|
تست کرونای ملیپوشان بسکتبال منفی شد
با منفی شدن تست کرونای ملیپوشان بسکتبال، اردوی تیم ملی از صبح دیروز آغاز شد. ملیپوشان دعوت شده به اردوی تیم ملی بسکتبال ایران که روز شنبه تست کرونا داده بودند، با منفی اعلام شدن جواب تستهایشان، تمرینات خود را از صبح دیروز زیر نظر کادر فنی آغاز کردند. تیم ملی بسکتبال مردان ایران خود را برای حضور در مسابقات پنجره سوم انتخابی کاپ آسیا ۲۰۲۱ آماده میکند.
ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطنامروز» با علی لطیفی درباره شکست استقلال در داربی
تضعیف استقلال در دولت روحانی
زهره فلاحزاده: تیم استقلال در نودوپنجمین داربی پایتخت شکست خورد تا شاگردان فرهاد مجیدی شانس قهرمانی در لیگ برتر را از دست رفته ببینند. آبیها حالا با ۲ بازی کمتر نسبت به آلومینیوم اراک در رده پنجم قرار دارند و تنها قهرمانی در جام حذفی میتواند هواداران را تا حدودی راضی کند. استقلال روز چهارشنبه در مرحله یکهشتم نهایی جام حذفی باید به مصاف ذوبآهن برود؛ ذوبی که با مجتبی حسینی در لیگ برتر پیش از داربی این تیم را شکست داد و این نشان میدهد مجیدی و شاگردانش بازی راحتی نخواهند داشت. درباره شرایط این روزهای استقلال، داربی و جام حذفی با علی لطیفی، پیشکسوت استقلال گفتوگو کردیم.
***
* استقلال در حالی در داربی شکست خورد که ۲ تیم نمایش ضعیفی داشتند؛ نظر شما درباره این دیدار چیست؟
این دیدار جنگ بین خط تهاجمی قوی استقلال و خط تدافعی قوی پرسپولیس بود. پرسپولیسیها بیشتر تمرکزشان روی خط دفاعیشان است که گل نخورند. به اعتقاد من آنها بخوبی توانستند بازیکنان تأثیرگذار استقلال را مهار کنند. در نتیجه آن شرایط فوقالعادهای که استقلالیها در لیگ قهرمانان آسیا در خط حمله داشتند، خیلی در این بازی نمود پیدا نکرد. البته آبیها در این دیدار بهتر ظاهر شدند اما از موقعیتهای نصفه و نیمه خود نتوانستند استفاده کنند و پرسپولیس از تکموقعیت خود بهترین استفاده را برد و برنده بازی هم شد. در کل بازی بسیار زشتی دیدیم و این نوع فوتبال را دوست نداشتم. متأسفانه همیشه پیش از داربی از هیجانهای آن و پس از بازی، درباره فوتبال بد ۲ تیم صحبت میکنیم؛ موضوعی که تکراری شده و در شأن فوتبال ما نیست.
* استقلالیها اعتقاد داشتند اگر پنالتی دقیقه ۳ اعلام میشد، بازنده داربی نبودند؛ به نظر شما پنالتی تضمینکننده برد تیم بود یا بیشتر توجیه است؟
در فوتبال نمیتوان با قطعیت نظر داد اما به اعتقاد من اگر پنالتی گرفته میشد، شانس استقلال برای برد بیشتر میشد. چون با گل استقلال، پرسپولیسیها جلو میآمدند و آبیها تخصص دارند که با باز شدن فضا، مهاجمان ترسناکشان گلهای بیشتری به ثمر برسانند. میدانم که گرایش فوتبال ما در سالهای اخیر خواسته یا ناخواسته به نفع پرسپولیس بوده و بازنده و مظلوم واقعی این اتفاق هواداران استقلال هستند.
* تعویضهای مجیدی برخلاف تعویضهای گلمحمدی جواب نداد و استقلال نتوانست از بازیکنان تعویضی بهره لازم را ببرد.
یکی از مشکلات استقلال در چند فصل اخیر این است که پلن B ندارد. یعنی تیم حریف که در لاک دفاعی فرو میرود،
برنامهای برای حل مشکل گلزنی ندارد. این اتفاق دوران محمود فکری هم بود. مثل مصافهای استقلال با پیکان چه با فکری و چه با مجیدی که حریف ۲ مساوی از ما گرفت.
* خیلیها اعتقاد دارند فراز کمالوند تأثیر زیادی در تیم داشته و با رفتن او استقلال به بنبست تاکتیکی خورده است.
به هیچوجه به این موضوع اعتقاد ندارم. شما زمانی میتوانید به این باور برسید که مربی ۶ ماه در تیم حضور داشته باشد. فراز کمالوند یک ماه در تیم حضور داشته، صرفا درباره مسائل روانی و به عنوان یک مشاور کنار مجیدی فعالیت داشته و حتی خود فرهاد هم تأثیرگذاری ۱۰۰ درصد ندارد، چون زمان زیادی در تیم نبوده است. در واقع این تیم محمود فکری است. از این به بعد است که فرهاد میتواند تفکراتش را در زمین نشان دهد. کمالوند بیشتر به عنوان مشاور بوده که البته میتوانست در تعویضها هم به فرهاد کمک کند.
* قرار است یک مربی ایتالیایی به نیمکت استقلال اضافه شود؛ به نظر شما این مربی که هنوز نامش هم فاش نشده، میتواند به مجیدی در این مدت کوتاه تا پایان لیگ کمک کند؟
اگر فرهاد مجیدی حتی مورینیو را هم به عنوان دستیار به نیمکتش اضافه کند، به اعتقاد من تأثیر چندانی نخواهد گذاشت. از این جهت که استقلال با وجود ستارهها و مهرههای خوبی که دارد، بیشتر به جای اینکه از نظر فنی مشکل داشته باشد، از نظر روحی- روانی مشکل دارد. استقلال نیاز به فردی دارد که رفاقت و اتحاد را بین بازیکنان زیاد کند. به نظر من مجیدی اگر مربی خارجی هم میآورد، یک مربی ایرانی هم اضافه کند تا بازیکنان را دور هم جمع کرده و از نظر روانی آماده کند. صدالبته مربیای باشد که کنار خط بتواند از حق استقلال دفاع کند، چون مجیدی و کمکهای او خیلی آرام هستند.
* لحظات پایانی داربی بین بازیکنان ۲ تیم درگیریای ایجاد شد که کمیته انضباطی خیلی سریع به این ماجرا ورود کرد. این در حالی است که هفته گذشته اتفاق مشابهی در دیدار سپاهان - پرسپولیس رخ داد و شاید اگر کمیته انضباطی زودتر رسیدگی میکرد، چند بازیکن پرسپولیس پیش از داربی محروم میشدند.
اگر در دیدار سپاهان - پرسپولیس چند بازیکن به قتل هم میرسیدند، کمیته انضباطی ورود نمیکرد و حکم آن پس از داربی اعلام میشد. بیتعارف عرض کنم کمیته انضباطی صرفا نمیتواند قانون را اجرا کند. بیشتر با ریشسفیدی
دنبال حل مشکلات هستند. وقتی با یک تلفن از فلان جا بازیکن را میبخشند، این اتفاق هم میافتد. کمیته انضباطی قدرت لازم را به هیچ عنوان نداشته و ندارد، بلکه از جای دیگر باید تأییدیه بگیرند تا رأی ابلاغ شود. فقط در این حد بگویم که اگر این اتفاق برای تیم ضعیفتری میافتاد، پوستشان را میکندند. من نمیگویم کدام تیم پرسپولیس یا سپاهان مقصر ماجرا بودند اما هر جای دنیا این اتفاق بیفتد، سریع کمیته انضباطی تشکیل جلسه میدهد و قبل از دیدار بعدی حکم صادر میشود. نگاه هواداران استقلال این است که در دولت آقای روحانی تیمشان بشدت تضعیف شده است. آخرین نمونه هم کری آقای جهرمی بود که بسیار کار زشتی آن هم در بدترین زمان ممکن کرد. او به جای اینکه به عنوان وزیر به مشکلات مردم بپردازد، به این حواشی فکر میکند. ۸ سال دوران ریاستجمهوری آقای روحانی از بدترین سالهای تاریخ باشگاه استقلال است؛ به جهت طرفداریهای همهجانبه از پرسپولیس. هیچ ایرادی ندارد که شما طرفدار تیمی باشید اما نباید از قدرت و جایگاهتان به نفع آن تیم استفاده کنید.
* استقلال شانس قهرمانی لیگ را از دست داد و حالا فرهاد مجیدی به دنبال قهرمانی در جام حذفی است. تیم او باید مقابل ذوبآهن در این رقابتها حاضر شود؛ ذوبآهنی که پیش از داربی، استقلال را شکست داد. به نظر شما مجیدی میتواند این بار از پس ذوبآهن بربیاید؟
به اعتقاد من استقلال میتواند ذوبآهن را این بار شکست دهد اما به شرطی که از بازی احساسی دست بردارد؛ به عبارتی منطقی فوتبال بازی کند. فرهاد در حدی که میتواند باید روی ساختار دفاعی استقلال فوکوس کند. مادامی که این مشکل حل نشود، امیدی به موفقیت نیست. مهاجمان استقلال زمانی که توپ را از دست میدهند، باید در کارهای دفاعی کمک کنند تا ساختار دفاعی، تیمی و فردی درست شکل بگیرد. البته استقلال در داربی شکست خورده و جمع کردن تیم از نظر روحی خیلی سخت است. نقش فرهاد اینجا خیلی مهم است و امیدوارم او بتواند این کار را انجام دهد و استقلال را به شرایط نرمال بازگرداند. اگر استقلال نتواند جام حذفی را برنده شود، با توجه به روحیهای که از مجیدی میشناسم، خود او توان ماندن در تیم با شرایط خیلی سخت را نخواهد داشت.
ارسال به دوستان
اخبار
شکایت دوباره ایران از فدراسیون جهانی جودو به CAS
مسؤولان فدراسیون جودو بار دیگر قصد دارند در اعتراض به محرومیت ۴ ساله از سوی فدراسیون جهانی جودو، به دادگاه CAS شکایت کنند. به گزارش ایسنا، مسؤولان فدراسیون جودو برای دومین مرتبه قصد دارند شکایتی را علیه فدراسیون جهانی جودو پس از صدور رای ۴ ساله محرومیت ایران از همه میادین بینالمللی در دادگاه CAS مطرح کنند.
مسؤولان فدراسیون جودو پس از هماهنگیهای لازم و جلسات مشترک با مسؤولان وزارت ورزش و جوانان و کمیته ملی المپیک و مشاوره با وکلای مجرب ورزش به این نتیجه رسیدند که در فرصت باقیمانده برای احقاق حق قانونی جودوی ایران باز هم در دادگاه حکمیت ورزش (CAS) علیه این رای کمیته انضباطی فدراسیون جهانی جودو - که غیرمنطبق با موازین حقوقی است - شکایت کنند.
پیش از این در پی اقدام فدراسیون جهانی جودو در محرومیت نامحدود جودوی ایران، فدراسیون جودو با پرداخت هزینههای مربوط به دادگاه CAS شکایت کرد و دادگاه با بازگرداندن پرونده به فدراسیون جهانی ضمن مردود دانستن محرومیت نامحدود، خواستار صدور رای با قید زمان آغاز و پایان شد که در نهایت کمیته انضباطی فدراسیون جهانی، جودوی ایران را از شهریور ۱۳۹۸ به مدت ۴ سال محروم کرد. صدور رای محرومیت ۴ ساله جودوی ایران در حالی بود که وکیل پرونده از پیروزی بزرگ برای جودوی ایران خبر داده بود!
***
AFC انصراف کرهشمالی را تأیید کرد
کنفدراسیون فوتبال آسیا رسما اعلام کرد تیم ملی فوتبال کرهشمالی از حضور در ادامه رقابتهای انتخابی مشترک جامجهانی و جام ملتهای آسیا انصراف داده است. کنفدراسیون فوتبال آسیا دیروز با انتشار اطلاعیهای به صورت رسمی اعلام کرد تیم ملی فوتبال کرهشمالی از ادامه مسابقات انتخابی مشترک جامجهانی ۲۰۲۲ و جام ملتهای ۲۰۲۳ آسیا انصراف داد.
AFC خاطرنشان کرده است این موضوع به کمیته مسابقات فیفا ارجاع میشود تا درباره جزئیات جدول گروه هشتم انتخابی جامجهانی تصمیمگیری کند. در این گروه ترکمنستان با ۹ امتیاز و یک بازی بیشتر صدرنشین است و کرهجنوبی، لبنان و کرهشمالی ۸ امتیازی هستند. پیش از این عنوان شده بود احتمال دارد امتیاز بازیهای رو در روی کرهشمالی به حریفانش داده شود که در این صورت کار برای تیم ملی ایران سخت خواهد شد. ایران در گروه سوم این رقابتها بعد از عراق و بحرین در جایگاه سوم قرار دارد. مسابقات انتخابی مشترک جامجهانی و جام ملتهای آسیا در 8 گروه برگزار میشود که 8 تیم صدرنشین به علاوه 4 تیم برتر رده دوم راهی مرحله نهایی خواهند شد. اگر امتیازات کرهشمالی به حریفانش داده شود، میتوان پیشبینی کرد که تیمهای اول و دوم این گروه صاحب امتیازات بادآوردهای میشوند که معادلات صعود به مرحله بعد را تحت تاثیر قرار میدهد.
***
غیبت ستارههای لژیونر عراق و حضور بشار و طارق مقابل ایران
سرمربی اسلوونیایی عراق فهرست تیم ملی این کشور برای حضور در انتخابی جامجهانی را اعلام کرد که در این بین نام ۲ ستاره لژیونر عراق دیده نمیشود. سرکو کاتانچ اسامی بازیکنان دعوت شده به تیم ملی عراق برای حضور در اردوهای آمادهسازی پیش از اعزام به بحرین و حضور در انتخابی جامجهانی را اعلام کرد. عراق در بحرین ۳ دیدار مقابل تیمهای کامبوج، هنکگنگ و ایران برگزار خواهد کرد.
«شیرهای بینالنهرین» با ۱۱ امتیاز صدرنشین گروه هستند و از بیشترین شانس برای صعود به عنوان تیم نخست برخوردارند. آنها در دور رفت، ایران، مدعی صعود از این گروه را در اردن شکست دادند.
در فهرست بازیکنان دعوت شده به این تیم، نام ۲ بازیکن لژیونر عراق دیده نمیشود. علاء عباس، بازیکن ژیل ویسنته پرتغال و همینطور روبین سولاکا، بازیکن لفسکی صوفیه بلغارستان به علت مصدومیت این مسابقات را از دست دادهاند. این دو در بازی رفت مقابل ایران در ترکیب اصلی تیم ملی کشورشان حضور داشتند. در عوض در این فهرست ۲۶ نفره، بازیکنانی از تیمهای الشرطه، الزوراء و نیروی هوایی دعوت شدهاند که در لیگ قهرمانان آسیا مغلوب تیمهای ایرانی شدند. همچنین بشار رسن و طارق همام، ۲ بازیکنان پیشین پرسپولیس و استقلال که در حال حاضر به ترتیب برای القطر قطر و نیروی هوایی عراق بازی میکنند، به تیم ملی دعوت شدهاند. علاوه بر این یک بازیکن از لیگ روسیه، یک بازیکن از لیگ آمریکا و ۲ بازیکن از لیگ قطر به عنوان لژیونر در ترکیب عراق حضور دارند.
ارسال به دوستان
آنچه داربی از فوتبال ایران به نمایش گذاشت
زشت، بد، جلف!
نودوپنجمین داربی، دقیقا همان چیزی را از فوتبال ایران نشان داد که باید میدیدیم و اتفاقات آن را فقط باید با واژههایی چون زشت، بد، جلف تعریف کرد. نه قصدمان سیاه نشان دادن فوتبال ایران است و نه میخواهیم کسی را نصیحت کنیم. این فوتبال آنقدر سیاهیها به خود دیده که بالاتر از آن رنگی نیست و گوش شنوایی هم وجود ندارد که قصد ما نصیحت کردن باشد. اگر گوش شنوایی بود، پیش از اینکه رسانهها بخواهند مسالهای را گوشزد کنند، بارها پیشکسوتان فوتبال ایران این نصیحتها را انجام دادهاند و کسی توجهی به این مسائل نداشته اما بد نیست نگاهی به داربی نودوپنجم داشته باشیم که عصارهای از فوتبال ایران است. اعتراض، درگیری و خشم؛ خشمی بیرونزده که شاید بخشی از آن برای دیده شدن است. دیده شدن در فضایی که فوتبال ایران را بلعیده و همه اسیر آن شدهاند؛ فضای مجازی که شاید حرکت بسیاری از مربیان و بازیکنان فوتبال ایران را تحت تأثیر قرار داده و بسیاری از صحبتها، حرکات یا رفتارها برای بیشتر دیده شدن انجام میشود بویژه اگر این نفرات در ۲ تیم استقلال و پرسپولیس باشند که هوادارانشان در فضای مجازی، معرکهای به راه انداختهاند. داربی هم دقیقا چیزی شبیه به همان معرکههای فضای مجازی بود که با اعتراضهای مکرر به داوری آغاز شد و با مشت و لگد در پایان بازی خاتمه یافت. داربی، ویترین فوتبال ایران است؛ دیداری که مهمترین داربی قاره آسیا تلقی میشود اما شاید بتوان نام زشتترین بازی قاره را هم روی آن گذاشت. دیداری که بازیکنانش با کوچکترین اتفاق از خود بیخود میشوند و با هر تصمیم داور، آواری میشوند بر سر قاضی میدان. حتی درستترین تصمیم داور هم با اعتراض روبهرو میشود، تصمیم غلط یا مشکوک که جای خود دارد. همین مسأله، سنگ بنای درگیریهای بیشتر است و افسوس که این رفتارها با هیچ واکنش جدی هم روبهرو نمیشود. داربی زشت بود، درست شبیه عملکرد ۲ تیمی که همین چند روز پیش در لیگ قهرمانان آسیا نمایشهای درخشانی داشتند اما همان جا هم برای یکدیگر کری میخواندند؛ کری اینکه کدام یک در گروه سختتری قرار دارند و رقبای کدام یک قویتر بوده است. وقتی به لیگ برگشتند، انتظار این بود حداقل داربی زیبایی را شاهد باشیم اما دریغ از یک حمله قدرتمند و تمام عیار روی دروازه دیگری. بار فنی پایین بازی، حوصله همه را سر برده بود. داربی بد بود، درست شبیه بازیکنانی که حتی به گرفته شدن خطای محرزشان هم اعتراض داشتند؛ بازیکنانی که هنگام عقد قرارداد، بالاترین ارقام را طلب میکنند اما بویی از رفتار حرفهای نبردهاند. نه در زمین بازی حرفهایگری دارند و نه بیرون زمین میتوانند از خود رفتار یک بازیکن حرفهای را به نمایش بگذارند؛ بازیکنانی که بیش از اندازه مورد توجه قرار گرفتهاند تا فکر کنند دنیا حول آنها میچرخد. داربی جلف بود، درست شبیه نفراتی که در پایان بازی مشت و لگد به سمت یکدیگر پرتاب میکردند. آن هم در شرایطی که ثانیهها رو به پایان بود و بازیکنان به جای کنترل رفتارشان، با حرکاتی تأسفآور، ویترین فوتبال ایران را با خشونت به هم زدند. جایی که انتظار میرفت حداقل رفتار معقولانهای از نیمکت تیمها مشاهده کنیم اما برخی اعضای همین نیمکتها هم جزئی از درگیری بودند؛ نیمکتهایی که شاید بخشی از خشونت داخل زمین را هم رقم میزنند و دائما از کنار زمین علیه داور و تصمیماتش فریاد میزنند و همین رفتار، بازیکنان را برای اعتراض و خشونت، تحریک میکند. این فوتبال، با چند تصمیم موقت کمیته انضباطی هم اصلاح نخواهد شد. اگر عوامل درگیرشونده داربی تا پایان فصل هم محروم شوند، باز هنگام بازگشت، همین رفتارها را تکرار خواهند کرد. بازیکنان و مربیانی که جز خشم، چیزی برای ارائه ندارند و سالها باید روی فرهنگ و رفتارشان کار کنند تا بلکه بتوانند روزی معقولانه یک فوتبال را به پایان برسانند.
ارسال به دوستان
به یک نفر با روابط عمومی بالا نیازمندیم
مالک شیخی: چندی پیش یکی از دوستان دوره دکتری که از قضا اکنون مدرس رشته روابط عمومی است، خواست یادداشتی پیرامون «آسیبشناسی روابط عمومیهای ایران» بنویسم. موضوعات فراوانی برای طرح، در ذهنم شکل گرفت؛ از سیاستزدگی روابط عمومیها تا خردهفرمایشات دستوری در این حوزه. در نهایت اما موضوع انتخابیام پرداختن به این مهم بود که مقصود جامعه ایرانی از «روابط عمومی بالا» چیست؟ مطلب نگارش شده به دلیل مخالفت مدیرمسؤول آن نشریه که مدیر روابط عمومی آن دانشگاه بود، چاپ نشد. اکنون در روز روابط عمومی تصمیم گرفتم به جای تبریکهای کلیشهای، بخشهایی از آن یادداشت را منتشر کنم. امید که این سیاهه، هدیهای باشد برای دوستانم در سازمانهایی که مسؤولیت خطیر روابط عمومی بر عهده آنهاست؛ برای آنان که حق «مثقال» و حتی «میسکال» را میدانند؛ برای آنان که در سایه مدیرعامل سازمانشان حرکت نمیکنند و بوی متعفن بیسوادی را با ادکلنهای فرانسوی نمیپوشانند؛ کسانی که حقیقت را به پای مصلحت و منفعت ذبح نمیکنند؛ آنان که لباسشان برند نیست اما کتابخانهشان بِرند است؛ لپتاپ و تبلت و موبایلشان اپل نیست اما شیوه مدیریت انگیزش استیو جابز را مطالعه کردهاند؛ کسانی که ساعت روی مچشان «رولکس» و «برمونت» نیست اما تفاوت ساعت 8 را با ساعت 8:05 بخوبی میدانند؛ همانها که نان و نامشان را از ایمانشان دارند نه از آشفتهبازار سیاست در بهرهبرداری از قبیلهگرایی.
در آن مطلب گفته بودم که «روابط عمومی بالا» چه میتواند باشد و چه نباید باشد!
آدمی که قرار است روابط عمومی بالا داشته باشد، حداقل ۲ کتاب اصلی «زبان بدن» را باید خوانده باشد. باید ۲ جلد ارتباطات انسانی دکتر «علیاکبر فرهنگی» را خوانده باشد. او نباید قبل از دانستن «مبانی زیباییشناختی و امر زیبا»، دانستن فلسفه رنگها از «ایتن» یا مطالعه «تاریخ زشتی» از «امبرتو اکو» درباره طرحهای گرافیکی اظهارنظر کند، چرا که فعالیت روابط عمومی با چاپ کردن یک بنر و چند پوستر کاملا متفاوت است. آدمی که قرار است روابط عمومی بالا داشته باشد، اگر سطح زبانش در حد «ok» و «cancel» است، حق ندارد خود را متولی امور بینالملل نیز بداند. اگر هنوز نظر «حمید نطقی» به عنوان پدر روابط عمومی ایران را درباره این رشته نمیداند، بهتر است درباره تئوریهای روابط عمومی اظهار فضل نکند. موسیقی یک رشته تخصصی هنر است اگر هنوز 10 آلبوم برتر موسیقی بیکلام از«باخ»، «موتزارت»، «ژان میشل ژار»، «کیتارو»، «حسین علیزاده» و «مجید انتظامی» را نشنیده، درباره موسیقی هیچ کلیپ یا تیزری نباید اظهارنظر کند.
اما از بایستههایی نیز گفته بودم. اینکه روابط عمومی سازمان نباید غلط املایی داشته باشد. املا در فرهنگ ایرانی نشانه سواد است و غلط املایی نشانه بیسوادی! لذا دانستن حداقل نام رمانهای مطرح ایرانی مهم است، چون ادبیات مهم است؛ چون قدرت هر آدمی در دایره لغات او است نه در افزایش تن صدایش!
تنظیم روابط درونسازمانی نیز به اندازه روابط برونسازمانی در روابط عمومی مهم است. مهارت خوب شنیدن و شنونده خوب بودن «مهم» است. «جامعهشناسی سلیقه» از «گرونو»، دانستن آرای متفکران و اندیشمندان جامعه ایرانی و اطلاع از جدیدترین نظریههای انسانشناسی مهم است، چرا که عرصه عرضه روابط عمومی، جامعه و انسانهاست. به جای باج دادن به رسانههای زرد برای حذف نقدشان، بهتر است جوابیه منطقی نوشته شود، چرا که «نهاد نقد» نیز باعث رشد یک سازمان است، آنگونه که «کریم امامی» توانست با نقدهایش بخشی از فرهنگ هنری ایران را هدایت کند. مهم است روابط عمومی سازمان، آدرس بهترین کتابفروشیهای شهر را بداند. مهم است به جای نشستن پشت در اتاق فلان نماینده و وزیر، وقتش را یا بین کارکنان سازمانش یا در گالریها و پلاتوهای تئاتر شهر بگذراند. بهتر است متصدی این پست، قدرتش را نه در دالانهای تاریک و سیاه سیاست، بلکه در روشنای فرهنگ و هنر عرضه کند؛ که آنجا گستره لابیهای کثیف است و اینجا میدان شفاف انسانیت! مهم است که قدر موی سفید روزنامهنگاران و اصحاب جراید را بداند و به جای مدیریت توزیع هدایا، در پی مدیریت توزیع احترام باشد.
آن یادداشت به هر دلیل (منطقی یا غیرمنطقی) چاپ نشد اما امیدوارم وقتی که سعه صدر جامعه به اندازه کافی بود، اصل یادداشت را منتشر کنم. باشد که روابط عمومیهای ما در ایران، روابط عمومی سازمانشان باشند، نه روابط عمومی رئیس سازمان!
ارسال به دوستان
رسانههای غربی درباره نامزدهای انتخابات ایران چه میگویند؟
ثمانه اکوان: رسانههای غربی واکنشهای تقریبا یکسانی به ثبتنام نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری در ایران داشتند. این رسانهها با نام بردن از ابراهیم رئیسی و علی لاریجانی، این ۲ سیاستمدار ایرانی را به عنوان افرادی عنوان کردهاند که احتمالا بالاترین میزان آرا را در میان نامزدهای فعلی انتخابات ریاستجمهوری دارند.
شبکه خبری بیبیسی انگلیسی در گزارش خود هر ۲ نامزد مطرح انتخابات را از طیف محافظهکاران دانسته و عنوان کرده است به خاطر اینکه مسائل معیشتی و اقتصادی در شرایط فعلی در صدر خواستهها و نیازهای مردم ایران است، نامزدهای انتخاباتی سعی دارند خود را به عنوان کسی معرفی کنند که میتواند شرایط اقتصادی را برای ایرانیان بهتر کند. این رسانه در ادامه به صحبتهای حجتالاسلام و المسلمین رئیسی اشاره کرده که قبل از ثبتنام در انتخابات در بیانیهای گفته بود: «من به عنوان فردی مستقل به صحنه آمدهام تا در مدیریت اجرایی کشور تغییر به وجود آورم و با فقر، فساد، تحقیر و تبعیض مبارزه کنم».
بیبیسی اما لاریجانی را نزدیکترین شخص به روحانی دانسته و گفته است این سیاستمدار 63 ساله، گفتوگوکننده سابق هستهای ایران است که هماینک سالهاست به عنوان مشاور رهبر عالی ایران فعالیت میکند و گفته است سایر نامزدهای انتخاباتی قادر به درست کردن وضعیت اقتصادی نیستند بویژه آنهایی که سابقه نظامی یا قضایی دارند.
هفتهنامه انگلیسی «ویک» نیز با اشاره به کاندیداتوری حجتالاسلام رئیسی در انتخابات ریاستجمهوری نوشته است او به عنوان یکی از منتقدان سرشناس دولت روحانی و از متحدان رهبر عالی ایران آیتالله خامنهای شناخته میشود. این هفتهنامه همچنین نوشته است که نقش رئیسی در کمپین مبارزه با فساد میتواند او را به فرد محبوب در این رقابت تبدیل کند. در عین حال پیشبینی میشود اصولگراها در ایران دست برتر را در رقابتهای انتخاباتی داشته باشند و حمایت آنها از رئیسی میتواند شانس وی را برای پیروزی بیشتر کند. با این حال آنطور که گلفتایمز گزارش داده است، لاریجانی نیز امیدوار است بتواند حمایت میانهروها و اصولگراها را به صورت همزمان به دست آورد و به پلی میان این ۲ گروه تبدیل شود.
اندیشکده شورای آتلانتیک اما در گزارشی به سرنوشت اصلاحطلبی و اصلاحطلبان بعد از انتخابات ریاستجمهوری ماه آینده پرداخته و عنوان کرده است که اصلاحطلبان در شرایط فعلی در حال ارزیابی آینده خود بعد از انتخابات ریاستجمهوری هستند. این اندیشکده در تحلیل خود آورده است: بسیاری از اصلاحطلبان و میانهروها در این انتخابات مشغول بحثی داغ در کشور هستند. این بحث به این دلیل شکل گرفته است که به دلیل نزدیک شدن عدهای از اصلاحطلبان به نامزدهای جناح محافظهکار، اصلاحطلبان حالا بیش از پیش درباره هویت و آینده سیاسی خود تردید دارند. تعداد بسیار کمی از اصلاحطلبان نیز که همچنان به دنبال حفظ هویت خود به عنوان نیروهای لیبرال ایران هستند، هنوز مشخص نکردهاند که قرار است چطور بدون هیچ طرح خاصی، به هدف خود که برگشتن به عرصه قدرت در ایران است دست پیدا کنند.
این اندیشکده در ادامه مطلب خود آورده است: اصلاحطلبان با وجود اینکه از سال 1997 میلادی و ریاستجمهوری خاتمی در ۲ دوره متوالی در ایران قدرت اجرایی را در دست داشتند اما نتوانستند ساختارهای موثری برای ایجاد تغییرات اجتماعی در ایران به وجود بیاورند وص بعد از ۲ دوره ریاستجمهوری خاتمی و بعد از آن رئیسجمهور میانهرو ایران، حسن روحانی، هماینک در حال از دست دادن هویت خود نیز هستند.
این اندیشکده در ادامه به بحثی که در کلاب هاوس بین غلامحسین کرباسچی و مصطفی تاجزاده اتفاق افتاد، پرداخته و نوشته است که در این بحث تند، کرباسچی بعد از 24 سال که از دوران قدرت گرفتن اصلاحطلبان در ایران گذشته است، از تاجزاده پرسید «چه چیزی را میخواهید اصلاح کنید و چگونه میخواهید این کار را انجام دهید؟»؛ کرباسچی در این بحث معتقد بود این مساله برای اصلاحطلبان بسیار ضروری است که خود را به دیدگاه محافظهکاران نزدیک کنند و در تمام طول این مدت تاجزاده همچنان بر واژه اصلاحطلبی تاکید میکرد و در عین حال هیچ راهی برای رسیدن به آن پیشنهاد نمیکرد.
با این حال با توجه به اینکه انتظار نمیرود در انتخابات ماه آینده ایران، اصلاحطلبان یا میانهروها شانسی برای برنده شدن داشته باشند، این ۲ گروه سعی دارند در نهایت تلاش کنند همچنان در عرصه سیاسی ایران حضور داشته و مؤثر باشند. به همین دلیل هم بر اساس پیشنهاد محمد عطریانفر، آنها میخواهند سطح خود را یک مرحله پایینتر ببرند و به کسب برخی پستهای وزارتی یا مدیریت صنایع بسنده کنند. در این جلسه رسول منتجبنیا خواستار توجه اصلاحطلبان به شرایط کشور شده و از آنها خواسته به منافع ملی احترام بگذارند، زیرا اگر خطری کشور را تهدید کند، هیچ تفاوتی بین اصلاحطلب و اصولگرا نیست و هر ۲ با هم در یک کشتی نشستهاند و باید از همدیگر مراقبت کنند.
بر همین اساس تحلیلگران شورای آتلانتیک به این نتیجه رسیدهاند که احتمالا اصلاحطلبان حتی اگر نامزدی با اسم اصلاحطلب را نیز روانه رقابتهای انتخاباتی کنند، در نهایت پشت سر یک محافظهکار جمع میشوند و از او حمایت میکنند و دقیقا همان نقشهای را دنبال میکنند که سال 92 در همراهی با روحانی ایفا کردند.
در نهایت نشریه نیوزویک با اشاره به نامزدی ابراهیم رئیسی در انتخابات، مطرح کرده است که نامزدی او و احتمال بالای رأیآوری او در این انتخابات، بر پیچیدگیهای گفتوگوهای دولت بایدن با جمهوری اسلامی بر سر برنامه هستهایاش میافزاید. نیوزویک در ادامه نوشته است: رئیسی پیش از این از روحانی انتقاد کرده بود که رویکردش در زمان گفتوگوهای هستهای، ضعیف بوده است.
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|