|
گفتوگوی «وطن امروز» با آیتالله دژکام درباره تأثیر مردمی بودن دولتهای اسلامی در دفاع از آرمان قدس
راز حمایت یمن از فلسطین
۷۷ روز است شاهد جنایات وحشتناک رژیم صهیونیستی در بمباران مردم بیپناه و مظلوم غزه هستیم؛ جنایاتی که هیچ حد و مرزی نمیشناسد و حتی به کودکان بیگناه نیز رحم نمیشود. در این مدت شاهد تظاهرات و راهپیماییهای مردمی در سرتاسر جهان بودیم. بخشی از این اعتراضات مربوط به امت مسلمان در سطح جهان است اما متاسفانه دولتهای پرادعای عربی در دفاع از مساله اول جهان اسلام کاملا منفعلانه عمل میکنند. در این بین مردم قهرمان یمن و گروه مردمی این کشور یعنی انصارالله توانستهاند ضربات مهلکی را بر پیکر رژیم صهیونیستی وارد کنند. به منظور بررسی بیشتر عملکرد ملتها و دولتهای کشورهای اسلامی و نقشآفرینی جدی مردم یمن در دفاع از آرمان قدس با آیتالله لطفالله دژکام، نماینده ولیفقیه در استان فارس و امام جمعه شیراز گفتوگو کردیم.
* حضرت آیتالله دژکام! بیش از ۲ ماه است شاهد جنایات وحشتناک رژیم صهیونیستی در بمباران مردم بیپناه و مظلوم غزه هستیم؛ جنایاتی که هیچ حد و مرزی نمیشناسد و حتی به کودکان بیگناه نیز رحم نمیشود. در این مدت شاهد تظاهرات و راهپیماییهای مردمی در سرتاسر جهان بودیم. بخشی از این اعتراضات مربوط به امت مسلمان در سطح جهان است. شما سطح و شکل واکنش مردم مسلمان جهان، همچنین دولتهای کشورهای اسلامی در محکومیت جنایات رژیم صهیونیستی را چگونه تحلیل میکنید؟
مسلما قضیه فلسطین به عنوان مهمترین مساله دهههای اخیر جهان اسلام همیشه مورد توجه مسلمانان بوده و به نظر میرسد عموم مسلمانان دنیا دائما در فکر آزادی قبله اول مسلمانان بوده و هستند و این حساسیت در بین امت اسلامی همیشه وجود داشته و دارد، مگر حاکمانی که در قسمتهای مختلف جهان اسلام به حکومت رسیدند که نوع رفتارشان با این مساله متفاوت بوده و مواضع و عملکرد خوبی در این زمینه نداشتند. متاسفانه یک عده از این دولتها به صلح و سازش با رژیم صهیونیستی درغلتیدند که ما در رأس اینها در گذشته انور سادات در مصر را داشتیم و برخی از گروههای داخل فلسطین نیز مساله مقاومت و ایستادگی را فراموش کردند و دست از مبارزه با این رژیم خونخوار برداشتند.
* چرا دولتهای کشورهای مسلمان در این زمینه با یکدیگر تفاوت دارند. آیا این مساله ربطی به میزان جمهوریت و مردمسالاری در آن کشورها دارد؟ این سوال را از این جهت مطرح میکنم که تحلیلگران از جمله حضرتعالی تاکید دارید مردم کشورهای اسلامی از دولتهای کشورهای اسلامی در زمینه حمایت از مردم مظلوم فلسطین به شکل معناداری جلوترند.
ببینید! هر چه حکومتها در جهان اسلام مردمیتر باشند، مخالفتشان با رژیم صهیونیستی علنیتر و صریحتر است. شما میبینید که مردم ایران در سال 57 وقتی انقلاب کردند جزو نخستین کارهایشان این بود که سفارت اسرائیل را تعطیل کردند و تحویل نماینده فلسطینیها دادند یعنی به صورت رسمی این قطع رابطه شکل گرفت و تاکنون هم ادامه دارد. موضع مردم ایران و موضع حاکمیت و مسؤولان ما در سطح ملی یکی است، بنابراین ایرانیان نخستین ملت مخالف اشغال فلسطین توسط صهیونیستها هستند و فریاد آزادیخواهان امروز در لندن، پاریس و دیگر نقاط جهان حاصل خون شهدا و فریاد مردم ایران است. به طور قطع در طول این سالها ایرانیان صدای مظلومیت فلسطینیان را در دنیا بلند کردند.
* اگر اجازه دهید همین جا نکتهای را مطرح کنم و سوالی بپرسم. از ابتدای بمباران غزه توسط رژیم صهیونیستی عدهای مطرح کردند ایران به عنوان یکی از اصلیترین مدافعان فلسطین باید وارد میدان شود و اقدامات بیشتری را انجام دهد و حتی مساله حمله نظامی را مطرح میکردند. حال این سوال مطرح است که نظام جمهوری اسلامی آیا در این سالها در حمایت از آرمان فلسطین کمکاریای انجام داده است که امروز باید جبران کند؟
همانطور که اشاره کردید متاسفانه یک عده از افراد احساساتی عنوان میکنند ایران اقدامات فراتری نسبت به مساله فلسطین باید انجام دهد، در صورتی که جمهوری اسلای در این سالها کار خود را کرده است و نسبت به دیگران خیلی جلو هستیم اما باید در نظر داشت در این قضایا نباید احساساتی و بدون تدبیر عمل کرد و همگان باید بدانند اقدامات ایران در قضیه فلسطین با محاسبه و مصلحت پیش میرود.
عدهای هم مغرضانه جمهوری اسلامی و مثلا حزبالله را متهم به بیعملی میکنند. اگر راست میگویند همانطور که جناب سیدحسن نصرالله فرمود این کشورهای همپیاله با آمریکا و اسرائیل در منطقه نفت به اسرائیل ندهند، چرا نفت میدهند؟ چرا سراغ آنها نمیروند که شما تا کی به اسرائیل نفت میدهید؟ چرا مدام پیش ما میآیند که چهکار میخواهید انجام دهید؟ آنها چه کار دارند که ما میخواهیم چه کنیم؟ درباره مواضعی که در عرصه نبرد با صهیونیست گرفته میشود، اولا هر کدام از جبهههای مقاومت مستقل هستند ثانیا ایران هر تصمیمی بگیرد تحت تدبیر کسی است که نایب امام زمان(عج) است و هر چه فرمود همان است نه زیاد و نه کم.
مسلما ابراز تنفر از جنایات رژیم صهیونیستی وظیفه همه دولتهای اسلامی است اما امروز شاهد هستیم که سفارتهای اسرائیل هنوز در کشورهای همسایه ایران فعال است، بنابراین همه کشورها بویژه کشورهای اسلامی منطقه نسبت به مظلومیت فلسطینیان باید اقدامات درخور داشته باشند.
همه ملتهای جهان باید نسبت به انسانکشی و کودککشی اسرائیلیها واکنش نشان دهند و در این زمینه کشورهای اسلامی در اولویت هستند، البته بعضی کشورهای اسلامی به طور مناسبی به صحنه آمدند. برای مثال وقتی به کشور یمن نگاه میکنید میبینید مجموعه انصارالله به خاطر اینکه یک مجموعه مردمی هستند و از نگاه امت اسلامی پیروی میکنند اینچنین پای آرمان فلسطین میایستند و در این راه از هیچ تهدیدی هراس ندارند. در صنعا جمعیت نزدیک به میلیون یا بیشتر همین چند روز پیش در حمایت از فلسطین شکل گرفت که بسیار ارزشمند است. در این نوع کارها چیزی که ما مشاهده میکنیم این است که مسلمانان و امت اسلامی ارزشها و آرمانهای دینی را با هیچ چیزی عوض نمیکنند. ملاحظات برخی حاکمان کشورهای منطقه ممکن است روی مسائل دنیایی و منافع شخصی و خانواده حاکم در آنجا باشد ولی امت هیچوقت این ارزشهای دینی را نمیخواهد فدا کند.
* به مردم یمن و حماسههای این روزهایشان در دفاع از مردم فلسطین اشاره کردید. به نظر شما دلیل اصلی اینکه امروز یمن در کنار حماس و حزبالله مهمترین نیروهایی هستند که در مقابل رژیم جعلی ایستادهاند، این است که گروه مردمیای به نام انصارالله در آنجا قدرتمند است و در عرصه نظامی و سیاسی یمن متنفذ است؛ درست متوجه شدم؟
بله دقیقا! به همین جهت است که یمن در خط مقدم مبارزه با اسرائیل قرار دارد. انصارالله یک گروه کاملا مردمی است و از دل مردم مستضعف یمن رشد کرده و در آنجا حاکم شده است. مردم یمن و گروههای مردمی یمن به حاکمیت القا میکنند با مواضع ضدصهیونیستی و حمایت از فلسطین همراهی داشته باشد. البته در گوشههای مختلف دیگر جبهه مقاومت هم این همراهی را میبینیم اما باید بپذیریم شاید کشورهای مختلف از نظر وظیفه امروزشان یک مقداری متفاوت باشند اما اصل حمایت از آرمان فلسطین به مثابه یک کشور از بحر تا نهر همانطور که رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیتالله العظمی خامنهای فرمودهاند مسلما یک چیزی است که مورد اتفاق آحاد امت است.
کشورهایی که در این فضا رفتند و با آمریکا و اسرائیل معامله کردند، به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی روی اسب بازنده شرطبندی کردند و الان خودشان هم حیران هستند. عادیسازی روابط در یکسری از این کشورها بنا شد که انجام بگیرد که همین توفان الاقصی، اعلام برخی از عادیسازیها در کشورهایی در منطقه را به تأخیر انداخت اما همین الان هم متاسفانه شاهد هستیم که گذرگاه رفح بدون موافقت اسرائیل باز نمیشود، در حالی که این گذرگاه در اختیار یک کشور اسلامی است. این نشان از این دارد که یکسری از حکومتها همچنان درگیر منافع خود و قراردادهایی هستند که با آمریکا و رژیم صهیونیستی بستهاند و این را دنبال میکنند که شاید روی حساب غلط خودشان قدرت به دست آنها بیفتد اما دقیقا رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند که بازنده هستند و حتی زودتر از آن مهلت 25 ساله که رهبر معظم فرمودند این رژیم فروپاشی از درون را تجربه میکند بنابراین مردم و حکومتهایی که بر پایه اراده مردمی امت اسلامی شکل گرفته یک طرف هستند و حکومتهایی که دستنشانده آمریکا و جریان لیبرال غربی هستند، طرف دیگر. این ۲ جریان حق و باطل مثل ۲ جریان آب شیرین و آب شور همیشه بوده و تا قیامت خواهند بود.
امیدواریم عنصر بصیرت در جامعه و امت اسلامی هر روز قویتر شود و این دولتهایی هم که اینگونه رفتارها را دارند به اشتباه خود پی ببرند و دوباره به مسیر اصلی امت برگردند، اگرنه طبیعتا در این مسیر، لطمه متوجه حاکمیتهای موجود در این کشورها خواهد بود.
ارسال به دوستان
بهرهبرداری از طرحهای بزرگ اقتصادی در دومین سفر استانی دولت سیزدهم به استان گلستان
گلستان پروژهها
گروه اقتصادی: رئیسجمهور در یازدهمین مقصد از دور دوم سفرهای استانی دولت مردمی پنجشنبه هفته گذشته به استان گلستان سفر کرد. سیدابراهیم رئیسی در سفر ۲ روزه به استان گلستان، علاوه بر بررسی اجرای مصوبات سفر اول دولت مردمی، پروژه بزرگ فیبر نوری و پروژههای آبرسانی استان در بخشهای مختلف از جمله گنبد کاووس را نیز افتتاح کرد.
به گزارش «وطن امروز»، دیدارهای عمومی با مردم گرگان و مراوهتپه و نشست با فعالان توسعه زنجیره ارزش استان از دیگر برنامههای دور دوم سفرهای استانی رئیسجمهور به استان گلستان بود.
* آغاز بهرهبرداری از خلیج احیاشده گرگان
در نخستین بخش از برنامههای این سفر، خلیج احیاشده گرگان به صورت رسمی به بهرهبرداری رسید. اسفند 1400 رئیسی در سفر استانی اول دولت مردمی راهی خلیج گرگان و جزیره آشوراده شد و پس از استماع نظر کارشناسان، دستور صریح و شفاف آغاز عملیات لایروبی و نجاتبخشی خلیج گرگان را صادر کرد. چند روز بعد سازمان بنادر و دریانوردی با آغاز عملیات هیدروگرافی و به روزرسانی نقشههای میدانی، مقدمات اجرای یکی از بزرگترین پروژههای زیستمحیطی کشور را محقق کرد. در ادامه با ترک تشریفات اداری و با ورود قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا، عملیات رسوببرداری از کانال آشوراده آغاز شد تا حیات به خلیج گرگان بازگردد. با ماهها تلاش و پیگیری مستمر دولت و مشارکت قرارگاه خاتمالانبیا، لایروبی کانالهای ارتباطی بویژه کانال آشوراده انجام و خلیج گرگان احیا شد. کانال آشوراده به طول 9 کیلومتر جزئی از مهمترین مسیر انتقال آب دریای خزر به خلیج گرگان است که با حضور رئیسجمهور به طور کامل به بهرهبرداری رسید. با بازگشایی کانال آشوراده و ورود آب دریا به خلیج گرگان، موانع مسیر منتهی به اسکلههای تجاری و تفریحی برطرف شد و شناورهای سبک میتوانند به راحتی از اسکلهها در مسیر جزیره آشوراده تردد داشته باشند. جلوگیری از ایجاد گرد و غبار و ایجاد کانون ریزگرد ناشی از خشک شدن خلیج گرگان، ارتقای کیفیت و کاهش شوری آب خلیج گرگان، حفظ تمام ارگانیسمهای زیستمند موجود در آن و احیای حوضچه بندر ترکمن و نصب و راهاندازی اسکله شناور جهت رونق گردشگری از دیگر مزایا و فواید احیای خلیج گرگان برای مردم منطقه و استان گلستان است.
* آغاز اجرای طرح گردشگری جزیره آشوراده
رئیسجمهور همچنین ضمن بازدید از پروژههای توسعه روستایی دولت در استان گلستان، دستور آغاز اجرای طرح گردشگری جزیره آشوراده را صادر کرد. اجرای طرح ملی گردشگری و طبیعتگردی در تنها جزیره ایرانی دریای خزر یکی از مطالبههای مهم مردم و مسؤولان گلستان در دهههای اخیر بوده و اجرای آن سال 93 در سفر استانی هیات دولت به تصویب رسیده بود. با وجود آغاز اجرای طرح گردشگری آشوراده در سال 97 کش و قوس میان حامیان محیطزیست و مدیران اجرایی استان سبب شد مساحت اجرای این طرح از 380 هکتار به 38 هکتار و در نهایت به 22 هکتار در مجاورت بافت مسکونی و متروکه فعلی آشوراده و با هدف وارد نشدن آسیب به این زیستگاه منحصر به فرد محدود شود. اجرای این طرح که با موانع و مشکلات متعددی روبهرو بود با اهتمام دولت سیزدهم در مسیر اجرا قرار گرفت و رئیسجمهور دستور آغاز رسمی عملیات اجرایی آن را صادر کرد. در اجرای طرح ملی گردشگری و طبیعتگردی جزیره آشوراده، ریزپروژههایی از جمله ساخت اسکله، مسیر دسترسی، آلاچیق، رستوران و دیگر زیرساختهای موردنیاز برای حضور گردشگران در جزیره تعریف شده است.
* بهرهبرداری از مرحله نخست تصفیهخانه فاضلاب گنبدکاووس
مرحله نخست طرح جمعآوری و تصفیه فاضلاب شهر گنبدکاووس پس از 30 سال وقفه با حضور رئیسجمهور به بهرهبرداری رسید. تکمیل مرحله نخست این طرح مهم عمرانی که به دلایل مختلفی متوقف مانده بود، در دولت مردمی و سفر استانی دور اول رئیسجمهور به استان گلستان، در دستور کار و جزو مصوبات سفر قرار گرفت و دولت هزار و 150 میلیارد ریال برای این پروژه اعتبار پیشبینی کرد و بلافاصله عملیات اجرایی آن از سر گرفته شد. با بهرهبرداری از این طرح ظرفیت انتقال و تصفیه فاضلاب جمعیتی افزون بر 150 هزار نفر فراهم شده است که این موضوع نقش بسزایی در حفظ محیط زیست این منطقه ایفا خواهد کرد.
* افتتاح متمرکز پروژههای آب و برق و فاضلاب
رئیسجمهور تسریع در تکمیل طرحهای نیمهتمام را نیازمند انگیزه، حرکت و تلاش جهادی دانست و اظهار داشت: به طور کلی به سامان رساندن طرحهای نیمهتمام جزو اولویتهای کاری دولت بوده و دولت در این زمینه مصمم است. سیدابراهیم رئیسی در آیین «افتتاح متمرکز پروژههای آبرسانی، برقرسانی و فاضلاب»، با قدردانی از همه دستاندرکاران چنین طرحهایی که با کار جهادی در 2 سال گذشته این پروژها را حتی سریعتر از زمان مقرر تکمیل کردند، تصریح کرد: برای مجموع 29 طرحی که بهرهبرداری از آنها در این مراسم آغاز شد، حدود 6 هزار میلیارد تومان اعتبار صرف شده است. رئیسجمهور با اشاره به اینکه تکمیل تصفیهخانه فاضلاب گنبدکاووس که حدود 30 سال به طول انجامیده، میتوانست خیلی سریعتر به سرانجام برسد، افزود: یکی دیگر از طرحهای مهم منطقه زهکشی و تکمیل 2 سد در حال احداث است که باید در راستای مدیریت و مهار تنشهای آبی در اولویت اجرا و تکمیل قرار گیرد. رئیسی تسریع در تکمیل این طرحها را نیازمند انگیزه، حرکت و تلاش جهادی دانست و اظهار داشت: به طور کلی به سامان رساندن طرحهای نیمهتمام جزو اولویتهای کاری دولت بوده و دولت در این زمینه مصمم است. نمیشود طرحهایی که بخش عمده عملیات اجرایی آنها انجام شده و تکمیل آنها گاه تا 30 سال زمان برده است، به همین شکل جلوی چشم مردم نیمهکاره بمانند.
* طرح بزرگ فیبر نوری استان گلستان افتتاح شد
با بهرهبرداری رئیسجمهور از پروژه بزرگ فیبر نوری استان گلستان، تمام 37 شهر استان تحت پوشش فناوری اینترنت پرسرعت قرار گرفتند. سیدابراهیم رئیسی صبح جمعه با حضور در کارخانه علم و فناوری گرگان، پروژه بزرگ فیبر نوری استان را افتتاح کرد. با افتتاح این پروژه بزرگ وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، تمام 37 شهر استان گلستان تحت پوشش فناوری اینترنت پر سرعت قرار گرفتند. افزایش دهها برابری سرعت اینترنت و هزینه بسیار اندک به عنوان مهمترین مزیتهای فناوری اینترنت فیبر نوری نقش بسزایی در تسهیل و رونق کسبوکارها خواهد داشت. برای این پروژه در استان گلستان طی 6 ماه رقمی بالغ بر هزار میلیارد تومان هزینه شده است که با افتتاح آن توسط رئیسجمهور تعداد خانوارهای تحت پوشش فناوری اینترنت پرسرعت به بیش از 5 میلیون خانوار در سراسر کشور افزایش خواهد یافت و تا پایان سال نیز ۳ میلیون خانوار دیگر از مزایای این فناوری بهرهمند خواهند شد.
* بهرهبرداری از حدود ۳۵۰۰ واحد مسکونی و آغاز عملیات اجرایی بیش از ۱۰ هزار واحد
در سفر رئیسجمهور و اعضای هیات دولت به استان گلستان همچنین حدود ۳۵۰۰ واحد مسکونی بهرهبرداری و عملیات اجرایی بیش از ۱۰ هزار واحد مسکونی نیز آغاز شد. وزیر راه و شهرسازی در همراهی رئیسجمهور در سفر به استان گلستان، با بازدید از پروژههای ۱۰۰ واحدی سروستان و ۶۳ واحدی بازآفرینی شهری، حدود ۳۵۰۰ واحد مسکونی را در این استان افتتاح کرد. افتتاح ۱۸۵۴ واحد مسکونی در قالب پروژههای خودمالکی، روستایی، نهضت ملی و بافت فرسوده و شروع عملیات اجرایی ۵۰۰۷ واحد مسکونی شهری در سایت ۴۸ هکتاری از دیگر اقدامات بود. واگذاری ۱۵۰۰ واحد نهضت ملی مسکن روستایی و شروع عملیات اجرایی آمادهسازی ۵ هزار قطعه زمین مسکن روستایی هم از دیگر موارد اجرا شده در این سفر بود.
* امسال ۲۰۰۰ کیلومتر راه روستایی در سراسر کشور احداث شد
مهرداد بذرپاش با بیان اینکه واگذاری 5 هزار قطعه زمین به روستاییان گلستان در قالب طرح نهضت ملی مسکن در حال انجام است، گفت: وام ساخت مسکن روستایی از ۲۰۰ میلیون تومان به ۳۵۰ میلیون تومان افزایش یافته تا روستاها به عنوان نماد تولید بیش از گذشته رونق بگیرند.
وزیر راه و شهرسازی ادامه داد: از همان زمانی که پروژهها به اتمام میرسد، عملیات عبور و ترافیک برقرار میشود و منتظر مراسم افتتاح نمیمانیم.
بذرپاش افزود: استاندار گلستان اعلام کرد در دولت سیزدهم از شرق تا غرب استان به کارگاه بزرگ سازندگی تبدیل شده و امروز با حضور در گلستان این سخن را از نزدیک لمس کردم.
وی با بیان اینکه همکارانم در بخشهای مختلف وزارت راه و شهرسازی با همه گرفتاریهای اعتباری و حجم بالای کار با تمام توان در خدمت مردم شریف گلستان هستند، تصریح کرد: اقدامات خوبی انجام شده که یکی از آنها بهسازی محور آققلا - بندرترکمن به طول ۳۵ کیلومتر بود.
وزیر راه و شهرسازی ابراز امیدواری کرد باند شمالی محور بندرترکمن به آققلا تا پایان دولت سیزدهم به اتمام برسد و جاده مرگ به جاده امن و آرامش و جاده زندگی تبدیل شود.
به گفته بذرپاش، ۹۵ نقطه حادثهخیز در گلستان وجود داشت که تاکنون ۳۰ نقطه حادثهخیز رفع شده و بهسازی ۶۵ نقطه حادثهخیز دیگر تا پایان دولت به اتمام میرسد تا شاهد بروز سوانح و اتفاقات ناگوار جادهای بر اثر راه غیراستاندارد نباشیم.
وی تاکید کرد: کشور با همه مشکلات در بخشهای زیادی تبدیل به کارگاه سازندگی شده و امروز توسعه راهها به عنوان یکی از اصلیترین زیرساختهای توسعه اقتصادی کشور در دستور کار قرار گرفته است.
******
استقبال پرشور و معنادار گرگانیها از رئیسی
جلوههای امید و اعتماد
گروه سیاسی: دولت سردترین فصل سال را در میان استقبال گرم و کمنظیر مردم گلستان آغاز کرد تا قابهای ثبت شده در یازدهمین مقصد دور دوم سفرهای استانی رئیسجمهور به یکی از ماندگارترین تصاویر حمایت مردم از دولت سیزدهم تبدیل شود.
به گزارش «وطن امروز»، حجتالاسلاموالمسلمین سیدابراهیم رئیسی صبح پنجشنبه گذشته در شرایطی وارد گرگان شد که هدف اصلی این سفر افتتاح برخی پروژهها و نظارت بر روند پیشرفت برخی دیگر از پروژهها بود. بهرهبرداری از خلیج گرگان که احیای آن از مصوبات دور اول سفرهای استانی دولت مردمی به استان گلستان بود، آغاز اجرای طرح گردشگری جزیره آشوراده، بهرهبرداری از مرحله نخست تصفیهخانه فاضلاب گنبدکاووس، افتتاح متمرکز پروژههای آبرسانی، برقرسانی و فاضلاب استان گلستان و افتتاح طرح ملی انتقال فیبر نوری به منازل، کسبوکارها و مدارس این استان از جمله مهمترین دستاوردهای دولت سیزدهم برای مردم گلستان بود. احتمالا کم شدن فاصله میان وعدهها و شعارها و فعالیتهای صورتگرفته در این 2 سال را باید مهمترین عامل در استقبال پرشور مردم گرگان از رئیسی دانست.
* دولت در اجرای شعارهایش صادقالوعد است
رئیسجمهور در اجتماع باشکوه مردم گرگان با اشاره به اینکه جوانان غیور ایرانی با وجود همه تحریمها و تهدیدها پیشرفتهای چشمگیر و شگفتآوری خلق کردهاند، گفت: امروز پیام انقلاب اسلامی که پیام آزادی و مسلمان زیستن است به سراسر منطقه رسیده و به امتداد راهبردی نظام اسلامی در جایجای منطقه تبدیل شده است. رئیسی ادامه داد: امروز پیام انقلاب اسلامی نیروهای مقاومت مومن و وفادار به اسلام را شکل داده که در حال تغییر دادن منطقه هستند؛ امروز قدرت مردمی واقعی در منطقه در حال ظهور است که میخواهد برای استقلال و عزت خود در مقابل دشمنان ایستادگی کند و تسلیم نشود. رئیسجمهور در ادامه با بیان اینکه دشمنان در دهه اول پیروزی انقلاب اسلامی دنبال جلوگیری از تاسیس، در دهه دوم دنبال جلوگیری از تثبیت و در دهه سوم به دنبال جلوگیری از صدور پیام انقلاب اسلامی بودند، گفت: امروز نیز دشمنان به دنبال متوقف کردن روند پیشرفت این انقلاب و نظام برآمده از آن هستند اما پیشرفت جمهوری اسلامی با اراده، خواست و همت مردم با وجود همه تحریمها و فشارها قطعی است. وی برنامه دولت سیزدهم را استفاده از همه ظرفیتها دانست و با اشاره به موضوع گردشگری در استان گلستان گفت: ما در دور اول سفر به استان از برخی مناطق با ظرفیت گردشگری بازدید کردیم و تاسف خوردیم که چرا این مناطق احیا نشده و مورد استفاده قرار نگرفته است. نباید شاهد این باشیم که «خلیج گرگان» خشک و تبدیل به یک تهدید برای منطقه شود؛ خلیج گرگان برای منطقه یک فرصت است.
رئیسی با بیان اینکه بعد از دور اول سفر به استان گلستان لایروبی خلیج گرگان بخوبی انجام شده است، گفت: امروز خلیج گرگان آباد و تبدیل به یک فرصت برای کشور و منطقه شده است. رئیسجمهور «جزیره آشوراده» را یکی از فرصتهای کمنظیر استان گلستان دانست و تصریح کرد: این جزیره سالها رها شده بود، در حالی که این منطقه ظرفیت خوبی برای ایجاد اشتغال و گردشگری دارد. رئیسی با اشاره به پتروشیمی استان گلستان گفت: وزیر نفت در این رابطه مامور شده است تا با همکاری هلدینگ خلیجفارس، پتروشیمی استان گلستان را فعال کند. گامهایی هم در این زمینه برداشته شده است و هلدینگ خلیجفارس را موظف کردیم تا بیشترین سهم را در این پروژه داشته باشد.
رئیس قوه مجریه با اشاره به مساله تنشهای آبی در استان گلستان، گفت: استان گلستان قاعدتا نباید مشکل آب داشته باشد اما در برخی شهرهای این استان تنش آبی وجود دارد. با برنامهریزیهایی که انجام دادیم، گامهای خوبی در این زمینه برداشته شده است. برابر با آنچه ظرف 15 سال برای «سد نرماب» هزینه شده را دولت سیزدهم طی ۲ سال هزینه کرده تا هر چه زودتر این سد مشکل آبرسانی به استان گلستان را حل کند. رئیسی رفع تنشهای آبی و مساله آبرسانی در استان گلستان را جزو اولویتهای دولت دانست و گفت: هدفگذاری ما در دولت سیزدهم رفع تنش آبی 10 هزار روستا در کشور است که تاکنون با برنامهریزیهای انجام شده، توانستیم مشکلات آبی 3600 روستا را حل کنیم. وی با اشاره به برنامه دولت مردمی برای توسعه ارتباطات فیبر نوری، استان گلستان را نخستین «استان هوشمند» کشور توصیف کرد و گفت: ارتباطات فیبر نوری در سرتاسر استان گلستان برقرار شده است. رئیسی همچنین تاکید کرد: دولت سیزدهم در بحث راههای مواصلاتی، حدود 4500 میلیارد تومان برای اصلاح و بهبود خطوط مواصلاتی در استان گلستان هزینه کرده است. رئیسجمهور با اشاره به مساله مسکن در استان گلستان گفت: در برخی شهرهای استان همچون گرگان به دلیل مسائلی نظیر کشاورزی، کمبود زمین وجود دارد اما در دیگر شهرها این کمبود دیده نمیشود. برنامهریزی ما ساخت 41 هزار مسکن در بخشهای مختلف استان است.
رئیسی با بیان اینکه ممکن است دشمنان بخواهند «فسادنمایی» کنند اما برنامه ما در دولت فسادزدایی است، گفت: هر کجا نشانهای از فساد در این دولت ببینیم، با آن برخورد خواهیم کرد و اجازه نمیدهیم کوچکترین فسادی در سازمانهای اداری لانه کند. وی هدف دشمن را نشانه گرفتن امید مردم دانست و خاطرنشان کرد: دشمن میخواهد امیدها را تبدیل به یأس کند اما بدانید امروز کار ما و شما «امیدآفرینی» است. آنهایی که میخواهند فسادنمایی کنند، دغدغه فساد ندارند، بلکه میخواهند مردم را ناامید کنند اما در نهایت خودشان ناامید خواهند شد. رئیسجمهور با بیان اینکه اگر لازم باشد سفرهای استانی را تا رفع مشکلات مردم بارها تکرار میکنم، تصریح کرد: آنچه در دور دوم سفر به استان گلستان میتواند برای مردم نشاطآفرین باشد، اقداماتی است که انجام شده است. رئیسجمهور تاکید کرد: دولت با همه توان تلاش میکند آنچه به مردم وعده داده است را به عنوان یک «دولت صادقالوعد» محقق کند.
* جشن یلدا در کنار سربازان وطن
یکی از خاصترین قابهای ثبت شده از سفر رئیسجمهور به استان گلستان مربوط به شامگاه پنجشنبه 30 آذر همزمان با جشن یلدا بود. رئیسی که این شب را میهمان مردم گرگان بود راهی یکی از پادگانهای ارتش جمهوری اسلامی ایران در استان گلستان شد و دقایقی را در شب یلدا در کنار سربازان وظیفه این پادگان گذراند. در این دیدار یکی از سربازان وظیفه با تفأل به دیوان حافظ برای رئیسجمهور شعرخوانی کرد. رئیسی نیز در سخنان کوتاهی در جمع سربازان این پادگان اتکا به خدا و داشتن اعتماد به نفس را رمز موفقیت در کارها عنوان و جوانان را به بهرهگیری از نیروی جوانی برای تحصیل علم و تلاش برای پیشرفت و آبادانی کشور توصیه کرد.
* فرهنگ اصیل و غنی مردم ترکمن باید حفظ و تقویت شود
رئیسی در آخرین برنامه سفر خود به استان گلستان، صبح جمعه در جمع پرشور مردم شهرستان مرزی مراوهتپه حاضر شد. استقبال متفاوت مردم این شهر مرزی در شرایطی بود که حجتالاسلاموالمسلمین سیدابراهیم رئیسی نخستین رئیسجمهوری است که به این شهرستان سفر کرده است.
رئیس جمهور در این اجتماع ضمن تشکر از استقبال گرم شکل گرفته، اهالی این منطقه مرزی را مردمانی برخوردار از اخلاق، ایمان و پیشینه تمدنی و فرهنگی غنی توصیف و تصریح کرد: هویت ملی و دینی این مردم سرمایهای بزرگ است که باید از گزند آسیب و هجوم حفظ شود. وی با بیان اینکه همین هویت است که از جوانان و نهاد خانواده در برابر آسیبهای اخلاقی و اجتماعی حفاظت میکند، افزود: این هویت اصیل در فراز و فرودها میتواند سرمایهای بزرگ برای جوانان باشد، لذا باید در عرصههای آموزشی، فرهنگی و اخلاقی برای حفظ و تقویت این فرهنگ اصیل با کمک نخبگان تلاش کنیم. رئیسی ادامه داد: اگر امروز ما به مرحوم مختومقلی شاعر بزرگ ترکمن افتخار میکنیم برای این است که او در همین راستا و در جهت تعالی و رشد انسان و اسلام شعر سروده و توانسته مفاهیم عالی را در ضمن شعر و سرود به جامعه تعلیم دهد، لذا به الگویی برای جامعه تبدیل شده است.
رئیسجمهور ضمن تقدیر از همه تلاشها در دولتهای گذشته، بیان کرد: طی 2 سال گذشته تلاش کردیم نسبت به انجام کارها نگاهی متفاوت داشته باشیم؛ رشد اقتصادی در استان گلستان منفی 5 درصد بوده اما امروز مثبت 3 درصد شده و در سطح استان اقدامات خوبی در حال انجام است. رئیسی گفت: برخی بنا به دلایلی دهه گذشته را دهه تعطیل مینامند، این در حالی است که در سال نخست فعالیت دولت سیزدهم و سال دوم آن شاهد رشد اقتصادی در کشور هستیم. برخی مراکز آماری و بانک مرکزی رشد 5 درصد و برخی دیگر هم رشد 7 درصدی را در سال دوم دولت سیزدهم تأیید میکنند. وی با اشاره به استقبال پرشور مردم مراوهتپه، گفت: به سبب کثرت جمعیت امکان پیاده شدن از ماشین وجود نداشت اما امیدوارم پاسخ این محبتهای شما را در کار و فعالیت بدهیم و خدمات دولت و نظام در این منطقه افزونتر شود. رئیسجمهور افزود: گفته شد تاکنون هیچ رئیسجمهوری به این منطقه نیامده است. من میخواستم در دور اول سفرهای استانی به مراوهتپه بیایم اما آن زمان شرایط کرونایی محدودیتهایی برای برنامهریزی ایجاد میکرد. خوشحالیم شرایط مساعد شده و امروز در نقطه صفر مرزی در خدمت مردم هستیم.
ارسال به دوستان
انتقاد به موقع ایران از وزیر خارجه روسیه به خاطر بیانیه مشترک با برخی اعراب علیه جزایر ایرانی
از کریمه بگو!
گروه سیاسی: ششمین نشست مجمع همکاری کشورهای عربی و روسیه چهارشنبه هفته گذشته (۲۹ آذر) به میزبانی مراکش برگزار شد. در بیانیه پایانی این نشست که سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه نیز در آن حضور داشت با استناد به نشست تیرماه این اعضا، به درخواست امارات ادعاهایی درباره جزایر سهگانه ایرانی در خلیجفارس مطرح شد و به زعم حضار، از مذاکرات دوجانبه یا دیوان بینالمللی برای رسیدگی به ادعاهای امارات استقبال شد.
به گزارش «وطن امروز»، امارات عربی متحده در چند سال اخیر همواره ادعاهایی را علیه جزایر ایرانی مطرح و گاهی در بیانیههای نشستهای مختلف عربی آنها را تکرار کرده است اما از آنجا که این ادعاها مبنای قانونی و حقوقی ندارد، صرفا در حد یک ادعا باقی مانده و هیچگاه تبدیل به چالش سیاست خارجی علیه ایران نشده است، بنابراین هرگز این ادعا از سوی ایران جدی گرفته نشده. در این میان اما این بار نیز همانند نشست تیرماه این گروه، در تهران از وزیر خارجه روسیه به خاطر همراهی با ادعای بیاساس امارات انتقادهایی مطرح شد.
علیاکبر ولایتی، مشاور مقام معظم رهبری در امور بینالملل در این باره کنایه سنگینی درباره روسها مطرح کرد و گفت: این رفتار وزیر خارجه روسیه در راستای گرفتن یک امتیازات ناچیز شکل گرفته است و روسها همین امتیازات را نیز دریافت نخواهند کرد. ولایتی همچنین به روسها وضعیت پیچیدهشان در مناسبات بینالمللی را یادآور شد؛ کنایهای که میتواند به معنا باشد که پوتین باید اشتباهات لاوروف را سریعتر اصلاح کند.
بر همین اساس ولایتی در واکنش به بیانیه نشست مراکش تاکید کرد: این اجلاس با حضور بعضی از عربهای بیاعتنا به سرنوشت فلسطینیان و کارشناسان روس در مراکش برگزار شد و بیانیهای را صادر کرد که دارای اشکالات متعددی است که مهمترین آن دخالت در امور ایران تلقی میشود که این اقدام را محکوم میکنیم.
وی تصریح کرد: البته ما مسؤول اقدامات غیرکارشناسی، غیرمنطقی و مداخلهجویانه کشورهای دیگر نیستیم اما یادآوری میکنیم باید کشورهای درگیر در منازعات سیاسی، دقت بیشتری در موضعگیریهای خود نسبت به جمهوری اسلامی ایران داشته باشند. ولایتی همچنین تاکید کرد روابط استراتژیک و دوستانه ایران و روسیه به آسانی به دست نیامده است و در این باره باید منافع دوجانبه و منطقهای در نظر گرفته شود و در شرایطی که روسیه در شرایط پیچیده بینالمللی قرار دارد، اتخاذ بعضی موضعگیریهای وزارت خارجه روسیه باعث تاسف است، هر چند برخی فشارهای سیاسی بر روسیه در شرایط پیچیده فعلی موجب میشود برای به دست آوردن امتیازی کمارزش و دستنیافتنی به اعتبار خود لطمه وارد کند.
مشاور مقام معظم رهبری در امور بینالملل همچنین ضمن محکوم کردن مواضع امارات درباره جزایر سهگانه متعلق به ایران گفت: امارات که متاسفانه در ارتباط با فلسطینیان و حمایت از کشتار مردم مظلوم غزه و حمایت از اسرائیل مواضع تاسفباری را اتخاذ کرده، به جای اقدام عملی برای توقف این کشتار، پرونده کهنه و مختومه این مدعای بیاساس را تکرار میکند.
وی اضافه کرد: باید تصریح و تاکید کنم جمهوری اسلامی ایران به عنوان صاحب اصلی جزایر سهگانه با دقت تحرکات بدخواهان منافع ملی و منطقهای را رصد کرده و پاسخ لازم را خواهد داد و قطعیت این تعلق با چنین نشستهای سستپایه خدشهدار نخواهد شد.
* صراحتاً به تمامیت ارضی ایران احترام میگذاریم
همزمان با واکنش ولایتی به حمایت وزیر خارجه روسیه از بیانیه ضدایرانی مراکش، سرگئی لاوروف روز گذشته طی تماسی با حسین امیرعبداللهیان، تاکید کرد کرملین به حاکمیت ملی ایران احترام میگذارد. در این تماس تلفنی سرگئی لاوروف روابط مسکو و تهران را راهبردی دانست و تاکید کرد: حاکمیت و تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران همواره مورد احترام روسیه بوده است و این سیاست رسمی مسکو هیچگاه نباید مورد تردید قرار گیرد. ما در مذاکرات تنظیم بیانیه پایانی نشست مراکش به صراحت احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی ایران را مورد توجه قرار دادیم.
در این تماس تلفنی، امیرعبداللهیان جزایر سهگانه ایرانی را جزء لاینفک تمامیت ارضی ایران دانست و اشاره کرد: جمهوری اسلامی ایران هر ادعایی از سوی هر طرفی در این باره را کاملا مردود میداند. امیرعبداللهیان با اشاره به مناسبات مثبت و رو به رشد مسکو و تهران یادآوری کرد: احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی کشورها از اصول بنیادین در مناسبات کشورهاست و تهران در موضوع احترام به تمامیت ارضی و مباحث حاکمیتی ایران با هیچ طرفی تعارف ندارد.
* روسها و اشتباه هزینهساز
حضور روسیه در منطقه غرب آسیا و بهبود روابط با کشورهای عربی همواره از سوی ایران به عنوان فرصتی جهت کاهش و قطع نفوذ آمریکا در این منطقه تلقی شده است. ایران یک نگاه راهبردی را درباره اخراج آمریکا از منطقه غرب آسیا و نفوذ کشورهایی مانند چین یا روسیه در این منطقه مورد نظر قرار داده است. البته این نگاه راهبردی با توجه به میزان قدرت ایران در این منطقه و تاثیرگذاری مقاومت در ایجاد هژمونی جدید در این منطقه، از سوی کارشناسان و متخصصان یک راهبرد قابل قبول دانسته شده است. در این میان اما اشتباهات راهبردی وزیر خارجه روسیه مانند همین موضوع حمایت از ادعای امارات علیه جزایر ایرانی، نشان میدهد دستکم در وزارت خارجه روسیه یا فهم درستی از این راهبرد ضدآمریکایی ایران وجود ندارد، یا فشار بر روسها آنقدر زیاد است که بعضا حاضر میشوند در پروژه یارگیری خود در غرب آسیا، ضرباتی را به ائتلاف راهبردی خود با ایران وارد کنند. شاید روسها گمان میکنند ایران با توجه به قدرتی که در منطقه دارد و بر اساس ائتلاف مشترکی که با روسها برای بیرون راندن آمریکا از منطقه غرب آسیا دارد، اساسا توجهی به این قبیل اقدامات نمایشی روسیه برای نزدیکی به اعراب و دور کردن آنها از آمریکا نشان نمیدهد اما به اعتقاد کارشناسان، ایران به واسطه نفوذی که در منطقه دارد و بر اساس واقعیات میدانی، نسبت به وجهالمصالحه قرار گرفتن حاکمیت ملی خود در مناسبات کشورها، واکنشهای معناداری خواهد داشت. کما اینکه پس از نشست مشترک اعراب و روسیه در تیرماه و صدور بیانیهای که در بندی از آن علیه جزایر ایرانی مطالبی مطرح شده بود؛ ایران هم به صورت علنی دولت پوتین را مورد موأخذه قرار داد و هم در موضوعاتی که مستقیما با حاکمیت ملی روسها مرتبط است، اقداماتی انجام گرفت. همین رفتار ایران باعث شد ولادیمیر پوتین هم نسبت به قراردادهای بزرگ با ایران دستور تسریع دهد و هم در سخنرانی خود در اجلاس بریکس، تعمدا از عبارت «خلیج فارس» استفاده کند تا از این طریق عمق مناسبات خود با ایران را نشان دهد. روسیه و ایران اینک در حال فراهم کردن مفاد یک توافق بسیار بزرگ هستند. این توافق در ایجاد بلوک ضدآمریکایی میان ایران و روسیه بسیار اثرگذار است و اثرات بسیار زیادی در مناسبات کشورهای منطقه خواهد گذاشت. در این میان اما اینکه روسها اکنون در یک ائتلاف راهبردی ضدآمریکایی با ایران هستند، نباید باعث شود لاوروف علیه تقویت دیدگاههای ایران در منطقه، بویژه پس از حمله 7 اکتبر مقاومت فلسطین به صهیونیستها و نمودار شدن ستارهای به نام یمن در مناسبات منطقهای، اقدامات شیطنتآمیزی که نشاندهنده تلاش برای رقابت با نفوذ ایران در منطقه است، انجام دهد.
***
هشدار محسن رضایی به روسیه: جزایر سهگانه، شبهجزیره کریمه نیست
محسن رضایی، دبیر شورای عالی هماهنگی سران قوا در توئیتی در فضای مجازی نوشت: «بارها گفتهایم که جزایر سهگانه قابل مذاکره نیست. ادامه زیادهخواهی امارات به نفع آنها نیست و تبعات دارد. مداخلات غیردوستانه روسیه در رابطه با تمامیت ارضی ایران نباید تکرار شود. جزایر سهگانه، شبهجزیره کریمه نیست».
ارسال به دوستان
رشد 47 درصدی حملونقل ریلی میان ایران و آذربایجان؛ جابهجایی 700 هزار تن کالا
رکورد ترانزیت شکسته شد
معاون نخستوزیر جمهوری آذربایجان در گفتوگوی تلفنی با وزیر راه و شهرسازی کشورمان، به رشد ۴۷ درصدی حملونقل ریلی با جابهجایی بیش از ۷۰۰ هزار تن کالا میان ۲ کشور برای نخستین بار اشاره کرد. مهرداد بذرپاش، وزیر راه و شهرسازی و شاهین مصطفییف، معاون نخستوزیر جمهوری آذربایجان به عنوان روسای کمیسیون مشترک اقتصادی جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان عصر دیروز تلفنی گفتوگو کردند. بر اساس گزارش پایگاه اطلاعرسانی سفارت جمهوری اسلامی ایران در باکو، در این گفتوگو آخرین تحولات روابط ۲ کشور بویژه در حوزه اقتصادی از جمله حملونقل و انرژی و... مورد بررسی و تبادل نظر قرار گرفت. طرفین همچنین بر تسریع در نهایی کردن پروژههای مشترک از جمله مسیر جدید ترانزیتی در آستارا و سدهای مشترک تاکید کردند. مصطفی یف با ابراز رضایت از رشد چشمگیر ترانزیت کالا بین ۲ کشور اظهار کرد: در سال ۲۰۲۳ حملونقل بین ۲ کشور ۴۰ درصد، ترانزیت بینالمللی ۵۷ درصد و حملونقل ریلی نیز ۴۷ درصد رشد داشته است. وی افزود: در این مدت برای نخستین بار بیش از ۷۰۰ هزار تن کالا از راه ریلی میان ۲ کشور و عمدتا به مقصد روسیه جابهجا شد. طرفین همچنین درباره افتتاح گذرگاه جدید ترانزیتی میان ۲ کشور در مرز آستارا در آینده نزدیک و با حضور روسای کمیسیون مشترک ۲ کشور توافق کردند. ارسال به دوستان
وضعیت نگرانکننده پرسپولیس که در طول 2 ماه هیچکس آن را جدی نگرفت
دفن احتمالی در بهمن
مهدی طاهرخانی: بزرگترین حالت فریبندهای که در فوتبال وجود دارد و مربیان باید از آن دوری کنند، ضمانت صندلی به واسطه نتایج گذشته است؛ این خاصیت فوتبال است و بیرحمی از مهمترین ویژگیهای آن. هیچ جامی، هیچ بردی و هیچ رکوردشکنیای ولو تاریخی، ضامن بقای شما حتی در پایان فصل نیست. اصولا خماری شکستها بسیار بزرگتر و تصمیمسازتر از قول و قرارهای هنگام نشئگی فتح جام است.
با این وجود یحیی گلمحمدی با آن همه تجربه در تابستان گذشته، فریب آن 2 جامی را خورد که در بهار صید کرده بود. او از تغییرات اساسی برای میل به بهتر شدن ترسید، تصور کرد اگر بازیکنان کلیدی فصل قبل را حفظ کند قادر به تکرار همان عناوین است. افتهای احتمالی و مصدومیتهای قابل پیشبینی را در معادلاتش جای نداد. بیتوجه به اتفاقات بدی که ممکن است برای هر فوتبالیستی رخ دهد، به بازیکنانی که در گذشته بهشدت سینوسی عمل کرده بودند، دل بست؛ از اسماعیلیفر تا سعید صادقی و علی نعمتی. مشکلات از همان تابستان شروع شد. بزرگترین ضعف تیم فصل قبل مربوط به خط حملهاش میشد اما آنها خرید یک مهاجم خوب خارجی را محول کردند به آخرین اقدام و نتیجه آن شد که نه مهاجم خوب خارجی آمد و نه عیسی و عبدی حفظ شدند. خودشان عذر شیخ و پریرای برزیلی را خواستند تا شوخی شوخی خط حمله این تیم بماند و یک شهاب زاهدی تازهوارد که مسلما قادر به تحمل همه این بارها نبود و نیست.
* چرا نمیشود دل بست؟
فاصله پرسپولیس و صدرجدول هنوز آنقدر زیاد نشده که بشود قید قهرمانی را زد اما برخورد یحیی با مشکلات و بعضا لجبازیهای رخ داده، حکم میکند کمتر هواداری دل به قهرمانی سرخها ببندد، مخصوصا حالا که یک رقیب با یک خط حمله آتشین به نام سپاهان برای قهرمانی لیگ جاری اسبش را زین کرده است. در ابتدا به این موضوع بپردازیم که چرا برخلاف سپاهان که دوم آذر موفق به شکست 3 بر یک استقلال خوزستان در اهواز شد، پرسپولیس تن به تساوی با این تیم داد؟ آیا آنها حریف را دستکم گرفتند؟ میشود عنوان کرد یحیی از کیفیت زمین غدیر اهواز بیاطلاع بود؟ یا باور داشت آنها از جادوی پخش مستقیم سراسری بیخبر بودند؟ همین استقلال خوزستان چند ماه قبل در صورتی مقابل استقلال در تهران شکست خورد که در طول 90 دقیقه، نمایش تحسینبرانگیزی ارائه داد. پس نمیشود باور کرد گلمحمدی بیاطلاع از این شرایط، آن تغییرات عجیب و دور از ذهن را در تیمش به وجود آورد. پرسپولیس از زمان برانکو تا به حال همیشه با 4 دفاع بازی میکند اما خدا میداند چرا گلمحمدی بعد از داربی تصور کرد با نیمکتنشین کردن گولسیانی میتواند با اعتماد به فرشاد فرجی و دفاع 3 نفره، تیم هجومیتری را روانه میدان کند. سیستم اشتباه بود؛ نه به واسطه اینکه قرمزها 2 گل خوردند؛ نه اینکه موفق به کسب 3 امتیاز نشدند، بلکه آنها بالای 100 دقیقه، در آن زمین ناهموار به دنبال چیزی بودند که اصولا شدنی نبود. کدام مربی عاقل در چنین زمینی پاسکاری و بازیسازی از عقب را روش مناسبی میداند؟ پرسپولیس هر دو گلش را روی 2 کرنر به دست آورد؛ کرنر اول منجر به پنالتی روی سرلک شد و کرنر دوم هم با سرزنی باهویی همراه بود. با این وجود اما باز هم یحیی اصرار به بازیسازی از عقب داشت و حتی در 15 دقیقه پایانی تلاش نکرد سراغ پلن دیگری در آن زمین برود. شاید اگر سیستم دفاعی این تیم 4 نفره بود و با همان ترکیب سابق روانه میدان میشد، دستکم آن 2 گل را نمیخورد.
* نقش مدیریت چه بود؟
سوای مشکلات تاکتیکی باید به نقش مدیریت این تیم هم اشاره کرد. آنها با عدم جذب مهاجم تراز اول، مسیر این روزهای سیاه را برای هواداران این تیم سنگفرش کردند. پاییز به پایان رسید و هواداران این تیم میدانند در 2 ماه این فصل یعنی آبان و آذر، آنها جز شکست و تساوی نتیجه دیگری را شاهد نبودند. اگر همان پیروزی مقابل هوادار نبود، الان یحیی صاحب یک رکورد منفی تاریخی میشد. مدیریت این تیم خیلی دیر به فکر مراسم آشتیکنان با کادر فنی افتاد. البته موضوع قهرهای پرتعداد یحیی هم در جای خود محتاج یک آسیبشناسی کلان است. مدیریت در زمان خودش نتوانست مشکلات مالی را حل کند. فاصله درویش و این تیم مرتب بیشتر و بیشتر شد و حالا کار به مرحلهای رسیده که هیچکس نمیتواند فردا را پیشبینی کند. مسلما اگر برابر این قهرهای پرتعداد گلمحمدی، درویش روش دیگری را پیش میگرفت، این تیم به همین راحتی وارد بحران خودساخته نمیشد.
* جام ملتها فرصت طلایی برای بهبود
3 بازی برای قرمزها مانده تا پایان نیمفصل. شاید بزرگترین شانس آنها در این مقطع بازیهای جام ملتهای آسیا باشد؛ وقفهای یکماهه که هم قادر است وضعیت روحی و جسمی بازیکنان این تیم را تغییر دهد و هم اینکه فرصت نهایی برای مدیریت و کادر فنی به وجود میآید برای تقویت تیم. بدون شک بزرگترین آسیبی که قرمزها با آن روبهرو شدند از دست دادن مرتضی پورعلیگنجی در خط دفاعی این تیم بود. به نتایج پرسپولیس بعد از دست دادن مرتضی توجه کنید. او و یاسین سلمانی لیگ بیستوسوم را از دست دادند و شاید در نیمفصل پرسپولیس برای خرید بازیکن جدید، مجبور شود نام آنها را از لیست موقتا خارج کند. البته مصدومیت وحید امیری که آن هم بیش از 3 ماه به درازا کشید دیگر بدشانسی بزرگ گلمحمدی بود. با این وجود پرسپولیس باید در خط میانی و حمله حتما چند خرید انجام دهد. این شاید آخرین فرصت برای کادر فنی و مدیریت تیمی باشد که همه تابستان را در باد 2 قهرمانی بهار خوابید. با این پتانسیل مسلما این ترکیب و این تیم نهتنها قادر به حضور در صدر جدول نیست که حتی خانه دوم را هم بعید است به دست بیاورد. آنها برای بازگشت به کورس قهرمانی در ابتدا باید فاتح هر 3 بازی تا پایان نیمفصل شوند، سپس برخلاف تابستان با همه توان به بازار نقلوانتقالات زمستانی بروند.
* چه کسانی در دسترس هستند؟
بهانههایی از قبیل بیپولی، پر شدن سقف و نبود بازیکن مورد نظر برای هیچ هواداری پذیرفته نیست. با شل کردن سرکیسه شاید بشود بعضی از بازیکنان لژیونر ایرانی را که وضعیت چندان خوبی در تیمهای فعلی خود ندارند جذب کرد. بازیکنانی مثل علی علیپور و صادق محرمی و حتی علی قلیزاده، نامهایی هستند که پرسپولیس برای فرار از این بحران، چارهای ندارد جز رفتن به سوی جذب آنها. شاید هواداران دهه هشتادی این تیم چندان با مولفه بحران و تغییر سرمربی در میانه فصل آشنا نباشند اما هواداران قدیمیتر میدانند بحران چگونه از یک روزنه کوچک و دمدستی شروع و سپس به یک مشکل لاینحل تبدیل میشود. درست شبیه همان توپ برفی کوچکی که از قله شروع به حرکت میکند؛ در ابتدا کسی ابعاد و وزنش را جدی نمیپندارد اما آن توپ برفی هرچه به سمت کوهپایه نزدیکتر میشود، هم حجم بزرگتری میگیرد و هم پتانسیل بسیار بالایی برای خلق یک بهمن عظیم ایجاد میکند. آن توپ برفی شروعش را آغاز کرده و اگر در فرصت تعطیلات نیمفصل، مدیران و کادر فنی پرسپولیس فکری به حالش نکنند شاید در آغاز بهمن، بهمن بزرگ شروع شود.
ارسال به دوستان
عقلانیت اجتماعی و رسانه
مهدی حاجیمحمدی*: آنچه در سالهای اخیر شکل گرفته است، گسترش و افزایش سطح تعامل انسانها با رسانه است که به جهت عدم ارائه آموزشهای لازم برای ورود به این سبک زندگی، به هم ریختگی و بیانضباطی امروز را شاهد هستیم.
برای مثال میتوان بینظمی در خوابهای شبانه، تشویش ذهنی، افسردگی گسترده و روزافزون، فشارهای عصبی ناشی از شایعات و دروغپراکنیها و هزاران اختلال دیگر را به وضوح در جامعه یافت.
حجم بسیار بالای انتقال مطالب از طرق متعدد که رسانه محور اصلی این انتقالات است، باعث شده هر روز انسانها سطحینگرتر شده و از عمق فکری کمتری برخوردار شوند. توهم ایجادشده از حجم اطلاعات دریافتی در رسانهها چنین القا میکند که ظاهرا از هر چیزی باخبریم! درحالی که بخش عمدهای از اطلاعاتی که دریافت میکنیم غیرضرور و غیرمرتبط به زندگی ما است اما احساس میکنیم اطلاعات زیادی داریم. به عبارتی دریافتهای غیرمفید، انسانها را از مطالعات مفید بازمیدارد و همین عامل باعث کاهش عقلانیت اجتماعی شده است.
حقیقت این است که جامعه امروز بشری گمشده بزرگی دارد که در بلبشوی صداها و سیماهای امروز به فراموشی سپرده شده و عامل ایجاد این فراموشی را نیز میتوان عنصری به نام «رسانه» نام نهاد.
رسانهها امروز حرف جدی در حاکمیت اجتماعی دارند و نقش موثری را ایفا میکنند و این وضعیت کاملا قابل پیشبینی بود و باید در زمان مقتضی برنامهریزی لازم شکل میگرفت که اینجا مجالی برای پرداخت به آن ندارم.
گمشده بزرگ امروز در جامعه را فارغ از هر نوع گرایش و جناح و تفکر و زاویهای، میتوان عقلانیت اجتماعی نامگذاری کرد که بزرگترین برهم زننده این عقلانیت، رسانههاست.
ما تعریف عقبماندهای از رسانه داریم و بر اساس همین تعریف ناصحیح ساختارهای رسانهای کشور نیز طراحی شده و در حال ایفای نقش هستند!
اگر تعریف صحیحی از رسانه داشته باشیم و رسانه را قدرت حکمرانی تلقی کنیم نه ابزاری برای انتقال پیام، به وضوح میتوان دریافت عدم تربیت در مواجهه با رسانه، بزرگترین سهم را در به وجود آمدن این وضعیت دارد. امید که از این پس دستگاههای تربیتی- فرهنگی به این امر مهم توجه کنند تا بیش از این خسارت پرداخت نکنیم.
پژوهشگر رسانه *
ارسال به دوستان
چرا سیاست تلویزیون در ویژهبرنامههای شب یلدا قابل دفاع است؟
یک گام در مسیر درست
کیوان امجدیان: بعد از پخش برنامههای صداوسیما در شب یلدا فضای مباحثه میان مخالفان و موافقان این برنامهها ایجاد شده است؛ از مخاطبان عادی تا فلان وزیر سابق و بهمان هنرمند؛ بحثهایی مثل اینکه سیما در چند روز منتهی به شب یلدا و بلندترین شب سال خوب بود یا بد؟ تلویزیون توانسته بود مخاطبانش را پای جعبه جادو نگاه دارد؟ برنامههای شب یلدا چطور بود؟ و...
اما واقعیت این است که شب یلدا و برنامههای پخششده در این شب را - فارغ از کیفیت و محاسن و معایبشان - شاید بتوان نقطه عطفی در مسیر مواجهه تلویزیون با مخاطبانش دانست؛ نقطه عطفی که نشان داد صداوسیما قصد دارد مسیر قبلی را که بیشتر متکی بر کیفیت و همآوازی تولیدات و برنامهها بود تغییر دهد و پیش از همه اینها یک ویژگی اصلی را به عنوان ویژگی ثابت برای پس از یلدا ثبت کند و آن ویژگی هم چیزی نیست جز «اهمیت کمیت مخاطبان برنامهها». البته با این تاکید که موارد دیگری از کیفیت برنامهها گرفته تا محتوا و... موجب خواهد شد بعضی برنامهها حتی با وجود دارا بودن مخاطب پرتعداد هم ناچار شوند برای قرار گرفتن در باکس پخش، دست به اصلاح بزنند و بیمحتوایی و حتی مفهومی مثل «هنر برای هنر» مجال ماندن و گسترده شدن نداشته باشد.
واقعیت این است که اگر بخواهیم خطکش دست بگیریم و مثل معلمها بیاییم از روی نقاط مثبت و منفی به برنامههای تلویزیون در شب یلدا نمره بدهیم، حتما میشود کلی ایراد گرفت و مشکلات برنامهها را برشمرد.
اما اگر بیطرفانه بخواهیم قضاوت درستی از کم و کیف برنامهها داشته باشیم، نمیتوان تغییر جدی برنامهسازی در شب یلدا را نادیده گرفت؛ تغییر ریلی که حتی شاید بتوان آن را بخشی از حرکت تحولی این سازمان دانست؛ حرکتی که نتیجه آن توجه به طیفها و تنوع مخاطب و رضایت مخاطب خواهد بود.
شاید مدیران صداوسیما حتی با بخشی از این روند مشکل داشتهاند اما چون محور و هدف اصلی، پذیرش اصل تنوع مخاطب بود، حاضر شدند بدون دخل و تصرف، خود به عنوان بخشی از مخاطبان به تماشای برنامههای یلدایی سیما بنشینند.
هیچکس فکرش را نمیکرد فلان چهره استندآپ کمدی در قاب تلویزیون تلاش کند مردم را بخنداند یا آواز پیرمرد رشتی که منجر به تنبیه ضمنی او هم شده بود، پخش و توسط میهمانان برنامه همخوانی شود. یا اینکه فلان اینفلوئنسر پرمخاطب را به تلویزیون بیاورند یا حتی اجازه دهند مثلا یک شبکه با شبکه دیگر شوخی کند و از کممخاطب شدنش بگوید و موارد دیگری از این دست که تا پیش از این تابو بود و هرکدامش میتوانست محل کلی اعتراض و ناراحتی باشد؛ در واقع به این ترتیب نشان داده شد کلیشههای ذهنی ساخته و سیاسی، تطبیقی با واقعیات فضای مدیریتی و حکمرانی ندارد.
از سوی دیگر این نکته را هم نباید از نظر دور داشت که با مشخص شدن مسیر جدید سیما به نظر میرسد دم خروس بعضیها که پیشتر خود را دلسوز صداوسیما و رسانه و مردم نشان میدادند، بیشتر بیرون زده است.
این جماعت گمان میکردند هنرمندان و چهرهها به دلایل مختلف تلویزیون را کنار گذاشتهاند و به دنبال بستری دیگر برای حضور میگردند. پس با گرفتار کردن آنها در مارپیچ سکوت خواهند توانست مانع از حضور آنها در رسانه شوند. از آن پس هم طبیعتا فاصله بین مردم و هنرمندان روز به روز بیشتر خواهد شد و هنرمندان برای فراموش نشدن و ارتباط با مردم انتخابی جز پلتفرمها و اساسا حضور در فضای مجازی نخواهند داشت. برای محکمکاری هم دست به دامان عدد و رقم دستمزدها شدند و اینکه چرا مهران مدیری فلان قدر برای کارگردانی و بازی در فلان برنامه گرفته و احسان علیخانی عدد و رقم زیادی خواسته و فلان چهره حاضر شده به قیمت حضور در یک فیلم سینمایی، به تلویزیون بیاید و....
تلاش آنها هم این بود دست و پای هنرمندان را چنان ببندند که دیگر حتی اگر بخواهند باز هم در تلویزیون کار کنند، از سوی مردم پذیرفته نشوند. هیچوقت هم به این نکته اشاره نمیکردند که صاحبان فلان پلتفرم و بهمان بخش از یک رسانه در فضای مجازی به پیشنهاد خودشان حاضر شدهاند به همین چهرهها که محبوبیت قابل قبولی دارند، حتی 3 - 4 برابر تلویزیون پول بدهند تا مثلا دست صداوسیما در مقابل رسانههای فضای مجازی و پلتفرمها و... خالی باشد.
این، معادلهای بود که میشد با نگاه به پیشینه تلویزیون حدس زد که مدیران صداوسیما نسبت به آن واکنشی تدافعی خواهند داشت و محکوم به شکست خواهند بود. حرکت سنگین، دفاعی و واکنشی صداوسیما در سالهای گذشته این ظن را تقویت میکرد که بسادگی همین اتفاق بیفتد.
اما یک باره در ایام منتهی به یلدا همه چیز عوض شد. این بار موضع صداوسیما کاملا عکس و موضعی کنشی و تهاجمی شد. مدیران رسانه ملی نه تنها تن به بازی بازیگردانان گذشته ندادند که حتی به صورتی کاملا منسجم در عوض دفاع، حمله کردند و در این میان حتی استفاده از ظرفیت اینفلوئنسرها را هم مدنظر قرار دادند؛ حرکتی که باعث شد آرامش چند ساله مخالفان تلویزیون به هم بریزد و با دستپاچگی به نقد موضوعاتی بپردازند که هرکدام از قضا نقاط قوت برنامههای سیما در یلدا بود: چرا دست به دامان فضای مجازی شدهاید؟ چرا آواز پیرمرد گیلانی را خواندید؟ چرا این همه میهمان آوردید؟ چرا مردم را خوشحال و تلاش میکردید فضایی شاد برای خانوادهها به وجود آورید؟ و....
حالا اما اگر این گمان ما درست باشد و حرکت اخیر تلویزیون نه بر اساس سلیقه فردی و اتفاق، که برپایه تغییر مسیری هوشمندانه و با تاکید بر جذب و جلب مخاطب شکل گرفته باشد، میشود امیدوار و مطمئن بود صداوسیما بزودی به روزهای درخشان خود بازخواهد گشت؛ روزهایی که پربینندهترین برنامهها و تولیدات متعلق به سیما باشد و هنرمندان سرشناس با افتخار در سیما حاضر شوند و با علم به زیان رسیدن به محبوبیتشان و صمیمیت میان آنها و مردم در فضای پیشین، کارکرد مارپیچ سکوت را - با همفکری تئوریسینهای این حوزه و مدیران خوشفکر رسانه - تا جای ممکن تضعیف کنند؛ روزهایی که تمام چهرهها، سیما را به عنوان مسیری برای کسب محبوبیت و شهرت هرچه بیشتر قبول داشته باشند و برای حضور در قاب تلویزیون از هم سبقت بگیرند.
قطعا مدیران صداوسیما این اصل بدیهی را میدانند که برای انتقال مفاهیم، ابتدا باید مردم را پای تلویزیون بنشانند، آنگاه مساله آرمانی دانشگاه بودن صداوسیما مورد پیگیری قرار بگیرد.
ارسال به دوستان
شمار شهدای فلسطینی در نوار غزه از 20 هزارنفر گذشت
غرق خون
آمریکا همچنان با حمایت بیقید و شرط از رژیم صهیونیستی، ارسال تسلیحات و وتوی قطعنامههای آتشبس مشوق اصلی کشتار بیامان مردم مظلوم فلسطین توسط ماشین جنگی صهیونیستهاست
گروه بینالملل: 78 روز از جنگ غزه میگذرد و در پی حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی به این باریکه که با حمایت همهجانبه دولت آمریکا همراه بوده است، تاکنون بیش از 20 هزار و 57 نفر به شهادت رسیدهاند و نزدیک به 53 هزار و 500 نفر زخمی شدهاند که بین شهدا 8 هزار کودک و 6 هزار و 200 زن دیده میشود.
رژیم اسرائیل در هفتادوهفتمین روز حملات خود به نوار غزه، بامداد روز جمعه چند منطقه از غزه را هدف بمباران شدید قرار داد که بر اثر آن شماری شهید شدند که اکثر آنها زنان و کودکان بودند. شهرهای رفح و خانیونس و اردوگاههای النصیرات و جبالیا از جمله مناطقی بودند که هدف بمباران قرار گرفتند. از سوی دیگر تحلیل انجامشده از سوی شبکه خبری «سیانان» نشان میدهد رژیم اسرائیل دستکم 3 نقطه در داخل غزه را که بعد از اتمام آتشبس 7 روزه خواستار اسکان غیرنظامیان در آن مناطق شده بود، بمباران کرده است. اول دسامبر ارتش اسرائیل نقشهای از غزه را منتشر کرد که باریکه غزه را به 623 بلوک تقسیمبندی میکرد و به جداسازی مناطق هدف حمله اسرائیل از مناطق محل اسکان غیرنظامیان میپرداخت. سخنگوی ارتش اسرائیل در آن زمان برای تبلیغ این نقشه خطاب به ساکنان غزه گفت این نقشه «راهی ایمن برای حفظ امنیت و زندگی شما و زندگی خانوادهتان است». شبکه خبری «سیانان» میگوید تحلیلهای انجام شده توسط این رسانه نشان میدهد ارتش اسرائیل دستکم در 3 مورد دقیقاً نقاطی را که غیرنظامیان را به فرار به آن مناطق فراخوانده بود، هدف حمله قرار داده است.
* نابود کردن زیرساختهای غزه با بمبهای آمریکا
سازمان ملل اعلام کرده بیش از ۳۷ هزار سازه در نتیجه حملات صهیونیستها در باریکه غزه تاکنون خراب شده یا آسیب دیده است. آمریکا بیش از 7 میلیارد دلار برای کمکهای توسعهای و بشردوستانه در کرانه باختری و غزه از زمان تاسیس آژانس توسعه بینالمللی ایالات متحده در چند دهه گذشته هزینه کرده که شامل ۲۷۰ میلیون دلار از زمانی میشود که جو بایدن، رئیسجمهور این کشور به توقف بودجه جدید در دوره ترامپ پایان داد.
خبرگزاری آسوشیتدپرس قراردادها و کمکهای مالی ایالات متحده در غزه را بررسی و بیش از ۳۰ پروژه ساختمانی را شناسایی کرده که با پول مالیاتدهندگان آمریکایی در غزه ساخته شده یا بهبود یافته است. بررسی تصاویر ماهوارهای اخیر و تحلیلهای شرکت فناوری ماکسار نشان میدهد در حالی که به نظر میرسد ۱۲ پروژه بزرگ تحت حمایت ایالات متحده دست نخورده است، حداقل به 5 پروژه آسیب وارد شده است.
خبرگزاری آسوشیتدپرس همچنین به طور مستقل ارزیابی این شرکت ماهوارهای را با بررسی تصاویر دریافتی آن و همچنین تصاویر ماهوارهای جداگانهای که توسط Planet Labs در هفتههای اخیر گرفته شده بود، تایید کرد.
علت دقیق آسیبهای وارده به این تاسیسات و پروژهها در تصاویر را نمیتوان به تنهایی با عکس مشخص کرد. در برخی موارد، گزارشهای خبری و منابع دولتی حملات نظامی رژیم صهیونیستی در نزدیکی پروژههای مورد حمایت آمریکا در غزه را تایید کرده است. بر اساس تصاویر شرکت ماکسار از ۲۰ دسامبر، به نظر میرسد 2 مرکز مختلف خدماترسانی به کودکان معلول، در روزهای اخیر آسیب دیده یا تخریب شده است. «انجمن حق زندگی برای کودکان مبتلا به اوتیسم و سندرم داون» و «مرکز ارتقای تواناییها برای حمایت از معلولان جامعه توانبخشی جبالیا» که حامی کودکان ناتوان است، به ترتیب با ۲۸ هزار دلار و ۱۷۷ هزار دلار بودجه ایالات متحده ساخته شدند. در حالی که کتابخانه «YMCA» غزه با بودجه ۸۹ هزار دلاری آمریکا احیا شد، از این حملات آسیبی ندیده اما یک کتابخانه دیگر در همان حوالی با خاک یکسان شده است. از طرفی جنایات اسرائیل به حدی است که یکی از مقامات این رژیم اعلام کرد باید تمام بمبهای جهان را به ما بدهند. یدیعوت آحارانوت به نقل از یکی از افسران ارتش اسرائیل نوشت: برای تخریب همه تونلهای حماس، به همه بمبهای جهان نیاز داریم و ممکن است این هم کافی نباشد. این رسانه عبری اعلام کرد: آمریکا به دلیل پیشروی کند ارتش در نوار غزه از اسرائیل ناامید شده است؛ واشنگتن فکر میکرد ارتش بتواند در این مدت زمان، وارد مناطق بیشتری از نوار غزه شود. «ارتش اسرائیل بوی پایان جنگ را حس میکند و تلاش دارد قبل از آن به دستاوردهایی دست یابد». این خلاصه دلایل تداوم ماجراجویی تلآویو و اصرار نخستوزیر بنیامین نتانیاهو برای ادامه جنگ است که تحلیلگر یدیعوت آحارانوت، «ناحوم بارنیاع» بیان کرد. در پی ناکامیهای مجدد ارتش اسرائیل از پیشروی در غزه و افزایش شمار تلفات نظامی به صدها نفر، تیپ گولانی پنجشنبه شب اعلام کرد در حال عقبنشینی از نوار غزه است. از سویی روزنامه آمریکایی واشنگتنپست اخیرا با انتشار آماری فاش کرد اسرائیل در ۶ هفته اول حملات، ۲۲۰۰۰ بمب آمریکایی را بر سر مردم غزه ریخته است. بر اساس این گزارش، آمریکا از هفتم اکتبر، ۱۵ هزار بمب، از جمله بمبهای سنگرشکن یک تنی به اسرائیل داده است.
این در حالی است که همزمان با انتشار گزارش یدیعوت آحارانوت، روز گذشته شبکه «سیانان» اعلام کرد اسرائیل صدها بمب یک تنی را بر سر مردم غزه فرو ریخته و تصاویر هوایی نشان میدهد بیش از ۵۰۰ گودال به قطر ۱۲ متر در این منطقه ایجاد شده است. «سلامه معروف» رئیس دفتر اطلاعرسانی دولت غزه، در گفتوگو با الجزیره تصریح کرد نظامیان رژیم اسرائیل ۴۰ هزار تن مواد منفجره روی غزه ریختهاند و تلاش میکنند این منطقه را به محلی غیرقابل سکونت تبدیل کنند.
در این میان شبکه خبری الجزیره سراغ بیمارستان «شهدای الاقصی» در شهر دیرالبلح در جنوب نوار غزه رفته است که آوارگان فلسطینی در پارکینگ چادر برپا کردهاند. به گزارش الجزیره، جنگ، آوارگی و وضعیت غمانگیز نوار غزه، بیش از یک میلیون و 800 هزار آواره فلسطینی را به جایی رسانده که خیلیهایشان با وجود بارش باران و وجود گل و لای همچنان در چادرهایشان به سر میبرند. تیم سازمان جهانی بهداشت، بخش اورژانس بزرگترین بیمارستان غزه را که صدها زخمی داخل آن هستند و هر دقیقه به تعداد آنها اضافه میشود، «حمام خون» و نیازمند احیا توصیف کرد. این نهاد سازمان ملل در پیامی در شبکه اجتماعی ایکس به نقل از کارکنانش که در این بیمارستان حضور دارند، نوشت: «بخش اورژانس (بیمارستان شفا) آنقدر پر است که باید مراقب باشید بیماران روی زمین را لگد نکنید». این نهاد افزود: بیماران مجروح روی زمین بدون بیحسی بخیه میشوند. بیمارستان شفا در شمال نوار غزه که از آغاز حملات رژیم صهیونیستی به این منطقه بارها مورد حمله قرار گرفته، به گفته تیم سازمان جهانی بهداشت، همچنین سرپناه دهها هزار فلسطینی آواره است. سازمان جهانی بهداشت شنبه گذشته اعلام کرد تنها ۱۱ بیمارستان از ۳۶ بیمارستان غزه فعال است که فقط یکی از آنها در شمال این منطقه قرار دارد. طبق اعلام این نهاد سازمان ملل، بیمارستانهای فعال هم اگر چه میتوانند بیماران جدید پذیرش کنند اما خدماتشان محدود است. سازمان جهانی بهداشت افزود: 2 بیمارستان بزرگ در جنوب غزه 3 برابر ظرفیت تختهای خود فعالیت میکنند و در عین حال با کمبود شدید مواد اولیه و سوخت دست و پنجه نرم میکنند. در حملات اسرائیل به غزه تاکنون بیش از ۳۰۰ نفر از کادر درمان، ۳۵ نفر از نیروهای دفاع مدنی و ۱۳۵ نفر از کارکنان آنروا (آژانس امدادرسانی و کاریابی برای آوارگان فلسطینی وابسته به سازمان ملل) به شهادت رسیدهاند. سازمانهای امداد و کمکرسانی سازمان ملل متحد وضعیت غزه را تحت تاثیر حملات رژیم صهیونیستی به مناطق غیرنظامی از جمله بیمارستانها و اردوگاههای آوارگان، «آخرالزمانی» توصیف میکنند. آمریکا در جنگ غزه به عنوان متحد و حامی اصلی اسرائیل وارد عمل شد. پروژه نخست آمریکا برای غزه این بود که مردم این شهر را به صحرای سینا یا برخی کشورهای عربی تبعید کند که با مخالفت سران برخی کشورهای عربی بویژه مصر روبهرو شد و این طرح شکست خورد. دومین طرح آمریکا این بود که حماس از بین برود و تمام غزه به تشکیلات خودگردان فلسطین به رهبری محمود عباس سپرده شود که به نظر میرسد این طرح از سوی نتانیاهو مورد قبول واقع نشده است. آخرین طرح بایدن که شباهت زیادی به طرح رونالد ریگان، رئیسجمهور اسبق آمریکا دارد، این است که سران و نیروهای حماس و جهاد اسلامی از باریکه غزه خارج و به کشوری مثل الجزایر تبعید شوند. عینا این کار را ریگان انجام داد و بعد از حمله شدید اسرائیل به لبنان در سال 1982 که به تخریب گسترده این کشور مخصوصاً بیروت انجامید، سران گروه فتح که آن زمان با اسرائیل در نبرد مسلحانه بودند با فشار کشورهای عربی و آمریکا به تونس سفر کردند و این گروه برای همیشه فاز مسلح را کنار گذاشت و بعد از آن به سازش رو آورد و بعدها قراردادهای اسلو و مادرید به امضا رسید و برای همیشه گروه فتح سلاح خود را زمین گذاشت. آمریکا از ابتدای جنگ طرحهای مختلفی برای مقابله با حماس و جهاد اسلامی در غزه پیریزی کرده که آخرین سناریو همین طرح است.
* حمایت سیاسی آمریکا از اسرائیل
آمریکا تاکنون در عرصه سیاسی 3 بار قطعنامه علیه اسرائیل را وتو کرده است و آخرین بار هم چند روز قبل از ارائه قطعنامه امارات در شورای امنیت ممانعت کرد. شلیک به آتشبس از سوی واشنگتن، بار دیگر تلاشهای جهانی برای توقف کشتار بیامان مردم غزه را ناکام گذاشت. تصویر نمادین جلسه قبل شورای امنیت در نیویورک، بالا آوردن دست نماینده ایالات متحده بود که به عنوان تنها دستی که برای ادامه جنگ بالا رفت، در تاریخ ثبت شد. به نوشته فارن پالیسی، هنگامی که وزیر خارجه آمریکا بین پایتختهای خاورمیانه رفت و آمد میکرد، توفان فزایندهای از نارضایتی در بدنه دیپلماتیک در خانه در حال شکلگیری بود؛ جایی که بسیاری از دیپلماتهای آمریکایی از آنچه چک سفید واشنگتن به اسرائیل در انجام عملیات نظامی گسترده در غزه با هزینه انسانی هنگفت برای غیرنظامیان فلسطینی محاصرهشده میدانند، خشمگین، شوکه و مأیوس شده بودند. بعد از گزارش فارن پالیسی، نوبت به نشنالریویو رسید که گزارش داد دهها دیپلمات آمریکایی در یادداشتی به آنتونی بلینکن، مخالفت خود را با سیاست آمریکا در قبال غزه اعلام کرده و خواستار آتشبس شدهاند. بیش از ۵۰۰ کارمند از 40 سازمان دولتی آمریکا هم طی نامهای به بایدن به حمایت دولت وی از اسرائیل اعتراض کرده و خواهان آتشبس شدند.
10 روز قبل بود که وزارت جنگ اسرائیل با انتشار بیانیهای اعلام کرد این رژیم از آغاز حملات به نوار غزه در هفتم اکتبر بیش از ۱۰ هزار تن انواع تسلیحات نظامی از آمریکا دریافت کرده است. در این بیانیه آمده است: آمریکا از آغاز جنگ غزه در ۷ اکتبر تاکنون با ۲۰۰ هواپیمای باری بیش از ۱۰ هزار تن کمک تسلیحاتی به اسرائیل ارسال کرده است؛ انواع خودروهای زرهی، مهمات، تجهیزات حفاظتی، سلاح و انواع دیگر تسلیحات نظامی، کمکهای اعطایی آمریکا به اسرائیل از هفتم اکتبر تاکنون بوده است.
ارسال به دوستان
رسوایی تونل
مهدی بختیاری: ارتش رژیم صهیونیستی بالاخره بعد از ۷۵ روز از آغاز نبرد توفان الاقصی، وارد یکی از تونلهای غزه شد و تصاویر آن را به صورت عمومی منتشر کرد اما ساعاتی بعد از آن، حماس با انتشار فیلمی از همین تونل اعلام کرد از آن برای نفوذ به شهرکها و پایگاههای نظامی اسرائیلی در روز 7 اکتبر استفاده کرده و دیگر نیازی به آن ندارد!
کشف و نابودی تونلهای غزه از سال 2007 که حماس با شکست تشکیلات خودگردان در انتخابات حاکم این منطقه شد و غزه در محاصره کامل رژیم صهیونیستی قرار گرفت، یکی از مهمترین اهداف صهیونیستها بوده است که بهرغم از بین بردن تعداد معدودی از آنها، اسرائیل هنوز نتوانسته ضربه اساسی به تونلهای غزه بزند.
گفته میشود بیش از 500 کیلومتر تونل در زیر منطقه نوار غزه وجود دارد که به متروی غزه مشهور است.
این تونلها از مهمترین اماکن گروههای مقاومت فلسطینی برای انجام عملیاتهای نظامی در طول جنگ توفان الاقصی بوده است. در سالهای گذشته نیز این تونلها نقش زیادی نه فقط در حوزه نظامی، بلکه در تامین مایحتاج روزمره ساکنان غزه داشته است.
نوار غزه با مساحت 360 کیلومتر، 2 میلیون و 300 هزار سکنه و تراکم جمعیت بیش از 5 هزار نفر در هر کیلومتر مربع، به عنوان بزرگترین زندان روباز دنیا شناخته میشود که ساکنان آن در محاصره کامل قرار دارند. نوار غزه از غرب با دریای مدیترانه، از جنوب غرب(در یک محدوده کوچک) با مصر و از شمال و شرق با سرزمینهای اشغالی همسایه است. از سالها قبل، گروههای فلسطینی با حفر تونلهای متعدد، اقدام به تامین نیازهای خود و ساکنان این منطقه کردهاند و همانطور که اشاره شد، این تونلها نقش بسیار پررنگی در غافلگیری رژیم صهیونیستی در 7 اکتبر (آغاز عملیات توفان الاقصی) داشته است. تونلهای تودرتوی غزه که گفته میشود با فرماندهی و نظارت مستقیم «محمد ضیف» (فرمانده کل گردانهای قسام) و برخی دیگر از فرماندهان شاخه نظامی حماس نظیر شهید «احمد الجعبری» و «محمد سنوار» (برادر یحیی سنوار) ساخته شدند، یکی از مهمترین دلایل تصمیم ارتش اسرائیل برای ورود به نبرد زمینی با حماس بود. اسرائیل در طول سالهای گذشته، همیشه از برتری هوایی برای مقابله با گروههای فلسطینی خصوصاً در غزه استفاده برده است و در 10 روز ابتدایی نبرد توفان الاقصی نیز با تکیه بر همین توان و استفاده از ضعف گروههای مقاومت در پدافند هوایی، به بمباران گسترده مناطق مختلف نوار غزه پرداخت (این بمباران همچنان نیز ادامه دارد) اما در نهایت به دلیل وجود همین تونلها مجبور شد به نبرد روی زمین تن بدهد که تاکنون نهتنها دستاورد خاصی برای این رژیم نداشته، بلکه با تحمل تلفات زیاد (تاکنون اسرائیل کشته شدن 132 نیروی نظامی خود را تایید کرده است) نتوانسته به هیچکدام از اهدافی که از ابتدا اعلام کرده بود دست یابد. انتشار تصاویر اخیر بازدید «یوآو گالانت» وزیر جنگ اسرائیل از این تونل هم نتوانست چندان نظر افکار عمومی در داخل سرزمینهای اشغالی را به خود جلب کند. همانطور که گفته شد، این تونل یکی از اصلیترین مسیرهای مبارزان فلسطینی برای دستیابی به اراضی اشغالی در روز اول جنگ 7 اکتبر بوده و همین مساله بزرگترین شکست اطلاعاتی برای رژیم صهیونیستی محسوب میشود که نتوانسته وجود چنین تونلی را در 400 متری دیوار حائل (در مرز غزه و سرزمینهای اشغالی) یعنی در منطقهای که بیش از 60 روز (از آغاز نبرد زمینی) در تصرفشان بوده تشخیص دهد!
انتشار تصاویر حماس از این تونل (تردد فرماندهان با خودرو در داخل آن) نشان داد ما با یکی از بزرگترین تونلهای غزه با طول 4 کیلومتر، مجهز به سیستمهای برق، آب و تلفن و در عمق 50 متری زمینی مواجه هستیم. کشف این تونل را باید نشانهای از کوری دستگاههای اطلاعاتی اسرائیل دانست. صهیونیستها در جریان عملیات «نگهبان دیوار» در سال 2021 اعلام کرده بودند تمام تونلهای حماس را از بین بردهاند اما حالا تنها در یک مورد با تونل بزرگ و مجهزی روبهرو شدند که مبارزان فلسطینی را خارج از دید همه ساختارهای اطلاعاتی ـ امنیتی اسرائیل، از عمق غزه به شهرک صهیونیستی نتیو هعسرا و پایگاه نظامی ارز رسانده است.
ارسال به دوستان
رمزگشایی از دغدغههای لودریان
حنیف غفاری: ژان ایو لودریان، وزیر دفاع و خارجه پیشین فرانسه، در گفتوگو با هفتهنامه «اکسپرس» گفت: «بحران جاری (جنگ غزه) یک پیروزی راهبردی برای جمهوری اسلامی ایران است و حمله ۷ اکتبر دامی بود که اسرائیل در آن گرفتار شد. ادامه خشونتهای جاری (از سوی صهیونیستها) به سود ایدئولوژی حماس و اسلامی شدن آرمان و مساله فلسطین تمام خواهد شد». سخنان لودریان قطعا به مذاق بسیاری از استراتژیستها و سیاستمداران اروپایی و آمریکایی خوش نیامده و فراتر از آن، اگر این سیاستمدار مطرح فرانسوی همچنان در کسوت وزیر خارجه کشورش مشغول به فعالیت بود، قطعا چنین جملاتی را بر زبان نمیراند! لودریان همان سیاستمداری بود که بارها در دوران حضور خود در مسند وزارت خارجه فرانسه، با زبان تهدید با ایران، حزبالله لبنان، حماس، انصارالله، دولت سوریه و مقاومت عراق سخن میگفت و مواضع انکرالاصوات وی در تمجید از صهیونیستها نیز در اذهان باقی مانده است. بنابراین قطعا هدف لودریان از بیان هشدارهای اخیر خطاب به غرب و رژیم غاصب و کودککش صهیونیستی، تعارف و تمجید (از مقاومت فلسطین) نیست! او دغدغههای واقعی خود را که منطبق بر منطق نورئالیستی حاکم بر سیاست خارجی کشورش است به زبانی گویا بیان کرده است. درباره دغدغههای مطروحه از سوی لودریان ۲ نکته اساسی وجود دارد:
1- عملیات توفان الاقصی، منتج به تشدید و تسریع روند صهیونیستستیزی در جهان و متعاقبا تعمیق گفتمان مقاومت و تکثیر آن در جهان شده است. بدیهی است این پیروزی گفتمانی، فراتر از یک پیروزی راهبردی به شمار میآید. قطعا یکی از مهمترین دغدغههای لودریان، جاری بودن آثار گفتمانی و متعاقبا راهبردی جنگ غزه پس از پایان این آوردگاه مهم و تعیینکننده است. نظرسنجیهای صورتگرفته در سراسر اتحادیه اروپایی و آمریکا، جملگی بیانگر تاثیر جنگ غزه بر نگاه ماهوی و بنیادین افکار عمومی غرب نسبت به موجودیت و هویت صهیونیسم است. حتی در کشور فرانسه نیز جرمانگاری هرگونه حمایت از حماس و فلسطینیان، نتیجهای معکوس داده و صهیونیستستیزی بیسابقهای را در این کشور اروپایی رقم زده است. لودریان به وضوح نسبت به شکلگیری یک منظومه جدید در نظام فکری - سیاسی جهان هشدار داده که ناظر بر نابودی صهیونیسم و تثبیت و تقویت ایدئولوژی و گفتمان مقاومت است. فرامرزی بودن این گفتمان و محدود نشدن آن به حوزه جغرافیایی غرب آسیا این دغدغه لودریان و دیگر سیاستمداران غربی را دوچندان کرده است.
2- در روزهای ابتدایی جنگ غزه، استراتژیستهای غربی و صهیونیست و برخی حکام مرتجع کشورهای منطقه تصور میکردند پایان نبرد غزه مترادف با پایان حماس، تضعیف گفتمان مقاومت، ارتقای جایگاه صهیونیسم در نظام بینالملل و در نهایت اثبات راهکارهای انحرافی (مانند طرح ۲ دولتی) در قبال حل مساله فلسطین است. با این حال اکنون صحنه به گونهای کاملا متفاوت رقم خورده است. حماس و جبهه مقاومت بسیار ماهرانه ابعاد متنی و فرامتنی جنگ را مدیریت کرده و خبری از تحقق اهداف اعلامی صهیونیستها در جنگ غزه نیست. نهتنها در نوار غزه، بلکه در رامالله نیز راهکار ۲ دولتی به تاریخ پیوسته و دیگر جایی در قاموس ذهنی ساکنان فلسطین ندارد. خروجی این روند، تصاعد بحران به ضرر منافع صهیونیستها، حامیان غربی و مهرههای منطقهای آنها خواهد بود. اصل مساله این است: بسیاری از پیشفرضها و ثوابتی که مقامات آمریکایی، اروپایی و صهیونیست در ابتدای جنگ غزه و ناظر بر آینده مساله فلسطین مدنظر قرار داده بودند، یکی پس از دیگری در متن و فرامتن جنگ غزه ابطال شده است. اکنون سوال و دغدغه آشکار لودریان و البته دغدغه و ترس غیراعلامی حامیان صهیونیسم این است: پایان جنگ غزه ـ که قطعا به سود مقاومت رخ خواهد داد ـ چه تاثیری بر مناسبات داخلی، منطقهای و فرامنطقهای تلآویو خواهد گذاشت و تاثیر این مناسبات آسیبدیده، بر موجودیت صهیونیسم و شبکه ساخته شده توسط آن چیست؟ در اینجا شاهد برهم کنش دهها علت و معلول بر یکدیگر نبوده و خروجی آنها (طبق هر نوع احتمالسنجی ممکن) به ضرر جریان زور و سلطه خواهد بود. در چنین شرایطی لودریان حق دارد اینگونه نگرانی خود را بابت در هم شکستن دژ مستحمی که در ذهن خود از صهیونیسم ساخته بود، بیان دارد.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|