیا درباره داعش چاپ شده است با دقت مطالعه کنید میبینید بنا بر تحقیقات خودشان بدنه اصلی داعش را اراذل و اوباش و تفالههای جوامع غربی تشکیل میدادند. در واقع داعش را براساس انسانهای شرور و مخربی که محصول جوامع غربی بودند تشکیل دادند، بعد به اسم اسلام به دنیا عرضه کردند. خیلی جالب است در نوشتههای داخلی داعش دیدم که از آنان پرسش شده چرا به مواضع آمریکا و اسرائیل حمله نمیکنید؟ چرا همه حملات شما متوجه مسلمانان است؟ آنها در جواب میگویند ما ابتدا باید دارالاسلام تشکیل بدهیم، بعد از تشکیل دارالاسلام به دارالکفر حمله کنیم، مشکل این است که الان مسلمانان کافر شدهاند. بعد از مثلا یکی از نشانههای کفر را مساله انتخابات و دموکراسی میدانند، چون معتقدند در اسلام، دموکراسی وجود ندارد و این کفر است، پس مسلمانانی که حرف از دموکراسی میزنند کافر هستند. ببینید اینها نوک پیکان حمله خود را به سمت مسلمانان نشانه گرفتند و به سمت مواضع آمریکا و اسرائیل پیش نرفتند و این دقیقا مبتنی بر طراحی غربیها بود.
غربیها در داخل جهان اسلام، یک بدیل تقلبی برای اسلام سیاسی ساختند به نام داعش. در دنیای مسیحیت نیز یک جریان مسیحیت سیاسی شکل گرفت که بعدها متاثر از انقلاب اسلامی فعالیتشان خیلی پررنگتر شد. مسیحیت انجیلی یا اوانجلیسم (به انگلیسی: Evangelicalism) شاخهای از پروتستانتیسم است که بر سر تعدادی از آموزههای مشترک بین همه فرقههای پروستان توافقی را ایجاد کردند؛ آموزههایی که اکثر آنها سیاسی است و پیروان این فرقه، با اینکه مسیحیاند اما صهیونیستهای متعصبی هستند. آنها معتقدند تشکیل اسرائیل در تپههای صهیون از مقدمات ظهور مسیح است به همین خاطر به عنوان یک باور مذهبی مهم از اسرائیل حمایت میکنند. حتی طبق برخی نقلهای تاریخی برای تشکیل یک دولت یهودی، پیشنهادهای دیگری هم غیر از کشور فلسطین مطرح بود اما مسیحیانی که گرایشهای تند آخرالزمانی داشتند با ارسال انجیل تاکید کردند این دولت حتما باید در فلسطین تشکیل شود تا مقدمه ظهور مسیح بشود.
این جریان مسیحی سیاسی، یکی از خشنترین جریانات دینی - سیاسی است، اگر مستندهای مربوط به این فرقه را نگاه کنید متوجه میشوید که چطور وحشیانهترین جنایتها را تئوریزه میکنند. مستندی را مدتها قبل بیبیسی از اینها ساخت به نام «بچهها در آتش». این مستند نشان میدهد چگونه کودکان را در کمپهای این فرقه برای جنگ آماده میکنند. جالب است که نهادهای حقوق بشری به بسیج دانشجویی و بسیج دانشآموزی ما خدشه وارد میکنند و آن را خلاف حقوق کودک میشمارند اما نسبت به جنایتهایی که این فرقه مسیحی علیه کودکان و نوجوانان میکند چشمپوشی میکنند. جالب است بدانید که 25 درصد هواداران حزب جمهوریخواه در آمریکا از اعضای این فرقه هستند.
خب! میبینید خارج از دنیای اسلام نیز ما با جریانی بسیار خشن به نام دین مواجهیم که هیچ روایت رسانهای از آن وجود ندارد. شما اگر در اینترنت زنجیرزنی و عزاداری را سرچ کنید با صحنههای آزاردهندهای از عزاداری و قمهزنی شیعیان مواجه میشوید، در حالی که عزاداری مسیحیان برای مسیح دهها برابر صحنههای منزجرکنندهتر دارد، به طوری که انسان نمیتواند تحمل کند اما شما باید مدتها در فضای اینترنت بگردی تا بتوانی یک فیلم کوتاه از عزاداری آنان پیدا کنی. میبینید که آنها زمام روایت را به دست گرفتهاند، از داخل اسلام، داعش را میسازند و زمام روایت را به دست میگیرند و آن را عین اسلام معرفی میکنند، از خارج دنیای اسلام، خودشان چیزی مانند داعش دارند که هیچ بروز و ظهور رسانهای ندارد.
حالا در این بین، معتقدان به اسلام ناب سیاسی که پایگاه آن ایران است و در کشورهای دیگر نیز جوانه و شعبه زده، باید هوشیارانه مراقب باشند بین جریان اصیل اسلام سیاسی و بدلهای آن دچار خلط و اشتباه نشوند. فریب روایت رسانهای دشمن را نخورند، جریانی مثل حماس را با داعش شبیهسازی نکنند. تمام هم و غم دشمن این است که از حماس هم چهرهای شبیه داعش بسازد. باید این استراتژی دشمن را شناخت و فریب آن را نخورد. چه نسبتی بین حماس و داعش وجود دارد؟ داعش به سرزمینهای دیگر حمله و آنجا را تصرف میکرد، حماس در حال دفاع از سرزمین خودش است. داعش هیچ اصل اخلاقی و انسانی را در عملیاتهای خود رعایت نمیکرد، در حالی که نیروهای قسام بر دیوارهای اراضی اشغالی نوشتند قسام کودک نمیکشد. با اسرای اسرائیلی به بهترین شکل برخورد کردند، شما نگویید که فیلمهایی هست که خلاف آن را نشان میدهد، این فیلمها یا جعلیاتی است که دشمن ساخته یا تخلفی است که یک نیرویی انجام داده اما سیاست حماس بر بیاخلاقی نبوده است، تا همین الان هم برخوردی که با اسرا داشته برخوردی اخلاقی بوده است.
چیزی که واقعا دردناک است آن است که غربیها کاملا روایت وحشیگریهای خود را میپوشانند و سعی میکنند از طرف مقابل چهرهای ظالم بسازند. نکتهای که در صحبتهای اخیر رهبر معظم انقلاب بود این بود که اسرائیلیها میخواهند یک چهره مظلوم از خودشان نشان بدهند، البته این نشدنی است اما آن چیزی که شدنی است و بیم آن میرود که محقق شود و هوشیاری نیروهای انقلابی را میطلبد، این است که مظلوم، ظالم جلوه داده شود. این یک خطر است.
* جناب قنبریان! اگر شما بخواهید عملیات توفان الاقصی را از حیث مبنای فکری شرح بدهید، این مبنا را چگونه توضیح میدهید؟
ببینید در آیه قرآن میفرماید: «الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ فَمَنِ اعْتَدَى عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَیْکُمْ وَاتَّقُوا الله وَاعْلَمُوا أَنَّ الله مَعَ الْمُتَّقِینَ؛ ماههای حرام را در مقابل ماههای حرام قرار دهید که اگر حرمت آن را نگاه نداشته و با شما قتال کنند شما نیز قصاص کنید. هر که به ستم بر شما دست دراز کند او را از پای در آورید به قدر ستمی که به شما رسانده است و از خدا پروا کنید و بدانید که خدا با پرهیزکاران است».
در اینجا یک قاعدهای را قرآن مطرح میکند به نام قاعده مقابله به مثل. این قاعدهای عقلی است. یعنی شما هر جای عالم به هر عاقلی بگویی این قاعده را تایید میکند. قرآن میگوید اگر در حق شما ستم شد، شما میتوانید به همان میزان ستم، مقابله به مثل کنید. آیا میشود به خانه کسی حمله کنند، زن و بچه او را بکشند او هیچ دفاعی از خود نکند؟ این انظلام است، پذیرفتن ظلم است، پذیرفتن ظلم حرام است. باید در برابر ستمگر ایستاد و عقل اجازه میدهد به میزان همان ستم، ستم را پاسخ بدهیم. اگر دشمن یک نیروی ما را کشت، ما هم میتوانیم یک نیروی او را بکشیم، تا اینجا قاعده عقلی است اما از اینجا به بعد قرآن یک قاعده اخلاقی به آن قاعده عقلی اضافه میکند و اینکه در مقابله به مثل تقوا را رعایت کنید و تعدی نکنید، اگر کشتن یک نیرو از دشمن قاعده عقلی است اما قاعده اخلاقی ایجاب میکند که دیگر او را مثله نکنیم، زجرکش نکنیم یا مثلا به خانواده او تعدی نکنیم، اینها قواعد اخلاقی قرآن است. قواعدی که استراتژی کلی حماس مبنی بر رعایت آنها بود و تاحد زیادی به آن عمل کرد و این را نباید نادیده بگیریم.
***
ما مسؤولیم
استاد مطهری در کتاب حماسه حسینی درباره مسأله فلسطین جملات قابل تأملی دارد که مرور آنها در این ایام خالی از لطف نیست: گذشته از جنبه اسلامی، فلسطین چه تاریخچهای دارد؟ قضیه فلسطین مربوط به دولتی از دولتهای اسلامی هم نیست؛ مربوط به یک ملت است، ملتی که او را به زور از خانهاش بیرون کردهاند. تاریخچه فلسطین چیست؟ مدعی هستند که در 3 هزار سال پیش 2 نفر از ما (داوود و سلیمان) برای مدت موقتی در آنجا سلطنت کردهاند. تاریخ را بخوانید؛ در تمام این مدت 3-2 هزار ساله، کی بوده است که سرزمین فلسطین به یهود تعلق داشته است؟ کی بوده است که بیشتر سرزمین فلسطین مال ملت یهود باشد؟
آیا بیشتر سرزمین فلسطین از آن ملت یهود است؟ قبل از اسلام هم مال آنها نبود، بعد از اسلام هم مال آنها نبود. روزی که مسلمین فلسطین را فتح کردند، فلسطین در اختیار مسیحیها بود نه در اختیار یهودیها و اتفاقا مسیحیها که با مسلمین صلح کردند، یکی از مواردی که در صلحنامه گنجاندند این بود که شما یهود را در اینجا راه ندهید. گفتند: ما با شما زندگی میکنیم ولی با یهود زندگی نمیکنیم. چطور شد که یکدفعه نام وطن یهودی به خود گرفت؟ یکی از قضایایی که کارنامه قرن ما را تاریک میکند (این قرنی که به دروغ نام حقوق بشر، نام آزادی و نام انسانیت بر آن گذاشتهاند) همین قضیه است.
یهودیهای دنیا بعد از اینکه از ملتهای غیرمسلمان زجر و شکنجه و آزار میبینند (در روسیه، آلمان و بسیاری از نقاط دنیا)، بزرگانشان مینشینند میگویند تا وقتی که ما در اطراف دنیا متفرق هستیم، در هر جا اقلیتی هستیم، سرنوشت ما همین است. ما باید مرکزی را انتخاب کنیم و همهمان آنجا جمع شویم، اتباع مذهب یهود آنجا جمع شوند. اول هم جایی را که فکر نمیکنند، فلسطین است؛ جاهای دیگر را فکر میکنند.
بعد، جنگ بینالملل اول پیش میآید. (البته من خلاصهاش را عرض میکنم. میتوانید کتابهایی را که در این زمینه نوشته شده است بخوانید). متفقین با عثمانیها میجنگند. (من نمیخواهم از عثمانیها دفاع کنم ولی هر چه بود، حکومت واحدی بود؛ اگر ظالم هم بود، بالاخره واحد بود). اعراب سادهلوح که از حکومت عثمانی به ستوه آمده بودند، تحریک متفقان را پذیرفتند. از داخل، علیه حکومت عثمانی جنگیدند به وعده اینکه به خود آنها در مقابل عثمانیها استقلال بدهند. انگلیسها به اینها قول قطعی دادند که ما به شما استقلال میدهیم به شرط اینکه به نفع ما با عثمانیها بجنگید. این بیچارهها جنگیدند. در خلالی که این بدبختهای نادان ناآگاه داشتند با دولت تا حدودی اسلامی خودشان میجنگیدند، انگلستان قول و قرار خودش را با حزب صهیونیسم - که تازه تشکیل شده بود - محکم کرد که فلسطین را به شما میدهیم در قلب کشورهای اسلامی. جامعه ملل به وجود میآید (عدالت را ببینید!) و تصویب میکند که در دنیا ملتهایی هستند (بویژه ملتهایی که از عثمانی جدا شدهاند) که چون رشد ندارند، ما باید برایشان سرپرست معین کنیم تا اینها را اداره کنند. در واقع میخواستند ارثیه عثمانیها را تقسیم کنند. قسمتی از آنها را دادند به فرانسه، قسمتی را دادند به انگلستان. از جمله جاهایی که انگلستان گرفت فلسطین بود. گفت من قیم و سرپرست شما هستم؛ رسما شد کفیل. بعد به صهیونیستها وعده داد (وعده معروف بالفور) که من اینجا را به شما میسپارم. «صهیونیستها» یعنی یهودیانی که دهها قرن در گوشههای دیگر دنیا زندگی میکردند و از نژادهای دیگر بودند. من خودم فکر میکردم یهودیان موجود، همه از نسل اسرائیلند. حالا میبینم تاریخ تشکیک میکند، میگوید این حرف دروغ است.
بسیاری از یهودیها اصلا از نسل اسرائیل نیستند؛ جامع مشترکشان فقط مذهب است و بس. حتی نژادشان هم خالص نمانده است. یهودیانی که در اطراف و اکناف دنیا زندگی میکردند، فقط به دلیل اینکه فرنگیها به اینها زجر دادهاند و اینها دنبال نقطهای میگردند که آنجا جمع شوند و به دلیل اینکه مردم خیانتپیشهای هستند و به دلیل اینکه کتاب مقدسشان به آنها اجازه داده که اگر به سرزمینی رفتید، رحم نباید در شما وجود داشته باشد و از هیچ وسیلهای برای پیشبرد هدفتان امتناع نکنید، بعد که انگلستان وسیله مهاجرتشان را فراهم کرد، به این سرزمین مهاجرت کردند و زمینها را خریدند درحالی که یهودی بومی در فلسطین بیش از 50 هزار نفر نیست که الان هم آن بیچارهها در بدبختی فوقالعادهای زندگی میکنند؛ یعنی یهودیان اروپایی و آمریکایی که آمدند، از جمله بدبختیهایی که به وجود آوردهاند این است که سربارِ یهودیان اصیلی هستند که حق دارند در آنجا زندگی کنند.
یک عده روشنفکر در میان اعراب بودند؛ قیام کردند، انقلاب کردند. اینها را کشتند، اعدام کردند، به دار کشیدند. مرتب یهودیها را فرستادند. همین که عده زیاد شد، اسلحه زیادی هم در میانشان پخش کردند. بعد اینها افتادند به جان مسلمانان بومی؛ کشتند و زدند و بعد هم آواره کردند. پشت سر یکدیگر، از کشورهای اروپایی مهاجرت میشد.
آمدند و آمدند. این یهودیانی که شما امروز اسمشان را میشنوید: موشه دایان، زلی اشکول، گلدا مایر، زهرمار! آخر ببینید اینها از کجای دنیا آمدهاند؟! مدعی هستند این سرزمین، سرزمین ما است. امروز حدود ۳ میلیون مسلمان، آواره از خانه و زندگیشان هستند. هدف مگر تنها همین است که یک دولت کوچک در آنجا تشکیل شود؟ خیلی اشتباه کردهاید، خیلی همه اشتباه میکنیم. او میداند که یک دولت کوچک، بالاخره نمیتواند آنجا زندگی کند؛ یک اسرائیل بزرگ که دامنهاش از این طرف شاید تا ایران خودمان هم کشیده شود. به قول عبدالرحمن فرامرزی این اسرائیلی که من میشناسم، فردا ادعای شیراز را هم میکند، میگوید شاعرهای خود شما همیشه در اشعارشان اسم شیراز را گذاشتهاند ملک سلیمان! هرچه بگویی آقا! آن تشبیه است، میگوید سند از این بهتر میخواهید؟! مگر ادعای خیبر را که نزدیک مدینه است، ندارند؟ مگر روزولت به پادشاه وقت عربستان سعودی پیشنهاد نداد که شما بیایید این شهر را به اینها بفروشید؟ مگر اینها ادعای عراق و سرزمینهای مقدس شما را ندارند؟
والله و بالله ما در برابر این قضیه مسؤولیم. به خدا قسم مسؤولیت داریم. به خدا قسم ما غافل هستیم. والله قضیهای که دل پیغمبر اکرم را امروز خون کرده است، این قضیه است.
ارسال به دوستان
حضور مخبر در اجلاس نخستوزیران شانگهای؛ ابتکار ایران برای اتصال ریلی کریدور شرق – غرب به شمال – جنوب در خاک کشورمان
برنامه توسعه کریدوری ایران
مذاکره مهرداد بذرپاش با همتای قرقیزستانی خود درباره توسعه خطوط ریلی کریدور شرق - غرب
گروه اقتصادی: هفته گذشته محمد مخبر، معاون اول رئیسجمهور به همراه مهرداد بذرپاش، وزیر راه و شهرسازی و جواد اوجی، وزیر نفت برای حضور در نشست نخستوزیران کشورهای عضو پیمان شانگهای به قرقیزستان سفر کردند که این سفر دستاوردهای عمدتا ترانزیتی برای کشورمان داشت.
مهرداد بذرپاش در حاشیه نشستهای دوجانبه معاون اول رئیسجمهور و هیات همراه با نخست وزیران و مقامات روسیه و قرقیزستان گفت: یکی از نکات مورد توافق با نخستوزیر قرقیزستان، احداث مراکز لجستیک در هر ۲ کشور بود که در بندرعباس یک مرکز لجستیک ایجاد خواهد شد تا تولیدکنندگان قرقیزستانی بتوانند کالا به ایران صادر کنند و بالعکس برای طرف ایرانی نیز در کشور قرقیزستان یک مرکز لجستیک برای صادرات تولیدات ایجاد خواهد شد.
وی افزود: یکی از نکات دیگری که بسیار مهم بود، مسیر ریلیای است از چین به قرقیزستان، ازبکستان، ترکمنستان و ایران - تا دریای جنوب - متصل میشود؛ این یک شبکه ریلی بسیار مهم در راستای تکمیل زنجیره کریدورهای شرق به غرب منطقه است که تصمیم گرفته شد. کارگروه مشترک در همه کشورها در این خصوص تشکیل و در نشست شانگهای هم این موضوع بیشتر پیگیری شود.
وزیر راه و شهرسازی یادآور شد: نکته دیگر، افزایش تعداد پروازها بود، برای اینکه تجار بهتر بتوانند تردد کنند که این هم با توافق همراه شد.
بذرپاش تأکید کرد: محور بعدی، درباره استفاده از ارزهای مشترک ملی ۲ کشور بود که در این رابطه هم تصمیمات خوبی گرفته شد.
وی گفت: با کشور روسیه تمام پروژههای مشترک مهم بررسی و تصمیمات خوبی گرفته شد.
وزیر راه و شهرسازی تصریح کرد: درباره مشکل کامیونهای روسی که به ایران سفر میکنند یا بالعکس آن که از مرز آذربایجان میگذرند، گفتوگوهایی انجام شد و قرار است وزرای ایران، روسیه و آذربایجان در منطقه حاضر باشند و مشکلات را رفع کنند.
بذرپاش گفت: سرمایهگذاری در پروژههای ریلی و حمل و نقلی هم در این نشستها مطرح شد.
* ایران سرزمین فرصتهای لجستیکی و ترانزیتی
معاون اول رئیسجمهور در بیست و دومین نشست شورای نخستوزیران شانگهای ضمن محکومیت شدید نسلکشی صهیونیستها در غزه، ایران را سرزمین فرصتهای لجستیکی و ترانزیتی توصیف کرد و ۱۳ پیشنهاد در قالب ۶ محور به کشورهای عضو ارائه داد.
محمد مخبر گفت: ایران سرزمین فرصتها و ظرفیتهای کمنظیر در منابع طبیعی، نیروی انسانی متخصص، ظرفیتهای صنعتی، معدنی، ترانزیتی، انرژی و فناوری است. هرگونه سرمایهگذاری در ظرفیتها و فرصتهای اقتصادی ایران، کنشی هوشمندانه خواهد بود.
مخبر ادامه داد: نظام بینالملل در حال عبور از یک نظم سنتی و یکجانبهگرا به یک نظم جدید مبتنی بر چندجانبهگرایی با نقشآفرینی همه کشورها و بازیگران جدید است. جمهوری اسلامی ایران با عنایت به اهداف سیاست خارجی خود در جهت کمک به پیریزی یک نظام بینالمللی عادلانه و مبتنی بر مشارکت جمعی، حضور فعال در ترتیبات چندجانبه از جمله سازمان همکاری شانگهای، بریکس، سازمان همکاری اقتصادی اکو و کشورهای حاشیه دریای خزر را با جدیت در دستور کار قرار داده است.
معاون اول رئیسجمهور در ادامه با اشاره به محورهایی برای نقشآفرینی در نظم نوین جهانی برای همکاری با کشورهای عضو سازمان شانگهای، به موضوع کریدورها اشاره و بیان کرد: ایران سرزمین فرصتهای لجستیکی و ترانزیتی است و بر همین اساس، آمادگی ایجاد یک کریدور ترانزیتی فراگیر جهت اتصال کشورهای عضو را دارد. ایران در این زمینه، گامهای مهمی را در قالب کریدور شمال - جنوب برداشته که با تحقق کامل آن دسترسیهای تجاری و اقتصادی از حوزه جنوب و شرق آسیا به کشورهای حوزه آسیای میانه، قفقاز، روسیه، دریای سیاه و اروپا تسهیل خواهد شد. مشارکت در ایجاد زیرساخت کریدور شمال - جنوب و نیز کریدور «شرق – غرب – آسیا - دریای مدیترانه» را میتوان به عنوان یک راهکار پیشنهادی در قالب سازمان شانگهای دنبال کرد.
در این سفر وزیر راه و شهرسازی کشورمان و وزیر حمل و نقل و ارتباطات قرقیزستان درباره راهاندازی یک مسیر ریلی از این کشور تا ایران با درگیر کردن کشورهای ازبکستان و ترکمنستان مذاکره کردند. مهرداد بذرپاش در این باره گفت: توسعه خطوط ریلی در کریدورهای بینالمللی شمال – جنوب و شرق – غرب یکی از راهکارهای مهم برای همکاری کشورهای عضو پیمان شانگهای به شمار میرود.
اتصال کریدور ریلی شرق – غرب به شمال – جنوب ابتکار ایران برای بازیگری فعالتر در راه ابریشم ریلی است.
* سرمایهگذاری ۳۸ میلیارد دلاری ایران و روسیه در کریدور شمال - جنوب
در راستای توسعه تجارت با کشورهای حاشیه دریای خزر، ۲ کشور ایران و روسیه تاکنون سرمایهگذاری ۳۸ میلیارد دلاری در کریدور شمال - جنوب انجام دادهاند.
در مراسم افتتاحیه همایش بینالمللی «کریدور شمال جنوب - مفهوم جدید» که در آستراخان روسیه برگزار شد، استاندار آستراخان روسیه، سفیر جمهوری اسلامی ایران در روسیه، مدیر راهآهن افغانستان، مدیر راهآهن عراق و رئیس باشگاه همگرایی شمال - جنوب سخنرانی داشتند.
در نشست تخصصی این همایش داریوش جمالی مدیر بندر ایرانی سالیانکای روسیه با بیان اینکه کریدور بینالمللی شمال - جنوب، عنصر کلیدی شبکه حملونقل اوراسیاست، به ۳ مسیر غربی، شرقی و دریایی یا ترانس کاسپین اشاره کرد و گفت: در مجموع سرمایهگذاری حدود ۳۸ میلیارد دلار برای این کریدور در نظر گرفته شده است که سهم روسیه ۳۵ درصد و سهم ایران ۳۴ درصد خواهد بود. مدیر بندر ایرانی سالیانکا به اقدامات انجامشده از سوی کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران در مسیر کریدور شمال - جنوب اشاره کرد و افزود: خرید ۳۳۰ دستگاه واگن ریلی، خرید ۵۴ هزار کانتینر، مذاکره و خرید و سفارش ساخت ۲۱ فروند کشتی برای تقویت مسیرهای دریایی از جمله این اقدامات بوده است.
وی همچنین به افزایش ظرفیت حمل بار از سوی کشتیرانی دریای خزر به ۱۳۰ هزار تن و ایجاد خط مستقیم و منظم بین چین، هند و آفریقا از طریق بندرعباس و چابهار به مقاصد کشورهای در امتداد دریای خزر و روسیه اشاره کرد.
جمالی سرمایهگذاری 10 میلیون دلاری گروه کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران در بندر سالیانکا جهت افزایش ظرفیت، توسعه بندر، زیرساخت و خرید کشتی را از مهمترین اقدامات گروه کشتیرانی بیان کرد.
وی جذب سرمایهگذاری در ساختوساز، بازسازی، نوسازی و توسعه زیرساختهای حملونقل و ارتقای وسایل حملونقل، شناسایی پروژههای با پتانسیل بالا برای جذب محموله در مسیر کریدور شمال - جنوب، توسعه ناوگان کانتینری بویژه یخچالی، گسترش ناوگان ریلی و گسترش تسهیلات حملونقل را از جمله مکانیزمهای برداشتن موانع در مسیر کریدور بیان کرد.
ارسال به دوستان
رزمایش اقتدار 1402 نیروی زمینی ارتش دیروز در منطقه نصرآباد اصفهان آغاز شد
رزم بازدارندگی
گروه سیاسی: رزمایش اقتدار ۱۴۰۲ نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران صبح روز گذشته (جمعه) با رمز «یا علیبن موسیالرضا(ع)» با حضور امیر سرلشکر سیدعبدالرحیم موسوی فرمانده کل ارتش، در منطقه عمومی نصرآباد اصفهان آغاز شد. امیر سرتیپ کریم چشک، سخنگوی رزمایش اقتدار 1402 در این باره اظهار کرد: این رزمایش به مدت ۲ روز برگزار میشود و از مهمترین اهداف آن، ارتقای توان و آمادگی رزمی نیروی زمینی محوری ارتش جمهوری اسلامی ایران و نیز ارتقای سطح بازدارندگی کشور در مقابله با تهدیدات احتمالی است.
* دقت و نقطهزنی پهپاد انهدامی آرش
نیروی زمینی ارتش در نخستین دقایق روز اول (دیروز) از رزمایش اقتدار ۱۴۰۲، در راستای اجرای عملیات پدافند ساحلی و مسدودسازی مسیر نیروهای مهاجم با بهرهگیری از پهپاد انتحاری آرش، اهداف ثابت و متحرک را با دقت بالا و نقطهزنی مورد اصابت قرار داد. در این مرحله از رزمایش از پهپادهای مهاجر ۲ نوین و پهپاد مهاجر ۶ نیز در ارسال اطلاعات به مرکز فرماندهی پهپاد استفاده شد.
* اولین حضور «پهپاد سوئیچ بلید نزاجا»
پهپاد سوئیچ بلید ایرانی یکی از تجهیزات جدیدی است که نیروی زمینی ارتش، ۲۲ فروردینماه امسال در جریان الحاق ۱۰۸۴ نوع از تجهیزات، آن را به بدنه عملیاتی خود الحاق کرده بود. پهپادهای پرسهزن «سوئیچ بلید»
(Switch blade drone) » به طور معمول توسط یگانهای تکاوری و نیروی مخصوص مورد استفاده قرار میگیرند. این پهپادها قادر هستند انواع اهداف ثابت و متحرک را منهدم کنند. برد این پهپادها حدود ۴ کیلومتر و سرجنگی آن ۵۰۰ گرم است و علیه تجمعات، نفربرها و مواضع و اهداف ثابت و متحرک دشمن کاربرد عملیاتی دارد.
* انتقال سریع نیروها و تجهیزات با پیمایش بیش از 1000 کیلومتر
سخنگوی رزمایش اقتدار ۱۴۰۲ نیروی زمینی ارتش درباره جابهجایی و گسیل ادوات و تجهیزات به منطقه رزمایش، در جمع خبرنگاران، اظهار کرد: جابهجایی تمام نیروها و تجهیزات از طریق زمین و هوا با پیمایش مسافتی بالغ بر هزار کیلومتر در کمتر از ۴۸ ساعت اقدام کمنظیری است که با کشندههای سنگین و فوقسنگین ساخت متخصصان مرکز تولید و بهینهسازی شهید زرهرن نیروی زمینی ارتش انجام شد.
امیر سرتیپ چشک افزود: در مرحله نخست انتقال زمینی و هوایی ۴ تیپ رزمی، یک گروه مهندسی رزمی، یک گروه توپخانه و دیگر نیروها را به صورت همزمان از ۷ استان کشور به منطقه عمومی رزمایش گسیل داشتیم.
* انهدام اهداف با موشکهای ارتقایافته شفق، الماس و دهلاویه
موشکانداز دوقلوی هدایتشونده لیزری دهلاویه که اخیرا بر نفربر «ام ۱۱۳» نیروی زمینی تسلیح شده است، توانست با موفقیت اهداف از پیش تعیین شده را مورد اصابت قرار دهد. موشک دهلاویه که از انواع زمینپایه و هواپایه برخوردار است، به تازگی به همت کارشناسان نظامی کشور توانسته از برد ۵ هزار و ۵۰۰ متر به ۸ هزار متر ارتقا یابد. همچنین، موشک هواپایه شفق با بهرهگیری از سرجنگی ۵۰ کیلوگرمی و 2.2 ماخ سرعت قادر به انهدام اهداف در شعاع ۲۰ کیلومتری است که در این رزمایش نیز با موفقیت اهداف مورد نظر را مورد اصابت قرار داد.
موشک الماس نیز که از سیستم هدایت خودکار آتش و رها برخوردار است، قادر به انهدام اهداف تا شعاع ۸ کیلومتری است. این موشک زمینپایه و مورد استفاده تیپهای متحرک هجومی است و همچنین نوع هواپایه آن قابلیت نصب روی بالگردهای ۲۰۹ و پهپادهای رزمی را دارد.
* تجهیز هوانیروز ارتش به موشکهای هواپایه برد بلند
امیر خلبان یوسف قربانی، فرمانده هوانیروز ارتش نیز در حاشیه رزمایش اقتدار ۱۴۰۲ نیروی زمینی ارتش در منطقه عمومی نصرآباد اصفهان، با اشاره به آمادگی کامل ناوگان بالگردی ارتش برای انجام ماموریت خود در این رزمایش، اظهار کرد: در این رزمایش سامانههای اخلالگر، دید در شب و موشکهای دوربرد و نقطهزن در راستای ارتقای توان رزمی روی بالگردهای هوانیروز نصب شده است که در عملیات رزم شبانه پدافند در ساحل از آنها استفاده خواهد شد.
ارسال به دوستان
دم خروس بیرون زد؛ تجمع ضدانقلاب در بلژیک با شعار «نه غزه، نه لبنان» با در دست داشتن پرچم رژیم صهیونیستی
شعار صهیونیستی با سابقه اصلاحطلبی
گروه سیاسی: جنایات هفتههای اخیر رژیم صهیونیستی در غزه، به همان میزان که خوی توحش و ضدبشری اسرائیل را به نمایش گذاشت وضعیت نگرشهای عمومی در ایران علیه رژیم صهیونیستی و نیز ماهیت ضد انسانی و اسرائیلدوستی گروهکهای ضد انقلاب را واضحتر از قبل نشان داد.
مردم ایران به دور از هر نوع تفکر سیاسی و اختلافات سلیقهای و فکری، در صف اول حامیان مردم مظلوم فلسطین و علیه رژیم جنایتکار صهیونیستی بودهاند. در جریان جنایات اخیر رژیم صهیونیستی در غزه که همچنان ادامه دارد و در راستای پروژه نسلکشی مردم فلسطین دنبال میشود، مردم ایران با برپایی تظاهرات و پویشهای متعدد، ضمن اعلام انزجار از رژیم اشغالگر قدس، حمایتشان از مردم مظلوم فلسطین را اعلام کردند. در پویش «حریفت منم» نیز تا کنون بیش از 6 میلیون ایرانی عضو شدهاند و همین موضوع میزان خشم و نفرت مردم ایران از رژیم غاصب صهیونیست را نشان میدهد.
اما در مقابل، جریان رسانهای ضدانقلاب و گروههای اپوزیسیون ایرانی نیز نقاب از چهره برداشته و حمایت از اسرائیل را در دستور کار خود قرار دادند.
همدردی با رژیم صهیونیستی، تطهیر جنایات اسرائیل و متهم کردن مردم فلسطین به تروریسم، پروژهای بود که از شنبه7 اکتبر/ ۱۵ مهر همزمان با آغاز اتفاقات اخیر، توسط اپوزیسیون کلید خورد.
در همین رابطه بازمانده رژیم پهلوی که اخیرا به تلآویو سفر کرده بود و سلطنتطلبان ضدایرانی را نمایندگی میکند، در حساب کاربری خود در فضای مجازی نوشت: «امروز اسرائیل بار دیگر زیر هجوم تروریستهایی(!) با ایدئولوژی آدمکشانه قرار دارد. این نیروهای شر و حامیانشان باید متوقف شوند». مسیح علینژاد، دیگر چهره معروف ضدایرانی که بهخاطر دستاندازیهایش به سرمایه بلوکه مردم ایران و البته اخاذیهایی که از ضدانقلاب داشته، آبرویی حتی در جبهه اپوزیسیون ندارد، پس از حملات گسترده و بیسابقه گردانهای عزالدین قسام به مواضع رژیم صهیونیستی، در پستی حمایت خود را از رژیم اسرائیل اعلام کرد. در کنار چهرههای شاخص اپوزیسیون، رسانهها و شبکههای خبری ضدایرانی نیز تمرکز خود را بر تطهیر رژیم صهیونیستی گذاشتند. ادعای دروغ کشتار و سر بریدن کودکان شهرکنشین صهیونیستی، تجاوز و حمله به زنان پروژههایی بود که بنا به دستور رسیده از تلآویو، از سوی شبکههای تروریستی مثل اینترنشنال دنبال شد که البته جعلی و دروغ بودن آنها، یکی پس از دیگری مشخص شد اما فعالیتهای گروههای اپوزیسیون در حمایت از اسرائیل به اینجا ختم نشد.
همزمان با شکست محض رژیم صهیونیستی از حماس و دیگر گروههای مقاومت فلسطین، جریان ضدایرانی نیز اوج بیوطنی خود را به نمایش گذاشت. مدعیان زن، زندگی، آزادی در مقابل ضربهای که به اسرائیل وارد شده بود، از رژیم صهیونیستی درخواست حمله مستقیم به ایران راکردند: «اسرائیل باید به اصل داستان (ایران) حمله کند و نباید کوتاه بیاید»؛ این جملهای بود که در نخستین روزهای پس از عملیات خیرهکننده توفان الاقصی، توسط حسابهای کاربری وابسته به جریان ضدایرانی دست به دست میشد اما این هم تکهای از پازل حمایتی آشوبطلبان زن، زندگی، آزادی از رژیم صهیونیستی بود.
در پی گسترش حملات جنایتکارانه رژیم صهیونیستی به غزه که تاکنون منجر به شهادت بیش از 7 هزار نفر از مردم مظلوم و بیدفاع فلسطین شده، همزمان با اغلب کشورهای دنیا، مردم ایران نیز اقدامات ضدبشری و وحشیگری اسرائیل را محکوم کرده و خواستار برخورد با رژیم صهیونیستی شدند. در این میان، شبکههای رسانهای و پیادهنظام اسرائیل هم به خط شدند تا به مقابله با احساسات برآمده از وجدانهای آزاده مردم ایران بپردازند. «نه غزه، نه لبنان» شعاری است که در چند روز اخیر بارها از سوی اپوزیسیون ایرانی تکرار شده تا واکنشی به انزجار عمومی ایران علیه صهیونیستها باشد.
چهارشنبه هفته گذشته تعدادی از عناصر ضدانقلاب با تجمع در بلژیک و سر دادن شعار «نه غزه، نه لبنان» نسبت به حمایت جمهوری اسلامی و مردم ایران از فلسطین انتقاد کردند. این گروه محدود در حالی شعار «نه غزه، نه لبنان» سر میدادند که طبق تصاویر منتشرشده، پرچم رژیم کودککش صهیونیستی را در دست گرفته بودند! به عبارت دیگر، این افراد با شعار «نه غزه، نه لبنان» حمایت از اسرائیل را فریاد میزدند.
* بازهم دم خروس بیرون زد
ریشه شعار «نه غزه، نه لبنان» به سال 88 بازمیگردد، زمانی که اصلاحطلبان تاب شکست از رای اکثریت مردم در انتخابات ریاست جمهوری را نیاوردند و با ادعای دروغ تقلب علیه صندوق رأی دست به شورش زدند. «نه غزه، نه لبنان» شعاری بود که برای نخستین بار توسط اصلاحطلبان در سال 88 سر داده شد. اگرچه در همان روزها نسبت به حضور رژیم صهیونیستی در پشت صحنه این شعار هشدار داده شد اصلاحطلبان منکر این موضوع شدند اما 14 سال زمان نیاز بود تا ریشه این شعار، هویدا شود. حالا که شعار «نه غزه، نه لبنان» در بحبوحه جنگ اسرائیل علیه غزه و در دفاع و حمایت از رژیم کودککش صهیونیستی، با در دست گرفتن پرچم منحوس این رژیم سر داده میشود، غبارها از بین رفته و برای همه ثابت شد که نه غزه، نه لبنان، نه یک شعار وطنپرستی که یک شعار صهیونیستی بود.
بخش مهمی از جریان موسوم به اصلاحات طی روزهای گذشته در قالب بیانیه یا مصاحبه، نسبت به جنایات رژیم صهیونیستی علیه مردم مظلوم غزه اعلام انزجار و از مقاومت فلسطین حمایت کردند، البته در طیفهایی از این جریان هنوز شیطنتهایی در قبال موضوع فلسطین مطرح میشود. با این وجود ارزیابی کلی موضع اصلاحطلبان حاکی از حمایت آنها از مقاومت فلسطین است. اکنون که این جریان در این مقطع حساس، واقعیت مساله فلسطین را دیدهاند و موضعگیری کردهاند و نیز حالا که شعار نه غزه نه لبنان ترجیعبند مواضع ضدانقلاب در حمایت از حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی به مردم مظلوم غزه شده است، به نظر میرسد اصلاحطلبان باید نسبت به اشتباه ضدانسانی و ضدامنیتی طرح این شعار در سال 88،اعتراف و در مرحله بعد از مردم ایران عذرخواهی کنند.
ارسال به دوستان
دولت سوئد اعلام کرد اجازه اقامت سلوان مومیکا فرد توهینکننده به قرآن را تمدید نخواهد کرد
هتاک در آستانه مجازات
گروه سیاسی: دولت سوئد بالاخره پس از هتاکیهای مکرر سلوان مومیکا به قرآن کریم و اعتقادات بیش از یکونیم میلیارد مسلمان جهان، مجبور به واکنش و در نهایت اخراج وی از سوئد شد.
مقامات سوئد پنجشنبه تصمیم گرفتند سلوان مومیکا، مهاجر عراقیالاصل را پس از تکرار اقدام وی در هتک حرمت قرآن کریم، از خاک این کشور اخراج کنند.
کانال تلویزیونی TV4 سوئد گزارش داد اداره مهاجرت اجازه اقامت مومیکا را که آوریل سال آینده منقضی میشود، تمدید نخواهد کرد.
این شبکه سوئدی افزود: «حق پناهندگی و حمایت او سلب شده و سپس از سوئد اخراج خواهد شد».
این کانال تلویزیونی در عین حال توضیح داد اداره مهاجرت ممکن است در حال حاضر موانعی برای اجرای این تصمیم (اخراج) پیدا کند؛ مجوز اقامت موقت برای مدت تقریبا ۶ ماه از تاریخ ۲۵ اکتبر ۲۰۲۳ تا ۱۶ آوریل ۲۰۲۴ علاوه بر اعطای سند مسافرتی برای مدت مشابه اعطا خواهد شد.
به گزارش رسانههای سوئد، اداره مهاجرت تصمیم گرفت پس از اجرای تصمیم اخراج مومیکا به مدت ۵ سال از بازگشت وی به سوئد جلوگیری کند. عراق از دولت سوئد خواسته بود هتاک قرآن کریم را برای محاکمه به این کشور تحویل دهد که با پاسخ منفی اداره مهاجرت سوئد مواجه شد.
مومیکا پس از سازماندهی مجموعهای از تظاهراتها در ماههای گذشته برای توهین به مسلمانان و نمادهای مذهبی و بارها سوزاندن قرآن، در سوئد و جهان معروف شد. اهانت او به قرآن کریم، موج گستردهای از نکوهش و اعتراض جهان اسلام را به دنبال داشت.
وی در جدیدترین اقدامش در هتاکی به اعتقادات و نمادهای مذهبی مسلمانان، روز شنبه (۲۹ مهرماه) در استکهلم، پایتخت سوئد با تکرار هتک حرمت قرآن کریم، پرچم اسرائیل را به دست گرفت، آن را بوسید و حمایت خود را از رژیم صهیونیستی اعلام کرد. این در حالی است که اقدامات ضدبشری رژیم صهیونیستی در کشتار زنان و کودکان و غیرنظامیان با عملیات غیرانسانی چون بمباران بیمارستان المعمدانی، خشم مردم جهان اعم از مسلمان و غیرمسلمان را در پی داشت.
پس از این اقدامات مومیکا، مسلمانان جهان به ابراز نفرت و خشم او نسبت به اسلام و کتاب آسمانی مسلمانان واکنش نشان دادند و از دولت سوئد خواستند نسبت به این قبیل اقدامات که خشم و نفرت را اشاعه میدهد، مقابله کند.
ارسال به دوستان
مجازات اعدام برای ۸ جاسوس اسرائیل در قطر
سیلی قطر به هند
در بحبوحه جنگ بین نیروهای مقاومت فلسطین و رژیم صهیونیستی و اعلام حمایت دولت هند از جنایتهای این رژیم، قطر ۸ تبعه هندی را به جرم جاسوسی برای اسرائیل به اعدام محکوم کرد. به نقل از تایمز اسرائیل، رسانههای هندی اعلام کردند دادگاهی در قطر روز پنجشنبه ۸ تبعه هندی را به جرم جاسوسی برای رژیم صهیونیستی به اعدام محکوم کرد. این ۸ نفر کارمند یک شرکت قطری بودند که پارسال به اتهام جاسوسی برای رژیم صهیونیستی بازداشت شدند. به نوشته تایمز اسرائیل، اعلام این حکم در زمانی حساس و در بحبوحه جنگ بین حماس و اسرائیل انجام میشود و قطر نقش میانجی در گفتوگوها برای آزادی چند اسیر اسرائیلی را دارد؛ اسیرهایی که حماس در عملیات ۷ اکتبر آنها را به اسارت گرفت. دولت هند اعلام کرده در پاسخ به این احکام اعدام «همه گزینههای قانونی» را بررسی میکند. آنگونه که رسانههای هندی گزارش دادند این 8 نفر از افسران بازنشسته نیروی دریایی هند هستند که برخی از آنها در طول خدمت خود فرماندهی کشتیهای جنگی را برعهده داشتند و برای شرکت مشاوره الظاهره کار میکردند و به دولت قطر درباره خرید زیردریاییها مشاوره میدادند. الظاهره یک شرکت مستقر در خلیجفارس است که طبق اعلام وب سایت خود «راهحلهای پشتیبانی کامل» را به بخشهای هوافضا، امنیت و دفاع ارائه میدهد. وزارت خارجه هند در بیانیهای اعلام کرد منتظر قضاوت دقیق درباره این پرونده است.
ارسال به دوستان
وزیر آموزشوپرورش: دولت گذشته اعتقادی به جذب نیرو نداشت
ماجرای کمبود معلم
* ناترازیها در جذب و خروج نیرو باعث کمبود معلم شده است
وزارت آموزش و پرورش در حالی برای رفع کمبود معلم در کشور با جذب 25 هزار نیروی تازهنفس و ادامه همکاری با معلمان بازنشسته دست به کار شده که طبق گزارشهای موجود، ریشه این کاستیها بیبرنامگی مسؤولان دولتی دهه 90 به دلیل بیتوجهی آنها در تراز کردن نیرو در وزارت آموزش و پرورش است به طوری که طی این مدت پذیرش در دانشگاه فرهنگیان به میزان مورد نیاز انجام نشد و ادامه چنین روندی باعث شد وزارت آموزش و پرورش طی 3-2 سال اخیر با خروج گسترده معلمان بازنشسته مواجه شود و جایگزین چندانی برای آنها نداشته باشد.
وزیر آموزشوپرورش به تشریح دلایل اصلی کمبود معلم در مدارس پرداخت و گفت: کمبود معلم به علت خروج معلم بیش از ورود آن به چرخه تعلیم و تربیت است و بر این اساس، نیازمند برنامهریزی یک دههای و بیشتر است. رضامراد صحرایی با انتشار ویدئویی درباره علت کمبود معلم در یک ماه گذشته اظهار داشت: کمبود معلم یکدفعه ایجاد نشده است، ریشه این کمبود به ۳ بحث برمیگردد که نخستین آن دانشگاه فرهنگیان است. وی افزود: این دانشگاه با هدف اینکه به اندازه خروجی آموزشوپرورش از این دانشگاه ورودی دریافت کنیم و نیاز معلم آموزشوپرورش را رفع کند، تاسیس شد اما کسانی که اکنون ما را نقد میکنند، ظرفیت پذیرش ورودی این دانشگاه را به زیر ۴ هزار نفر کاهش دادند. صحرایی ادامه داد: کمتوجهی به دانشگاه فرهنگیان تا زمانی که رهبر معظم انقلاب به این دانشگاه آمدند و دانشگاه را نجات دادند، یک ناترازی ایجاد کرد که اکنون ۷۹ هزار معلم کم است اما اگر همان سالانه ۲۵ تا ۳۵ هزار «دانشجو معلم» میگرفتیم، اکنون ۲۰۰ تا ۲۵۰ هزار معلم از دانشگاه فرهنگیان داشتیم. وزیر آموزشوپرورش اضافه کرد: نکته دوم هماهنگ شدن جذب و بازنشستگی معلم است، هر مقدار که از آموزشوپرورش خارج میشوند به همان اندازه هم باید وارد شوند. در ۳ سال از دولت گذشته جذب نیرو انجام نشد اما بازنشستگی فراوانی داشتیم. صحرایی یادآور شد: سیاست دولت گذشته بر این بود که مدرسه غیردولتی را تقویت کند، بنابراین اعتقادی به جذب نیرو نداشت، وزیر آموزشوپرورش دولت یازدهم اعلام کرد ۳۰۰ هزار معلم اضافه داریم، پس چرا اکنون از کمبود معلم آن یاد میکنند، دلیل این کمبود معلم خودتان بودید. وی با بیان اینکه نهایت کمبود معلم ۲۰ هزار نفر است، گفت: افزایش جمعیت دانشآموزی موضوع دیگری است که باعث کمبود معلم در کشور شده است؛ جمعیت دانشآموزی کشور از سال ۹۴ تاکنون ۳ میلیون نفر افزایش یافته است، افزایش جمعیت هم یکباره شکل نگرفته، بنابراین از آن سال تاکنون میتوانستند معلم اضافه کنند. وی اضافه کرد: رئیس منابع انسانی وزارت آموزشوپرورش سال ۹۷ اعلام کرد کمبود معلم شدید داریم و همان فرد در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ خبر از کمبود ۲۰۰ هزار نفری معلم در مهر ۱۴۰۰ داد که موضوع کرونا هم اضافه شده بود. وزیر آموزشوپرورش ادامه داد: در این ۲ سال به اندازه ۸ سال دولت گذشته نیرو جذب کردهایم، دانشگاه فرهنگیان امسال ۳۰ هزار ظرفیت نیرو داشته است و به دنبال این هستیم که به ۴۵ هزار دانشجو برسد.
صحرایی یادآور شد: در این دولت بر آن هستیم تا درباره این موضوعات صحبت نکنیم و کارها را انجام دهیم، چرا که سیاست ما عمل کردن بود، امروز هم مجبور شدیم این ویدئو را ارسال کنیم، چرا که برخی دوستان که عامل این وضع هستند، کتمان حقیقت میکنند و وظیفه ما عنوان حقیقت است، اگر چه مردم بصیر و به موضوعات آگاه هستند.
* تلاش دولت جبران کمتوجهیها به مدارس دولتی است
وی افزود: دولت سیزدهم تلاش میکند همه کسری ناشی از کمتوجهی به مدارس دولتی و دانشگاه فرهنگیان در دولت گذشته را جبران کند، از مدیران دولت پیشین میخواهیم غیرواقعی صحبت نکنند تا تمرکز ما بر رفع این کمبودها باشد، سیاست شما در دولت گذشته مخالف سند تحول بنیادین بوده است اما اکنون بگذارید کارمان را انجام دهیم، مجلس و دولت هم کمک میکنند تا آموزشوپرورش بلند شود. صحرایی با بیان اینکه آموزشوپرورش سیاسی نیست، گفت: این وزارتخانه گوهر دولت است، بگذارید آموزشوپرورش رشد کند، در برنامه هفتم عنوان شده که ظرفیت پذیرش دانشگاه فرهنگیان تا ۴۵ هزار نفر برسد، یعنی میخواهیم سیاست تاسیس دانشگاه را اجرا کنیم، همچنین با دانشگاههای دیگر هم مشارکت میکنیم، امسال برای نخستین بار اخذ ۲ مدرکی را راهاندازی کردیم، ۲ هزار نفر از دانشگاههای دیگر را هم داشتیم که سال دیگر بیشتر هم میشوند. وی افزود: برنامه امسال خوب پیش رفت، یک اتفاق دیگر هم افتاد که تعداد درخواستهای بازنشستگی بیش از پیش بود که به هرحال همکاران ما ۲ سال پس از اعمال رتبهبندی تصمیم به بازنشستگی گرفتند و بلافاصله سعی کردیم جبران کنیم و یک ماه هم نتایج آزمون تاخیر داشت اما نیروی باکیفیت گرفتیم. بهترین معلمانی که در ۲ دهه اخیر جذب شدند همه از همین آزمون استخدامی هستند. وزیر آموزشوپرورش ادامه داد: میانگین معدل فوقلیسانسهایی که امسال در آزمون استخدامی جذب شدهاند بالای 17.20 است. بیش از ۴۰ درصد از دانشگاههای معتبر آمدهاند و بیش از هزار و ۲۰۰ نفر آنها کارت مربیگری قرآن را دارند، بیش از ۸ هزار نفر سابقه کار در امور تربیتی و ۴ تا ۵ هزار نفر آنها نیز سابقه ۲ تا ۱۰ سال آموزش در مدارس را دارند.
همچنین عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در گفتوگو با «وطن امروز» گفت: متاسفانه در دولت روحانی توجه چندانی به جذب نیرو بر اساس خروجیها نشد و این موضوع هر ساله نیاز انباشته به معلم را در آموزش و پرورش مضاعفتر کرد. مهرداد ویسکرمی با بیان اینکه مشکل دیگر علاوه بر کاهش میزان جذب نیرو در دانشگاه فرهنگیان، عدم تناسب رشتههای جذب شده مورد نیاز آموزش و پرورش است افزود: سال گذشته 60 درصد رشتهها با نیازهای آموزش و پرورش همخوانی نداشت و این موضوع باعث شد خیلی از کلاسها با کمبود معلم در آن رشته مواجه شوند. وی افزود: ناترازیها در جذب و خروج باعث کمبود معلم شده است. وی با بیان اینکه پراکندگی جغرافیایی و کم و زیاد بودن آمار دانشآموزان در مناطق نیز برای تامین نیرو دردسرساز شده است، افزود: اکنون تعداد زیادی از معلمان در مدارسی مشغول تدریس هستند که دانشآموزان در این مناطق یک یا چند نفر یا کمتر از 10 نفر هستند، از طرفی در تهران و کلانشهرها به دلیل کثرت دانشآموز با کمبود معلم روبهرو هستیم؛ در چنین شرایطی باید فکری اساسی در این زمینه شود.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|