|
بزککنندگان شیطان بخوانند!
نوید مؤمن: خیابانهای لسآنجلس، نیویورک، فیلادلفیا، لاسوگاس و دیگر شهرهای مطرح آمریکا به صحنه درگیری طرفداران و مخالفان ترامپ تبدیل شده است. تصاویر آتش زدن پرچم آمریکا در مناطق مختلف این کشور، حکایت از شعلهور شدن آتش زیر خاکستری دارد که مدتها بود در انتظار یک «بنزین» بود! با پیشتازی جو بایدن، مناقشههای انتخاباتی در آمریکا وارد فاز تازهای شده است؛ ترامپ قصد دارد بخش مهمی از آرای پستی را که منجر به شکست وی در برخی ایالات خاکستری و حساس شده باطل اعلام کند و در مقابل، اصالت را به آرای حضوری بدهد! از ابتدا مشخص بود ترکیب آرای حضوری به سود جمهوریخواهان و ترکیب آرای پستی به سود دموکراتهاست. از این رو رئیسجمهور آمریکا قصد دارد با مخدوش اعلام کردن آرای پستی و در نهایت بردن شکایت خود به دیوان عالی ایالاتمتحده، اختلاف رای خود و بایدن در ایالاتی مانند جورجیا، پنسیلوانیا، میشیگان، ویسکانسین و نوادا را جبران کند!
طرفداران هر ۲ نامزد، ادعای پیروزی در انتخابات دارند! نکته جالب توجه اینکه دیوان عالی آمریکا (عالیترین مرجع قضایی آمریکا)، نهتنها در این بازی مضحک و نخنما مقابل کاخ سفید نمیایستد، بلکه به اصلیترین تکیهگاه ترامپ تبدیل شده است! با این حال، رئیسجمهور آمریکا تصور مثبتی از آینده خود و کشورش ندارد! اگر چه قانون اساسی آمریکا دست مقامات این کشور را برای اعمال تقلب سیستماتیک باز گذاشته است اما ترامپ نسبت به حمایت لابیهای پشتپرده قدرت از خود در استمرار این بازی، تردید پیدا کرده است! قانون اساسی آمریکا میگوید اگر ۲ نامزد انتخاباتی آمریکا هیچ کدام نتوانند برنده نبرد الکترال کالجها شوند، رئیسجمهور را مجلس نمایندگان (بر مبنای هر ایالت یک رای) و معاون رئیسجمهور را سنا (بر مبنای هر سناتور یک رای) تعیین خواهد کرد اما اگر کار به اختلاف بین کاندیداها بکشد، دیوان عالی آمریکا باید رای نهایی و قابل اجرا را اعلام کند. سال 2000 میلادی، رقابت انتخاباتی میان «جرج واکر بوش» و «الگور» بود. رقابت میان این دو در نهایت به ایالت فلوریدا کشید که فرماندار آن «جب بوش» برادر بوش بود! جب بوش در یک دزدی انتخاباتی آشکار، برادر خود را با اختلاف چند هزار رای در فلوریدا برنده اعلام کرد و در نهایت پس از اعتراض الگور و دموکراتها، کار به دیوان عالی ایالاتمتحده کشید. در دیوان عالی آمریکا، ترکیب قضات 5 به 4 (به سود نومحافظهکاران و جمهوریخواهان) بود. این قضات، بدون آنکه به مستندات ارائهشده درباره تقلب آشکار در ایالت فلوریدا وقعی بنهند، در نهایت رای به پیروزی جمهوریخواهان و جرج بوش کوچک دادند!
اما آن زمان، بازی به پیچیدگی الان نبود! در آن زمان رقابت تنها بر سر آرای یک ایالت (فلوریدا) بود و اکنون ترامپ بر لزوم ابطال آرای پستی در نوادا، پنسیلوانیا، میشیگان، ویسکانسین، آریزونا و جورجیا تاکید دارد! بنابراین، رئیسجمهور آمریکا در 6 ایالت تور خود را برای بازگرداندن نتیجه انتخابات پهن کرده و همین مسأله، ضریب ریسکپذیری قضات جمهوریخواه در دیوان عالی را بابت اعمال تقلب در انتخابات دوچندان کرده است. از سوی دیگر، طرفداران بایدن و ترامپ هردو با استناد به نظرسنجیهای متعدد و پروسه شمارش آرا، خود را برنده انتخابات ریاستجمهوری میدانند و فراتر از آن، پیروزی رقیب و شکست خود در انتخابات را نمیپذیرند. توصیف و تشریح آنچه امروز در آمریکا میگذرد اساسا دشوار نیست! اکنون ما با یک «حقیقت» و «دهها روایت» درباره انتخابات ریاستجمهوری این کشور مواجه هستیم!
قربانی تعدد این روایات (که در موضعگیری سیاستمداران به چشم میخورد)، شهروندانی هستند که تصور میکردند «دموکراسی آمریکایی» از حقوق اساسی آنها حفاظت میکند! «ماهیت» و «کارکرد» این «دموکراسی وحشتناک» اکنون برای افکار عمومی دنیا مشخص شده است:
در یک ساختار انتخاباتی متقلبانه (ساختار کالج الکترال) که اساسا با هدف دستکاری و مهندسی آرا طراحی شده است، یک رئیسجمهور به خود اجازه میدهد دستور ابطال میلیونها رای پستی را صادر کند و در نهایت، دیوان عالی آمریکا نیز به صورت بالقوه (بر اساس ترکیب خود) از این اقدام حمایت میکند! در چنین ساختاری، شمارش آرای یک ایالت کوچک مانند «نوادا» به جای چند ساعت، چندین روز به طول میانجامد و اعلام نتیجه 20 هزار رای در ایالتی مانند جورجیا یک روز به طول میانجامد! در این معادله، «مردم» حکم پیادهنظام سیاستمداران را دارند، هر چند بسیاری از آنها متوجه «استثمار» و بلکه «استحمار» خود توسط ساختار معیوب، سلطهپرور و ظالمانه کشور خود شدهاند.
شاید امروز بهترین زمان برای رسوایی کسانی باشد که تا دیروز، «دموکراسی آمریکایی» را بهمثابه نسخهای شفابخش(!) و مقیاسی خدشهناپذیر، مورد تقدیس و ترویج قرار میدادند! آری! این ننگ تا ابد بر دامان طرفداران شیطان بزرگ باقی خواهد ماند.
ارسال به دوستان
ترامپ و دموکرات در دامنزدن به جنگ داخلی پسا انتخاباتی از هم سبقت میگیرند
جنگ 50 ملت در آمریکا
شروین طاهری: تظاهرات در پورتلند، پایتخت جدید جرم و جنایت در آمریکا و به آتش کشیدن پرچم پیژامهای عمو سام در اعتراض به تقلای قضایی دونالد ترامپ برای متوقف کردن شمارش آرا، نخستین شعلههای آتش را از زیر خاکستر انتخابات 2020 عیان میکند.
این شهر کارگرنشین در ایالت فقیر اورگان که بین ۲ ایالت ثروتمند ساحل غربی یعنی واشنگتن در شمال و کالیفرنیا در جنوب قرار دارد، بویژه طی یک دهه اخیر دیگر آن شهر آرام قبل نبوده که چراغهایش سر شب خاموش شود و مردمش زود به خواب بروند تا صبح زود فردا، حیات صنعتی شهر را تداوم بخشند. پورتلند نام مشهورترین فرمول سیمان را بر خود دارد و اگر بتوان تداوم در آشوب و شورش را برونداد اجتماعی یک جامعه عضلانی کارگری دانست که حالا دچار بیکاری و بزه و نابسامانی شده، این شهر برند بتنی شورش ضد حاکمیت در ینگه دنیا را به نام خود ثبت کرده است.
تقریبا تمام تابستان نه تنها حومههای جرمخیز پورتلند، بلکه حتی مناطق تجاری مرکز شهر مثل «اور» شاهد اعتراضات و درگیریهای خشن میان مردم و پلیس و گارد فدرال بود. درگیریهای پساانتخاباتی پورتلند ثابت کرد این شهر دیگر آرام نخواهد نشست و به کانون ثابت تعارضات ضدحکومتی تبدیل شده است. کانونهایی مثل این در ۴ سال دوران پر التهاب ترامپ مثل قارچ در حال سر برآوردن از گوشه و کنار ایالات مختلف بودند. مثلا چه کسی فکر میکرد شهر برکلی، یکی از آرامترین شهرهای دانشگاهی آمریکا در نزدیکی سانفرانسیسکو، قطب مرفه اقتصاد دیجیتالی جهان، تبدیل به یکی از نمادهای شورش شود؟
چه کسی تصورش را میکرد حامیان رئیسجمهور مستقر در واشنگتن فردای انتخابات به مراکز شمارش آرا حمله کنند به طوری که ماموران شمارش آرا رسما در رسانهها اظهار ترس و وحشت کنند؟
چه کسی تصور میکرد حامیان یک رئیسجمهور مستقر آمریکا و هواداران رقیب وی، فردای انتخاباتی که برای دههها به عنوان نماد پیشرفتهترین سامانه دموکراسی جهان در بوق و کرنا میشد، به طور توامان اعلام پیروزی کنند؟
چه کسی فکرش را میکرد ۲ نامزد اصلی انتخابات ریاستجمهوری ایالات سابقا متحده پس از انتخابات هدف تهدیدات متعدد ترور و حذف فیزیکی قرار بگیرند به طوری که سرویس مخفی دستگاه اطلاعاتی آمریکا که ماموریت محافظت از رؤسایجمهور را بر عهده دارد، مجبور شود سرویسی ویژه برای نامزدی مثل جو بایدن در زادگاهش در ولمینگتون تمهید ببیند که هنوز حتی به طور غیررسمی هم در انتخابات پیروز نشده است.
سلسله تنشهایی که ممکن است به جنگ داخلی دوم آمریکا منجر شود، از رویدادهایی مقدماتی نشأت میگیرد که میتوانید ردپای آنها را در شمارههای اخیر «وطن امروز» بویژه در شماره دهم آبان با عنوان «هالووین خونین» پیدا کنید؛ از جمله اعلام آمادگی وزارت امنیت داخلی آمریکا با اعزام سریع نیرو توسط اداره مهاجرت و گمرک و حفاظت از مرزها به شهرهای درگیر شورشهای انتخاباتی.
آژانسهای اجرای قانون و مهاجرت ایالات متحده طی ماههای اخیر نیز برای سرکوب اعتراضات سراسری ضدنژادپرستی در پورتلند، سیاتل و واشنگتن مورد استفاده قرار گرفته بودند. این در حالی است که مقامات محلی تاکید کردهاند سوءاستفاده دولت ترامپ از نیروهای فدرال برای مقابله با اعتراضات مدنی، باعث هر چه خشنتر شدن ناآرامیهای مدنی و تبدیل آنها به جنگهای شهری خواهد شد.
صفهای طولانی برای خرید غذا و مایحتاج عمومی در شعب وال مارت، گستردهترین شبکه فروشگاههای زنجیرهای آمریکای شمالی در روزهای منتهی به انتخابات و جمعآوری سلاح از این فروشگاهها، گواه روشنی از استشمام بوی جنگ توسط مردم عادی بود. طرفه آنکه از همان روز انتخابات صفهای خرید سلاح در سراسر آمریکا رکوردی تاریخی به جا گذاشت به طوری که یافتههای «وطن امروز» از برخی ایالات مثل کلرادو و میشیگان حاکی از تمام شدن فشنگ و مهمات در بازار بود.
در این میان آغاز درگیریهای خونین انتخاباتی با پلیس در آستانه جشن ترسناک هالووین و تنها 4 روز مانده به انتخابات در مهمترین ایالت چرخشی یعنی فلوریدا با 29 رای الکترال، یک نشانه جدی از گریزناپذیر بودن سرایت دعوای جمهوریخواه/ دموکرات به تمام لایههای جامعه یانکیها بود. سپس تا قبل از راه افتادن سیل رایدهندگان حضوری در روز سهشنبه گذشته، زنجیره درگیریهای انتخاباتی همراه با جراحت و تلفات که حتی دامنه آن به ثروتمندترین محله آمریکا یعنی تپههای بورلی هیلز لسآنجلس هم کشید، گواه روشن شدن فتیله یک جنگ داخلی بود.
خونینترین و بزرگترین آنها در فیلادلفیا، مرکز ایالت پنسیلوانیا متعاقب کشته شدن «والتر والس جونیور» جوان سیاهپوست به ضرب گلوله پلیس رخ داد که متعاقب آن ۵۳ افسر پلیس در جریان درگیریها زخمی و ۱۷۲ نفر از معترضان نیز بازداشت شدند.
موضعگیری ۲ پسر ارشد ترامپ، رویکرد جنگی این خانواده را نشان میدهد. دونالد جونیور ترامپ، پسر بزرگ رئیسجمهور آمریکا در توئیتی به سبک پدرش اعضای حزب جمهوریخواه را به ضعف متهم کرد و نوشت: «پدرم باید به جنگی برای اثبات تقلب در رایگیری برود، روندی که زمانی طولانی ادامه دارد».
برادر کوچکتر او، اریک هم در یک توئیت دیگر که بوی جنگ میداد، نوشت: «جمهوریخواهان کجا هستند؟ حمایت کنند و با این تقلب مبارزه کنند. رایدهندگان ما هرگز فراموش نخواهند کرد اگر شما [مثل]گوسفند باشید».
از ماهها پیش از انتخابات سوم نوامبر جامعهشناسان و کارشناسان مسائل امنیتی انتظار ناآرامیهای پساانتخاباتی را با شورش هر دو طرف شکاف ترامپ- بایدن در ایالات مختلف آمریکا میکشیدند؛ برخی تبعات این نزاع سیاسی را به شکل درگیریهای مدنی یا حداکثر امواج غارت توسط اقشار فرودست پیشبینی کرده بودند اما هر چه برجستگی این تحلیلگران اجتماعی بالاتر میرفت، پیشگوییهایشان درباره آمریکای بعد از انتخابات خشنتر و به یک جنگ داخلی واقعی نزدیکتر میشد.
نکته حائز اهمیت آنکه متفکران آنگلوساکسون در پیشبینی این رویداد جا ماندند و گمانهزنیهای جدی آنها درباره ظهور شواهد جنگ داخلی 2020 در ایالاتی که هر روز متفرقتر میشوند، تازه پس از اعلان فرمان آشوب و انقلاب از سوی رهبران ۲ حزب بود.
این خود رئیسجمهور آمریکا بود که کمتر از 5 ماه مانده به روز انتخابات، با اشاره به شورشهای ضددولتی در مینیاپولیس- متعاقب قتل جورج فلوید، شهروند سیاهپوست توسط پلیس- اعلام کرد: «اگر بایدن در انتخابات پیروز شود کل کشور مینیاپولیس خواهد شد». چند هفته بود او حقیقتا تمایلش برای به راه انداختن جنگ داخلی را با فراخوان نافرمانی مدنی به هوادارانش در شیکاگو مرکز ایالت میشیگان نشان داد که این شبهنظامیان مسلح نیز مرکز دولت ایالتی را به محاصره خود در آوردند. در پاسخ ترامپ، این جان کری، نامزد پیشین دموکراتها برای ریاستجمهوری و آخرین وزیر خارجه حزب در دولت اوباما و نماد بزرگترین توافق سیاسی واشنگتن- با ایران در قالب برجام- برای جلوگیری از یک جنگ بزرگ علیه آمریکا بود که اعلام کرد: «ما یک رئیسجمهور جدید (بایدن) خواهیم داشت و اگر جمهوریخواهان سنگاندازی کنند در آمریکا انقلاب میشود!»
به عبارت دیگر چنانچه ظرف روزهای آتی، پیشبینیها درباره بروز دومین جنگ داخلی در آمریکا به دنبال نزاع انتخاباتی رخ دهد، فقط امضای ترامپ پای آن نخواهد بود، بلکه دموکراتها نیز به نوبه خود در این قشونکشی اجتماعی سهیمند، بویژه که طی 4 سال دوره ریاستجمهوری ترامپ، دموکراتها که سابقه راه انداختن جنگ داخلی نخست آمریکا در سالهای میانی قرن نوزدهم را بر سر مخالفت با لغو بردهداری توسط دولت آبراهام لینکلن دارند، بشدت بر تجهیز و حمایت از نیروهای شبهنظامی مسلح در قالب زیرمجموعههای جنبش «آنتیفا» کار کردهاند تا در روز مبادا جلوی دهها گروه میلیشیای عمدتا جمهوریخواه بایستند.
تازه پس از اظهارات رهبران ۲ حزب بود که متفکران و تحلیلگران آمریکایی نسبت به خطر واقعی یک جنگ داخلی هشدار دادند. «رابرت رایش» دولتمرد سرشناسی که هم در دولت جمهوریخواه «جرالد فورد» و هم دولتهای دموکرات «جیمی کارتر» و «بیل کلینتون» سمتهای مهمی چون وزارت کار داشته و حالا کرسی پروفسوری سیاست عمومی در دانشگاه معتبر برکلی کالیفرنیا را بر عهده دارد، یک ماه و یک هفته قبل از انتخابات آژیر خطر جنگ را از سوی جامعه نخبگان به صدا درآورد.
رایش در مقالهای مهم در روزنامه گاردین با عنوان «با توجه به صحبت از جنگ داخلی، آمریکا تقریبا شکاف خورده است؛ ملت ترامپ جدا شده است!» همه تقصیرات دوپارگی جامعه آمریکا را گردن ترامپ و بیماری روانی مگالومانیا (خودبزرگبینی) او انداخت. بر این اساس ترامپ به خاطر ویژگیهای شخصیتی خاصش که برخلاف رهبران سیاسی پیشین آمریکا به جای سازش با مخالفان و منتقدانش به آنها حمله میکند، عامل انشقاق سیاسی رأس حکومت برشمرده میشود.
دولتمرد برجسته سابق آمریکایی سپس بدون آنکه مستقیما به نام آدولف هیتلر، دیکتاتور بزرگ آلمان اشاره کند، ترامپ را به او و هوادارانش را به نازیهایی تشبیه کرد که حاضرند به هر قیمتی در جهت باورهای افراطی خود روی بقیه جامعه و حتی کل کشور پا بگذارند. او این شاکله را «ملت ترامپ»، معادل «ملت من» پیشوای نازیها خواند که در مقابل خود جبهه خصمانه «ملت ضدترامپ» را ایجاد کرده است که بزرگترین نمود آن «جداییطلبان کالیفرنیا» و اخیرا همتایانشان در ایالت واشنگتن به مرکزیت سیاتل هستند اما در عین حال طیف وسیعی از مهاجران، رنگینپوستان، دگرباشها و لیبرالها را در همه ایالات با خود همراه کردهاند. تعریف رایش از مواجهه 2 ملت متخاصم در دل جامعه آمریکا، حتی از تعاریف محققان جدی حوزه شکافهای اجتماعی و جنگ داخلی هم فراتر میرفت. کسانی مثل «کالین وودارد» که یک دهه پیش تز «ملتهای آمریکا» را بر اساس نظریههای پیشین تحلیلگران «کاگب» شوروی و بر اساس 11 مرزبندی هویتی و فرهنگی در سراسر ایالات متحده صادر کرده بود. شورشهای ضدنژادپرستانه بهار گذشته که ظرف کمتر از یک ماه به بیش از ۴۵۰ شهر در همه ۵۰ ایالت سرایت کرد، گواهی آشکار برای جامعهشناسان خشونت و جنگ بود مبنی بر اینکه آمریکا هنوز به لحاظ فرهنگی از پیشینه بردهداری خود رها نشده است.
این کشور بشدت پراکنده که در حقیقت به لحاظ ساختار اجرایی و قانونی نیز متشکل از 53 دولت محلی شامل 50 دولت ایالتی و 14 ناحیه برونمرزی مثل پورتوریکو است، از جوامعی کاملا غیرهمگن تشکیل شده که طی عمر ۲ قرن و نیمه فدراسیون مقدماتی ایالات متحده، به طور مداوم با موج مهاجرتها غیرهمگنتر هم شدهاند.
در چنین جامعه ناهمگنی، ترامپ سفرهای رسمی کارزار دوم انتخاباتیاش را بهار پیش از تالسا، شهری در ایالت اکلاهما با پیشینه آخرین قتلعام بزرگ سیاهان در قرن بیستم آغاز کرد و با سخنانی تحریکآمیز سعی کرد به توهم سفیدبرترپنداری نیز دامن بزند. از منظر جامعهشناسی این فقط دهنکجی به رنگینپوستان آمریکا محسوب نمیشد، بلکه به مثابه تیر خلاصی به نظریه «جامعهشناسی واحد آمریکایی» بود که دولتمردان واشنگتن دست کم طی 6 دهه پس از لغو قانون آپارتاید آمریکایی در سال 1965، در تلاش برای اثبات آن به اقلیتهای مورد تبعیض قرار گرفته بویژه سیاهان بودند.
این جا بود که حامیان تز کالین وودارد در کتاب جنجالیاش، «ملتهای آمریکایی: تاریخ ۱۱ منطقه فرهنگی رقیب در آمریکای شمالی» که عملا روند سقوط یکپارچگی نظام اجتماعی ایالات متحده را حتی به رغم روی کار آمدن باراک اوباما، نخستین رئیسجمهور رنگینپوست در واشنگتن آن هم با شعار «تغییر» پیشبینی میکرد، وارد گود شدند و «جامعهشناسی انشقاقیافته آمریکایی» را مطرح کردند.
اما نظریه جنگ داخلی از تز انشقاق هم فراتر میرفت. حدود یک ماه پیش، پروفسور «آرون شینان دین» محقق دانشگاه دولتی لوئیزیانا که نتایج سالها تحقیقاتش را در کتاب «محاسبات خشونت: چطور آمریکاییها در جنگ داخلی مبارزه کردند» به رشته تحریر در آورده بود، متعاقب مقاله رایش در گاردین، بر آن شد یک تز قاطعتر درباره تحولات پیش رو صادر کند.
او در مقالهای در واشنگتنپست نوشت: «ما امروز با بحرانی مشابه (جنگ داخلی اول) مواجه هستیم. این آتشخوران جدید (وفاداران به ترامپ) از او الگو گرفتهاند تا تزی ریاکارانه را توسعه دهند که هیچ حد توقفی ندارد. از نظر آنها اگر ترامپ انتخابات را ببرد، پس سیستم دارد درست کار میکند. اگر ببازد سیستم فاسد است. هر انتقادی به این منطق نیز فقط میتواند دلیلی باشد بر نیروهای نهانی توطئهگر علیه ترامپ. خطری که این طرز تفکر برای ایالات متحده دارد همان قدر جدی است که خطر جداییطلبان جنوبی در سال 1861 داشت».
نکته اینجاست همانند جنگ داخلی اول، امروز هم آمریکا در یک دو راهی ایدئولوژیک قرار گرفته که جوامع مختلف و متضاد آن را به سوی جنگ تمدنی سوق میدهد. اگر جنگ داخلی 1861 بر گسل میان صنعتسالاری و زراعتسالاری و در بستر کلیتر کشاکش میان سنت و مدرنیته کمرکش قرن نوزدهم میلادی در جهان غرب به راه افتاده بود، این جنگ داخلی نیز بر گسل میان ایده قرن بیستویکمی «حکومت جهانی» با ذهنیت ملیگرایانه «آمریکای بزرگ» به جا مانده از قرن بیستم نضج میگیرد. در حالی که دموکراتها با نرمافزارهای حقوق بشری و دیگر ابزار جنگ نرم علیه ملتهای مستقل- که از صهیونیسم جهانی عاریت گرفتهاند- به دنبال ادغام حکومت واشنگتن در حکومت جهانی یهود هستند، ترامپ نماینده تفکری رو به افول است که برای حفظ آمریکا به عنوان تک ابرقدرت دنیا تقلا میکند و به این امید واهی حتی حاضر است از همه سازمانها و پیمانهای بینالمللی 100 سال اخیر که خود واشنگتن بانی آنها بوده، بیرون بکشد. جبر زمانه ما را یاری میکند با نگاه به پیروز جنگ داخلی اول آمریکا، پیروز نهایی این جنگ داخلی احتمالی جدید را هم حدس بزنیم. مشکل اینجاست که ترامپ و حامیانش میدانند جبر زمانه این بار علیه جمهوریخواهان عمل میکند نه به نفع آنها.
ارسال به دوستان
پس ازترامپ، ستاد بایدن هممدعی پیروزی زودهنگام در انتخابات شد
راز بقا
نانسی پلوسی: نگران رفتار ترامپ در فاصله زمانی باخت تا ترک کاخ سفید هستیم / ترامپ: نظام آمریکا فاسد است رأی ارتشیها را دزدیدند انتخابات مهندسی شد
گروه بینالملل: نشست خبری پنجشنبهشب ترامپ را شاید بتوان ماندگارترین تصویر از واقعیت آمریکا در تاریخ معرفی کرد.
پنجشنبهشب در حالی که انتخابات در ایالتهای سرنوشتساز آمریکا همچنان ادامه داشت، ترامپ در نشست خبری خود از به سرقت رفتن انتخابات و وقوع فساد و تقلب گسترده در شمارش آرا گفت. رئیسجمهور آمریکا در ادامه افزود: اینها میخواهند انتخابات را بدزدند و آن را مهندسی کنند. نکته مهم در سخنرانی ترامپ این بود که شبکههای خبری سیبیاس، ایبیسی و انبیسی هنگامی که ترامپ درباره تقلب در انتخابات آمریکا صحبت میکرد، پخش سخنرانی او را قطع کردند. ترامپ در سخنان خود صراحتا به نظام انتخاباتی آمریکا حمله کرد و گفت نظام انتخاباتی این کشور فاسد است و رایگیری پستی، این نظام را نابود کرده است.
ترامپ در توضیح سخنان خود از 2 کلیدواژه رایهای قانونی و رایهای غیرقانونی سخن گفت. او گفت: اگر رایهای قانونی شمرده شود، ما برنده هستیم اما اگر رایهای غیرقانونی شمرده شود، انتخابات از ما دزدیده شده است. وی ادامه داد: خیلی از آرا با تاخیر واصل شد. من قاطعانه در بسیاری از ایالتها همچون فلوریدا، ایندیا و آیووا برنده شدم و بر خلاف مداخله تاریخی بزرگ رسانهها و شرکتهای تکنولوژی بزرگ ما با آمار بزرگی برنده شدیم. رئیسجمهوری آمریکا اضافه کرد: هیچ موج آبی در کار نبود و برخلاف آنچه تبلیغ میکردند، موج بزرگ قرمز در کار بود و این را رسانهها اذعان کردند. رئیسجمهوری آمریکا گفت: دموکراتها حزب رسانههای بزرگ و شرکتها شدهاند و فکر میکنم حزب جمهوریخواه حزب کارگر شده است.
ترامپ بار دیگر نظرسنجیها را ساختگی خواند که به گفته وی باعث جنبشی متوهمانه شده بود و گفت: آنها نظرسنجیهای سرکوبگر هستند و در هیچ انتخاباتی از این نظرسنجیها استفاده نکرده بودند. من فلوریدا را به آسانی بردم. وی افزود: این سرکوب آراست، کسانی که در ایالتهای باقیمانده فعال هستند، دموکرات هستند و در حالی که ما در حال برنده شدن بودیم، اجازه ندادند ناظران ما در آنها حضور یابند و حتی وقتی حاضر شدند گفتند باید از فاصله زیاد در آنجا حضور داشته باشند.
ترامپ با یادآوری اظهارات خود درباره رایگیری پستی گفت: نظام ما را ویران کرد، اگر مردم فاسد نباشند، بسیار آسان فاسد میشوند. آنها صبر میکنند در کجا به رای نیاز دارند، بعد ناگهان آرا پیدا میکنند.
ترامپ افزود: مشخص نیست چرا رایهای پستی به نفع دموکراتهاست. من پنسیلوانیا را با اختلاف زیاد بردم. اما الان به 90 هزار تا رسیده است. ما به دادگاه شکایت کردیم اما قاضی گفت باید ناظران حضور داشته باشند. حالا آنها میخواهد تجدیدنظرخواهی کنند. وی ادامه داد: در جورجیا هم با فاصله زیاد نزدیک به 300 هزار رای جلو بودم اما آن هم کاهش یافته است و دارم آن را میبازم. در یک منطقه دوردست که کاملا بیربط است، این اتفاق در حال رخ دادن است. در جورجیا هم دموکراتها شمارش را هدایت میکنند.
وی با بیان اینکه شکایات زیادی در راه است، گفت: اینها میخواهند انتخابات را بدزدند و آن را دستکاری کنند. ما اجازه این کار را نمیدهیم. دیترویت و فیلادلفیا ۲ مکان فاسد هستند و حتی میتوانند رقابت را مهندسی کنند.
رئیسجمهوری آمریکا گفت: اگر فریبی در کار نباشد، آنها باید از حضور ناظران استقبال کنند اما تردیدی نیست که آنها میخواهند دست به تقلب بزنند. روی پنجرهها را کاغذ کشیده بودند تا کسی آنها را نبیند. ترامپ افزود: دموکراتها با صداقت این انتخابات را برنده نمیشدند و به خاطر همین آرای پستی را مطرح کردند. دهها میلیون رای بدون سازوکار راستیآزمایی فرستاده شد. من گفتم این اتفاق میافتد. در تاریخ آمریکا این بیسابقه است و آن را طراحی کردند و ادعا میکردند از انتخابات مراقبت میکنند. وی با بیان اینکه صحت برگههای رای تایید نشده است، ادامه داد: در پنسیلوانیا ماشین فاسد دموکراتها در حال کار کردن است. میدانم که در پنسیلوانیا چقدر بدتر شده است. بدون اینکه حتی مهر روز ارسال آن مشخص باشد، آرا در حال شمارش است. ترامپ افزود: در شمارش چندین ایالت نبرد انتخاباتی، ساعتها شمارش شروع نشد و همه آرایی که بعدا رسید، اسم بایدن روی آنها بود. من از جو و دموکراتها میخواهم درباره آرای قانونی صحبت کنند. ما شفافیت میخواهیم، آرای بعد از انتخابات را نمیخواهیم.
وی افزود: ما یک انتخابات صادقانه میخواهیم و این کشور در این صورت برنده خواهد شد. ما فکر میکنیم شکایتهای زیادی در کار خواهد بود و احتمالا این کار به دیوان عالی ارجاع خواهد شد. نمیگذاریم انتخابات اینگونه سرقت شود. گفته بودم آرای پستی میتواند فاجعهبار باشد. رئیسجمهوری آمریکا گفت: مهم نیست چه کسی برنده شود اما نمیتوانیم بگذاریم این اتفاق در کشور بیفتد. من بعضی ایالتها را برنده شدهام و او هم گفته برخی دیگر را برده است، در این صورت باید قضات حکم کنند.
* ترامپ: توئیتر از کنترل خارج شده است
اگر چه ترامپ در انتخابات سال 2016 توئیتر را تنها رسانه موثق اعلام کرده بود اما واکنش توئیتر به برخی پستهای ترامپ سبب شد این شبکه اجتماعی دیگر محل امنی برای همه حرفهای ترامپ نباشد.
در همین حال دیروز سایت شبکه بلومبرگ طی گزارشی اعلام کرد در صورتی که دونالد ترامپ در انتخابات آمریکا شکست بخورد، سیاست ویژه توئیتر برای او در پایان ژانویه (بهمن) خاتمه خواهد یافت. پیش از این توئیتر به استناد مفاد قانونی، سیاستهای ویژهای را در قبال مقامات دولتها در پیش گرفته است. در صورت شکست ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، این قانون توئیتر نیز برای او به پایان خواهد رسید و از پایان ژانویه ۲۰۲۱ هر توئیت و پیام ترامپ در توئیتر که تحریککننده و مغایر قوانین باشد، حذف میشود. در همین حال ترامپ همزمان با گمانهزنیها درباره حذف توئیتهای تحریکآمیز و مغایر با قانون او در توئیتر در صورت شکست در انتخابات، جمعه طی توئیتی نوشت: توئیتر از کنترل خارج شده است. در همین حال پس از توئیت استیو بنون، استراتژیست سابق کاخ سفید درباره لزوم قطع کردن سر فائوچی و رئیس افبیآی، حساب کاربری وی در توئیتر به طور دائم مسدود شد.
* شواهد جمهوریخواهان برای تقلب
یکی از موارد استناد کمپین ترامپ برای تقلب در انتخابات داستان ماژیکهایی است که بعد از رای دادن رنگ آنها حذف میشود. فاکسنیوز در همین ارتباط نوشت: افرادی در ایالت آریزونا ادعا کردهاند برای پر کردن برگه رای به آنها ماژیکهایی داده شده است که رای خود را با آن ثبت کنند که رنگ پس دادن آن باعث شده رای آنها مخدوش شود و در سیستم پیگیری رای، رای آنها باطل اعلام شده است.
واشنگتنتایمز هم نوشت: دیدهبان قضایی آمریکا با مقایسه آمار جمعیت اداره سرشماری و دادههای ثبتنام رایدهندگان دریافته 8/1 میلیون رای توسط افرادی که وجود خارجی ندارند، به صندوقها ریخته شده است!
* جو بایدن: آرام باشید، برندهام
جو بایدن، نامزد دموکراتها در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا که با وجود 2 بار اعلام پیروزی زودهنگام در انتخابات، در سخنرانی و توئیتهای خود تلاش میکند چهره موجهتری در مقایسه با ترامپ از خود نشان دهد، دیروز هم بار دیگر خواستار آرامش مردم شد.
وی گفت: همه آرا در حال شمارش است و من و معاونم، کاملا هریس احساس خوبی درباره وضعیت فعلی داریم. او گفت: در حال حاضر همه آرا دارند شمرده میشوند و من و کاملا هریس احساس خوبی درباره روند فعلی داریم. او گفت شک ندارد برنده اعلام خواهد شد. وی افزود: ما کماکان احساس بسیار خوبی درباره وضعیت فعلی داریم. شک نداریم برنده اعلام خواهیم شد. از همه میخواهم آرامش خود را حفظ کنند. روند شمارش آرا در حال انجام است. بایدن اضافه کرد: همه آرا باید شمارش شود... دموکراسی گاهی نیازمند قدری صبوری هم هست.
ساعتی بعد از آنکه ترامپ برای چندمین بار از تقلب در انتخابات سخن گفت، بایدن بامداد دیروز در پیامی توئیتری نوشت: دونالد ترامپ قصد دارد برای جلوگیری از شمارش آرا به دادگاه مراجعه کند. ما برای مقابله با آن، عظیمترین تلاشها در تاریخ را به منظور حفاظت از انتخابات به کار بستهایم و به کمک شما نیاز داریم. عصر دیروز هم نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا جو بایدن را رئیس جمهور خواند و اعلام کرد بایدن و هریس آماده پیروزی در انتخابات هستند؛ آرای بایدن بالاترین آمار در تاریخ آمریکاست.نگران رفتار ترامپ در فاصله زمانی باخت تا ترک کاخ سفید هستیم.
* رد ادعای ترامپ توسط رئیس هیأت نظارت بر انتخابات آمریکا
با وجود سخنان مکرر ترامپ دایر بر وقوع تقلب گسترده به سود بایدن در انتخابات ریاستجمهوری، ناظران بینالمللی حاضر در آمریکا تا عصر دیروز تخلف معناداری را در انتخابات آمریکا گزارش نداده بودند. در همین ارتباط گئورگ لینک، رئیس هیأت نظارت بر انتخابات آمریکا از سازمان امنیت و همکاری اروپا گفت: هیچ شواهدی دال بر ادعای دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا درباره تقلب در انتخابات وجود ندارد. این مقام آلمانی که وظیفه هدایت این هیأت نظارتی از سازمان امنیت و همکاری اروپا را برعهده دارد به یک رسانه آلمانی گفت: در روز انتخابات، ما هیچ تخلفی مشاهده نکردیم. این مقام آلمانی همچنین گفته ترامپ نه حق و نه این امکان را دارد که شمارش آرا را متوقف کند. وی همچنین درباره ادعای تقلب در انتخابات و خواسته ترامپ برای متوقف کردن شمارش آرا گفت: ترامپ در حال سوءاستفاده از موقعیت خود به عنوان رئیسجمهور است.
* خط و نشان پسران ترامپ برای جمهوریخواهان
اگر چه چند مقام ارشد جمهوریخواه از ترامپ حمایت کردهاند اما مقامات بسیاری در این حزب حاضر به حمایت از مواضع ترامپ نشدهاند به گونهای که 2 پسر ترامپ دیروز بارها در توئیتهای خود به جمهوریخواهان تاختند و روز حساب را حتی در صورت باخت پدرشان سال 2024 اعلام کردند. در همین حال دیروز میک مولوینی، رئیس سابق کارکنان کاخ سفید گفت: در صورتی که ترامپ در انتخابات امسال بازنده شود، سال ۲۰۲۴ به رقابت انتخاباتی برمیگردد. به نوشته پایگاه خبری «هیل»، مولوینی در کنفرانسی ویدئویی گفت: قطعا انتظار دارم رئیسجمهور همچنان در سیاست باقی بماند و قطعا در لیست افرادی است که وارد رقابت انتخاباتی ۲۰۲۴ خواهند شد. این مقام سابق کاخ سفید افزود: 4سال بعد زمانی که ترامپ وارد رقابت انتخاباتی شود، از سن کنونی جو بایدن رقیب انتخاباتی او در انتخابات امسال، جوانتر خواهد بود. وی افزود: انتخابات آمریکا میتواند زشت و کثیف باشد اما به نحوی شبیه درست کردن سوسیس است. هیچکس دوست ندارد بداند چطور درست میشود ولی همه از محصول نهایی لذت میبرند.
دونالد ترامپ جونیور پسر دونالد ترامپ همچنین در نشست خبری در جورجیا گفت: من ۲ ساعت خوابیدم و بیدار شدم و دیدم نتیجه 100 هزار رای به نفع بایدن جابهجا شده است.
دونالد ترامپ جونیور همچنین در صفحه توئیترش نوشت: بهترین کار برای آینده آمریکا این است که دونالد ترامپ وارد جنگ تمامعیاری با این انتخابات سراسر تقلب، دغلکاری، دارای رای دهندگان مرده و خارج از ایالت، که بیش از حد هم طولانی شده، بشود. وقتش رسیده که این کثافتکاری را جمع کنیم و شبیه ملتی پخمه نباشیم.
* افزایش تیم حفاظت بایدن
اگر چه نتیجه نهایی انتخابات آمریکا هنوز اعلام نشده است اما با ادامه پیشتازی بایدن در انتخابات، روزنامه واشنگتنپست از استقرار سرویس مخفی آمریکا برای محافظت از جو بایدن در محل زندگی وی خبر داد. سرویس مخفی آمریکا که ماموریت محافظت از رؤسای جمهور آمریکا را دارد در ولمینگتون در دلاور، محل سکونت بایدن، مستقر شده است و تدابیر امنیتی اطراف خانه بایدن را تشدید و نیروهای بیشتری به این منطقه اعزام کرده است. پیش از این اداره هوانوردی آمریکا به دلیل تشدید تنشهای پساانتخاباتی در آمریکا، در اطراف حریم هوایی محل سکونت جو بایدن منطقه پرواز ممنوع اعلام کرده بود.
همزمان با استقرار تیم حفاظت از رئیسجمهور در محل استقرار بایدن، روزنامههای حامی دموکراتها همچون والاستریت ژورنال از آماده شدن تیم بایدن برای فراهم کردن مقدمات انتقال ریاستجمهوری خبر دادند. والاستریت ژورنال به نقل از منابع خود نوشت: تیم انتقال بایدن که متشکل از گروهی از سیاستمداران متعهد به اجرای برنامههای وی هستند، در حال برنامهریزی برای اعزام کارکنان به آژانسهای فدرال پس از اعلام برنده شدن نامزد دموکراتها هستند. تیم بایدن همچنین در صورت ندادن اطلاعات کلیدی، تأمین منابع مالی یا اجازه فعالیت ندادن به کارمندان در آژانسها از سوی دولت ترامپ، طرحهای جایگزین را برای شروع برنامهریزی دور اول ریاستجمهوری بایدن تنظیم کرده. یک مقام انتقالی بایدن در این باره گفت: بحرانهای پیش روی کشور از جمله بیماری همهگیر کرونا، رکود اقتصادی، تغییرات آب و هوایی و بیعدالتی نژادی شدید است و تیم انتقال با سرعت به کار خود ادامه میدهد تا دولت بایدن- هریس بتواند در روز اول کار خود را بخوبی آغاز کند.
* وزیر دفاع آمریکا استعفای خود را آماده کرده است
ترامپ در حالی خود را آماده چالش بزرگ بعد از انتتخابات با بایدن میکند که برخی رسانهها از آمادگی وزیر دفاع آمریکا برای استعفا خبر دادند. وی همان وزیری است که قبل از انتخابات احتمال برکناری وی در فردای پیروزی ترامپ در انتخابات به دلیل اختلافات فراوان وی با ترامپ میرفت. در همین ارتباط دیروز شبکه خبری «انبیسی» خبر داد 3 مقام پنتاگون گفتهاند مارک اسپر نامهای برای اعلام استعفا آماده کرده است. شبکه خبری «انبیسی» این خبر را روز پنجشنبه گزارش داد و نوشت آماده کردن استعفانامههای بدون تاریخ از سوی وزرای کابینه در جریان انتقال قدرت ریاستجمهوری امری غیرمعمول نیست. رئیسجمهور تصمیم میگیرد آیا استعفا را بپذیرد یا خیر و این فرآیند معمولا بعد از روشن شدن نتایج انتخابات رخ میدهد.
* سرنوشت دعوای حقوقی ترامپ و بایدن چه میشود؟
با نزدیک شدن به پایان شمارش آرای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و شکایت ستاد «دونالد ترامپ» به دادگاههای ایالتی، تیم انتخاباتی بایدن نیز خود را برای نبردی حقوقی با وی آماده میکند. در همین رابطه سایت نشریه هاندلز بلات نوشت: دموکراتها برای یک نبرد حقوقی آماده شدهاند. این حزب یک اتاق نبرد حقوقی را ایجاد کرده که کاملا بر اختلافات حقوقی متمرکز است. اکنون این ستاد در حال جمعآوری کمکهای مالی برای نبردی قانونی است که میتواند سرنوشت انتخابات را در یک هفته آینده مشخص کند. با این حال کارشناسان حقوقی اعتقاد ندارند تصمیمگیری در دادگاه عالی، مانند انتخابات سال ۲۰۰۰ انجام گیرد. کنت گرینفیلد، استاد حقوق کالج بوستون تشریح میکند رئیسجمهور نمیتواند مستقیما به دیوان عالی مراجعه کند. در واقع دیوان عالی دادگاه تجدیدنظر است. ترامپ ابتدا باید در دادگاههای ایالتهای پنسیلوانیا یا میشیگان شکایت کند. سپس قبل از رسیدن به دیوان عالی کشور باید چندین مرحله فرجامخواهی را پشت سر بگذارد. پروندههای قضایی در سطح ایالتی، مانند پروندههای مطرح شده توسط ترامپ، غیرمعمول نیست. گرینفیلد یادآور میشود اینگونه شکایات بهندرت بر نتیجه کلی انتخابات تأثیر میگذارند اما هفتهها طول میکشد تا تصمیمات نهایی درباره آنها گرفته شود.
* واشنگتنپست: ترامپ قبل از خروج همه کار میکند
یکی از هراسهای سیستم سیاسی آمریکا در صورت شکست ترامپ، روزهای باقیمانده از دوران ریاستجمهوری وی تا سرکار آمدن بایدن است. روزنامه آمریکایی واشنگتنپست در همین ارتباط دیروز نوشت: ترامپ، در راه خروج از کاخ سفید خسارتهای زیادی را به بار خواهد آورد.
این روزنامه نوشت: اگر ترامپ در نهایت بازنده انتخابات باشد، قبل از اینکه با لگد و درحالی که فریاد میزند از کاخ سفید بیرون انداخته شود، با توجه به رفتارهای این چند روز، شاهد بدترین اتفاقات در آمریکا خواهیم بود.
***
آخرین نتایج انتخابات آمریکا
تا لحظه تنظیم گزارش در جمعهشب، جو بایدن، نامزد دموکراتها با کسب 264 رأی الکترال از دونالد ترامپ جمهوریخواه که توانسته 214 رأی الکترال را کسب کند جلوتر بود. با وجود برتری محسوس ترامپ در شمارش آرای حضوری ایالتها همانگونه که از قبل پیشبینی میشد، دموکراتها در آرای پستی که بیش از 100 میلیون نفر آمریکایی از این طریق در انتخابات شرکت کردند، دست برتر را داشتند.
تا دیشب بایدن در ایالات کلیدی جورجیا، نوادا، کارولینای شمالی، آریزونا و پنسیلوانیا که شانس او را برای ریاستجمهوری به حداکثر میرساند پیش بود.
***
دکتر فؤاد ایزدی در گفتوگو با «وطن امروز»:
فرقی نمیکند چه کسی رئیسجمهور شود، آمریکا در مسیر افول است
دکتر فؤاد ایزدی، کارشناس مسائل بینالملل در گفتوگو با «وطن امروز» در ارتباط با تفاوت انتخاب بایدن با ترامپ بر سرنوشت آمریکا گفت: ایالات متحده آمریکا در طول ۲ قرن گذشته بر پایه آموزههای نهادگرایی ساختار سیاسی خود را حفظ کرده و در این سالها با وجود فراز و فرودهایی که داشته به دلیل تحولات نظام بینالملل نظیر وقوع ۲ جنگ جهانی و جنگ سرد توانسته بود بسیاری از ضعفها و مشکلات داخلیاش را در چارچوب هژمونی خود پنهان کند. البته در همه این سالها جامعه آمریکا شاهد تبعیض نژادی و بیعدالتی سیستماتیک بوده و بارها شده که جمعیتهای نژادی بابت این دوقطبی و تبعیض، اعتراضات خود را علنی کردهاند اما تراکم و تداوم این تبعیضها در کنار ناامیدی اکثریت جامعه این کشور بویژه نسل جدید آن نسبت به ساختارهای حاکم سبب شده اساسا شاهد روندی باشیم که ایالات متحده آمریکا را در سراشیبی افول قرار داده است. از این رو است که باید دید رئیسجمهور دموکرات برای آمریکا بهتر است یا جمهوریخواه. در هر حال این افول در حال وقوع است و نشانههای آن نیز قابل رویت است. تنها تفاوتی که در این باره میتوان گفت این است که ترامپ به دلیل روحیات خاص خود که آشکارا به جامعه دوقطبی دامن میزند این افول را تسریع میکند.
وی در ارتباط با وضعیت حاضر در انتخابات آمریکا و ایالتهایی که هنوز تکلیف آنها مشخص نشده است، گفت: هر ۲ کاندیدا از روز اول موضع متضادی درباره شمارش آرا داشتند. بایدن خواهان تداوم شمارش آرا بود و ترامپ ادامه شمارش آرا را باعث تقلب میدانست. مساله این است که سیستم انتخاباتی آمریکا عاری از تقلب نیست و به دلایل متعددی مثل نقش مقامات محلی و دیگر مسائل تقلب در انتخابات شدنی است و نهاد ناظر هم به آن صورت وجود ندارد. در این دوره آرای پستی درصد قابل توجهی را به خود اختصاص داده است و ترامپ هم که از ماهها قبل بر وقوع تقلب از طریق رایگیری پستی تاکید داشته و این آمادگی را در ذهن طرفدارانش ایجاد کرده است، سرمایهگذاری زیادی روی این مساله کرده است که بحث تقلب را با جدیت پیگیری کند. تعداد زیادی از وکلا در ایالتهای سراسر آمریکا شکایات متعددی را ترتیب دادهاند. از طرفی ترامپ حساب ویژهای هم روی رای دیوان عالی باز کرده است. در طرف مقابل هم دموکراتها نگران اعمال نفوذ ترامپ بودند و پیش از این نسبت به این رفتار ترامپ هشدار داده بودند. از این رو صرفنظر از اینکه نتایج نهایی به نفع کدام کاندیدا باشد، طرف مقابل آماده تقابل در دادگاه و احتمالا آشوب خیابانی است.
***
[تشدید ناآرامیها در آمریکا]
در حالی که معترضان به نتایج انتخابات اقدام به برپایی تظاهرات بیشتر در مخالفت با روند شمارش آرا در برخی ایالتهای مهم و کلیدی کردهاند، ناآرامیها به سرعت رو به افزایش است. بر اساس این گزارش، نتایج انتخابات ریاستجمهوری در برخی ایالتهای مهم و کلیدی هنوز مشخص نشده و روشن شدن نتیجه آرا در این ایالتها میتواند برنده نهایی انتخابات ریاستجمهوری 2020 را مشخص کند. تشدید جنگ لفظی بین ۲ اردوگاه سیاسی انتخابات موجب اعتراضات خیابانی در برخی شهرهای آمریکا شده است. طرفداران بایدن در این تظاهرات خواستار شمارش همه آرا شدهاند و طرفداران ترامپ خواستار توقف شمارش آرا هستند. مخالفان ترامپ در نیویورک، مینیاپولیس و سایر شهرهای آمریکا به خیابانها ریختند. برخی تظاهراتکنندگان در مینیاپولیس که قصد مسدود کردن یک بزرگراه را داشتند توسط نیروهای پلیس بازداشت شدند. طرفداران ترامپ همچنین در فونیکس در بیرون مرکز شمارش آرا تظاهرات کردند و خواستار توقف شمارش آرای پستی شدند. گزارشهای فراوانی هم از حمله حامیان 2 کاندیدا به حوزههای محل شمارش آرا منتشر شده است.
ارسال به دوستان
تکالیف دوحزبی یا منفعت تکحزبی؟
جمهوریخواهان با ترامپ چه میکنند؟
ثمانه اکوان: نوع برخورد رسانهها با ترامپ بعد از ادعای پیروزیاش در انتخابات ریاستجمهوری و نوع برخورد اعضای حزب جمهوریخواه و دادگاه عالی این کشور، این سوال را به وجود آورده است: موضع حزب جمهوریخواه در قبال او و ادعاهایی که مطرح کرده است چه خواهد بود و جمهوریخواهان تا چه زمانی به حمایت از او در فضای سیاسی واشنگتن ادامه میدهند؟
زمانی که دونالد ترامپ ساعاتی پس از پایان یافتن زمان رأیگیری انتخاباتی در مقابل دوربینهای تلویزیونی و رسانههای آمریکا ظاهر شد و خود را پیروز انتخابات عنوان کرد، راه تعدادی از اعضای برجسته حزب جمهوریخواه از او جدا شد. البته پیش از این نیز تعدادی از جمهوریخواهان معروف مانند جورج بوش و سناتور میت رامنی اعلام کرده بودند حتی در انتخابات به او رأی نیز نمیدهند اما این بار اوضاع آشفته واشنگتن و تظاهرات و درگیریهای خیابانی تعداد دیگری از اعضای این حزب را واداشت پشت او را خالی کنند.
این اختلافات اگرچه در وهله اول به نظر میرسید در پشتپرده باقی بماند و گاهی اوقات گوشه کوچکی از آن به رسانهها راه پیدا کند اما صحبتهای از سر عصبانیت پسر ترامپ باعث شد این مسائل بیش از پیش رسانهای شود و آشفتگی و دودستگی در حزب جمهوریخواه را کاملا به تصویر کشید. دونالد جونیور ترامپ، اعضای حزب جمهوریخواه را «ضعیف» خواند و برادرش اریک نیز هشدار داد «رأیدهندگان ما هیچگاه بزدل بودن شما را فراموش نخواهند کرد». پسر ترامپ بیان کرده است: «آنها شرایط خوبی دارند که نشان دهند میخواهند و توانایی جنگیدن را نیز دارند اما در مقابل رسانهها بزدل هستند. نگران نباشید دونالد ترامپ میجنگد و آنها طبق معمول همیشه میتوانند فقط تماشا کنند!» دونالد جونیور ادامه داده است: «جمهوریخواهان برای دههها ضعیف بودهاند و به همین دلیل چپها این اقدامات را انجام میدهند».
ترامپ حالا سعی دارد نتیجه انتخابات را با شکایتهای خود به دیوان عالی تغییر دهد. برخی جمهوریخواهان عقیده دارند این کار با نتیجه موردنظر ترامپ همراه نمیشود؛ او نمیتواند شمارش آرای پستی را متوقف یا اصلا این آرا را باطل کند.
او نمیتواند عقب ماندنش در ایالتهای کلیدی مانند جورجیا یا آریزونا را با ادعای تقلب دنبال کند و در عین حال نمیتواند ادعا کند در هر 5 ایالت باقیمانده که نتایج آرا هنوز به صورت کامل مشخص نشده، تقلب شده است. او از اعضای حزب جمهوریخواه خواسته است تا پایان پشت او بایستند و تمام حرفهای او در مقابل رسانهها و اتهامات واردکردنهایش را در مقابل رسانهها به رسمیت شناخته و از آن دفاع کنند. جمهوریخواهان با این حال هنوز به صورت رسمی اعلام نکردهاند چه شیوهای در پیش میگیرند و به نظر میرسد بیشتر از اینکه به دنبال حمایت از ترامپ باشند، به دنبال سکوت تا زمان پایان شمارش آرا، پایان درگیریهای دادگاهی و در نهایت پایان زمان اعلام نتایج انتخاباتی باشند. این مساله اما بیشتر از هر چیز دیگری ترامپ را عصبانی کرده است.
* انشقاق در حزب جمهوریخواه
برای متوجه شدن میزان انشقاق در بین جمهوریخواهان بهتر است نگاهی به مواضع افراد سرشناس این حزب داشته باشیم. میت رامنی، یکی از سناتورهای معروف جمهوریخواه و لری هوگان، فرماندار مریلند از نخستین افرادی بودند که در زمان اعلام پیروزی ترامپ و زیر سوال بردن پروسه انتخابات و ادعاهایش درباره تقلب در انتخابات، بیان کردند نباید پروسه دموکراسی در آمریکا زیر سوال برود. کریس کریستی، چهره جمهوریخواه که پیشتر فرماندار نیوجرسی بوده است و اخیرا در تمرین دونالد ترامپ برای مناظره با جو بایدن به او کمک کرده بود، سخنان ترامپ در تکرار ادعای بیسند درباره تقلب در انتخابات ۲۰۲۰ را «التهابافکنی بدون اطلاعرسانی» خوانده است. نیکی هیلی، سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل که گمان میرفت بعد از ترامپ به دنبال نامزدی برای انتخابات ریاستجمهوری سال 2024 باشد، در واکنش به بحثهای شکل گرفته، تنها به گفتن این مساله اکتفا کرده است که ترامپ با رهبریاش باعث شده است نامزدهای جمهوریخواه در سنا و مجلس نمایندگان و همچنین مجالس محلی پیروز باشند و او و سایر مردم آمریکا شایستگی این را دارند که آرای انتخاباتیشان با شفافیت و بر اساس قانون شمرده شود. این واکنش ضعیف از سوی هیلی که مهمترین حامیاش در حزب جمهوریخواه ترامپ بوده است، بسیاری از اطرافیان ترامپ بویژه پسران او را عصبانی کرده است. آنها از نیکی هیلی بشدت انتقاد کردهاند. «مت گاتز» یکی از نمایندگان کنگره فلوریدا نیز در این باره در توئیتر نوشته است: «زمانی که برخی از ما در حال مبارزه برای ترامپ هستیم، نیکی هیلی دارد برای او مرثیه میسراید! چقدر غمانگیز!»این واکنشهای ضعیف از سوی تعدادی از جمهوریخواهان در شرایطی بوده است که بر اساس نظرسنجیها، وجهه حزب جمهوریخواه در بین اعضای آن در دوران ریاستجمهوری ترامپ بهتر شده و حدود 90 درصد از اعضای حزب از عملکرد ترامپ و جایگاه حزب در آمریکا راضی بودهاند.* دیگر نمایندگان مانند «دنور ریگلمن» و «آدام کینزینگر» از ترامپ خواستار ارائه مدرکی برای اثبات ادعاهای خود و «احترام به روند دموکراتیک» شدند. سناتور مارکو روبیو به همین ترتیب به مردم اطمینان داد که ادامه شمارش آرای قانونی «تقلب» نیست. بسیاری دیگر از جمهوریخواهان از جمله برخی فرمانداران سابق و فرمانداران منتخب در ایالتهایی که هنوز آرای آنها در حال شمارش است نیز از مردم خواستند صبور باشند و ادعاهای بیاساس را نادیده بگیرند. البته بعدازظهر دیروز میچ مک کانل، رهبر جمهوریخواهان در سنا توئیتی منتشر کرد که باز هم نشان میدهد جمهوریخواهان هنوز تمایلی برای حمایت از ادعاهای ترامپ ندارند. سناتور مک کانل در این توئیت نوشت: هر رأیی که به طور غیرقانونی ثبت شده است نباید شمرده شود. همه طرفها باید بر فرآیند نظارت کنند.
البته افرادی هم بودهاند که هنوز هم با چنگ و دندان از جایگاه ترامپ به عنوان رئیسجمهور ایالاتمتحده حفاظت میکنند. سناتور تد کروز که البته چندان هم در بین مردم آمریکا خوشنام نیست و لیندسی گراهام که به سختی توانست دوباره کرسی خود در مجلس سنا را به دست آورد، از جمله کسانی هستند که بیشترین میزان حمایت را از ترامپ داشتهاند. لیندسی گراهام و تد کروز هشدار دادند در صورتی که نتایج انتخابات ریاستجمهوری به نفع رئیسجمهور نباشد، جمهوریخواهان ممکن است مشروعیت نتایج را رد کنند. کروز پیشتر اعلام کرده بود: دادستان پنسیلوانیا دستور داده است همه آرا شمرده شوند تا بایدن پیروز شود. گراهام نیز میگوید: انتخابات در فیلادلفیا بسیار شرورانه است. برای چه آنها از ورود افراد جلوگیری میکنند؟ زیرا نمیخواهند مردم کاری را که انجام میدهند ببینند. گراهام اما جدا از این اظهارنظرها 500 هزار دلار نیز به کمپین ترامپ اختصاص داد تا برای هزینههای شکایت کمپین او از ایالتهای مختلف هزینه شود. رئیس کمیته قضایی مجلس سنا به «شان هانیتی» مجری شبکه فاکسنیوز گفت برای پیشبرد تلاش تیم ترامپ در چالش حقوقی روند انتخابات در چند ایالت از جمله پنسیلوانیا، میشیگان و نوادا، مبلغ 500 هزار دلار به تیم ترامپ کمک خواهد کرد. وی گفت: من امشب اینجا هستم تا در کنار رئیسجمهور ترامپ بایستم. او نیز کنار من ایستاد و به خاطر تلاشهای او است که ما بار دیگر اکثریت سنا را خواهیم داشت. او به جمهوریخواهان سنا کمک کرد. ما میخواهیم کرسیهای مجلس نمایندگان را نیز به پشتوانه کارزاری که ترامپ در آن برنده شد، به دست آوریم.
* جمهوریخواهان از ترامپ عبور میکنند؟
با آنکه هنوز زود است درباره واکنش جمهوریخواهان به حذف احتمالی ترامپ از فضای سیاسی آمریکا صحبت کنیم اما برخی شواهد نشان میدهد پروژه عبور از ترامپ در داخل حزب جمهوریخواه از هماینک کلید خورده است. این در شرایطی است که ترامپ بیشترین کار و فعالیت را در جهت بالا بردن حزب جمهوریخواه و غلبه این حزب بر فضای سیاسی آمریکا انجام داده بود. همانطور که نیکی هیلی نیز در توئیت خود مطرح کرده، پیروزی نامزدهای جمهوریخواه در انتخاباتهای کنگرههای محلی، انتخابات فرمانداران در ایالتهای مختلف، شهرداریها و همچنین در مجلس سنا و نمایندگان تا حد زیادی مرهون فعالیتها و اقدامات ترامپ بوده است. این نتایج البته واقعیت دیگری را نیز نشان میدهد و آن احتمال قناعت جمهوریخواهان به همین پیروزیهای به وجود آمده و همچنین در دست داشتن مجلس سنا و دیوان عالی و آمادگیشان برای از دست دادن کاخ سفید است. صحبتهای ترامپ در چند روز گذشته و تندرویهای او در فاسد خواندن کل سیستم سیاسی، رسانهای و اقتصادی آمریکا به احتمال زیاد تعدادی از جمهوریخواهان متنفذ را به این نتیجه رسانده است که هزینههای حضور دوباره او در کاخ سفید بیشتر از منافع این پدیده است و به همین دلیل در ادامه راه، سکوت اختیار کردهاند تا ببینند نظر دیوان عالی و دادگاههای ایالتی درباره ادعای تقلب در انتخابات چه میشود.
البته هنوز زود است یک نتیجه قطعی درباره مناسبات جمهوریخواهان و ترامپ بر سر نتیجه انتخابات 2020 را مطرح کرد. باید دید جمهوریخواهان به شکایتهای ترامپ چه نوع واکنشی نشان خواهند داد؟ آیا به کمک ترامپ میآیند یا اینکه منافع سیستمی خود را دنبال میکنند تا این ذهنیت تقویت شود که سیستم 2 حزبی آمریکا در نهایت نسبت به اخراج ترامپ از کاخ سفید به توافق رسیده است.
--------------------------------------------------------
پینوشت:
*https://www.bbc.com/news/election-us-2020-54835454
ارسال به دوستان
در اهمیت حکمرانی مجازی!
میکائیل دیانی: اتفاقات سال 88 برای بسیاری از جوانان ایران یک فصل مهم زندگی است؛ حادثهای که زندگی من و بسیاری دیگر را به قبل و بعد از آن تقسیم کرد؛ فتنهای که میتوانست هیچ وقت رخ ندهد و آن انتخابات 85 درصدی میتوانست موجب تثبیت اقتدار ایران باشد اما آن را به آشوبی 8 ماهه تبدیل کردند. یکی از مهمترین مسائل ما در آن سال «رسانه» بود و بازیهای رسانهای که علیه ایران به وجود میآوردند.
آن زمانها فیسبوک تازه در ایران بورس شده بود و با آن جریانسازی رسانهای علیه ایران میشد. پروژه انقلاب مخملی را میخواستند با شبکههای اجتماعی و خبرسازیهای جعلی در بیبیسی و سیانان و رسانههای دیگر جلو ببرند. از ماجرای «ندا آقاسلطان» تا «سعیده پورآقایی» هر روز سوژه رسانههای غربی بود و به پشتوانه همین پروندههای دروغ، تحریمها علیه ملت ایران تشدید میشد. در آن دوران وقتی ایران فیسبوک را فیلتر کرد، آمریکاییها فریاد «وا آزادی» سر میدادند و ایران را به نبود آزادی بیان متهم میکردند. در آن زمان وقتی توئیتر در حال تعطیلی بود، با ورود مستقیم وزیر وقت خارجه آمریکا هیلاری کلینتون، جلوی تعطیلی آن گرفته و تقویت شد تا حضور پررنگتری در به آشوب کشاندن داخل ایران داشته باشد. حالا بیش از 10 سال از آن حادثه گذشته است و انتخابات آمریکا در میدان عمل به تنشهای بسیار کشیده شده است. ادعای «تقلب» در انتخابات از چند ماه پیش از سوی هر دو طرف انتخابات مطرح بوده است و حالا در کوران شمارش آرا رسما «فاسد بودن سیستم حاکم» از سوی رئیسجمهور مستقر این کشور بیان میشود و پرسش این است: حالا آن جبهه رسانهای چگونه عمل میکند؟
توئیتر از پیش از شروع رأیگیری انتخابات اعلام کرد هر توئیتی که شائبه تقلب را تقویت کند یا در فرآیند انتخابات تشنجآفرین باشد، نشاندار میشود، این اتفاق تاکنون چند بار درباره ترامپ افتاده است. در حقیقت توئیتر فضای انتخابات آمریکا را مدیریت میکند که از جریان هیات حاکمه و نگاه امنیت ملی این کشور خارج نشود. اتفاق مشابه آن درباره فیسبوک هم تکرار شده است. فیسبوک نیمههای شب و همزمان با سخنرانی ترامپ، گروه طرفداران ترامپ با ۳۶۰ هزار عضو را حذف کرد؛ در گروه «STOP THE STEAL» هواداران ترامپ به ساماندهی و ترویج اعتراضات انتخاباتی میپرداختند. اوج ماجرا اما در سخنرانی ترامپ بود؛ وقتی او از تقلب و فاسد بودن هیأت حاکمه آمریکا صحبت میکرد، بخش زیادی از تلویزیونهایی که مراسم را پوشش میدادند، تصویر را قطع کردند تا به جامعهشان یادآور شوند مدیریت افکار عمومی مهم است.
وقتی ماجرای شبکه ملی اطلاعات و مدیریت ایران بر فضای رسانهایاش مطرح شد، غربگراها آن را مخالف آزادی بیان میدانستند اما همین اتفاقات آمریکا نشان میدهد حکمرانی مجازی برای امنیت کشورها مهم است و اگر قرار باشد اوضاع کشورها بدون تنش جلو رود حداقل باید دکمه مدیریت فضای مجازیاش برای کنترل فضای کشور و امنیت ملیاش دست خودش باشد، نه اینکه از جایی دیگر با ابزار رسانه بر کشور و مردم فشار وارد کنند.
ارسال به دوستان
اقتصاد را از شرطی بودن نجات دهید
محمد نجارصادقی: زمزمههایی مبنی بر پیروزی نامزد دموکرات در انتخابات آمریکا به گوش میرسد و بازارهای مختلف کشورمان به استقبال این اتفاق رفتهاند؛ فارغ از فهم اینکه هیچ اقتصادی به طور مطلق نمیتواند چشم خود را بر اتفاقات بینالمللی ببندد، این حجم تاثیرگیری یک اقتصاد از انتخابات آمریکا بیسابقه است؛ اتفاقی که نشاندهنده شرطی شدن اقتصاد کشورمان است. چه بخواهیم قبول کنیم یا نکنیم، اتفاقات پیش روی بازارها نشاندهنده این است که راه را طی سالهای اخیر اشتباه رفتهایم. این مهم را میتوان با 2 نگاه تحلیل کرد؛ اول اینکه دولت، اقتصاد را به پای سیاست ذبح کرده و منتظر نشسته شاخصهای اقتصادی داخلی را برای رسیدن به اهداف انتخاباتی داخلی تنظیم کند؛ یا از این بدتر اینکه به کلی توانی در مدیریت بازارها نداشته و نداریم و اقتصاد کشورمان تابعی از تصمیمها و اتفاقات کشورهای تحریمکننده و در رأس آنها آمریکا شده است. با فرض قبول تاثیرگذاری هر ۲ تحلیل، باید به این سوال پاسخ داده شود: چرا باید معیشت مردم اینچنین وابسته به قیمت ارز باشد که نوسان آن حتی برای کشاورزان و دامداران در دورافتادهترین نقاط کشور هم مهم باشد؟ قیمت دلار، میزان وابستگی کشورمان به درآمدهای نفتی و واردات کالاها را نمایندگی میکند. این یعنی مادام که اقتصاد ایران وابسته به فروش و صادرات نفت خام است و ایضا باید از صفر تا صد اغلب کالاهای مصرفی که تولید آنها در داخل کشور امکانپذیر است را وارد کند، فشار از این ناحیه به اقتصاد کشورمان بهسادگی امکانپذیر است. قرار گرفتن در لوپ معیوب نگاه به بیرون مرزها در برجام نتیجه خود را نشان داد و هیچ عایدی غیر از ورود قطرهچکانی ارزهای نفتی به کشور نداشت. این ارزها شاید برای مقطعی شرایط اقتصادی را در کشور بهبود بخشید اما در نگاه کلی با یک امضای ساده رئیسجمهور فعلی آمریکا همه این امتیازها از بین رفت. متاسفانه دولت مستقر پس از خروج آمریکا از برجام هیچ اقدامی برای اصلاح رویه گذشته انجام نداد و دوباره تمام تلاش خود را برای بازگشت به برجام یا هر توافق دیگری با کشورهای پایبند به برجام کرد. ماحصل تمام این بحثها اتفاقات موهومی مانند اینستکس و تبادل نفت در برابر غذا بود که هیچ کدام به نتیجه نرسید و در عمل عایدی برای اقتصاد کشورمان نداشت. قدرتمند نشدن اقتصاد داخلی و ادامه نگاه به خارج از مرزها به معنای تمدید بلاتکلیفی اقتصاد کشورمان است؛ بلاتکلیفی به این معنا که سرمایهگذار و تولیدکننده ندانند مقدرات اقتصاد کشور بر مبنای متغیرهای بنیادین و سیاستهای داخلی مشخص میشود یا اتفاقات بینالمللی؛ در چنین شرایط پرابهامی، هیچ اقدامی غیر از حرکت به سمت سوداگری و سرمایهگذاری در بخشهای غیرمولد نخواهد شد.
ارسال به دوستان
دولت با هر پیشنهادی غیر از تعطیلی موافق است قرار است امروز پیشنهاد محدودیتهای شدید ساعتی در ستاد مقابله با کرونا بررسی شود
تصمیمات ساعتی علیه کرونا!
* هر ساعت ۱۷ نفر در ایران به کام مرگ میروند!
مرگ و میر روزانه بالای ۴۰۰ نفر تثبیت شد
گروه اجتماعی: دولت قصد دارد محدودیتهای جدیدی را برای مقابله با کرونا وضع کند اما همچنان با تعطیلی متناوب مخالف است.
به گزارش «وطن امروز»، عملکرد دولت در مقابله با کرونا نشان داده برخی مسؤولان بهشدت مخالف نظر متخصصان و کارشناسان هستند. به نظر متخصصان، تهران به عنوان بحرانیترین کانون انتقال کرونا باید چند هفته به صورت متناوب تعطیل شود اما دولت هر طرحی را به تصویب میرساند غیر از تعطیلی! شنیده شده قرار است امروز در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا، موضوع محدودیتهای ساعتی بررسی و تصویب شود.
خبرگزاری دولتی ایرنا پنجشنبه گزارش داد: «در نشست رؤسای کمیتههای ستاد ملی مبارزه با کرونا، پیشنهاد کمیتههای امنیتی و اجتماعی و بهداشت و درمان درباره اعمال محدودیتهای شدیدتر برای مدیریت سریعتر مقابله با شیوع بیماری، موضوع تعطیلی کسبوکارهای غیرضروری در همه مراکز استانها از ساعت ۱۸ هر روز از ۲۰ آبان تا ۲۰ آذرماه و ممنوعیت تردد خودروهای شخصی در همه مراکز استانها از ۲۰ آبان تا ۲۰ آذرماه سال جاری از ساعت ۲۱ تا ۴ بامداد مورد بحث و بررسی قرار گرفت و مقرر شد برای تصویب به جلسه روز شنبه (امروز) ستاد ملی ارائه شود. نکته اینجاست که آثار هر نوع محدودیت یا تصمیمگیری حداقل ۲ هفته بعد مشخص میشود؛ آنچه امروز ما در بیمارستانها برداشت میکنیم، حاصل عملکرد اجتماعی ۲ تا ۳ هفته گذشته است و همینطور هر چه امروز تصمیم بگیریم، در هفتههای آتی اثر خود را نشان خواهد داد».
از ۲ ماه پیش کمیته سلامت استانداری تهران شورای شهر تهران، اعضای کمیته علمی ستاد ملی مقابله با کرونا، نمایندگان وزارت بهداشت و حتی استانداری تهران درخواست تعطیلی پایتخت را داده بودند اما دولت از روی لجاجت با تعطیلی تهران مخالف است. با توجه به اینکه در روزهای اخیر تعداد مرگومیرهای کرونا در کشور به بالای 400 نفر در روز رسیده است، مقاومت دولت در برابر تعطیلی عجیب به نظر میرسد. دولت همه محدودیتهای دیگر را به تصویب میرساند اما کارشناسان معتقدند این محدودیتهای لازم است اما کافی نیست و با توجه به سرعت انتقال و انتشار کرونا، این محدودیتها بیاثر خواهد بود. عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی گفت: دولت بویژه ستاد ملی مقابله با کرونا، برنامه جامعی که بتواند از شیوع گسترده ویروس مرگبار کرونا جلوگیری کند، ندارد.
ملک فاضلی در گفتوگو با «وطن امروز» درباره اینکه آیا سیاستگذاریهای دولت در مقابله با کرونا با ایجاد محدودیتهای مقطعی در ترددها و اجرای برنامههایی چون تعطیلی برخی صنوف، مشاغل یا دورکاری نیمی از کارکنان دولت همراه با جریمه متخلفانی که پروتکلهای بهداشتی را رعایت نمیکنند، در مهار این بیماری تأثیرگذار بوده است، گفت: هر برنامهای که تاکنون دولت برای مهار بیماری «کووید-19» و جلوگیری از شیوع گسترده این بیماری طی 8 ماه گذشته به کار گرفته است، تاثیر چندانی بر مهار ویروس کرونا نگذاشته است. مرگ بیش از 400 نفر در هر شبانهروز و پر شدن تختهای بیمارستانی سراسر کشور نتیجه نبود برنامهریزیهای منسجم، وجود ضعف در تصمیمگیری و بیتوجهی به موضوع سلامت در صدر برنامههاست. وی با بیان اینکه تا به حال تدابیر کافی برای پیشگیری از شیوع این بیماری در کشور اندیشیده نشده است، گفت: چنانچه پروتکلهای لازم در مبارزه با ویروس کرونا بخوبی رعایت و اجرا میشد کرونا اکنون سراسر کشور را غافلگیر نمیکرد.
فاضلی اضافه کرد: دولت با رویکرد سفت کن و شل کن اقدامات ضدکرونایی را در کشور اجرا میکند. این موضوع باعث شده است در برخی ماهها آمار جانباختگان و مبتلایان به این ویروس مرگبار کاهش یافته و در مواقعی شمار فوتشدگان کرونایی افزایش یابد و سرایت این ویروس بشدت در جامعه بالا برود.
وی تصریح کرد: حفظ سلامت جامعه آنگونه که سازمان جهانی بهداشت بر آن تاکید دارد در گرو رعایت پروتکلهای بهداشتی و فاصلهگذاری اجتماعی است که این مهم جز با ایجاد محدودیتها بویژه در ترددها و تعطیلی مشاغل و قرنطینه چند هفتهای امکانپذیر نیست.
عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: با توجه به شیوع گسترده ویروس کرونا در کشور و رشد آمار جانباختگان و مبتلایان، تصمیمگیران باید حداقل یک ماه کل کشور را تعطیل کنند و با کسانی که پروتکلهای بهداشتی و دستورالعملها را رعایت نمیکنند بشدت برخورد شود. تا وقتی دولت یک ماه اعلام تعطیلی نکند، سایر طرحها برای قطع زنجیره انتقال ویروس، بینتیجه و بیاثر است.
وی با بیان اینکه تیم تصمیمگیرنده در ستاد ملی مقابله با کرونا باید آمادگی و توان کشور را جهت تعطیلی چند هفتهای تهران و برخی شهرها بسنجند، گفت: کرونا با توصیه و سفارش و ایجاد محدودیتهای ضعیف و مقطعی نظیر جلوگیری از تردد در ساعتهای مشخص از بین نمیرود، بلکه باید نسخهای جدید برای درمان آن پیچیده شود.
* تأثیر قرارگاه عملیاتی
پس از جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا در حضور مقام معظم رهبری بود که قرارگاه عملیاتی ستاد ملی مقابله با کرونا به ریاست وزیر کشور تشکیل شد؛ قرارگاهی که بلافاصله وارد گود شد و محدودیتهایی برای برخی شهرستانها و مراکز استانها تصویب و اجرا کرد. همچنین هفته گذشته که یک روز تعطیل در میانه هفته داشت نیز این قرارگاه بلافاصله محدودیت تردد و خروج از مراکز 25 استان را ابلاغ کرد که توسط نیروی انتظامی و پلیس راهور اجرایی شد؛ نکتهای که حاکی از اهمیت تشکیل این قرارگاه عملیاتی است و بخش عمدهای از فشار مقابله با کرونا را از دوش نظام سلامت برخواهد داشت.
حسن روحانی، رئیسجمهوری درباره تشکیل این قرارگاه عملیاتی گفته است: همه مصوبات ستاد ملی برای اجرای دقیق و نظارت بر روند اجرا در قرارگاه عملیاتی ستاد ملی مقابله با کرونا پیگیری خواهد شد.
وی در این باره اظهار کرد: از آنجا که از جمله وظایف قرارگاه عملیاتی ستاد ملی مبارزه با کرونا، همافزایی و تقویت تواناییهای مختلف در سطح کشور است، لازم است این قرارگاه از همه ظرفیتهای درون کشور اعم از دولتی و خصوصی، قوای نظامی و انتظامی و سازمانهای مردمنهاد، بسیج، تشکلهای مذهبی، مساجد و خیران استفاده کند.
این در حالی است که برخی ناهماهنگیهای بیندستگاهی در ماههای گذشته باعث شده بود بعضی مصوبات ستاد ملی مقابله با کرونا اجرایی نشود و در نتیجه آن بار عدم انجام مصوبات بر دوش بیمارستانها و نظام سلامت تحمیل شود.
* پشتیبانی از وزارت بهداشت
عبدالرضا رحمانیفضلی، فرمانده قرارگاه عملیاتی ستاد ملی مقابله با کرونا درباره تشکیل این قرارگاه گفته بود: تشکیل این قرارگاه به معنی انفکاک مسؤولیتها و وظایف نیست، بلکه قرارگاه عملیاتی برای تجمیع همه مسؤولیتها برای پشتیبانی بیشتر از وزارت بهداشت است که در خط مقدم مبارزه با این ویروس قرار دارد.
سعید نمکی، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نیز در نامهای به وزیر کشور درباره تشکیل قرارگاه عملیاتی مقابله با کرونا نوشت: اگرچه در ماههای گذشته همکاری صمیمانه جنابعالی، معاونان و استانداران ارجمند با مجموعه نظام سلامت موجب قدردانی است، معالوصف فقدان تشکیلاتی منسجم که بتواند مقتدرانه اجرای شیوهنامهها و محدودیتهای الزامی را در راستای مدیریت، کنترل و مهار بیماری به مرحله عمل برساند، در تلاشهای شبانهروزی همکارانمان در نظام سلامت و افت و خیز بیماری تاثیرات شگرفی داشت.
وی در ادامه نامه خود آورده است: با این تقسیم کار مدبرانه توسط مقام معظم رهبری، همکاران ما بدون دغدغه اجرا یا عدم اجرای مصوبات و اعمال محدودیتها، میتوانند به رسالت اصلی خویش یعنی آموزش همگانی، تشخیص زودرس با استفاده از تستهای بیشتر، شناسایی موارد مشکوک و در تماس با افراد آلوده، قرنطینهسازی آنها، درمان مناسب و توسعه زیرساختهای نظام سلامت و همچنین تدوین شیوهنامهها و محوریت در تعیین عالمانه مصادیق محدودیتها بپردازند.
* محدودیتها مخالفانی هم دارد
به هر حال اعمال هر نوع محدودیت میتواند مخالفانی هم به همراه داشته باشد. در حالی که بسیاری در ماههای اخیر بر طبل اعمال محدودیتهای بیشتر میکوبند اما وقتی محدودیتی اعمال میشود، اعتراض میکنند یا حتی برخی به این محدودیتها گردن نمینهند و قانونگریزی را در پیش میگیرند.
حسن روحانی، رئیسجمهور روز پنجشنبه در جلسه رؤسای کمیتههای ستاد ملی مبارزه با کرونا پس از استماع گزارشهای فرمانده عملیاتی قرارگاه ستاد ملی مبارزه با کرونا و رؤسای کمیتهها از اقداماتشان درباره اجرا و نظارت بر مصوبات ستاد و جلسات هماهنگی که با سایر دستگاههای دخیل طی هفته گذشته برگزار شد، اظهار داشت: مصوبات ستاد ملی و آنچه در کشور درباره مبارزه با کرونا در حال انجام است، حاصل مطالعات و بررسیهای علمی و یافتههای کارشناسی مختصصان و مسؤولان مربوط در کمیتهها و همچنین تجارب ماههای گذشته است.
وی با تاکید بر اینکه کاستن روند شیوع بیماری و کاهش تعداد مراجعهکنندگان به مراکز درمانی بویژه بیماران بستری، اولویت نخست و تنها راهکار برای خروج از وضعیت کنونی است، گفت: از این منظر مداخله فوری از طریق اعمال محدودیتهای شدید در مناطق قرمز به عنوان راهکاری موثر خواهد بود.
رئیسجمهور خاطرنشان کرد: در کنار اقدامات قبلی در اعمال محدودیتها، کمیته بهداشت و درمان با همکاری سایر دستگاهها و کمیتهها در ایجاد مراکز مراقبتی و استفاده از ظرفیتها و مراکز اقامتی و تقویت ظرفیت درمانی در مراکز سرپایی و در عین حال درمان بیماران با علائم خفیف در منزل باید مورد توجه قرار گیرد. استفاده از نقاهتگاه مناسب هم یکی از راهکارهای موثر در کاهش بیماران بستری در بیمارستانها است.
روحانی در ادامه تصریح کرد: با توجه به مصوبه ستاد ملی درباره دورکاری کارکنان، قرارگاه عملیاتی ستاد ملی موظف است بر اجرای این مصوبه در تمام دستگاههای دولتی و غیردولتی نظارت دقیق انجام دهد.
وی با تاکید بر لزوم حرکت هماهنگ و نظاممند تمام ارکان دخیل بویژه قرارگاه عملیاتی در چارچوب مصوبات ستاد ملی برای نظارت بر روند اجرای این مصوبات گفت محدودیتهای ایجادشده در مراکز 25 استان کشور نیز در چارچوب همین یافتهها اعمال شده است.
رئیسجمهور همچنین تصریح کرد: فرمانده قرارگاه علمیاتی ستاد ملی موظف است تمام اقدامات اجرایی خود را بر اساس مصوبات ستاد ملی و با مشارکت همه کمیتهها انجام دهد.
***
[با بسته شدن جادهها پارکها و خیابانها شلوغ شدند]
معاون وزیر بهداشت اظهار کرد: ما با تجمع مخالف هستیم اما این به معنای آن نیست که ادارات را تعطیل کنیم، از سوی دیگر مردم شروع به پاساژگردی و خرید کنند یا مسافرتهای جادهای را منع کنیم و از سوی دیگر مردم به مسافرتهای درونشهری روی بیاورند. ایرج حریرچی در برنامه سلام صبح بخیر شبکه سوم سیما، با بیان اینکه مسؤولیت دولت و اراده ملت در مبارزه با کرونا مهم است، ادامه داد: در حال حاضر مردم به دلیل منع مسافرت و بسته بودن جادهها، در شهرها میگردند و شاهد شلوغی خیابانها و پارکها هستیم. معاون وزیر بهداشت اظهار کرد: مطابق پیشنهاد وزارت بهداشت و اعلام فرمانده ستاد کرونای تهران، مشاغل سطوح ۲، ۳ و ۴ جز مشاغل اجتنابناپذیر مانند نانوایی، پلیس و... حداقل به مدت ۲ هفته تعطیل میشوند و این تعطیلی به منظور تجدید آرایش ما است.
****** هر ساعت ۱۷ نفر در ایران به کام مرگ میروند! مرگ و میر روزانه بالای ۴۰۰ نفر تثبیت شد
آمار جانباختگان بیماری «کووید-19» در کشور همچنان بالای 400 نفر در هر شبانهروز است. به گزارش «وطن امروز»، رشد آمار مبتلایان، بستریشدگان و فوتیهای ناشی از کرونا این روزها کادر درمان را خسته کرده است. تختهای بیمارستانی مختص به این بیماری نیز دیگر ظرفیت پذیرش مبتلایان کرونا را ندارد. سخنگوی وزارت بهداشت دیروز در این باره از رسیدن شمار جانباختگان کرونا در کشور به ۳۷ هزار و ۴۰۹ نفر خبر داد. سیماسادات لاری ادامه داد: بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۸۸۶۴ بیمار جدید مبتلا به «کووید-19» در کشور شناسایی شد که ۳۲۳۴ نفر از آنها بستری شدند. وی افزود: مجموع بیماران «کووید-19» در کشور به ۶۶۳ هزار و ۸۰۰ نفر رسید. لاری گفت: متاسفانه در طول ۲۴ ساعت گذشته (از ظهر پنجشنبه تا ظهر جمعه) ۴۲۴ بیمار «کووید-19» جان خود را از دست دادند و مجموع جانباختگان این بیماری به ۳۷ هزار و ۴۰۹ نفر رسید. وی افزود: خوشبختانه تاکنون ۵۰۹ هزار و ۹۵۲ نفر از بیماران بهبود یافته یا از بیمارستانها ترخیص شدهاند. سخنگوی وزارت بهداشت همچنین تاکید کرد: ۵۴۹۵ نفر از بیماران مبتلا به «کووید-19» در وضعیت شدید این بیماری تحت مراقبت قرار دارند. وی افزود: تاکنون ۵ میلیون و ۱۴۷ هزار و ۲۴۹ آزمایش تشخیص «کووید-19» در کشور انجام شده است. لاری با اشاره به وضعیت استانهای تحت تاثیر کرونا گفت: استانهای تهران، اصفهان، قم، آذربایجان شرقی، خراسان جنوبی، سمنان، قزوین، لرستان، اردبیل، خوزستان، کرمانشاه، کهگیلویهوبویراحمد، گیلان، بوشهر، زنجان، ایلام، خراسان رضوی، مازندران، چهارمحالوبختیاری، البرز، آذربایجان غربی، مرکزی، کرمان، خراسان شمالی، همدان، یزد و کردستان در وضعیت قرمز قرار دارند. وی در ادامه افزود: استانهای هرمزگان، فارس، گلستان و سیستانوبلوچستان نیز در وضعیت نارنجی و زرد قرار دارند.
* هشدار؛ سوار مترو و اتوبوس شلوغ نشوید
سخنگوی وزارت بهداشت با بیان اینکه یکی از راههای گسترش زنجیره انتقال ویروس، ازدحام افراد در مکانهای سرپوشیده است، نکات بهداشتی را هنگام استفاده از وسایل حملونقل مطرح کرد. لاری ضمن ارائه توصیههایی برای کاهش زنجیره انتقال ویروس کرونا بیان کرد: با توجه به اینکه یکی از راههای گسترش زنجیره انتقال ویروس ازدحام افراد در مکانهای سرپوشیده است، رعایت توصیههای بهداشتی در وسایل حملونقل عمومی مانند مترو و اتوبوس بسیار حائز اهمیت است، بنابراین درخواست ما از هموطنان این است که حتیالامکان از وسایل حملونقل عمومی استفاده نکنند. وی افزود: از سوار شدن به اتوبوسها یا واگنهای مترو با جمعیت زیاد و با سیستم تهویه نامناسب به طور جد خودداری کنند. در صورت استفاده از مترو یا اتوبوس حتما از ماسک استفاده کرده و نسبت به رعایت اصول فاصلهگذاری 5/1 تا ۲ متر اقدام کنند. لاری همچنین به افراد توصیه کرد از صحبت کردن در طول مسیر پرهیز کنند. هزینه سفر را به صورت غیرنقدی پرداخت کنند و حتیالامکان سعی کنند دستگیره، صندلی و سایر بخشهای مترو یا اتوبوس را لمس نکنند. همچنین از هر گونه تماس دست با صورت، دهان، بینی و چشم طی مسیر به طور جدی خودداری و پس از استفاده از مترو یا اتوبوس دستهای خود را بخوبی ضدعفونی کنند. سخنگوی وزارت بهداشت در ادامه با تاکید بر اینکه باید تا حد امکان از رفتن به رستوران در شرایط کرونایی خودداری کرد، در عین حال به بیان توصیههایی برای مراجعه به رستوران پرداخت. وی افزود: افراد در صورت داشتن بیماری زمینهای، اکیدا از رفتن به رستورانها خودداری کنند. همچنین از حضور در رستورانهایی که بیش از ظرفیت ۵۰ درصدی خود استفاده میکنند و یا سیستم تهویه نامناسب دارند اجتناب کنید.
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» از تلاش مجلس برای اصلاح ساختار بودجه و جلوگیری از تکرار کسری بودجه
مهار تورم از سرچشمه
* مهمترین عامل تورم، بودجهریزی اشتباه و به دنبال آن ایجاد کسری بودجه و افزایش پایه پولی برای جبران آن است
سیدحامد سیدقربانی: با نزدیک شدن به زمان قانونی ارائه لایحه بودجه سال 1400 توسط دولت به مجلس، نگرانیها برای نگارش صحیح بودجه آشکار میشود. این نگرانیها زمانی بیشتر میشود که آمارها نشان میدهد عدم بودجهنویسی صحیح در سال گذشته، منجر به ایجاد کسری بودجه و به تبع آن چاپ پول یا همان افزایش پایه پولی برای تامین این کسری بودجه توسط دولت شد و با این وجود همچنان عزمی جدی برای اصلاح ساختار بودجه از سوی دولت وجود ندارد. این نوع جبران کسری بودجه که به آن پولیسازی کسری بودجه نیز گفته میشود، باعث افزایش تورم، تحمیل فشار بر مردم و پرداخت کسری بودجه از جیب آنها میشود. با گذشت ۲ سال از دستور رهبر حکیم انقلاب مبنی بر اصلاح ساختار بودجه، کماکان این مهم توسط دولت روی زمین مانده است. با روی کار آمدن مجلس یازدهم و گامهای مثبتی که در جهت اصلاح ساختار بودجه برداشته شده است، امیدها برای حل ریشهای تورم، توزیع عادلانهتر ثروت و هدایت جریان نقدینگی به سمت تولید افزایش پیدا کرده است.
به گزارش «وطن امروز»، اکنون قریب به 2 سال از دستور رهبر معظم انقلاب اسلامی به دولت و مجلس برای اصلاح ساختار بودجه میگذرد. در آستانه تقدیم بودجه سال 98 بود که علی لاریجانی، رئیس وقت مجلس، از دستور رهبر انقلاب برای اصلاح ساختار بودجه پرده برداشت. اصلاح ساختار بودجه به قدری حائز اهمیت است که میتوان نحوه بودجهریزی کشور را سرمنشأ تمام اتفاقاتی که در اقتصاد کلان رخ میدهد دانست که از جمله این اتفاقات میتوان به نرخ تورم و بیکاری، افزایش تولید ناخالص داخلی و میزان توسعه کشور اشاره کرد. این واقعیت خود را زمانی نشان میدهد که بودجهریزی بر مبنای واقعبینی در تخمین منابع، تخصیص مبتنی بر عملکرد و افزایش درآمدهای پایدار نباشد و منجر به کسری بودجه شود. آنگاه دولت به ناچار برای جبران منابع کسری بودجه یا به سمت ایجاد بدهی و موکول کردن آن به آینده میرود یا با پولی کردن کسری بودجه، موجب افزایش پایه پولی، نقدینگی و به تبع آن تورم میشود. نمود عینی این واقعیت را میتوان در بودجه سال 99 دید که با ایرادات فراوان تصویب و با ایجاد کسری بودجه 150 هزار میلیارد تومانی موجب شد تاوان این بودجهریزی اشتباه را مردم با قرار گرفتن زیر فشار گرانی و تورم بپردازند. دولت برای جبران این کسری بودجه ناچار به استقراض از شبکه بانکی و بانک مرکزی شد و این استقراض نیز افزایش پایه پولی و افزایش نرخ تورم را به دنبال داشت؛ روندی که آمارهای بانک مرکزی نیز مهر تایید بر آن میزند. طبق گزارش بانک مرکزی از شاخصهای عمده پولی، بدهی دولت به نظام بانکی در پایان سال گذشته معادل 370 هزار میلیارد تومان بوده که این رقم در میانه سال جاری به 462 هزار میلیارد تومان افزایش یافته است. رشد 92 هزار میلیارد تومانی بدهی دولت به شبکه بانکی در نیمه نخست سال جاری معادل رشد 8/24 درصدی در نیمه ابتدایی سال جاری است. همچنین بدهی دولت به بانک مرکزی با رشد 36 درصدی، از 76 هزار میلیارد تومان در پایان سال گذشته، به رقم 104 هزار میلیارد تومان افزایش یافته است. تاثیر این افزایش بدهیها را میتوان در افزایش 19 هزار میلیارد تومانی پایه پولی و 423 هزار میلیارد تومانی نقدینگی در 6 ماه نخست سال جاری و نرخ تورم نقطه به نقطه 4/41 درصدی شهریورماه دید.
* بیتوجهی دولت و مجلس دهم به اصلاح ساختار بودجه
با وجود نیاز شدید کشور به اصلاح ساختار بودجه و دستور رهبر انقلاب برای انجام این مهم، در عمل اما علی لاریجانی، رئیس مجلس وقت، از پیگیری این دستور بعد از اتمام کار بودجه سال 98 در مجلس خبر داد و رسما اعلام کرد با توجه به محدودیت زمانی، نمیتوانیم دستور ایشان را درباره بودجه سال 98 اعمال کنیم. البته یک سال بعد مشخص شد محدودیت زمان بهانهای برای تن ندادن به این اصلاحات بود و این نهاد هیچ عزمی برای اصلاح ساختار بودجه نداشت. با گذشت یک سال از دستور رهبر انقلاب و در آستانه تقدیم بودجه سال 99، همگان منتظر اجرای این اصلاحات از سوی مجلس بودند اما مجلس نشان داد در یک سال گذشته هیچ کار کارشناسی را روی این موضوع انجام نداده است. با تقدیم لایحه بودجه سال 99 و تشابه آن با بودجههای سنتی پیشین، بیتوجهی دولت نیز به انجام اصلاحات ساختاری بودجه عیان شد و رسما اجرای این اصلاحات به بودجه سال 99 هم نرسید.
* اقدامات مجلس یازدهم برای اصلاح ساختار
اما با روی کار آمدن مجلس یازدهم، نمایندگان نشان دادند دغدغه اصلاح ساختار بودجه برای آنها بسیار پررنگ است. به همین منظور کمیتهای با عنوان «اصلاح ساختار بودجه»، ذیل کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس تشکیل دادند تا محورهای اصلاح ساختار بودجه را برای بودجه سال 1400 مشخص کنند. کمیته پس از تلاشهای فراوان، سرانجام از «طرح احکام کلی بودجه 1400» رونمایی کرد؛ طرحی که الزامات قانونی بودجه سال 1400 را قبل از تقدیم لایحه آن از سوی دولت مشخص میکند. طرح نمایندگان را میتوان در ۲ حوزه کلی «شفافیت در هزینهکرد بودجه» و «اصلاح مالیاتی» خلاصه کرد. از آنجا که شفافیت، کارایی دستگاهها را افزایش میدهد و موجب صرفهجویی در بودجه میشود، بیشتر احکام مندرج در این طرح، ناظر بر شفاف شدن هزینهکرد منابع بودجه است. در بند 7 این طرح، پیشنهاد تشکیل کمیته بازبینی و مدیریت هزینهها با هدف شناسایی و حذف سازمانهای واسطهای و هزینهکردهای غیرضرور داده شده است. همچنین احکام ۸ و ۹ این طرح با هدف اصلاح بخشی از نظام مالیاتی تدوین شده است. نمایندگان در این ۲ بند تلاش کردهاند با تغییراتی در نظام مالیاتی، ضمن افزایش درآمدهای مالیاتی از محل لغو معافیت جغرافیایی از مالیات بر ارزش افزوده، بار مالیاتی را از بخش مولد اقتصاد کاهش دهند تا فشار اقتصادی از بخش تولید کاسته و زمینه برای بازگشت اقتصاد به مسیر رونق فراهم شود. بند 11 و 12 این طرح نیز با تعیین سقف افزایش حقوق و دستمزد برای شرکتهای دولتی و فراهم کردن امکان نظارت برخط مجلس و دیوان محاسبات بر فرآیند تخصیص و اجرای قانون بودجه، دست دیوان محاسبات برای ورود به بودجه شرکتهای دولتی را باز میکند.
پس از آن رئیس کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس از ارسال مصوبه احکام مربوط به اصلاح ساختار بودجه به محمدباقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه برای اعمال در قانون بودجه سال ۱۴۰۰ خبر داد. حمیدرضا حاجیبابایی در این باره اظهار داشت: با توجه به تاکید مقام معظم رهبری درباره اصلاح ساختار بودجه و تاثیر آن بر ساماندهی منابع و مصارف، شفافیت، عدالت اجتماعی، جهش تولید، اشتغال و تولید سرمایه، موضوع اصلاح ساختار طی جلسات متعدد در کمیته ذیربط این کمیسیون با حضور معاونان و مدیران سازمان برنامه و بودجه مورد بررسی قرار گرفت و به دنبال ارائه گزارش کمیته در چندین جلسه کمیسیون، نظرات اعضای کمیسیون پیرامون آن مطرح و اصلاحات مورد نظر اعمال شد. این مصوبه 12 بندی، بیشتر بر اجرای «شفافیت در بودجه و مصارف شرکتهای دولتی»، «جداسازی منابع حاصل از فروش دارایی سرمایهای و مصارف آن» و «افزایش درآمد مالیاتی با اصلاح معافیتها و جلوگیری از فرار مالیاتی» تاکید دارد.
* نامه رئیس مجلس به رئیس دولت برای اصلاح بودجه 1400
به منظور تغییر رویه بودجهنویسی و اصلاح ساختار آن، رئیس مجلس 21 مهر نامهای به رئیس جمهور نوشت و طی آن لزوم اعمال اصلاحات ساختاری در بودجه سال 1400 را متناسب با شرایط اقتصادی کشور یادآور شد. محمدباقر قالیباف در این نامه با اشاره به تاکید مقام معظم رهبری بر اصلاح ساختار بودجه و تبعات کاستیهای نظام بودجهریزی بر شاخصهای کلان اقتصاد کشور بیان کرد: اصلاحات ساختاری بودجه یکی از مطالبات اصلی نمایندگان محترم مجلس و کمیسیونهای تخصصی از دولت محترم و یکی از محورهای اصلی بسته اقتصاد مردمی است. از این رو در همین ماههای آغازین، جلسات متعددی در مجلس شورای اسلامی پیرامون موضوع اصلاحات ساختاری بودجه با حضور مسؤولان سازمان برنامه و بودجه و دستگاههای اجرایی مرتبط برگزار شده است. با عنایت به فرارسیدن زمان تهیه لایحه بودجه در دولت، انتظار میرود لایحه بودجه سال ۱۴۰۰ متفاوت با لوایح بودجه گذشته و متناسب با شرایط اقتصادی کشور و با لحاظ اصلاحات ساختاری مدنظر رهبر معظم انقلاب و نمایندگان محترم مجلس تدوین و به مجلس تقدیم شود. مجلس شورای اسلامی آمادگی خود را برای کمک به تمهید احکام قانونی مورد نیاز در این راستا اعلام میدارد.
* نظارت دیوان محاسبات بر بودجه 1400
علاوه بر نمایندگان و رئیس مجلس، دیوان محاسبات نیز به عنوان بازوی نظارتی مجلس برای اصلاح ساختار بودجه وارد عمل شد و با ارائه گزارشی کارشناسی، به آسیبشناسی و راهکارهای ارتقای نظام بودجهریزی کشور پرداخت. در این گزارش، مهمترین آسیبهای نظام بودجهریزی کشور در ۴ بخش «منابع»، «مصارف»، «شرکتهای دولتی، بانکها و مؤسسات غیرانتفاعی وابسته به دولت» و «ثبات رویه، شفافیت و ساختار نهادی» شناسایی و راهکارهای اصلاح آنها ارائه شد.
از مهمترین محورهای اصلاحی در بخش «منابع بودجه» میتوان به اصلاح رابطه مالی دولت و نفت، اصلاح نظام مالیاتی و افزایش درآمد دولت از طریق مالیاتستانی، الزام دولت به واقعبینی در تخمین منابع و اجازه دولت برای ایجاد بدهی صرفا به منظور تامین اجرای طرحها و پروژههای تملک داراییهای سرمایهای اشاره کرد. همچنین بخش «مصارف بودجه»، شامل محورهای مهمی چون اعمال نظارت بر کاهش هزینههای غیرضرور، نحوه هزینه کردن اعتباراتی که لزومی به رعایت قانون ندارند، الزام دستگاههای اجرایی به اولویتبندی پروژههای نیمهتمام و تعیین مصارف برای منابع حاصل از واگذاری شرکتهای دولتی و فروش اموال مازاد است.
دیوان محاسبات به تاریکخانه بودجه یعنی بودجه «شرکتهای دولتی» که توسط مجلس بررسی نمیشود نیز به صورت جدی ورود پیدا کرده است. مهمترین محورهای اصلاحی در بخش شرکتهای دولتی را میتوان واقعی کردن بودجه شرکتهای دولتی، بازپرداخت تسهیلات دریافتی و الزام دولت به درج درآمدها و هزینههای ارزی این شرکتها دانست.
در بخش ایجاد «شفافیت، ثبات رویه و ساختار نهادی» نیز 11 پیشنهاد مطرح شده که اختصاص تمام منابع حاصل از واگذاری داراییهای سرمایهای برای اجرای طرحهای تملک داراییهای سرمایهای، ایجاد اشتغال و طرحهای مطالعاتی و اصلاح سازوکار تخصیص بودجه بر مبنای پیشرفت فعالیتهای دستگاههای اجرایی از مهمترین محورهای آن است.
* تلاش تمام عیار مجلس برای اصلاح ریشهای وضعیت اقتصادی
مجلس یازدهم با بهکارگیری تمام ظرفیتها برای اصلاح ساختار بودجه نشان داد اولویت آن حل مسائل اقتصادی به صورت ریشهای است. این اقدام مجلس بیانگر این است که علل و عوامل اصلی مشکلات اقتصادی را بدرستی شناخته و به دنبال حل آن از سرچشمه و سرمنشأ اصلی آن است. مجلس همچنین علاوه بر توجه به ریشههای مشکلات اقتصادی و حل آنها با تصویب قانون «تامین کالای اساسی»، در جهت اصلاح آثار و پیامدهای مشکلات اقتصادی برآمد؛ اقدامی که میتواند فشار اقتصادی بر مردم را تا اصلاح کامل اوضاع اقتصادی کاهش دهد.
***
ورود مجلس به تاریکخانه بودجه شرکتهای دولتی
رئیس کمیته اصلاح ساختار بودجه و عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس درباره اقدامات مجلس برای اصلاح ساختار بودجه به «وطن امروز» گفت: در تلاشیم برای رسیدن به هدف اصلاح ساختار بودجه، قبل از اینکه لایحه بودجه دولت به مجلس بیاید، یکسری الزامات قانونی را برای دولت مشخص کنیم تا دولت بر اساس آنها لایحه را تنظیم کند. محسن زنگنه ادامه داد: در همین راستا مجلس طرح احکام کلی بودجه 1400 را تدوین کرد. وی با اشاره به میزان هزینههای دولت بیان کرد: 80 تا 85 درصد هزینههای دولت که منجر به افزایش حجم بودجه عمومی کشور شده، پرداخت هزینههای جاری حقوق و دستمزد است. زنگنه افزود: با توجه به وضعیت اقتصادی کشور، دولت نمیتواند اقدامی درباره تعدیل نیرو و حقوقهای پرداختی کارمندانش انجام دهد. برخی هزینهها که حدود 15 درصد از هزینههای دولت است، به واسطه سازمانهای واسطهای و غیرضرور ایجاد شده است. به همین خاطر ما در طرح احکام کلی بودجه 1400، کمیته بازبینی هزینهها را مشخص کردیم. این کمیته وظیفه دارد دستگاههای واسطهای را که به عنوان مثال پول را از وزارتخانه میگیرند و به نهادهای پاییندستی میدهند شناسایی و در جهت حذف این هزینههای اضافی اقدام کند. وی ادامه داد: همچنین ما باید از افزایش این هزینهها پیشگیری کنیم. مثلا ساختار استخدامی و سایر ساختارهای هزینهزا را باید اصلاح کنیم. به رغم اینکه ما در همین سال 99 دچار کسری بودجه هستیم اما دولت به دنبال ایجاد تعهدات جدید و افزایش انتظارات از خودش است؛ مثل دستوری که معاون رئیسجمهور درباره افزایش 50 درصدی حقوق داد که موجب افزایش هزینهها در بودجه عمومی شد. عضو کمیسیون برنامه و بودجه خاطرنشان کرد: اکثر دستمزدهای غیرمتعارف در شرکتهای دولتی اتفاق میافتد نه در سازمانها، دستگاهها و وزارتخانههای دولتی. علت آن هم ساختار قانون است که نحوه اداره این شرکتها را به صورت هیأت امنایی تعریف کرده و اختیار هر گونه افزایش حقوق و دستمزد را به هیأت امنا داده است. به همین خاطر عملا امکان بازخواست و بازپسگیری این حقوقهای نجومی وجود ندارد و دست دیوان محاسبات و نهادهای نظارتی را در این باره میبندد. زنگنه ادامه داد: برای اصلاح قانون حقوق و دستمزد شرکتهای دولتی ما در طرح احکام کلی بودجه 1400 حکمی را آوردهایم که به دلیل اینکه شرکتهای دولتی از بودجه عمومی ارتزاق میکنند، حق ندارند افزایش حقوقی را بیش از افزایش مصوب شورای عالی کار اعمال کنند. این حکم جلوی افزایش نجومی حقوقها را در شرکتهای دولتی میگیرد و دست دیوان محاسبات و دستگاههای نظارتی را برای ورود به مسأله حقوق و دستمزد این شرکتها باز میکند. وی در انتها بیان کرد: در بودجه سال گذشته دولت موظف شد تراز و دفاتر و حسابهای شرکتهای دولتی را به مجلس ارائه کند که اتفاق خوبی بود. مشکلی که در این قضیه پیش آمد عدم رسیدگی مجلس به این اسناد بود، زیرا قریب به 500 شرکت دولتی وجود دارند که هزاران اوراق مالی مختلف دارند و بررسی آنها واقعا سخت و زمانبر است. ما قرار است برای بررسی اسناد مالی، تمرکزمان را روی 5الی 6 شرکت بزرگ و مهم دولتی بگذاریم که تقریبا 85 درصد از 1500 هزار میلیارد تومان بودجه شرکتهای دولتی را به خود اختصاص دادهاند.
ارسال به دوستان
گزارشی درباره «خون و نفت»، نخستین روایت مستند از ماجرای اعزام نفتکشهای ایرانی به ونزوئلا
نفتکشهای فاتح
گروه فرهنگ و هنر: چندی پیش، در شرایطی که نفتکشهای ایرانی توانسته بودند یکی از بزرگترین پیروزیها را برای مردم رقم بزنند، نداشتن روایت آنلاین از این پیروزی را یک حسرت و افسوس عنوان کردیم. به گزارش «وطن امروز»، روایتهای رسانهای از آن ماجرا، صرفا محدود به شنیدهها و اخباری بود که رسانههای خارجی پس از رسیدن نفتکشها به هر بندر، مخابره میکردند و ما اینجا روایت مستقلی از این اتفاق که سودش از مذاکرهها و رفتارهای دیپلماتیک بیشتر بود، نداشتیم، در حالی که حتما میشد از این اتفاق روایتهای مهمی ارائه شود؛ روایتهایی شامل جزئیات متعدد از حال و هوای خدمه نفتکشها، میزان اطلاع و اخبارشان از بیرون و اینکه آیا متوجه این ماجرا شدهاند که آمریکا میخواهد تحریمشان کند و واکنششان چیست؟ اوضاع در تنگه جبلالطارق چگونه بود؟ در کاراکاس و هنگام پهلو گرفتن در بندر چه اتفاقاتی افتاد و واکنش ونزوئلاییها به شکستن حصر این کشور توسط نفتکشهای ایرانی چه بود؟ روایت مشقتهای مسیر رفت، دوری از خانواده و رنجهایی که برای بسیاری از ما ناآشناست! اینکه این نفتکشها چگونه بازخواهند گشت؟ و خیلی جزئیات دیگر که هر کدام به تنهایی میتوانند منشأ روایتهای جذاب و منبع الهام داستانهایی خواندنی و متنهای ارزشمندی برای تهیه مستند شوند. حالا مصطفی شوقی، مستندساز در مستندی به این موضوع پرداخته است؛ مستندی که نخستین روایت تصویری و گفتوگومحور درباره اعزام نفتکشهای ایرانی به ونزوئلاست. «خون و نفت» مستندی۵۰ دقیقهای است که از ارسال نفتکشها شروع میشود، بعد به تاریخ روابط ایران و ونزوئلا میپردازد و بعد از آن سیاستهای دولت فعلی با ونزوئلا را بررسی میکند که چطور در یک بزنگاه تاریخی که هر ۲ کشور تحت فشارهای آمریکا قرار دارند پروژه انتقال بنزین از ایران به ونزوئلا با پرچم ایران انجام میشود. *** گزارش یک رونمایی
مستند سینمایی «خون و نفت» به کارگردانی مصطفی شوقی و تهیهکنندگی مهدی مطهر با محوریت اتفاقی تاریخی و بزرگ برای ایران که کمتر در رسانهها مورد توجه قرار گرفت رونمایی شد.
به گزارش «وطن امروز»، مراسم رونمایی مستند سینمای «خون و نفت» عصر روز چهارشنبه گذشته (14 آبان) با حضور رستم قاسمی، وزیر اسبق نفت در نخلستان سازمان اوج برگزار شد.
در ابتدای این مراسم مصطفی شوقی، کارگردان مستند «خون و نفت» با اشاره به اهمیت پرداختن به سوژه نفتکشهای ایرانی گفت: «خون و نفت» درباره ماجرایی است که حداقل نزد ما ایرانیها در میان انبوه اخبار بد و ناگوار 9-8 ماه اخیر خیلی مورد توجه قرار نگرفته و خبر آن در میان حجم عظیمی از اخبار ناگوار گم شد.
وی افزود: مستند «خون و نفت» درباره یک افتخار بزرگ برای ایران است و آن هم به مقصد رسیدن نفتکشهای ایرانی به ونزوئلا بدون کوچکترین آسیبی.
در بخشی از این مراسم، رستم قاسمی، وزیر اسبق نفت در سخنانی ضمن تقدیر بابت ساخته شدن چنین مستندی اظهار داشت: اواخر جنگ تحمیلی دشمن نفتکشهای ایرانی را مورد هدف قرار میداد و به همین دلیل طرحی با عنوان «مقابله به مثل» طراحی شد که هر نفتکشی غیر ایرانی وارد خلیجفارس شود مورد هدف قرار گیرد. بعد از اعلام موضع ایران، به عنوان نخستین نفتکش، نفتکش آمریکایی «بریشتون» با تبلیغات فراوان و اسکورت کامل نیروی دریایی آمریکا و با حضور دهها خبرنگار وارد خلیجفارس شد. آن روز یک روز تاریخی بود و همه دنیا منتظر ایران بودند که چه عکسالعملی نشان میدهد.
قاسمی ادامه داد: برخلاف تصور آمریکاییها که فکر میکردند ایران اقدامی انجام نمیدهد، این کشتی با آن همه تبلیغات در مقابل دوربینها مورد هدف قرار گرفت و منفجر شد و برای آمریکاییها باورکردنی نبود که با آن همه تکنولوژی و هیبت وارد خلیجفارس شوند و ما جرات کنیم کشتی «بریشتون» را منفجر کنیم اما آن اتفاق افتاد و شما سرنوشت بریشتون در خلیجفارس را با سرنوشت نفتکشهای ایرانی در دریای کارائیب مقایسه کنید. ما امروز فرسنگها دورتر از خلیجفارس و در دریای کارائیب حضور پیدا میکنیم و با وجود آنکه رئیسجمهور آمریکا شخصا ما را تهدید کرد که نمیگذاریم کشتیهای ایرانی وارد ونزوئلا شوند و حتی ناو آمریکایی هم به سمت کشتیها حرکت کرد اما با همه این تهدیدها هرگز جرات هیچ عکسالعملی را نداشتند و محموله ما با اقتدار کامل وارد ونزوئلا شد که در «خون و نفت» هم این اقتدار به تصویر کشیده است.
وزیر اسبق نفت خاطرنشان کرد: از مولفههای بزرگ حکمرانی، قدرت و اقتدار است و اگر قرار است با کسی صحبت کنید لازمهاش اقتدار است اما اگر از موضع ضعف صحبت کنید یعنی تسلیم شدهاید، در حالی که ایرانیها هیچوقت موضع ذلت و ضعف را نپذیرفته و نخواهند پذیرفت. بنابراین ارسال بنزین از سوی ایران به ونزوئلا یک حادثه معمولی نبود، بلکه نشان از اقتدار ایران در دورترین نقطه جفرافیایی نسبت به مرزهای خودمان دارد.
در پایان این مراسم، از پوستر مستند «خون و نفت» با حضور رستم قاسمی و احمد سبحانی رونمایی و از عوامل سازنده آن تقدیر شد.
***
ما برای این اتفاق بزرگ کاری نکردیم!
مصطفی شوقی*: برای من که مستندسازی را بیشتر در حوزه تاریخی دنبال کردهام، «خون و نفت» پدیدهای جدید و جذاب بود؛ مستندی درباره یک موضوع روز اما استراتژیک که شاید فضای رسانهای کشور خیلی ساده از کنار آن عبور کرد؛ در حالی که یک اتفاق بسیار بزرگ بود.
دوستی داشتم در یکی از کشورهای منطقه که هنگام ارسال نفتکشهایمان به ونزوئلا موضوع را پیگیری میکرد؛ او به ما گفت چرا شما در ایران درباره این پدیده مهم در نظام بینالملل ساکتید؟! آنجا بود که من با خودم فکر کردم واقعا چرا ابعاد این ماجرا رسانهای نمیشود و نخستین سوال این بود که «اساسا چرا ما به عنوان کشور ایران به کشور ونزوئلا بنزین صادر میکنیم؟ ونزوئلا که یکی از بزرگترین کشورهایی است که ذخایر نفتی دارد یا بهتر است بگوییم بزرگترین ذخایر نفتی دنیا را در حال حاضر دارد پس چرا محتاج نفت و بنزین شده است؟» ارسال این ۵ نفتکش در شرایطی بود که هم در اطراف ایران در خلیجفارس بین ایران و آمریکا چند سالی است که سطح منازعه بالاست و هم در دریاهای آزاد و هم در دریای کارائیب که حیاط خلوت آمریکا به حساب میآید، شرایط مناسبی برای این کار نبود. وقتی فشار تحریمها هم تا این حد بالاست که آمریکا تهدید به مصادره نفتکشهای ایرانی کرده بود، این پدیده جدیتر هم میشد، لذا ماجرا در حقیقت میتوانست مرز بین اقتدار جمهوری اسلامی و نزاعی فیزیکی بین ایران و آمریکا باشد اما در حقیقت این اتفاق همان اقتدار ایران و ترس آمریکا از رودررویی با ایران بود؛ نفتکشها با پرچمهای ایران راه افتادند و آمریکاییها نتوانستند به آنها چپ نگاه کنند و حال در این وضعیت هیچ اتفاق رسانهای اطراف آن نیفتاده بود. این موضوعات من را مجاب کرد دست به کار شوم و مستند «خون و نفت» را کلید بزنم؛ اگرچه مستند در ماجرای انتقال نفتکشها متوقف نمانده است و علاوه بر دلایل ارسال نفتکشهای بنزینبر ایران به ونزوئلا، به مناسبات ۲ کشور، فرصتهای تجاری و استراتژیک مشترک و فرصتهای از دست رفته در سالهای اخیر اشاره دارد. همچنین تلاش کردیم در مستند به سوالات مختلف دیگری مانند اینکه چرا آمریکا برخلاف تهدیدهای اولیه جلوی این کشتیها را نگرفت و چه پیامهایی میان ایران و آمریکا رد و بدل شد، پاسخ داده شود.
همواره سعی کردهام در مستندسازی، نگاه مستقل و بیطرف داشته باشم، این مستند نیز با همان منطق ساخته شده است و با همان مسیر ژورنالیسمیام جلو رفتم و آنچه بین ایران و ونزوئلا در تمام سالهای ارتباط ۲ کشور رخ داده را روایت کردم اما واقعیت این است که ما برای این اتفاق بزرگ کاری نکردیم و هنوز ابعاد این اتفاق بزرگ استراتژیک باید بررسی و تبیین شود. نام مستند برگرفته از کتابی درباره تاریخ روابط ایران و ونزوئلا نوشته منوچهر فرمانفرمائیان از فعالان نفتی بزرگ در دهه 60 و 70 میلادی است که بر پایه نفت بنا شده است. در واقع «خون و نفت» ریشه در روابط ایران و ونزوئلا دارد؛ ۲ کشوری که از همان ابتدا به دنبال برقراری عدالت در بازار انرژی بودند.
*مستندساز
ارسال به دوستان
بازنشر بیانیه جو بایدن در حمایت از ترور سردار سلیمانی موجب انزجار و خشم افکار عمومی در ایران شد
شغال خبیث
گروه سیاسی: ماجرای ترور شهید سلیمانی از جمله موضوعاتی است که چهرههای سرشناس جمهوریخواه و دموکرات درباره آن اتفاقنظر داشتند و از این اقدام ترامپ تقدیر کردند. در روزهای گذشته در جریان اعلام آرای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، بیانیه جو بایدن در حمایت از ترور سردار سلیمانی در شبکههای اجتماعی بازتاب یافت. جو بایدن، کاندیدای حزب دموکرات در انتخابات 2020 ریاستجمهوری آمریکا که به احتمال زیاد رئیسجمهور بعدی آمریکا خواهد بود از جمله چهرههای سیاسی آمریکا به حساب میآمد که اقدام دولت این کشور در ترور سردار سلیمانی را ستود.
بایدن پس از اقدام تروریستی ارتش آمریکا در به شهادت رساندن سردار سلیمانی، با انتشار بیانیهای نوشته بود: «هیچ آمریکاییای در مرگ قاسم سلیمانی عزاداری نمیکند. او مستحق بود برای جنایاتش علیه نیروهای آمریکایی و هزاران بیگناه منطقه در برابر قانون بایستد».
بایدن ضمن حمایت از اصل این ترور، سردار شهید سلیمانی را به ایجاد هرجومرج متهم کرده و گفته بود: «هیچ یک [از این موضوعات] این مساله را نفی نمیکند که کشتن او اقدامی بشدت تنشزا در یک منطقه خطرناک بود. بیانیه دولت [ترامپ] میگوید هدف از این اقدام جلوگیری از حملات آتی ایران است اما این اقدام یقینا اثر عکس خواهد داشت. رئیسجمهور ترامپ یک دینامیت را به یک قوطی کبریت انداخت و باید برای مردم آمریکا توضیح دهد راهبرد و برنامهاش برای ایمن نگاه داشتن نیروها و پرسنل دیپلماتیک آمریکا در منطقه، شهروندان و منافع ما، در داخل و خارج از کشور و نیز متحدان ما در منطقه و فراتر از این منطقه چیست. من اطلاعات محرمانهای از این موضوع در دست ندارم و بسیاری از آن نامعلوم است اما ایران حتما واکنش نشان خواهد داد. ما ممکن است در آستانه یک درگیری بزرگ در خاورمیانه باشیم».
13 دیماه سال گذشته ارتش آمریکا در اقدامی تروریستی به فرمان ترامپ، سردار قاسم سلیمانی و همراهانش را در یک حمله پهپادی در فرودگاه بغداد به شهادت رساند. این اقدام دولت آمریکا هر چند از سوی یک رئیسجمهور جمهوریخواه انجام شد اما چهرههای سیاسی و شاخص دموکرات نیز از این اقدام حمایت کردند. علاوه بر جو بایدن که با انتشار اطلاعیهای حمایت خود از این ترور را اعلام کرد، نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا از حزب دموکرات هم که یکی از جدیترین منتقدان ترامپ به شمار میرود، ضمن تأیید اهمیت حفظ منافع آمریکاییها توسط رئیسجمهور، تنها به خطرات احتمالی ناشی از این حرکت اشاره کرد و گفت ترامپ باید پیش از حمله با نمایندگان مشورت میکرد. تحلیلگران سیاسی با یادآوری اینکه ترامپ حتی در اوج اختلاف و کشمکش بر سر استیضاح براحتی طرح خود برای ترور سردار سلیمانی را اجرا کرد و هرگز نیازی به مشورت با نمایندگان کنگره آمریکا ندید و بدون مشورت با آنها طرح خود را عملی کرد، آن را نشان نوعی اتحاد سیاسی در نظام آمریکا علیه اصول منشور ملل متحد برای سایر کشورهای جهان میدانند. سیاستمداران دموکرات آمریکا برای حمایت از اقدام تروریستی ترامپ که مصداق تروریسم دولتی است چنین توضیح میدادند که حملات پهپادی آمریکا در عراق امری استثنایی نبوده و به دلیل حضور ارتش تروریستی این کشور در منطقه، نیازی به کسب اجازه یا مشورت با نمایندگان برای انجام عملیات نیز وجود نداشته است، زیرا نیازی هم نبوده که آمریکا برای چنین عملیاتی به عراق لشکرکشی کند.
انتقاد دموکراتها از ترامپ درباره ماجرای ترور شهید سلیمانی مربوط به اصل این ترور نیست و چنانکه گفته شد آنها حمایت صریح خود را از این اقدام اعلام کردند، بلکه این افراد از دولت آمریکا به علت محرمانه اعلام کردن گزارش ترور یا عدم انجام اقدامات محافظتی لازم برای سربازان آمریکایی در واکنش به اقدام تلافیجویانه ایران، انتقاد کردند.
ارسال به دوستان
دولت بعدی آمریکا برای حضور دوباره در برجام باید چه اقداماتی را انجام دهد؟
مراحل بازگشت به برجام
گروه سیاسی: هر چند 4 روز از رایگیری برای انتخاب رئیسجمهور جدید آمریکا میگذرد اما هنوز نتایج آرا به صورت رسمی اعلام نشده است. با این حال بر اساس نتایجی که تاکنون منتشر شده، احتمال پیروزی بایدن در این انتخابات بیشتر از ترامپ است.
به گزارش «وطن امروز»، فارغ از آنکه نتیجه انتخابات ریاستجمهوری به سود کدام یک از ۲ کاندیدای جمهوریخواه یا دموکرات خواهد بود، دولت بعدی آمریکا مجبور به بازگشت به برجام به منظور تنظیم روابط سیاست خارجی خود با سایر کشورهاست.
برنامه جامع اقدام مشترک موسوم به برجام که سال 94 منعقد شد به عنوان نقشه راه تعامل دولت روحانی با ۳ کشور اروپایی و آمریکا قرار گرفت. نحوه تنظیم توافق و عمده بندهای این توافق با مخالفتهای جدی از سوی منتقدان و برخی اساتید دانشگاه مواجه شد. عمده انتقادات منتقدان داخلی مربوط به موضوعاتی چون نبود ضمانت لازم برای اجرای تعهدات از سوی طرف مقابل، نامشخص بودن امتیازاتی که قرار بود ایران از این توافق حاصل کند، فرآیند حلوفصل اختلافات موسوم به مکانیسم ماشه و... بوده است. با این حال، پس از آنکه ایران محدودیتها و تعهدات قیدشده در برجام را به صورت کامل اجرایی کرد، کشورهای غربی طرف قرارداد، با طفره رفتن از اجرای تعهداتشان، عملا برجام را به یک برنامه اقدام علیه ایران تبدیل کردند. حتی پس از روی کار آمدن ترامپ، وی در اردیبهشت 97 به صورت رسمی اعلام کرد آمریکا از این توافق خارج شده است و اینگونه به صورت «اسمی» نیز تعهدات قید شده در برجام را نپذیرفت.
هر چند برجام یک سند نامتوازن برای ایران به شمار میرود، با این حال اقدام آمریکا در خروج از برجام، ضربه مهمی به وجهه بینالمللی آمریکا در اجرا و انجام تعهدات بینالمللی این کشور وارد کرد به گونهای که شهریورماه سال جاری هنگامی که آمریکا مکانیسم ماشه را علیه ایران فعال کرد کشورهای اروپایی همراه با روسیه و چین با این اقدام آمریکا همراهی نکردند. دولت بعدی آمریکا مجبور است برای بهبود وجهه بینالمللی و تنظیم سیاست خارجی این کشور بار دیگر خود را متعهد به توافق جامع اقدام مشترک بداند.
البته آمریکا نمیتواند بدون توجه به ۳ مساله به برجام بازگردد. طبیعتا خروج آمریکا از برجام و هزینههای اقتصادیای که ایران پس از تعطیلی صنعت هستهای خود و عدم اجرای تعهدات طرف آمریکایی متحمل شده و اتفاقاتی چون ترور شهید سلیمانی از جمله مسائلی است که دولت بعدی آمریکا برای بازگشت به برجام باید آنها را تعیین تکلیف کند که در ادامه به این موارد اشاره میشود.
الف) لغو مکانیسم ماشه
ایالات متحده آمریکا طی نامه مورخ 30 مرداد 1399 (20 آگوست 2020) به رئیس شورای امنیت اعلام کرد مطابق ماده 11 قطعنامه 2231 شورای امنیت، ایران نسبت به اجرای تعهدات برجامی خود عدم پایبندی عمده
(Significant non performance) داشته و از همین رو مکانیسم حلوفصل اختلافات موجود در برجام را فعال میکند. طبق ادعای آمریکا، پس از اعلام شکایت این کشور به رئیس شورای امنیت، قطعنامههای گذشته علیه ایران باید ظرف مدت زمانی 30 روزه در مورخ 30 شهریور 1399 (20 سپتامبر 2020) به طور خودکار باز میگشت و تحریمهای پیشین علیه ایران مجددا اعمال میشد. 31 شهریورماه سال جاری نیز وزیر خارجه آمریکا آنچنان که انتظار میرفت با انتشار بیانیهای خبر از بازگشت تحریمهای منقضی شده سازمان ملل در چارچوب برقراری مکانیسم ماشه از سوی این کشور داد و نوشت: «تحریمها متعاقب فرآیند اسنپبک ذیل قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل بازگشتهاند. در تاریخ بیستم آگوست، ایالات متحده درباره عدم اهتمام ایران به تعهدات برجامیاش، به رئیس شورای امنیت اطلاع داد». هر چند کشورهای عضو شورای امنیت از جمله روسیه، چین، فرانسه و انگلیس به همراه آلمان از این اقدام استقبال نکردند اما سایه تحریمهای سنگین آمریکا بر روابط کشورها و شرکتها تاثیر میگذارد و این ساختار تحریمی جدید باید توسط دولت بعدی آمریکا لغو شود.
ب) جبران تبعات اقتصادی خروج از برجام
برجام یک خسارت محض برای ایران بود. اما عدم اجرای بندهای نا متوازن همین توافقنامه، هزینههای مضاعفی به ایران تحمیل کرد. با خروج آمریکا از برجام و تشدید تحریمهای بینالمللی در حوزه موضوعاتی که ایران بر مبنای برجام اجازه تعامل بینالمللی درباره آن موضوعات را پیدا میکرد، تعاملات بینالمللی ایران در ۲ سال گذشته بشدت آسیب دید.
بیعملی دولت در سال اول و انجام ندادن اقدامات مناسب برای مقابله با خروج آمریکا از برجام، بیتوجهی دولت روحانی به بهرهگیری از سایر ظرفیتهای بینالمللی برای کاهش تبعات اقتصادی خروج آمریکا از برجام و... سبب شد این اقدام آمریکا تبعات اقتصادی شدیدی علیه ایران داشته باشد. جبران صدمات واردآمده به اقتصاد ایران یکی از شروط ضروری برای بازگشت آمریکا به توافق هستهای است.
پ) پذیرش نقش دولت آمریکا در ترور حاجقاسم
یکی دیگر از مواردی که آمریکا به عنوان پیششرط حضور در برجام باید سرنوشت آن را مشخص کند، پذیرش نقش دولت این کشور در ترور سردار سلیمانی و تن دادن به قوانین بینالملل در تاوان این اقدام تروریستی است.
10 ماه از اقدام تروریستی دولت آمریکا در به شهادت رساندن سردار شهید حاجقاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی میگذرد؛ اقدامی که از نخستین روزهای وقوع آن به عنوان مبدأ بسیاری از تحولات سیاسی و نظامی شناخته شد. آمریکاییها در حالی یک مقام ارشد نظامی ایران را در عملیاتی هدفمند ترور کردند که از همان لحظات نخست مسؤولیت این اقدام را نیز به عهده گرفتند و برخلاف دیگر اقدامات مشابه که دولتها از پذیرش مسؤولیت آن شانه خالی میکنند، این بار دولت متجاوز صراحتا نقش خود در طرحریزی و پیگیری عملیات را اعلام کرد.
شرح این صورتمساله که ترور شهید سلیمانی توسط پهپادهای آمریکایی اقدامی غیرقانونی بوده است هیچگاه محدود به گمانهزنیهای داخلی کشورمان نشد و بسیاری از حقوقدانهای غربی نیز آن را تکرار کردند، با این حال میتوان مهمترین شاهد مثال برای تایید این گزاره را در گزارش «اگنس کالامار» گزارشگر سازمان ملل در امور حقوق بشر یافت. کالامار اواسط تیرماه سال جاری در نشست ژنو با اشاره به غیرقانونی بودن اقدام تروریستی دولت آمریکا، گفت: عملیات ترور ژنرال سلیمانی در زمینه درگیریهای مسلحانه اقدامی بیسابقه بود. در این عملیات، یک مقام ارشد دولتی ایران در یک کشور دارای حاکمیت هدف قرار گرفت. وی همچنین با بیان اینکه اگر روند انتشار پهپادها را اصلاح نکنیم، بزودی همگی قربانیان آن خواهیم شد، تاکید کرد: شورای امنیت باید استانداردهای مربوط به استفاده از برخی سلاحها را تدوین کند. کالامار همچنین درباره ادعای مقامات آمریکایی مبنی بر پیشگیرانه بودن این اقدام تروریستی گفته بود: ایالاتمتحده در توجیه حمله خود به کاروان حامل ژنرال سلیمانی در هنگام خروج از فرودگاه بغداد، نتوانسته است شواهد و ادله کافی مبنی بر [خطر] حمله قریبالوقوع یا حتمی به منافع [آمریکا] را ارائه کند.
اگر آمریکا مجبور به تن دادن به پذیرش قوانین بینالمللی در این باره نباشد، میتواند به کاهش هزینه و رغبت بیشتر دولت متجاوز آمریکا برای دست زدن به چنین اقدامات متجاوزانهای منتهی شود.
ارسال به دوستان
ظریف در جریان سفر به آمریکایلاتین با نیکولاس مادورو، رئیس جمهور ونزوئلا دیدار کرد
پرواز دیرهنگام به کاراکاس
گروه سیاسی: محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان که برای شرکت در مراسم تحلیف رئیسجمهور بولیوی به آمریکای لاتین سفر کرده بود و در برنامه سفر خود دیدار و گفتوگو با مقامات ونزوئلا و کوبا را نیز قرار داده بود، روز چهارشنبه به ونزوئلا رسید. سفر ظریف به ونزوئلا در حالی بود که تعمیق روابط تجاری میان ۲ کشور در ماههای گذشته با بازتابهای گستردهای در فضای بینالمللی مواجه شده است. در همین زمینه پس از آنکه ایران ۲ محموله سوختی خود را بهرغم تهدیدهای آمریکا به ونزوئلا ارسال کرد، زمزمههایی مبنی بر گسترش بیش از پیش مبادلات ۲ کشور تحریمی به گوش رسید. افتتاح فروشگاه «مگاسیس» در کاراکاس و ابراز علاقه نیکولاس مادورو، رئیسجمهور ونزوئلا به خرید تسلیحات نظامی از کشورمان دیگر اخباری بود که حکایت از تقویت روابط میان تهران و کاراکاس داشت.
روابط استراتژیک میان ایران و ونزوئلا که قریب به ۲ دهه نیز سابقه دارد، با روی کار آمدن حسن روحانی در سال92 رو به فراموشی گرایید، تا جایی که نخستین سفر رئیسجمهور به آمریکای لاتین به آخرین سال دولت نخست او و در جریان سفر به اجلاس سران غیرمتعهدها بود. گرایش دولت به بهبود روابط با آمریکا و تقویت مناسبات اقتصادی با اروپا باعث شد بیشتر سالهای عمر دولت روحانی با کماهمیت شمردن آمریکای لاتین سپری شود. با این حال خروج آمریکا از برجام در اردیبهشتماه 97 و انفعال اروپا در برابر آمریکا، باعث شد تا بار دیگر توجهات نسبت به آمریکای لاتین جلب و تقویت مناسبات با بلوک تحریمیها در پیش گرفته شود. در عین حال حرکت پنج نفتکش ایرانی با پرچمهای برافراشته به سمت ونزوئلا در خردادماه سال جاری باعث شد خیلی از تحلیلگران این اقدام ایران را به عنوان شروع فصل جدیدی از روابط میان ۲ کشور تعریف کنند. در این میان سفر اخیر ظریف به ونزوئلا و دیدار وی با نیکولاس مادورو را میتوان گامی هرچند دیرهنگام اما بجا برای تقویت بیش از پیش روابط میان ۲ کشور دانست. وزیر امور خارجه کشورمان با انتشار تصاویری از ملاقاتهای خود در کاراکاس، نوشت: در ونزوئلا با رئیسجمهوری نیکولاس مادورو، معاون رئیسجمهوری رودریگز، وزیر خارجه آرئاسا و دیگر وزرای ونزوئلایی درباره گسترش روابط دوجانبه ملاقات داشتم. وی افزود: همچنین در موسسه ساموئل رابینسون در ارتباط با تاکتیکهای ایجاد رعب آمریکا و غرب در راستای تلاش برای متوقف کردن مسیر تاریخ به سوی یک جهان پساغربی سخنرانی کردم. محمدجواد ظریف در ادامه گفتوگوهای خود با مقامات ونزوئلا، با خانم «دلسی رودریگز» معاون اول رئیسجمهوری ونزوئلا دیدار کرد. ظریف در ادامه برنامههای خود در نشست مشترکی با حضور خورخه آرئاسا، وزیر خارجه ونزوئلا در موسسه ساموئل رابینسون با موضوع «ونزوئلا و ایران در دفاع از جهان نوین در حال شکلگیری» با تمجید از مقاومت «نیکولاس مادورو» رئیسجمهوری ونزوئلا در مقابل کارزار آمریکا برای برکناری وی، گفت دوره «هژمونی غرب به پایان رسیده است». ظریف افزود: امروز، آمریکا و متحدانش نمیتوانند آنچه را که در دنیا رخ میدهد، کنترل کنند. آنها کنترل را از دست دادهاند. وزیر امور خارجه ایران تأکید کرد که آمریکا نمیتواند به کشورهای دیگر نشان دهد چگونه از حقوق شهروندانشان دفاع کنند. وزیر خارجه ونزوئلا نیز در این نشست، روابط کاراکاس- تهران را در اوج توصیف کرد و گفت دولت مادورو اگر لازم بداند، میتواند در آینده از ایران سلاح تهیه کند. «خورخه آرئاسا» در صفحه توئیتر خود نیز با اشاره به سفر ظریف نوشت: ملت ونزوئلا امروز بیش از تشکر، به خاطر همبستگی و شجاعت ملت و دولت ایران که در لحظات دشوار به ما کمک کردهاند، احساس عشق میکند.
لازم به ذکر است ظریف در ادامه سفر خود به آمریکای لاتین روز گذشته برای دیدار و گفتوگو با مقامات کوبایی راهی هاوانا شد.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|