|
نامه انتقادی ظریف به مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی
وزیر امور خارجه کشورمان در نامهای به جوزف بورل، مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی از عملکرد آمریکا و اروپا در موضوع برجام انتقاد کرد. محمدجواد ظریف در این نامه چند صفحهای، ضمن انتقاد از عملکرد اروپا و آمریکا در ارتباط با موضوع برجام و توافق هستهای تاکید کرده است در صورتی که طرفهای مقابل به تعهدات برجامی خود عمل کنند ایران نیز به تعهداتش عمل خواهد کرد.
ارسال به دوستان
با پایان سال سخت 99 مهمترین نیاز جامعه ایران در مواجهه با دشواریهای وضعیت موجود چیست؟
امید به تغییر
یونس مولایی: سال سخت 99 در شرایطی آخرین روزهایش را سپری میکند که مجموعهای از عوامل انسانی و غیرانسانی آن را تبدیل به روزگاری سخت برای بسیاری از مردم ایران کرد. از سویی مشکلات معیشتی، گرانی، عدم ثبات بازار و... که در سالهای گذشته تجربه شد با شدت و حدت بیشتری در سال 99 نیز ملموس بود و از سوی دیگر شیوع ویروس کرونا به عنوان متغیری غیرقابل پیشبینی تمام وجوه زندگی مردم را درگیر کرد. از دست دادن بیش از 60 هزار نفر از هموطنانمان به علت ابتلا به این ویروس ضایعه جبرانناپذیری بود که در کنار تاثیرات اقتصادی و اجتماعی شیوع ویروس کرونا زندگی روزمره مردم را بیش از پیش با دشواری روبهرو کرد.
در چنین شرایطی انکار سختیهای تحمیل شده به مردم و شرایط ویژهای که کشورمان در حال تجربه کردن است، مانعی بزرگ در برابر شناخت شرایط و تفکر برای برونرفت از آن به حساب میآید، تا جایی که میتوان نتیجه مواضع برخی مقامات دولتی در ماههای اخیر را افزایش خشم عمومی دانست. مردمی که تا عمق وجود خود ناکارآمدی و بیبرنامگی مسؤولان امر را لمس میکنند، در مواجهه با ادعاهایی همانند تحقق وعده چرخش همزمان سانتریفیوژها و چرخ اقتصاد احساس به سخره گرفته شدن میکنند.
با این اوصاف طرح پرسش از نسبت «امید» و «وضعیت کنونی جامعه ایران» دشوار به نظر میآید؛ چه از آن رو که جامعه در مواجهه با انباشتی از مشکلات و ناملایمات نشانه و نماد خوبی دریافت نکرده است و چه از آن جهت که نیروهای سیاسی نیز در مواجهه با شرایط دشوار کنونی توانایی چندانی برای اقناع افکار عمومی از خود نشان ندادند. در چنین وضعیتی پروژه بازگرداندن امید و ایجاد تصویر و امکان تغییر موقعیت یکی از دشوارترین عملیاتها برای دلسوزان ایران اسلامی است؛ عملیاتی که یقینا بدون داشتن راهبرد و اجماع نظر پیرامون چگونگی برونرفت از این موقعیت، غیرممکن به نظر میآید.
* کاسبان ناامیدی
یکی از مهمترین موانع در برابر پروژه بازگرداندن امید به فضای اجتماعی ایران، وجود جریانی است که اساسا امتداد این ناامیدی را برای خود مطلوب میداند. در این جریان از سویی میتوان به ضدانقلاب خارجنشین اشاره کرد که تمام تلاش خود را معطوف به آن کرده که با ایجاد حس «بنبست» برای افکار عمومی، ایرانیان را به این نتیجهگیری برساند که هیچ گونه امکانی برای تغییر وضع موجود وجود ندارد. رسانههای فارسیزبان خارج از کشور به شکل شبانهروزی در حال شکل دادن به این فرض هستند تا از قبل آن بتوانند پروژه آشوبهای خیابانی و براندازی نظام اسلامی را پیش ببرند. در کنار این جریان، البته تجدیدنظرطلبان داخلی و غربگرایانی هستند که به رغم نقش حداکثریشان در ایجاد وضع موجود، از وجود این ناامیدی خرسندند. آنها نیز حس وجود بنبست را به عنوان شرط لازم برای تحقق بخشیدن اهداف خود در نظر میگیرند و سعی میکنند با تقویت ناامیدی اجتماعی در نهایت موفق به تحمیل پروژه خود به حاکمیت شوند و جمهوری اسلامی را وادار به پذیرش عقبنشینی از حقوق خود، تسلیم در برابر زیادهخواهیهای غرب و خلع سلاح کنند. بسیاری از فعالان فتنه 88 این روزها به جای آنکه در مقام پاسخگوی وضع موجود، تلاش کنند با دلداری مردم بابت شرایطی که با خطاهای محاسباتی و ایدههای مدیریتیشان ایجاد کردهاند، ابراز پشیمانی کنند، در جایگاه طلبکار ایستادهاند و از این موقعیت نیز برای طرح ایدههای خطرناک خود استفاده میکنند. آنها که روزگاری نه چندان دور منتقدان برجام را بابت تذکر دادن عواقب رویکرد سیاست خارجی دولت یازدهم و دوازدهم، ترامپیست میخواندند، این روزها از عدم پیروزی مجدد او و عدم تحمیل فشارهای جدیدتر ابراز ناراحتی میکنند و با صراحت بیان میکنند اساسا تنگتر شدن عرصه به مردم را به عنوان پیششرطی برای تحقق اهداف شوم خود لازم میدانند. تجدیدنظرطلبان یقینا در ماههای آینده نیز سعی میکنند با استفاده حداکثری از وضعیت نامطلوب معیشتی مردم و فشارهایی که در زندگی روزمرهشان حس میشود، نسخه چشمپوشی از استقلال ملی با نیت کسب رضایت آمریکا را پیگیری کنند.
* انقلابیون و مسیر دشوار تغییرات
در این میان نیروهای انقلابی به عنوان جلوداران انتقاد از وضع موجود و کسانی که از سالها پیش نسبت به عواقب مسیر طی شده در دولتهای یازدهم و دوازدهم هشدارها داده بودند و فحشها شنیده بودند، باید نسبت خود را با کلیدواژه امید روشن کنند. یقینا تفکر انقلابی نسبت ابدی و جداناشدنی با عنصر امید دارد، چرا که اساسا در فضای یأس نمیتوان امکانی برای تغییر موقعیت تعریف کرد، چه رسد به آنکه به سمت آن بتوان حرکتی کرد.
امید را اساسا پیش از هر چیز میتوان حاصلی از تعریف نامطلوبیتها به موازات ارائه راهی برای برونرفت از آن دانست. جریانی که موقعیت موجود را در قالب بنبست تعریف میکند، به دنبال آن است هر گونه امکان برای تغییر را نیز مردود بشمارد و در سایه آن امید را از جامعه بگیرد. انقلابیون به حسب ماهیت کارشان نمیتوانند حتی سختترین شرایط را در قالب یک بنبست تعریف کنند، چرا که تجسم بنبست در ذهن یک جامعه امکان تغییر را از آن میگیرد، یا آنچنان که جریانات ضدانقلاب و تجدیدنظرطلب میخواهند، باعث پذیرش تحمیلهای خارجی میشود. بر این مبنا جریان انقلابی باید پروژه بازگرداندن امید اجتماعی را به عنوان بخشی از نقشه راه آتی خود در آستانه سال جدید تعریف کند، پروژهای که البته چندان هم سهل و در دسترس به نظر نمیآید و چالشهای زیادی در برابر آن وجود دارد.
نخستین چالش نیروهای انقلابی که باید نسبت به آن هوشیار بود، هضم شدن در موج ناامیدسازی جامعه است. به این معنا که اقشار انقلابی عملا به مرحلهای از انفعال اجتماعی برسند که خودشان نیز ناامید از هر گونه تغییر شوند. تجربه سالهای پس از دفاعمقدس و تغییر گفتمان حاکم سیاسی نمونه حاضری از این احتمال است، به گونهای که در مواجهه با امواج اقتصادی، فرهنگی و سیاسی وقت، نیروهای انقلابی به یک انزوای انکارناپذیر رسیدند. در آن فضا هر چند چالش امید اجتماعی به شکل اکنونی مطرح نبود اما انقلابیونی که میان ایدهآلهای خود با آنچه در حال تحقق بود فاصله میدیدند، سعی کردند با دوری جستن از عرصه اجتماع طریقه انزوا را در پیش بگیرند. موقعیت سال 99 هر چند تفاوتهای قابل ملاحظهای با وضعیت دهه70 جامعه ایران دارد اما نمیتوان از این امکان چشمپوشی کرد و نسبت به آن هشدار نداد.
دومین چالش همان نقشه راهی است که تجدیدنظرطلبان به آن چشم دوختهاند. آنها تمایل دارند جریانات انقلابی در مواجهه با وضعیت موجود دست از انتقاد بکشند و با موج تغییراتی که مطلوب تجدیدنظرطلبان است، همراهی کنند. یقینا بسیاری از پالسهایی که جریان تجدیدنظرطلب به جامعه ارسال میکند با همین هدف است که سد نیروهای انقلابی را در برابر خود تضعیف کند و آنها را به این نتیجه برساند که تنها راه برونرفت از موقعیت کنونی، پذیرش فشارهای خارجی و کوتاه آمدن مقابل آنهاست. تجدیدنظرطلبها البته چندان از این نکته غافل نیستند که تکرار این پیامها چگونه طرف خارجی را به این یقین میرساند که فشارهایش جواب داده و نسبت به امتداد آن بیشتر راغب میشود. جریان انقلابی در مواجهه با این چالش باید رویکرد ایجابی خود را تقویت کند تا مانع استیلا پیدا کردن قرائت تجدیدنظرطلبان در فضای عمومی جامعه شود. تجربه روشن برجام را میتوان شاهد مثالی از این امر دانست. جریان انقلابی هر چند با نگاه موشکافانه توانست لایههای پنهان این پروژه را کشف کرده و نسبت به نتایج آن به جامعه هشدار دهد اما در چارچوب ایجابی نتوانست جامعه را چندان قانع کند؛ مسالهای که در میدان عمل این امکان را به غربگرایان داد تا تصور آینده مطلوب را در ذهنیتبخشی به جامعه، وابسته به تحقق برجام کنند. حال در آستانه سال1400 هرچند جامعه ایران با مشاهده عاقبت برجام تجربه گرانقیمت و بلوغ سیاسی بیشتری را کسب کرده است اما یقینا باز هم بدون ارائه راهکارهای ایجابی و طرح قانعکننده آن در جامعه، نمیتوان چشم انتظار بازگشت امید اجتماعی و به تبع آن ایجاد تغییراتی به نفع مردم بود.
* احیای امید؛ نقشه راه 1400
سال1400 میتواند آغازی بر یک مسیر مشترک در سرنوشت تاریخی ایران باشد. تغییر ریل سیاستگذاری کشور به سمت اصلاحات بنیادین و بهبود شرایط عمومی نه تنها میتواند در میانمدت سرخوردگیهای جامعه ایران را به امید مبدل کند که فراتر از آن روح جمعی جامعه ایرانی را به عنوان مهمترین سرمایه ملی در برابر فشارهای خارجی تقویت میکند.
تحقق امید در سایه تغییری امکانپذیر است که لایهها و طبقات تحت فشار جامعه را به سمت بهبودیافتگی به پیش ببرد، پس بیراه نخواهد بود اگر بازگشت امید را وابسته به تغییرات سال1400 بدانیم. جریان انقلابی در این میان باید به این درک واحد از موقعیت کنونی برسد که وظیفهاش امکانپذیر کردن بازگشت این امید است و انتخاب هر ادبیات، رویکرد و مسیری که در مقابل این امیدآفرینی هوشمند باشد، حرکتی خلاف مسیر انقلابیگری به شمار میرود؛ مسالهای که در سخنان رهبر حکیم انقلاب در روز عید مبعث نیز مورد اشاره قرار گرفت و ایشان با اشاره به ۲ عنصر «بصیرت» و «صبر و استقامت» به عنوان بایستههای ایستادگی در برابر دشمن فرمودند: «اگر زنجیره توصیه به صبر و حق در میان مردم برقرار باشد، احساس ناامیدی، تنهایی و ضعف اراده در جامعه به وجود نمیآید و جرأت اقدام نیز از بین نخواهد رفت».
با این اوصاف شاید مهمترین خطرهایی را که در سال آینده برای جریان انقلابی وجود دارد بتوان به شرح ذیل دانست:
1- تشتت و تکروی جریانی: اصالت دادن به اختلاف نظرهای موجود تا جایی که به تشتت، چندپارگی و در نهایت چندصدایی برسد، سدی محکم در برابر آغاز تغییرات بنیادین به شمار میرود. تلاش برای دوری جستن از این احتمال باید تبدیل به بخشی از هنجارهای انقلابیگری شود.
2- ایدهآلگرایی کاذب: یقینا یکی از مهمترین وجوه تفکر انقلابی، داشتن اصول و ایدهآلهایی است که به حرکت جمعی یک گروه جهت میبخشد، با این حال نباید از این نکته غافل بود که حرکت به سمت ایدهآلها بدون واقعبینی و درک درست از ظرفیتها و امکانهای موجود تنها به انزوای جمعی ختم میشود. بر این اساس جریان انقلابی پیش از هر گامی باید به توازنی مطلوب میان ایدهآلها و امکانهای در دسترسش برسد.
3- تکرار نسخههای بینتیجه: تبدیل شدن برخی تجارب به نظام ارزشی یک جریان بر اثر تکرار و توالی از مهمترین مصائبی است که جریان انقلابی امروز نیز با آن روبهرو است. یقینا جریان انقلابی در عین حفظ وحدت و یکصدایی باید با عینک انتقادی به گذشته سیاسی خود نگاه کند و مانع تجویز مجدد نسخههایی شود که پیش از این عدم کارآمدیشان ثابت شده است.
در نهایت امر سال 1400 به همان میزان که از پس سالی سخت میآید، میتواند طلیعهای بر تحقق بسیاری از اهداف و آرزوهای مردم نیز باشد. فرصتشناسی صحیح این سال باید تبدیل به سرآغاز تغییراتی باشد که از دل آن امید، جانشین یأس و کارآمدی، جایگزین بیعملی شود.
ارسال به دوستان
اخبار
آیتالله رئیسی:
به دنبال دسترسی سریع مردم به عدالت هستیم
رئیس قوه قضائیه در آیین بهرهبرداری از فاز اول سامانههای تحول سند قضایی اظهار کرد: همت مرکز آمار و فناوری اطلاعات در تحقق هوشمندسازی دستگاه قضا و اجرای سند تحول، موجب شده این سند بین مردم و همکاران قضایی یک سند قابل اجرا و دستیافتنی نشان داده شود. آیتالله سیدابراهیم رئیسی خاطرنشان کرد: با راهاندازی سامانه سجل محکومیتهای مالی در سال جهش تولید، بانکها، مراکز و بنگاههای عظیم اقتصادی میتوانند مشتریان و شرکای تجاری خود را اعتبارسنجی کرده و با اطمینان با آنها معامله کنند. این کار علاوه بر توسعه کمی و کیفی فعالیتهای اقتصادی در کشور، دعاوی و شکایات ناشی از مشکلات به وجود آمده بر اثر عدم شناخت نسبت به اعتبار و سابقه طرفین معامله را کاهش میدهد. آیتالله رئیسی اظهار کرد: سامانه هوشمند استعلامات مالی کمک بسزایی برای مجریان احکام قضایی در اجرای دقیق حکم و نظارت بر فرآیند اجرای احکام میکند. گاهی استعلامات مالی چند ماه طول میکشد و پرونده در دست قاضی میماند اما این سامانه موجب سهولت در شناسایی اموال محکوم علیه میشود. رئیس قوه قضائیه با بیان اینکه کار دستگاه قضا ستاندن حق از تعدیکنندگان به حقوق مردم و بازگرداندن حق به صاحب آن است، گفت: این احساس مبارکی است که مردم سریع به عدالت دسترسی پیدا کنند و به حق خود برسند.
آیتالله رئیسی با بیان اینکه عدم اجرا و تأخیر در اجرای قانون پسندیده نیست، گفت: اجرای مواد ۱۱۶ و ۱۱۷ قانون برنامه ششم توسعه و اجرای صددرصدی تکالیف مرکز آمار و فناوری قوه قضائیه در این برنامه خبری خوب است که تقدیر مضاعف میطلبد.
***
قالیباف درباره مصوبات و طرحهای مجلس مطرح کرد
مؤلفههای خنثیسازی تحریم
رئیس مجلس شورای اسلامی صبح روز گذشته در همایش بینالمللی یکصدمین سالگرد شهادت شیخ محمد خیابانی که در تالار وحدت دانشگاه تبریز برگزار شد، گفت: بدونشک هر کجا موفقیتی به دست آمده بر اساس تکیه بر مردم و وعدههای الهی بوده و هر کجا ضعفی را شاهد هستیم به دلیل دوری از این امر محسوب میشود. مجلس یازدهم شورای اسلامی تلاش میکند با زیست مومنانه و روحیه انقلابی و با وحدت و تکیه بر سنتهای الهی و توجه به مردمباوری، در مسیر موفقیت کشور قدم بردارد.
به گزارش خانه ملت، قالیباف تصریح کرد: مجلس شورای اسلامی تلاش میکند در راستای توجه به رفع تحریمها و خنثیسازی تحریمها گامهای بزرگی را بردارد؛ در این راستا برای رفع تحریمها، طرح راهبردی طی 5 الی 6 ماه به صورت کارشناسی به تصویب رسید که قطعا برکات و اثرات زیادی خواهد داشت.
رئیس مجلس شورای اسلامی بیان کرد: همچنین در حوزه خنثیسازی تحریمها ۲ مؤلفه اصلاح ساختار بودجه و تنظیم برنامه هفتم توسعه مبتنی بر اصلاحات یادشده در دستور کار قرار دارد. امروزه ریشه بسیاری از مسائل در کشور مانند تورم، گرانی و نقدینگی این است که به مولفههای یادشده توجهی نشده است.
قالیباف ادامه داد: برای تحقق مولفههای یادشده، 3 الی 4 سال زمان نیاز است لذا در مجلس یازدهم درصدد دستیابی به این امر هستیم. البته در بودجه 1400 گامهایی برداشته شد اما باید به مردم، نخبگان و صاحبنظران بگوییم این قدمها کافی نیست، زیرا بستر آن فراهم نبوده است. وی افزود: لایحه بودجه 1400 در ابتدا توسط مجلس تصویب نشد اما به دلیل آنکه نمیشود کشور را بدون بودجه اداره کرد، تا جایی که میشد انضباط مالی، شفافیت، اشتغالزایی، تولید، معیشت مردم، توجه به سلامت، محرومیتزدایی و تمرکزگرایی مبتنی بر توجه به برنامهریزی در استانها و شهرستانها در اولویت قرار گرفت. قالیباف خاطرنشان کرد: در مجلس شورای اسلامی میان نظارت و قانونگذاری، اولویت با نظارت است، زیرا قانونهای زیادی داریم که یا اجرا نمیشوند و یا بد اجرا میشوند؛ در این راستا برای نظارت بیشتر از مردم و نخبگان نیز میخواهیم همراه نمایندگان خود باشند.
***
نفت توقیفشده توسط آمریکا متعلق به امارات بود نه ایران!
شرکت FIOGC که در امارات عربی متحده مستقر است، اعلام کرد محموله نفتیای که آمریکا مدعی است متعلق به ایران بوده و تحریمها را نقض کرده است، از عراق خریداری شده بود و در اوج پاندمی، در دریا نگهداری میشد.
به گزارش ایسنا، طبق اسنادی که در دادگاه فدرال منطقه کلمبیا تنظیم شده است، شرکت نفت و گاز بینالمللی فجیره (FIOGC) که متعلق به شیخ حمد بن محمد الشرقی، حاکم امیرنشین فجیره است، مدعی است یک فروشنده واسطه این محموله بوده و این نفت از عراق خریداری شده است. آمریکا مدعی است ایران نفت را به خارج صادر میکند و ایران در واکنش به توقیف این محموله، اقدام آمریکا را دزدی خوانده است. شرکت FIOGC اعلام کرده در ژوئن ۲ میلیون بشکه نفت از یک تامینکننده عراقی خریداری کرده و این فروشنده بارنامه صادره از سوی سازمان فروش نفت دولتی عراق (سومو) را به عنوان مدرک مبدأ این محموله ارائه کرده است. این شرکت اعلام کرد در جولای یک کشتی را به عنوان مخزن شناور برای نگهداری این نفت در بندر فجیره امارات عربی متحده کرایه کرد. در اکتبر این نفت به یک خریدار چینی فروخته شد و تحت این توافق، شرکت FIOGC مسؤول تحویل این نفت به چین و کرایه ابرنفتکش آکیلیاس برای این سفر بوده است. دولت آمریکا در دسامبر پیش از اینکه محموله مذکور حرکت کند، آن را توقیف کرد. بر اساس گزارش بلومبرگ، کشتی آکیلیاس به سمت گلف کاست آمریکا تغییر مسیر داد و این نفت ماه میلادی جاری در هوستون تخلیه شد. شرکت FIOGC مدعی است در این محموله نفتی، منافع مالی دارد.
ارسال به دوستان
یک عبرت ظریف!
وزیر امور خارجه یک روز پس از پیروزی بایدن: مشخص است بین ترامپ و بایدن تفاوت است
وزیر امور خارجه دیروز: دولت بایدن سیاست فشار حداکثری ترامپ را ادامه میدهد
گروه سیاسی: سیاست خارجی امروز آمریکا شبیه سیاست خارجی دیروز ایالات متحده است. این موضوعی است که رسانههای مطرح آمریکایی طی روزهای گذشته در تحلیل راهبردهای دیپلماتیک دولت بایدن بویژه نسبت به ایران مطالب زیادی درباره آن منتشر کردهاند.
به گزارش «وطنامروز»، اینکه سیاست خارجی بایدن در بیشتر موضوعاتی که در دستگاه محاسباتی هیات حاکمه آمریکا با برچسب «چالش سیاست خارجی» و «امنیت ملی» شناسایی شده است در عمل با سیاستهای تهاجمی دولت ترامپ یکسان باشد مساله غریب و دور از انتظاری نیست، چنانکه این تشابه عملکردها در حوزه سیاست خارجی پیشینهای به قدمت تاریخ دیپلماسی آمریکا دارد اما چیزی که در این میان عجیب و قابل تامل به نظر میرسد، خوشبینیهای خارج از واقعبینی منتهی به آدرس غلط دادن به جامعه ایرانی از سوی دستگاه سیاست خارجی ایران نسبت به این موضوع است که در زمان انتخابات سوم نوامبر [جنجالی] ریاستجمهوری آمریکا به اوج خود رسید.
از این رو بود که محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه به عنوان مسؤول ارشد دیپلماسی کشور تنها یک روز پس از پیروزی بایدن، اظهار کرد: مشخص است که بین ترامپ و بایدن تفاوت است. حالا با گذشت ۵۰ روز از سکانداری بایدن بر کاخ سفید، ظریف هر روز مشغول واگویی این گزاره است که بایدن هم سیاست فشار حداکثری ترامپ را ادامه میدهد! پس از مواضع مبهم اولیه درباره بازگشت آمریکا به تعهدات برجامی و در نهایت اعلام اینکه دولت بایدن هیچ مشوقی به تهران نخواهد داد و منتفی دانستن برداشتن گام اول از سوی آمریکا در آخرین مورد از این اعترافها، پس از اینکه تونی بلینکن، همتای آمریکایی محمدجواد ظریف، اعلام کرد آزادسازی منابع ارزی ایران در سئول مشروط به بازگشت تهران به محدودیتهای هستهای برجام است، ظریف را در توئیتر وادار به این یادآوری تلخ در «اینهمانی» میان ۲ رئیسجمهور ایالات متحده کرد.
پیش از این هم ظریف 29 بهمن در حاشیه جلسه هیات دولت گفته بود: الان یک ماه است که دولت آقای بایدن سیاست فشار حداکثری دولت آقای ترامپ یعنی سیاست بیقانونی، قلدری و زورگویی را ادامه میدهد. اگر اینها معتقدند آن سیاست شکست خورده و معتقدند آن سیاست آبروی آمریکا را برده، ادامه آن سیاست هم کمکی به آنها نمیکند و همان شکست و بیآبرویی را برای آنها دارد.
در چنین شرایطی نیوزویک آمریکا در تحلیلی با عنوان «سیاست خارجی بایدن بیشتر از آنچه تصور میکنید به سیاست خارجی ترامپ شبیه است»، به تحلیل تفاوتهای حرف با عمل جو بایدن در عرصه سیاست خارجی پرداخت.
در این گزارش آمده است: سیاست خارجی آمریکا در کل نسبتا ثابت باقی مانده است و جز قطع حمایت نظامی آمریکا از ائتلاف سعودی در یمن و تمدید معاهده استارت نو با روسیه، سیاست خارجی بایدن بیشتر از آنچه طرفداران وی حاضر به قبول آن هستند به ترامپ شبیه است. در واقع در برخی مسائل مثل ایران، ترقیخواهان به طور فزایندهای در حال بیتاب شدن به دلیل سرعت کند دیپلماسی بایدن هستند.
این نشریه افزود: اگر لحن و بیان کنار گذاشته شود، شباهتهای سیاست بایدن با ترامپ تاکنون از تفاوتهای آن بسیار بیشتر بوده است. به نوشته این نشریه آمریکایی، «درباره ایران هم در دوران کارزارهای انتخاباتی، تیم سیاست خارجی بایدن بشدت منتقد رویکرد فشار حداکثری دولت ترامپ در قبال ایران بود. با این حال همان فشار حداکثری ترامپ علیه ایران که بایدن آن را نکوهش میکرد، همچنان پابرجاست. هیچ یک از تحریمهای دوره ترامپ برداشته نشده و وام 5 میلیارد دلاریای که ایران از صندوق بینالمللی پول درخواست کرده همچنان به دلیل مسدود کردن این درخواست از سوی آمریکا، بدون پاسخ مانده است».
* بدهی آمریکا به ایران
در همین حال نشریه THE WEEK هم روز جمعه در یادداشتی به قلم «برایان کوپر» نوشت: «جو بایدن در تبلیغات انتخاباتی خود در سال ۲۰۲۰ وعده داد هر تلاشی که بتواند برای بازگشت به برجام انجام خواهد داد اما 50 روز پس از آغاز ریاستجمهوری او، پیشرفتی در این زمینه حاصل نشده و توافق [هستهای] در آستانه فروپاشی است».
در این یادداشت آمده است: «اکنون که بایدن رئیسجمهور است، باید به عنوان بخشی از مذاکرات برای بازگشت به برجام، طیف گستردهای از تحریمهای ایران را لغو کند تا هم حسننیت خود را نشان دهد و هم در راستای کمکهای بشردوستانه گام برداشته باشد. آمریکا آسیبهای شدیدی به دولت و مردم ایران که در بحران شیوع ویروس کرونا به سر میبرند، وارد کرده است. آمریکا در این باره نسبت به ایرانیها دین به گردن دارد». وی میافزاید: «در این زمینه، مانع دیپلماتیک این است که دولت بایدن اصرار دارد پیش از لغو هرگونه تحریم، ایران باید به تعهدات خود در این توافق بازگردد، در حالی که ایران عکس آن را طلب میکند. همانطور که بایدن ماه سپتامبر (شهریور) در یادداشتی در سیانان نوشت: «اگر ایران به پایبندی کامل به توافق هستهای بازگردد ایالات متحده به عنوان نقطه آغازی برای مذاکرات متعاقب، به این توافق باز خواهد گشت». در ادامه این یادداشت آمده است: «بررسی اینکه کدام گزاره درست است، باید به دیدگاهها، تاریخچه دیپلماتیک و بستر راهبردی گستردهتر متکی باشد. درباره دیدگاه اول، هیچ بحثی وجود ندارد که ایالات متحده سخت در اشتباه است. ایران با حسننیت به توافق هستهای پیوست و حتی پس از آنکه دونالد ترامپ [رئیسجمهور سابق آمریکا] به طور ناگهانی به آن خیانت کرد (احتمالا به خاطر نفرتش از هرکاری که [باراک] اوباما [رئیسجمهور اسبق آمریکا] انجام داده بود و تلاش او برای تشویق جنگطلبان دیوانه) ایران به تعهدات خود پایبند ماند. بعد از آن ترامپ دست به ترور ژنرال قاسم سلیمانی فرمانده ایرانی زد که موجب خشم رهبران ایران و عراق شد و چرخهای از خشونتها برای اقدام متقابل را آغاز کرد که تا به امروز ادامه دارد».
کوپر در یادداشت خود میافزاید: «هنگامی که ترامپ تحریمها علیه ایران را بازگرداند، اقتصاد این کشور را به طور اساسی مورد آسیب قرار داد. تورم به سرعت افزایش یافت و در برخی کالاهای اساسی بویژه مواد دارویی کمبود ایجاد شد. همچنان که بیمارستانهای این کشور بدون دسترسی کافی به اقلام محافظتی و تجهیزات حیاتی برای درمان بیماران مبتلا به «کووید-۱۹» تقلا میکردند، این امر به میزان زیادی اوضاع همهگیری ویروس کرونا را در آنجا بدتر کرد. بدون شک هزاران نفر در نتیجه اقدامات مستقیم آمریکا جان خود را از دست دادند».
در این یادداشت آمده است: «از نظر بستر راهبردی، واقعیت این است که صرفنظر از اینکه منافع جدی آمریکا را چطور تعریف کنید، ایران اهمیت چندانی به آنها نمیدهد. ایران کشوری با وسعت و درآمد متوسط در آن سوی کره زمین است. تصور کنید اگر ایرانیها در تمام مرزهای کانادا و مکزیک پایگاه نظامی داشتند، اقتصاد ما را با تحریم تحت فشار قرار میدادند و هر از گاهی اعضای دولت بایدن را هدف قرار میدادند، آمریکاییها چه احساسی پیدا میکردند».
این یادداشت میافزاید: «بهطور خلاصه، ایران تمام دلایل ممکن برای بیرغبتی را دارد. همانطور که بایدن نوشت، آمریکا عهدشکنی کرد و ترامپ با بیملاحظگی، سیاستی را دور انداخت که قصدش امن نگهداشتن آمریکا بود و حالا آمریکا باید اندکی حسننیت نشان دهد. این حداقل کاری است که میتوانیم انجام دهیم».
ارسال به دوستان
سخنگوی شورای نگهبان:
سابقه نظامی منعی برای کاندیداتوری در انتخابات نیست
گروه سیاسی: روز گذشته نشست خبری سخنگوی شورای نگهبان برگزار شد و همانگونه که انتظار میرفت، موضوع انتخابات محور سوالات خبرنگاران از عباسعلی کدخدایی بود. به گزارش «وطنامروز»، عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان روز گذشته در نشست خبری خود با خبرنگاران با اشاره به طرح اصلاح موادی از قانون انتخابات ریاستجمهوری گفت: ایرادات قبلا گفته شده و مغایرت در اصول ۹۹، ۱۱۵ و ۱۱۰ داشت و برخی موارد هم برای نخستین بار ذکر شد و با ایرادات شورای نگهبان مواجه و جهت اصلاح به مجلس اعاده شد. کدخدایی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا دیدگاه امام خمینی(ره) درباره فعالیت سیاسی نظامیان تاثیری در تصمیم اعضای شورای نگهبان برای بررسی صلاحیت کاندیداهایی با سابقه نظامی خواهد داشت؟ گفت: اگر رویه شورا را بررسی کنید منع قانونی برای حضور افرادی که سابقه نظامی دارند، وجود نداشته و در ادوار مختلف افراد نظامی حضور داشتند و آنچه قانون لحاظ کرده عدم منع ورود اینگونه افراد است. البته دخالت نظامیان که سوگیری داشته باشد قطعا منع شده است. صرف نامزد شدن برای انتخابات منع قانونی نداشته است. کدخدایی درباره تعیین سقف معین برای نامزدها گفت: شورای نگهبان هیچ وقت نمیتواند سقفی برای اعداد نامزدها درنظر بگیرد و قانون برای ما ملاک است. وی درباره آخرین اقدامات برای برگزاری انتخابات با شرایط کرونایی، گفت: ما تابع قانون هستیم؛ جلسات هماهنگی برای آنچه در اختیار ما و وزارت کشور است، برگزار شده است. صندوقها قریب به ۱۵ درصد افزایش خواهد داشت. آنچه تاکنون ستاد مبارزه با کرونا اعلام کرده خطر شیوع ویروس بیشتر در تجمعات است، بنابراین ما در تجمعات محدودیت داریم. کدخدایی درباره گزارشهای واصله به شورای نگهبان و نظارت بر اظهارنظرهای مجازی نیز اظهار کرد: شورای نگهبان محدودیتی در دریافت گزارش ندارد و گزارشها مورد ارزیابی قرار میگیرد، بنابراین فرقی نمیکند چه کسی برای ما گزارش ارسال کند. وی افزود: فعالیتهای انتخابات و تبلیغات در قانون بدرستی روشن نشده و هنوز مشخص نیست که اگر کسی در انتخابات اعلام آمادگی کرد تبلیغات محسوب میشود یا خیر. درباره تبلیغات نیز ما باید به استناد قانون عمل کنیم و قانون در این زمینه روشن و شفاف نیست. امیدواریم قانون اصلاح شود. سخنگوی شورای نگهبان در پاسخ به سوالی درباره ممنوعیت ثبتنام سران قوا در انتخابات هم گفت: قانون چنین منعی نگذاشته است و فقط افرادی که در امر اجرا و نظارت بر انتخابات مسؤولیت مستقیم دارند، باید قبل از ثبتنام استعفا کنند تا وقتی قانون منع نکرده ما نیز نمیتوانیم شخصی را برای حضور در انتخابات منع کنیم. وی درباره آخرین وضعیت تفکیک موقت «ششمین دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا» و «سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری» که اخیرا از سوی شورای نگهبان به منظور تضمین تأمین سلامت رأیدهندگان مطرح شده است، گفت: به موجب قانون هر ۲ انتخابات سراسری در یک دوره برگزار میشود. به دلیل اینکه انتخابات شوراها یک انتخابات محلی - منطقهای است، پیشنهاد کارشناسی ما این بود که اگر بتوانیم این انتخابات را به صورت محلی و منطقهای برگزار کنیم، این مساله میتواند توجه شورای نگهبان و وزارت کشور را بیشتر معطوف به انتخابات ریاستجمهوری کند. ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|