|
ارسال به دوستان
امپراتور بادها
می وزد از دور باد، باز شده دور دود
ساز زند آسمان دود دورودود دود دورود
دود که مغرور شد باد به او زور شد
مشکیِ بد دور شد، «آبیِ زیبا، درود!»
آمده *lord of the winds چاره کند کار را
داد به ما طرح باد، سود در این طرح بود
شیوه نو زاده شد، کار همه ساده شد
باد فرستاده شد،حل شد مشکل چه زود
تا به هوا حکم داد، شد همه جا پر ز باد
دود هم از پا فتاد گشت سیاه و کبود
ناجی ما بادِ او، باد فرستاده او
البته دامادِ او مشورتش مینمود
از همگان بهتر او، هست درایت در او
کاش نیفتد بر او چشم بخیل و حسود
دست زند بر دعا، باد وزد در هوا
به به ازین ایده ها، مغز که نه، کوه کود
آی مدیر جدید، طرح جدیدی رسید
دود شود ناپدید با شکر و فست فود
*ارباب بادها
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
#خاطرات_پُر_ازت
دوباره پاییزه، حرفای پر از غم میزنیم
هی به حال خودمون میباریم و نم میزنیم
دوباره پاییزه و نگاهمون به آسمون
داریم از دود خفه میشیم، تازه ماسکم میزنیم
روزی انگاری دو دوز واکسن اجباری باشه
ص̓با ذرات معلق، شبا هم سم میزنیم
چرا پس کلیهمون اینه و اونه ریهمون
جای دود و زهرماری، ما که زمزم میزنیم
آقایون مسؤولا برین کنار که باد بیاد
خودمون جای شما حرفای مبهم میزنیم
بلدیم گاهی بگیم آمار آلودگی رو
گاهی هم به جاتون از اوضاع باد دم میزنیم
اقلا شبیه بایدن اینا، خودکفا بشین...
بسه، گندش دراومد، خیلی داریم هم میزنیم
پاییزه، پر از هوای خاطرات ما ازت!
میشه دل به جاده زد، اما ماها کم میزنیم
نه اهل شمالیم، اما فی سمومٍ و حمیم
اینا رو اگه بریم ته جهنم میزنیم
قاطی دی اکسید و مونوکسیدای شهرمون
یه ریزه اکسیژنم داریم، دورِ هم میزنیم
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
باد گویی کلید رضوان داشت...
گل نیز در آن هفته دهن باز نمیکرد
و امروز نسیم سحرش پرده دریدهست
شاعر در این بیت اوضاع بد آلودگی هوا را یادآوری میکند و میگوید تا همین هفته پیش حتّی گل و گیاهان نیز دهانشان را بسته بودند و جرأت نفس کشیدن نداشتند. سپس وی ضمن تشکّر از باد که بهموقع وزیدن گرفته است، در توصیف اوضاع فعلی میگوید همگی الآن از شدّت خوشحالی پروتکلهای بهداشتی را بیخیال شده و در هوای آزاد به پایکوبی مشغولند.
ای نسیم صبح اگر باز اتفاقی افتدت
آفرینگوی بر آن حضرت که ما را بار نیست
در این بیت شاعر از باد میخواهد اگر دوباره گذرش اینطرفها افتاد، بر سر مردم منّت نهاده و ضمن گفتن باریکلّا به آلودگی هوا که توانسته اینچنین ملّت را مچل کند، مجدّداً نامبرده را تا بیرون شهر مشایعت کند، چرا که از خود ما آدمیان در این زمینه آبی گرم نمیشود. لذا بِوَز ای باد.
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
مدیرعامل شرکت ملی گاز: در مصرف انرژی در دنیا رتبه تک رقمی داریم
تک آور
بگذرد این آب از سر، شک نکن
چون بسوزد خشک با تر، شک نکن
نمرههایت زیر ده شدها! بجنب
میکشد کارت به دفتر، شک نکن
این تک اما رتبه کنکور نیست
این حقیقت را بباور، شک نکن
درس مصرف را کمی بهتر بخوان
هست اوضاعت بهم ور، شک نکن
دوستم، دلواپسم از من نترس
نه نکیرم من، نه منکر! شک نکن
کل دنیا دارد آمار تو را
آبرومان رفت دیگر، شک نکن
گفته باشم دستهگل دادی به آب
این برای بار آخر! شک نکن
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
طبیعی
هر چه صابون بیشتر کف بیشتر
هر چه دفزن بیشتر، دف بیشتر
خب طبیعی بوده برتر گشتهایم
هرکه گازش بیش مصرف بیشتر
ارسال به دوستان
بلیت هواپیما ارزان که نشد هیچ؛ گران هم شد!
بوالعجب
میکنی پرواز از اینجا تا خدایت ناگهان
قبل و بعد از عقد و امضا بین سایت و سازمان
هم به فکر مردمی هم فکر صنف و شرکتت
بوالعجب هم بر فراز و در فرودی توأمان
ارسال به دوستان
نقیضهجات درس و بحث مجازی
تحصیلات مجازی
«نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار»
چه کنم بعد الف شاد اِرور داد! ارور!
مهدی احمدلو و حافظ
نت داغان بیابانپرورم کرد
نبودِ علم بیبال و پرم کرد
ریاضی، هندسه، جبر و حسابان
خودِ من حل نکردم، مادرم کرد
حسن اویسی و بابا طاهر عریان
قطع شد نت وسط درس، از این رو دیگر
«نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار»!!
مهدی احمدلو و حافظ
درس مجازی اَر بود زمزمه محبتی
دستبهآب هم بَرد طفل، موبایل خویش را
محمدعلی جعفری ندوشن و نظیری نیشابوری
«به دانش گرای و بدو شو بلند»
اگر البته شاد یاری کند!
فرشته پناهی و فردوسی
ای تن جزع مکن که مجازی است این جهان
چون دانشی که کسب بگردد درون شاد
حسن اویسی و مسعود سعد سلمان
هرگز وجود حاضر غایب شنیدهای؟
اسمم توی کلاس و خودم غرق واتساپ
محمدعلی جعفری ندوشن و سعدی
سعدی بشوی لوح دل از نقش غیر «شاد»
زیرا اینستا هر چه که دارد جهالت است
فرشته پناهی و سعدی
گوشی به دست زیر پتو با نِتی قوی
آموزشی مجازی و آنلاینم آرزوست
رضا حسین پور و مولوی
«دست از طلب ندارم تا کام من برآید»
یا شاد وصل گردد یا جان من درآید
فرشته پناهی وحافظ
چای در دستم و پیژامه به پا در شادم
مخلص مبلم و از میز و کلاس آزادم
حسن اویسی و حافظ
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|