|
ارسال به دوستان
اخبار
رونمایی از تقریظ رهبر انقلاب از کتاب«ایستگاه خیابان روزولت»
آیین رونمایی از تقریظ مقام معظم رهبری بر کتاب «ایستگاه خیابان روزوِلت» روز گذشته برگزار شد. این کتاب از محصولات مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی است که زمستان ۱۴۰۲ روانه بازار نشر شده و به روایتی مستند از تسخیر سفارت آمریکا در تهران میپردازد.
«ایستگاه خیابان روزوِلت» با اشاره به فعالیتهای اطلاعاتی و عملیاتی آمریکا در ایران پس از انقلاب، شرح جامعی از روابط ایران و آمریکا از روز تسخیر سفارت در آبان ۱۳۵۸ تا آزادی گروگانها در دی ۱۳۵۹ ارائه داده و همچنین شماری از اسناد منتشرنشده سرویس اطلاعاتی آمریکا را برای نخستین بار منتشر کرده است.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، متن تقریظ رهبر حکیم انقلاب اسلامی بر این کتاب به شرح زیر است:
بسمهتعالی
این، گزارشی متقن و پرفایده از یک حادثه مهم در تاریخ انقلاب یعنی تسخیر لانه جاسوسی در سال ۵۸ است. این کتاب پرکننده یکی از خلأهای رسانهای و تبلیغاتی ما است. ما به جنگ روایتها در پیکارهای جهانی توجه لازم را نکردهایم و دشمنان و بدخواهان ما از غفلت ما بهره برده و بسیاری از حوادث را وارونه نشان دادهاند. باید از نویسنده این کتاب و تلاش ارزشمندش قدردانی شود به خاطر اقدام هوشیارانهاش در این عرصه مهم. نثر کتاب روان و رسا و تحقیق و تحلیلهای آن منطقی و صادقانه و قانعکننده است. نام انتخاب شده برای کتاب عالی است.
***
پس از 9 سال دوری از تئاتر، نیما دهقان نمایش جدید به صحنه میبرد
نیما دهقان از کارگردانهای فعال و موفق تئاتر ایران در ۲ دهه گذشته، فعالیت حرفهای خود در عرصه کارگردانی را از دهه ۷۰ و با اجرای آثاری چون «شاعر»، «عروس طوقی» و «پرومته در زنجیر» آغاز کرد.
وی در دهه ۸۰ و در فعالیت مستمری که داشت آثار متعدد و موفقی نظیر «ملاقات شبانه»، «لوله»، «دو متر در متر جنگ»، «کفتر به توان ۲»، «کادانس»، «مادر مانده»، «خنکای ختم خاطره» و «آنفلوآنزای خوکی» را روی صحنه برد.
در دهه ۹۰ نیز دهقان آخرین تجربههای کارگردانی خود را با اجرای نمایشهای «خاموشی دریا»، «ترن»، «شیش و هشت» و «جانگز» سپری کرد.
نیما دهقان جایزه بهترین اثر برگزیده بیستوهفتمین جشنواره تئاتر فجر برای نمایش «مادر مانده» و جایزه بهترین کارگردانی و اثر برگزیده بیستوهشتمین جشنواره تئاتر فجر را برای نمایش «خنکای ختم خاطره» دریافت کرده است.
این هنرمند تئاتر قصد دارد پس از ۹ سال دوری از عرصه تئاتر اثری جدید را در پاییز سال جاری روی صحنه ببرد. بزودی اطلاعات مربوط به نمایشنامه، عوامل، زمان و مکان اجرای جدیدترین تجربه کارگردانی نیما دهقان منتشر میشود.
***
«زومرهای ایرانی» روی پرده میرود
در ادامه طرح «اکران حقیقت»، مستند «زومرهای ایرانی» تولید مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی به کارگردانی امیرحسین خلیلزاده و تهیهکنندگی سعید الهی که در شانزدهمین جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت» حضور داشت، با حضور عوامل این مستند در سالن حقیقت مرکز گسترش به نمایش گذاشته میشود. این اکران یکشنبه ۱۳ آبان از ساعت ۱۶ برگزار خواهد شد. «زومرهای ایرانی» که از اصطلاحی جهانی به معنای اعضای نسل زد (Z) به عنوان نخستین نسل اجتماعی بشر که از بدو تولد و نوجوانی با دسترسی به اینترنت و فناوری دیجیتال رشد کردهاند برگرفته شده است، روایت نیازها و روحیات متولدان اوایل دهه 80 خورشیدی در ایران بوده و با هدف روشنگری نزد خانوادهها و متولیان دولتی تولید شده است. حضور در این جلسه برای علاقهمندان آزاد و رایگان است.
***
انیمیشن کوتاه «سیمچینها» نقد و بررسی میشود
انیمیشن «سیمچینها» ساخته جک اندرسون، انیماتور و کارگردان جوان آمریکایی در نخستین نشست از سلسله نشستهای «قصه سینما» امروز پنجشنبه، ۱۰ آبان ساعت ۱۱ به مناسبت روز انیمیشن در فرهنگسرای اشراق نمایش و نقد و بررسی میشود.
انیمیشن کوتاه «سیمچینها» (Wire Cutters) که با نام «سیمبرها» هم شناخته میشود نخستین تجربه کارگردانی و شناختهشدهترین اثر جک اندرسون، انیماتور و کارگردان جوان آمریکایی است که با الهاماتی از «Wall-E» اثر جاودانه پیکسار ساخته شده و درست به همان اندازه جادویی و تحسینبرانگیز است. این انیمیشن هشت دقیقهای مستقل نخستین بار طی چند اکران خصوصی در سال ۲۰۱۴ روی پرده نقرهای رفت و با وجود بودجه بسیار کم ۵۰۰ دلاری و تیم سازنده کوچک، توانست نظر مردم و منتقدان را به سوی خود جلب کند و موفقیتهای زیادی در جشنوارههای مختلف از جمله بردن 3 جایزه بینالمللی و کسب عنوان نامزدی دریافت پنج جایزه دیگر از جمله بهترین فیلم کوتاه دانشآموزی در مراسم BAFTA را به دست آورد. «سیمچینها» راوی داستان ربات کوچکی است که به تنهایی در سیارهای متروکه در پی یافتن الماسهای سبز رنگ کوچکی است که منبع سوخت او محسوب میشوند.
ارسال به دوستان
درباره ترانه جدید خواننده شورش 1401
فرض کن برای نتانیاهو!
حامد سرلکی*: در دنیای معاصر، ترانهها و آثار هنری به عنوان آینهای از واقعیتهای اجتماعی و سیاسی عمل میکنند. شروین حاجیپور با ترانه جدید خود، بار دیگر توجه همنسلان خود را به وضعیت غرب آسیا جلب کرد. سعی او این بوده که با زبانی به ظاهر هنری، وضعیت غرب آسیا را تصویرسازی کند و در تلاش است تصویری از رنجها و ناکامیهای این منطقه را به نمایش بگذارد اما آیا این تصویر، واقعیتهای عمیقتری را نیز در خود دارد؟ چه کسی غرب آسیا را به آن شکل که شروین حاجیپور توصیف میکند، به وجود آورده است؟
برداشتهای فانتزی و سطحی از مفاهیم مختلف که گاهی توسط این خواننده نوپا شکل گرفت، موجب شده موضوعات مختلف تقلیل یابد. شروین با ترانهاش به نوعی به این تقلیل دامن میزند و نشان میدهد چگونه ممکن است درک عمیقتری از واقعیتهای جنگ و بحران نداشته باشد. او در حالی از وضعیت جنگی سخن میگوید که در دنیای فانتزی و عشقبازانه خود است و این نشاندهنده یک دنیای برساخته، غیرواقعی و فانتزی است که هیچ ارتباطی با واقعیتهای تلخ غرب آسیا و کشورهای مسلمان منطقه ندارد.
این برداشت ریشه در استفاده از دیدگاههای رمانتیک در روابط بینالملل میان دولتها دارد. نگاه رمانتیک به مسائل سیاست خارجی، بویژه دوگانه جنگ و صلح، به نوعی از تفکر و احساسات عاطفی و ایدهآلیستی بازمیگردد که در آن واقعیتهای پیچیده و تلخ سیاسی و اجتماعی نادیده گرفته میشود. این نوع نگاه، به جای تحلیل عمیق و واقعبینانه از وضعیت موجود، به تصورات خوشبینانه متکی است که غالبا با واقعیتهای روزمره فاصله دارد و میتواند به نتایج فاجعهبار منجر شود.
یکی از مشکلات عمده این نگاه، نادیده گرفتن تاریخ و زمینههای اجتماعی و فرهنگی است که به وقوع جنگها و بحرانها منجر میشود. در این رویکرد، اغلب عوامل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی که به بروز جنگها کمک میکنند، نادیده گرفته میشوند. به عنوان مثال، جنگها معمولا نتیجه منافع اقتصادی، قدرتطلبی و تضادهای اجتماعی هستند و نه صرفا نتیجه فقدان عشق و همدلی. بنابراین رویکرد رمانتیک به جنگ و صلح، به نوعی فرار از واقعیت و نادیده گرفتن مسؤولیتهای سیاسی و اجتماعی است.
به نوعی نقد ترانه شروین، بیشتر نقد نگاه رمانتیک، غیرواقعی و ضدمیهنی نسبت به دوگانه جنگ/ صلح است، لذا این موضوع به ما یادآوری میکند سیاست خارجی نیازمند تحلیلی واقعبینانه، عمیق و جامع است. به جای تکیه بر تصورات خوشبینانه و سادهانگارانه، باید به دنبال راهحلهایی واقعبینانه و مستند باشیم که بتوانند به بهبود وضعیت جهانی و ایجاد صلح واقعی کمک کنند. این امر نیازمند همکاری، دیالوگ و درک متقابل میان ملتها و فرهنگهاست، نه تنها در سطح سیاسی، بلکه در سطح انسانی و اجتماعی.
البته سکوت سلبریتیهای ایرانی در قبال جنایتهای رژیم صهیونیستی در غزه و لبنان، موضوعی است که بشدت نیازمند بررسی و تحلیل است. سکوت یا عدم واکنش آنها در برابر جنایتهای آشکار و نقض حقوق بشر، پرسشهایی جدی را درباره مسؤولیت اجتماعی و اخلاقی آنها مطرح میکند.
در سالهای اخیر بویژه پس از حمله ۷ اکتبر [جنایتهای رژیم صهیونیستی در غزه و لبنان]، بویژه در زمان حملات نظامی، صحنههای دلخراش و دردآوری به تصویر کشیده شده است. تصاویر کودکان بیگناه، خانوادههای آواره و زیرساختهای ویران شده، همگی نشاندهنده ابعاد فاجعهبار این بحران هستند. در چنین شرایطی، انتظار میرود سلبریتیها به عنوان افرادی بانفوذ، صدای انسانیت و عدالت را به گوش جامعه برسانند اما سکوت بسیاری از آنها، به نوعی نشاندهنده عدم تعهد به مسائل انسانی و اجتماعی است.
سکوت سلبریتیها میتواند نشاندهنده اولویتهای نادرست آنها باشد. در دنیایی که رسانهها و شبکههای اجتماعی بشدت تأثیرگذارند، بسیاری از سلبریتیها به جای پرداختن به مسائل انسانی و اجتماعی، بیشتر به موضوعات سطحی و زودگذر توجه میکنند. این موضوع نشاندهنده یک بحران اخلاقی است که در آن ارزشهای انسانی و اجتماعی به حاشیه رانده شده و به جای آن، شهرت و محبوبیت به عنوان هدف اصلی قرار گرفته است.
اما در این میان آهنگ «علیه جنگ» شروین حاجیپور، به عنوان یک اثر به ظاهر اجتماعی و سیاسی، به موضوعات مهمی از جمله جنگ، صلح و تبعات آن پرداخته است. این آهنگ بویژه در شرایط کنونی که ایران با چالشهای داخلی و خارجی بسیاری مواجه است، دست به القای حس ناامیدی و نگرانی زده است.
حاجیپور شاید به ظاهر با استفاده از زبان ساده و قابل فهم، به نقد رفتارهای جنگطلبانه و پیامدهای آن بپردازد اما حقیقت این است که مضمون اصلی این آهنگ بیشتر بر نقد سیاستهای داخلی و رفتار جمهوری اسلامی متمرکز است.
شروین حاجیپور در ترانهاش به نوعی خاورمیانه را مورد سرزنش قرار میدهد اما ترانه او این سوال را پیش میآورد: چه کسی مسؤول این وضعیت است؟ آیا او به عمق مسائل توجه کرده یا تنها به سطحیترین جنبهها پرداخته است؟ به نظر میرسد او فراموش کرده خاورمیانه در نتیجه سیاستها و تصمیمات قدرتهای جهانی به این شکل درآمده است. همان قدرتهایی که به او جوایز مثلا معتبر میدهند و در عین حال، در پس پرده، جنگها و جنایات را دامن میزنند. آیا شروین نمیبیند جنایات بزرگ سال گذشته، نتیجه مستقیم دخالت کشورهای غرب بوده است؟ او به جای انتقاد از نظامهای سلطهگر و جنگافروز، تنها بر دردهای مردم تمرکز کرده و از ریشه مشکلات غافل است.
نکتهای که باید به آن توجه کرد این است: شروین حاجیپور در ترانهاش به موشکهای ایران اشاره میکند و آنها را مورد انتقاد قرار میدهد. این در حالی است که موشکها نمادی از دفاع و ایستادگی یک ملت در برابر تهدیدات خارجی هستند. آیا او فراموش کرده این موشکها برای حفظ امنیت کشور و مقابله با تجاوزات دشمن طراحی شدهاند؟ انتقاد او از موشکها نشاندهنده یک عدم فهم عمیق از واقعیتهای جغرافیایی - سیاسی غرب آسیاست. شاید هم نه! و او یک فهم وارونه را تبلیغ میکند. او به جای حمایت از حق دفاع ملت خود، به نقد سلاحهایی میپردازد که برای حفاظت از جان مردم استفاده میشود!
این ترانه همچنین بخوبی ماهیت قضایای سال 1401 را نمایان میکند. آنجا نیز اسرائیل پشت پرده شورش بود. درست مانند هم اکنون که منشأ فساد و قتل و جنایت است. عملکرد این خواننده در هر دو مقطع قابل تامل است. حاجیپور و همنسلانش در حالی که جهان را از دریچهای فانتزی میبینند، از واقعیتهای تلخی که مردم با آن مواجهند غافلند. آنها در شرایط جنگی نیز به دنبال تفریحات کودکانه و بیمحتوا - آنگونه که در این ترانه آمده به دنبال «بوس و بغل» - هستند. این نگرش سطحی، نه تنها تاریخ را تحریف میکند، بلکه موجب میشود جوانان نتوانند با واقعیتهای موجود ارتباط برقرار کنند.
با وجود اینکه در شرایط بحرانی قرار داریم و این بحران ناشی از سیاستهای ضدایرانی رژیم صهیونیستی است، شروین حاجیپور همچنان بر مواضع خود پافشاری میکند، لذا باید توجه کرد او اساسا پس از عفو انجام شده در پرونده سال 1401، تغییری در روحیات خود نداده است. به نوعی عفو حقیقی زمانی محقق میشود که فردی متوجه اشتباهات خود شود و برای تغییر تلاش کند اما آیا شروین واقعا متوجه خطاهای خود شده است؟ آیا او آماده است از مواضع قبلی خود عدول کند یا همچنان در دنیای فانتزی خود باقی مانده است؟ این سوالات نیازمند پاسخ است و باید مورد بررسی قرار گیرد.
به طور کلی، ترانه جدید حاجیپور نه تنها نقدی بر وضعیت خاورمیانه نیست، بلکه به نوعی نمایانگر عدم فهم عمیق او از واقعیتهای موجود است. او با زبانی سبک و احساسی، مفاهیم سنگین و عقلانی را نمایندگی کرده که بیشتر یک اثر تأثیرگذار را به یک فکاهی تکراری و البته نخنما تبدیل کرده است.
ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطن امروز» با مرجان یزدانی، کارگردان نمایش «نازنین و کلاغ ناقلا» که این روزها در تماشاخانه سیمرغ میزبان کودکان و نوجوانان است
آموزش و سرگرمی؛ اولویت تئاتر کود
گروه فرهنگ و هنر: «مدرسه عالی موسیقی» دی ماه 1300 با یک آگهی در نشریه آینده اعلام کرد قصد دارد هر ماه نمایشی را برای کودکان روی صحنه ببرد، به همین خاطر طی فراخوانی از هنرمندان خواست برای نوشتن نمایشنامه برای کودکان به این مدرسه مراجعه کنند و... این نخستین گام برای به وجود آمدن تئاتر کودک و نوجوان بود؛ ژانر و گونهای که امروز قدمتش به 100 سال رسیده است. تئاتر کودک و نوجوان طی یک قرن گذشته فراز و فرودهای بسیاری داشته اما آنچه مشخص است اینکه امروز بسیاری از هنرمندان مطرح و سرشناس کشور برآمده از دل این ژانر تئاتری هستند. از مرضیه برومند گرفته تا رضا بابک و بهرام شامحمدلو همگی خروجیهای همینگونه از اجراهای تئاتری هستند. در سالهای آغازین انقلاب اسلامی تئاتر کودک و نوجوان از مخاطبان پرشماری برخوردار بود تا جایی که به گفته مرضیه برومند در آن سالها نمایشهای این حوزه در مجموعه تئاترشهر نهتنها با صفهای طویل مخاطبان روبهرو بود، بلکه به دلیل همین استقبال اغلب به صورت 3 اجرا در یک روز به روی صحنه میرفتند اما متاسفانه این گونه تئاتری طی سالیان اخیر آنچنان که باید و شاید مورد استقبال قرار نمیگیرد. سیاستگذاریهای غلط و عدم تمایل هنرمندان شاخص و مطرح برای فعالیت در این حوزه را میتوان از عمده دلایل افول تئاتر کودک و نوجوان طی سالیان اخیر دانست، هر چند با تمام موانع و مشکلات پیش رو همچنان این گونه تئاتر چراغ خود را روشن نگه داشته و هنوز هم میتوان معدود آثار تئاتر کودک و نوجوان را دید که روی صحنه میروند. از این جمله میتوان به نمایش «نازنین و کلاغ ناقلا» اشاره کرد؛ نمایشی که به کارگردانی مرجان یزدانی در تماشاخانه سیمرغ روی صحنه میرود. از همین رو در حالی که تا چند روز دیگر مهمترین رویداد تئاتر کودک و نوجوان در همدان کار خود را آغاز خواهد، با کارگردان و نویسنده این اثر به گفتوگو نشستیم.
***
* ابتدا از خود و فعالیتتان در حوزه تئاتر بگویید، سپس اینکه چه شد تصمیم به انتخاب و اجرای نمایشنامه «نازنین و کلاغ ناقلا» گرفتید؟
مرجان یزدانی هستم، نویسنده و کارگردان نمایش «نازنین و کلاغ ناقلا» که حدود 20 سال است در حوزههای مختلف تئاتر و سینما فعالیت میکنم. درباره اینکه گفتید چرا این نمایش را دست گرفتم، باید بگویم با توجه به اینکه قبلا هم در حیطه بزرگسال و هم کودک فعالیتهایی داشتم، نمایشهای مربوط به کودکان از جذابیت بیشتری برای من برخوردارند گذشته از جنبه آموزشی، تخصص و مطالعه روی متنی که قرار است به اجرا دربیاید هم برایم از اهمیت بسزایی برخوردار است. اگرچه باید همین جا قید کنم که منابع مطالعاتی درباره تئاتر کودک محدود است اما همه توان و تلاش بر این عقیده استوار است تا بتوانم هر آن چیزی را که جهت آموزش و سرگرمی کودک در چنته دارم به اجرا ببرم.
* اساسا چه تفاوتهایی بین نمایشنامههای کودکان و بزرگسالان وجود دارد؟
معمولا نمایشهایی که به عنوان تئاتر کودک توسط کودکان و نوجوانان یا توسط بزرگسالان به اجرا در میآیند، تفاوتهای زیادی با نمایشهایی که برای بزرگسالان روی صحنه میروند دارند. تئاتر کودک به واسطه تاثیری که بر تفکر و از قوه به فعل درآوردن خرد کودک دارد، بسیار حائز اهمیت است. در اجرای نمایشهای کودکانه توجه به آموزش، ایجاد تفکر، خلاقیت و سهیم بودن کودک در اجرا از اهمیت بالایی برخوردار است. در واقع کودک یا نوجوانی که به عنوان مخاطب در سالن نمایش حضور دارد، ناخودآگاه بخشی از نمایش میشود. با توجه اینکه کودک معمولا جنب و جوش زیادی دارد و برای فکر کردن زمان کمتری را نسبت به یک فرد بزرگسال صرف میکند، دارد لذا بازیگر یا بازیگران صحنه مدام باید تلاش کنند توجه کودک را با انواع شگردهای مختلف جلب کنند. این روش باعث میشود کودک یا نوجوان به شکل مستقیم و زنده با بازیگران ارتباط برقرار کند. این کار باعث تجانس و نزدیک بودن تماشاگر به صحنه نمایش و بازیگران میشود. در واقع کودکان به طور زنده و با یک ارتباط نزدیک، کلمات و دیالوگها را از زبان بازیگران میشنود. طبعا تاثیری که این دسته از نمایشها روی کودک میگذارد باعث میشود کودک احساس همانندسازی و نزدیکی بیشتری نسبت به نمایشها و برنامههایی که از طریق تلویزیون میبیند، با بازیگران داشته باشد.
* به نظر شما بارزترین ویژگی نمایشهای کودک و نوجوان چیست؟
مهمترین و بارزترین ویژگی این نمایشها مدت زمان نمایشنامه است. معمولا به دلیل خسته شدن کودکان، نمایشهای کودک اغلب در بازه زمانی ۳۰ تا ۴۵ دقیقه است. بیشتر از این مدت کودک یا نوجوان احتمالا خسته شده و بیقراری میکند. پس آن نمایشنامهای که به عنوان متن آموزشی به اجرا در میآید باید پرمحتوا، بامعنی، آموزنده، جذاب، سرگرمکننده و کوتاه باشد. در واقع عصاره تفکر نویسنده باید در قالب یک متن زیبا و سرگرمکننده به نمایش دربیاید.
* میزان دخالت سلیقه مخاطب در خلق یک اثر بویژه در حوزه کودک و نوجوان به چه میزان است؟
در پاسخ به این پرسش باید خاطر نشان کنم جلب نظر همه مخاطبان امری دشوار یا شاید بتوان گفت محال است، چون طبعا سلیقه مخاطبان، نوع تفکرشان و خیلی از عوامل دیگر میتواند در این راستا دخیل باشد. پس توقع اینکه عدهای به عنوان مخاطب، چه در حیطه نمایش کودک و چه در حیطه نمایش بزرگسال نظر کاملا مثبت و مساعدی داشته باشند، غیر ممکن است. ما تمام توان خود را از زمان پیدایش یک ایده تا اجرا میگذاریم تا کار به بهترین نحو ممکن به اجرا درآید و امیدوارم نظر مثبت و مساعد مخاطب را جلب کنیم.
* چه مدت زمانی را صرف تمرین کردید؟
به لحاظ اینکه غالب نمایشهایی که به اجرا میبرم موزیکال هستند و بازیگر موظف است اشعار متن را از حفظ کند، طبیعی است که به زمان بیشتری نسبت به متون دیگر نیازمندیم. مثلا در یک متن که فقط بازیگر دیالوگ میگوید شاید پروسه تمرین حدود 3 ماه و روزی 2 ساعت باشد اما برای این دسته از کارها که بازیگر باید تسلط به شعر هم داشته باشد، پروسه تمرین از 3 ماه بیشتر است یا ساعتهای بیشتری را باید صرف کند تا بتواند هم بر متن و هم شعر تسلط کافی داشته باشد.
* با توجه به اینکه قبلا اجراهای بزرگسال داشتهاید، چه عاملی باعث شد نسبت به اجرای کار کودک تمایل پیدا کنید؟
شروع کار من با نمایش کودک بود. در واقع نخستین تجربهام در صحنه با نمایشنامه کودک به نام «دلقک آرزوها و وروجک شیطون» با ۲۲ بازیگر شکل گرفت. به عنوان نخستین تجربه، تجربه بسیار ارزشمندی بود. اگرچه اواسط اجراها با معضل ویروس کرونا و توقف کار مواجه شدیم اما در همان اجراها نیز استقبال بسیار خوبی از سوی مخاطبان داشتیم. در واقع مواجهه با کودکان که دنیای بسیار متفاوتی با بزرگسالان دارند جذابتر است. شاید این جذابیت و انرژیای که از کودکان میگیریم ما را ترغیب میکند تا کمی هم به این مقوله بپردازیم.
***
نمایش «نازنین و کلاغ ناقلا» به کارگردانی مرجان یزدانی این روزها در تماشاخانه سیمرغ با بازی حبیبه خاتون نبیپور، بهاره بابایی، غزاله بابزرتابی، عابده مشهدی، ترانه مردانپور، نگین عالمی، نازنین حسینی و پارمیس غفاری ساعت 16 به مدت 50 دقیقه میزبان مخاطبان و علاقهمندان است.
ارسال به دوستان
یاد شاعره نامآشنای کرمانی فاطمه جهانگرد گرامی داشته شد
برای جان جهان
گروه فرهنگ و هنر: یادواره بزرگداشت یاد و خاطره فاطمه جهانگرد ملقب به «جهان کرمانی» یا همان «جان جهان»، شاعر بلندآوازه کرمانی سهشنبه شب به همت انجمنهای ادبی «دل عالم» و «ترانه کرمان» با همکاری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی، اداره کل امور کتابخانههای استان، کانون شاعران آیینی، انجمن خواجوی کرمانی، انجمن حیاتی کرمانی و انجمن ادبی خوبان با حضور خانواده این بانوی خوشنام و خوشدل و جمعی از شعرا و ادبدوستان کرمان در «فوادیه»- بهارستان هنرمندان کرمان- برگزار شد.
در این مراسم که جمعی از اهالی شعر، فرهنگ و هنر کرمان حضور داشتند، در ابتدا بهادر شجاعی، فرزند زندهیاد فاطمه جهانگرد ضمن خوشامدگویی به حضار، به گوشهای از زیست شاعرانه مادرش پرداخت و پس از آن استاد احمد اسدالهی، شاعر پیشکسوت کرمانی با اشاره به شعر غنی جهان کرمانی گفت: با بررسی شعر خانم جهانگرد میتوان دریافت او جزو معدود زنان شاعری بود که به زبان شعری خاص خودش رسیده بود و اگر او را بالاتر از فروغ فرخزاد ندانیم، از فروغ پایینتر هم نبود و همردیف و همقطار بزرگان شعر ایران است.
وی افزود: از خانم جهانگرد چند کتاب برجا مانده که علاوه بر دیوان شعر که توسط همسرش منتشر شده، مهمترین کار این بانوی شاعر گردآوری و تصحیح دیوان بانو حیاتیکرمانی به شمار میرود که حدود ۲۰۰ سال پیش میزیسته و دارای اشعاری نغز و زیباست.
وی که به شعله کرمانی شهرت دارد، همچنین با اشاره به تاریخچه بهارستان هنرمندان کرمان فوادیه اظهار داشت: برخی هنرمندان متوفی کرمانی هستند که در پی تخریب گورستانهای قدیمی در این اطراف، مزارشان یا تخریب شده یا در طرح احداث خیابان از بین رفته است، مضاف بر اینکه برخی هنرمندان نیز در شهرهای دیگر به خاک سپرده شدهاند که از جمله آنها میتوان به رهبر کرمانی، مشتاق، احمد ناظرزاده و علیاصغر اصفهانی اشاره کرد.
وی پیشنهاد داد شهرداری کرمان با همکاری انجمن مفاخر برای هر یک از این شعرای کرمانی، سنگنوشته یا تابلوی یادبودی در این مکان احداث کند.
در این همایش همچنین سیدعلی منصوریان، مسؤول انجمن ادبی دل عالم با بیان اینکه برگزاری مراسم بزرگداشت برای شاعران و اهل قلم از اهداف این انجمن است، گفت: تاکنون بیش از ۱۰ بزرگداشت برای شاعرانی و نویسندگانی که در قید حیات بودهاند یا از بین ما رفتهاند توسط این انجمن و با همکاری انجمنهای دیگر برگزار شده و در آینده نیز در نظر داریم در صورت فراهم آمدن شرایط، این بزرگداشتها به صورت ماهانه برگزار شود.
بر اساس گزارشها، فاطمه جهانگرد به علت تشخیص ندادن بهموقع بیماری و معالجه دیرهنگام اثر بیماری سرطان دوم اردیبهشت ۱۳۸۶ در ۶۲ سالگی درگذشت و در قطعه بهارستان هنرمندان کرمان به خاک سپرده شد.
خرداد ۱۳۹۰ شهرداری کرمان فرهنگسرای جهان را به یاد و نام وی افتتاح کرد.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|