|
ارسال به دوستان
اخبار
روایت ۱۴ هزار کیلومتر سفر برای دیده شدن گروههای سرود
«همآهنگ» عنوان یکی از تازهترین تولیدات تلویزیونی در حوزه موسیقی و سرود است که طی روزهای آینده از شبکههای «نسیم» و «افق» پیش روی مخاطبان قرار میگیرد. این در حالی است که در آستانه پخش این برنامه تلویزیونی از تیزر برنامه نیز رونمایی شد. به گزارش «وطن امروز»،«همآهنگ» ویژهبرنامهای با هدف ارتقای سطح کیفی تولیدات سرود در کشور است که طرح و پژوهش آن از زمستان سال ۱۳۹۹ و پیشتولید رسمی آن از زمستان ۱۴۰۰ آغاز شده است. این برنامه که در آن ۱۴ هزار کیلومتر سفر زمینی برای دیده شدن گروههای سرود در ۱۰ نقطه ایران تجربه شده، محصولی از مرکز موسیقی «مأوا»، به تهیهکنندگی سیدمحمدصادق حسینی و کارگردانی مهدیار عقابی است.
بر اساس این گزارش، طی یک سال و نیم گذشته گروههای مختلف و متعدد سرود در کشور شناسایی و طی آن بیش از ۸۰۰ گروه پس از دریافت آثار ارزیابی شدند. پس از این مرحله گروههای برگزیده در سراسر کشور برای مرحله مقدماتی انتخاب شدند و رقابت خود را در قالب کارناوال کشوری در چند استان برگزار کردند.
***
کنسرت علیرضا طلیسچی با اجرای قطعه جدید برگزار شد
کنسرت نوروزی علیرضا طلیسچی با اجرای قطعه جدید شامگاه چهاردهم فروردین ماه ۱۴۰۲ در 2 سانس در سالن میلاد نمایشگاه بینالمللی برگزار شد. به گزارش «وطنامروز»، طلیسچی که به تازگی قطعه متفاوت «بهم برس» را منتشر کرده بود، درحالی دومین کنسرت سال جدید خود را به روی صحنه برد که نوید انتشار نسخه کنسرتی قطعه «یه دریا نریم» را به مخاطبانش داد.
کنسرت طلیسچی با قطعه «زندگی جونم» آغاز شد و این خواننده ضمن خوشامدگویی و تبریک سال نو به خاطر همراهی خوب تماشاگران از ابتدای شروع کنسرت از آنها تشکر کرد. قطعات «تو فکر میکنی کیای»، «نفس کی بودی تو»، «ای دل خودم» و «دیوونه دوست داشتنی» به ترتیب اجرا شدند و نوبت به قطعه شنیدنی «یه دریا نریم» رسید و طلیسچی به مخاطبانش نوید انتشار ویدئوی کنسرتی این قطعه را داد. طلیسچی پس از اجرای قطعات «لیلا» و «دل به دل» سراغ قطعه محبوب «قاف» رفت که با همراهی و همخوانی مخاطبانش همراه بود.
در ادامه قطعه «سختگیر» شنیدنی شد و طلیسچی سراغ اجرای متفاوتترین و جدیدترین قطعه خود با نام «بهم برس» رفت. در ادامه قطعات «آخرش قشنگه»، «قرار نبود». محمد عارف (گیتار نایلون)، پارسا رفیع (گیتار الکتریک)، آرمان ابراهیمی (بیس)، امیرحسین آزموده (پرکاشن)، ادوارد دانیالزاده (درامز)، مسیح منتظری (گیتار الکتریک) و سهند اسدی (ساکسیفون) اعضای ارکستر این کنسرت را به رهبری امیر بهادر دهقان نوازنده کیبورد تشکیل میدادند.
کنسرت علیرضا طلیسچی چهاردهم فروردین ماه ۱۴۰۲ در 2 سانس به همت موسسه فرهنگی - هنری «نوای سپند» و مدیریت مهدی اسفندیار برگزار شد.
***
نمایشگاه قرآن تفرجگاه معنوی و آموزشی خانوادههاست
رئیس کمیته رسانه نمایشگاه قرآن این نمایشگاه را بزرگترین تفرجگاه معنوی و آموزشی خانوادهها دانست و گفت: خانوادهها میتوانند از امکانات نمایشگاه از قبیل کتب، نرمافزار، مشاورهها یا حتی هدایتهای شغلی و تحصیلی در حوزه قرآن و عترت استفاده کنند. به گزارش «وطن امروز»، محمدحسین محمدزاده در گفتوگو با خبرگزاری تسنیم ضمن تأکید بر حضور خانوادهها در این نمایشگاه گفت: این نمایشگاه تا 26 فروردین از ساعت 17 تا 24 پذیرای بازدیدکنندگان است.
وی افزود: نمایشگاه بینالمللی قرآن بزرگترین تفرجگاه معنوی و قرآنی جهان اسلام است. در این نمایشگاه بیش از 400 رویداد قرآنی دیده میشود و مکانی مناسب برای انعکاس بسیاری از فعالیتهای قرآنی و بازدیدکنندگان قرآنی است. امیدوارم خانوادهها با برنامهریزی مناسب، نه برای یک بار بلکه پیشنهاد میکنم چندین بار حضور یابند. ابتدا یک مرور مختصری از تمام بخشها داشته باشند تا در روزهای دیگر بتوانند از امکانات مورد نیاز خود و خانوادهشان از قبیل کتب، نرمافزار، مشاورهها یا حتی هدایتهای شغلی و تحصیلی در حوزه قرآن و عترت استفاده کنند.
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» از «سرنخ» شبکه نسیم که میتواند در کاهش جرائم خشن مؤثر باشد
کارآگاه جدید تلویزیون!
محمدعلی میرزایی، روزنامهنگار: بهمن سال قبل بود که خبر رسید شبکه نسیم مسابقهای برگزار میکند و طی فراخوانی از علاقهمندان به کشف موضوعات معمایی و حل پروندههای جنایی دعوت شد برای شرکت در مسابقه ثبتنام کنند.
با توجه به تولید برنامههایی که بیشتر کپی برنامههای خارجی هستند، به نظر نمیرسید شاهد برنامه متفاوت یا خاصی در حوزه مسابقه باشیم اما با پخش نخستین قسمتها در آخرین روزهای اسفند، مشخص شد شبکه نسیم طرحی نو درانداخته و دست به خلاقیت و ابتکار زده است. در این برنامه سعی بر آن است پروندههای واقعی پلیس آگاهی تبدیل به چالشی برای شرکتکنندگان به عنوان دستیار کارآگاه شود و در هر قسمت ۲ نفر دستیار به کمک کارآگاه آمده و پس از دریافت پرونده با بازجویی منطقی و درست متهمان بر اساس دلیل اتهام و سرنخهای موجود، باید به پاسخ منطقی و درست برسند.
ابتدا نگاهی به کارگردانی «سرنخ» داشته باشیم. چینش این مسابقه به گونهای است که بیننده در هر مرحله با قطعیت نتواند مجرم پرونده را تشخیص دهد و تا انتهای برنامه در چالش ذهنی باقی بماند و سعی کند با تحلیل رفتار و گفتار دستیاران کارآگاه و مظنونان به جواب برسد. به قولی داستان پرونده لو نمیرود. از سوی دیگر بازجوییهای مسابقه بر اساس مصاحبه پیشین تهیهکننده و کارگردان بر اساس بداههپردازی بازیگران در نقش متهم پیش میرود که به نظر میرسد بر سختی کار افزوده باشد ولی آنطور که مشخص است کارگردان توانسته موفق شود و بر جذابیت کار بیفزاید. بررسی قسمتهای پخششده این برنامه نشان میدهد این بداههپردازی هیچگاه به سمت بیهودهگویی نرفته و دائما به دستیاران کارآگاه و بیننده درباره پرونده اطلاعات میدهد و مخاطبان را درگیر داستانهای حاشیهای میکند.
نکته جالب درباره «سرنخ» این است که بر اساس گروه برنامهساز، پروندههای مورد استفاده در آن واقعی بوده و بر جذابیت مسابقه افزوده است اما به نظر میرسد این پروندهها ترکیبی از چند پرونده باشد، چرا که هر پرونده در حالت واقعی یک سرنخ اصلی دارد که به جواب میرسد اما به دلیل مسابقهگونه بودن آن و ادعای گروه برنامهساز مبنی بر واقعی بودن پروندهها، منطقی است که چند پرونده با هم ادغام شده باشد.
اما رد پای پلیس آگاهی در نحوه چینش مسابقه و بازجوییها به وضوح معلوم است، چرا که «سرنخ» بر اساس ترفندهای واقعی بازجویی پیش میرود و این دانش قطعا توسط پلیس در اختیار گروه برنامهساز قرار گرفته و در طراحی مسابقه مورد استفاده بوده است.
با نگاه جامعهشناسانه درباره تاثیرات تماشای مسابقه بر مخاطبان نیز میتوان به این نکته اشاره کرد که «سرنخ» میتواند در کاهش جرمهای خشن موثر باشد، چرا که این برنامه به طور غیرمستقیم تواناییهای پلیس در کشف جرائم، پیدا کردن سرنخها و تشخیص مظنونان پرونده را به نمایش میگذارد. هرچند تقبیح جرائم نیز در این برنامه دیده میشود و موضوع صرفا حل یک پرونده و تلاش برای رسیدن به جواب نیست، به نظر میآید در گفتمان بازجوییها به نحوی بر اصول ارزشی دینی و اجتماعی نیز تاکید شده که اگر رعایت شود، میتوان امید داشت از بروز جرائم پیشگیری شود.
البته از سوی دیگر در نگاه اول اینطور به نظر میرسد که پلیس در این برنامه بخشی از ترفندهای بازجویی را آموزش میدهد و میتواند یک گل به خودی باشد اما با نگاه عمیقتر متوجه میشویم پلیس یک گام پیش رفته است و آنچه در سرنخ دیده میشود، از دستور کار خارج و منقضی شده و پلیس در کشف جرائم و متهمان و بازجوییها از روشهای پیشرفتهتری استفاده میکند. با وجود آنکه شرکتکنندگان به عنوان دستیار کارآگاه وارد مسابقه میشوند و از افراد عادی جامعه هستند و در گپ و گفت آغاز برنامه نیز مشاهده میشود، به محض ورود به اتاق بازجویی، خود را در قالب بازجوی واقعی دیده و کاملا از ضمیر ناخودآگاه خود پیروی میکنند.
به گفته تهیهکننده «سرنخ»، بازیگران مسابقه از جمله بازیگران تئاتر هستند که هدف از انتخاب آنها، کمک به پیکر زخم خورده هنر نمایش در زمان کرونا و بعد از اغتشاشات سال گذشته بوده است و با توجه به تکراری نبودن بازیگران تا به اینجای پروژه سرنخ، با تولید ۳۰ قسمت از آن به نظر میرسد باید شاهد ۹۰ بازیگر متمایز در آن باشیم.
با مروری جدی بر قسمتهای پخش شده از برنامه میتوان دریافت بخشی از مسابقه «سرنخ» در زمینه آموزشهای همگانی پلیسی و بالابردن دانش اجتماعی برنامهریزی شده است؛ مثلا بخشهایی که گفته میشود به صحنه جرم دست نزنید و اینکه هر موضوع مشکوکی را ابتدا به پلیس اطلاع دهید.
رمزگشایی از تیتراژ «سرنخ» جعبه سیاه این برنامه را معرفی میکند. گویا واقعی بودن اتفاقات سرنخ به سبب حضور دکتر طالبیان، کارآگاه ویژه پلیس آگاهی در کنار تیم برنامهساز است. آقای طالبیان عضو هیات علمی و مدرس دانشگاه در زمینه جرمشناسی و جرمیابی است.
بر مبنای همین ویژگیهاست که مسابقه «سرنخ» این روزها جای خود را در شبکه نسیم باز کرده و به نوعی حاصل خطرپذیری مدیر فعلی شبکه نسیم است، چرا که مسابقهای جدید آن هم در زمینه مسائل جنایی با محوریت بازجویی برنامهای نیست که هر مدیری ریسک آن را بپذیرد. همچنین با وجود مشارکت موسسه ناجیهنر در «سرنخ»، اینطور به نظر میرسد با تغییرات در بدنه پلیس و بازگشت دکتر منتظرالمهدی به معاونت اجتماعی و فرهنگی فراجا، رویکرد جدیدی در برنامهسازیهای تلویزیونی آن رخ داده است و تنها آثار نمایشی و مستند از آن نخواهیم دید.
در پایان میتوان به این نکته اشاره کرد که «سرنخ» بخوبی موضوع خانواده و زنان را در پروندههای جنایی گنجانده و نگاه ارزشمندی به بنیان خانواده دارد و با نکوهش پلشتیها در زمینه زنان و بنیان خانواده و اجتماع سعی در بهبود شرایط دارد.
تنوع پروندههای واقعی در «سرنخ» زیاد است و تاکنون پروندههایی نظیر قتل، سرقت، آدمربایی، سرقت، جعل و کلاهبرداری را شاهد بودهایم که این موضوع بر جذابیت و مخاطبپسند بودن آن افزوده است.
تهیهکنندگی و کارگردانی «سرنخ» را آریا طاهری، مجری شبکه نسیم که او را با اجرای مسابقه هوشبرتر میشناسیم، عهدهدار است. باید منتظر ماند و دید این کارگردان جوان تلویزیون آیا در ساخت این برنامه هم موفق خواهد بود یا خیر.
«سرنخ» که از ۲۹ اسفند هر روز ساعت ۱۷ روی آنتن شبکه نسیم میرفت، از این به بعد تنها روزهای فرد روی آنتن میرود و ساعت پخش آن نیز ساعت ۲۰:۳۰ خواهد بود و روزهای شنبه، دوشنبه و چهارشنبه نیز ساعتهای ۷ و ۱۴ بازپخش میشود.
ارسال به دوستان
نیمنگاهی به بازی فرهاد قائمیان در «غریب»
این سینما قهرمان دارد
سجاد رضاییمقدم: در بیشتر آثار ساختهشده در تاریخ سینما قهرمان داستان حرف اول را میزند؛ اصلا این قهرمان و چگونگی روایت داستان زندگیاش است که میزان کیفیت اثر را مشخص میکند و در این میان شاید بیشتر موفقیت یک نقش و حک نام آن قهرمان در ذهن مخاطب، از مسیر رابطه بازیگر با آن نقش و البته میزان تواناییاش بگذرد.
فیلم سینمایی «غریب» از میان آثار اکران شده در بسته نوروزی، فیلمی است قهرمانمحور. روایت داستان حول محور «مسیح کردستان» میچرخد و به روایت شیوه خاص فرماندهی شهید محمد بروجردی در کردستان میپردازد.
بابک حمیدیان در قامت نقش اصلی فیلم بازی میکند؛ محمد بروجردی. نقش تا حد قابلقبولی باورپذیر است، چند شاید برخی سخنان امروزی را هم از زبان بروجردی بیان میکند. اما در این مطلب میخواهم ذرهبین را روی نقش دیگری قرار دهم؛ ایرج نصرتزاد؛ قهرمانی که با حضورش باعث شده نقش ارتش در نجات این منطقه از دست دشمنان و فعالیتهایشان در کنار سپاه فراموش نشود.
در فیلم «غریب» به رابطه خوب و همراهی شهید ایرج نصرتزاد از فرماندهان ارتش کشورمان با شهید محمد بروجردی هم اشاره میشود. نقش این شهید را فرهاد قائمیان بازی میکند. قائمیان از اساس بازیگری را بلد است، حال اگر این بلدی را کنار حس مشترک میهندوستی بگذارید، به نتیجه درخشانی خواهید رسید.
نصرتزاد جان خود را برای حفظ کشور تقدیم کرد و در آخرین لحظات زندگیاش پیامی به مرکز لشکر فرستاد که زنگ صدایش در گوش تاریخ جاودانه است. او پیش از شهادت گفت: «من سرهنگ ستاد ایرج نصرتزاد، جانم فدای ایران، درود بر رهبر انقلاب، زندهباد ارتش جمهوری اسلامی ایران، زندهباد فرماندهان گردان تیپ یکم، خدا حافظتان، نصرتزاد. در «غریب» این جملهها توسط فرهاد قائمیان بازسازی شده که به دلیل اجرای درست و پر از احساس، مخاطب را میخکوب میکند، البته ریاکشن بابک حمیدیان هنگام شنیدن این جملات نیز تأثیر آن را دوچندان میکند.
علاوه بر این سکانس خاص، باقی صحنههای بازی قائمیان در فیلم نیز معرف شخصیت ویژه شهید نصرتزاد است و مخاطب پی میبرد او جانفدایِ وطن بوده و در تکتک لحظات زندگی و حضور در ارتش دغدغهای جز ایران نداشته است.
قائمیان بخوبی همه این احساسات را در بازیاش بروز میدهد و به همین خاطر است که حضور او در «غریب» یکی از امتیازهای فیلم محسوب میشود.
«غریب» گوشهای از زندگی شهید محمد بروجردی را روایت کرده است و اشاره فیلم به شهید نصرتزاد ادای دین به مجاهدت او در کردستان و ایمان خالصش به وطن است.
به نظر میرسد میتوان فیلمی مستقل درباره این شهید ساخت تا مخاطب پی به ابعاد دیگر این شخصیت خاص ببرد. قائمیان هم به این نکته اشاره کرده و گفته است: «نقشی که در «غریب» بازی کردم، با توجه به واقعیت بیرونی و تاریخی کاراکتر، شاهنقش قلمداد میشود. در حقیقت این شخصیت و جنبههای مختلف و متفاوت زندگی و البته فرجام تراژیکی که داشته، این قابلیت را دارد که یک فیلم مستقل سینمایی دربارهاش ساخته شود.
در پایان باید گفت قهرمان داشتن یکی از ویژگیهای مهم سینماست؛ سینمایی که هر از چند گاهی شاید بسختی توان معرفی یک قهرمان در یک فیلم را داشته باشد، آن هم قهرمانی که مخاطب با تمام جان مخاطب حسش کند.
ارسال به دوستان
آمارها نشان از پرمخاطب بودن «نونخ» و «زندگی پس از زندگی» دارد
نونخ میلیونی
گروه فرهنگ و هنر: فصل چهارم مجموعه تلویزیونی «نونخ» همزمان با ایام نوروز 1402 روی آنتن شبکه یک سیما رفت. فصل اول این مجموعه همزمان با ایام نوروز سال 1398 از شبکه یک پخش شده بود و پس از استقبال مخاطبان، فصول دیگر آن نیز به سفارش گروه فیلم و سریال شبکه یک ساخته شدند.
برای مدتها و از ابتدای دهه 90، سریال «پایتخت» (سیروس مقدم) بهعنوان گزینه بیرقیب در باکسهای طلایی چون نوروز و یک بار هم ماه رمضان پخش میشد؛ مجموعهای که مخاطبان بسیاری داشت و طی این مدت زمزمههایی مبنی بر اتمام همیشگی آن با ۶ فصل به گوش میرسد. اما در این سالها، ویژگیهای جذاب «نونخ» باعث شده مدیران تلویزیون مشتاق تولید فصول تازه این سریال باشند. سعید آقاخانی در بیش از یک دهه اخیر مجموعههای مختلفی را برای تلویزیون روی آنتن برده و سال گذشته نیز با ساخت سریال «راز بقا» برای نخستین بار حضور در شبکه نمایش خانگی را تجربه کرد. وجود چنین سابقهای باعث شده است او بخوبی با رگ خواب مخاطبان آشنایی پیدا کند و در اوج پختگی سراغ کارگردانی فصل چهارم مجموعه پرمخاطب «نونخ» برود.
«نونخ» در این فصل تغییرات زیادی داشت؛ از قصه گرفته تا بازگرداندن هومن حاجیعبداللهی که در فصل اول حضور داشت و دوباره به فصل چهارم آمده است و حمیدرضا آذرنگ که در فصل قبلی غیبت داشت، بیژن بنفشهخواه هم برای نخستین بار پا به قصه نورالدین خانزاده گذاشته است؛ قصهای که در یک روستای فرضی در اقلیم کردستان میگذرد، اقلیمی که وجود جنبههای چشمنواز و همچنین لهجه شیرین مردمانش یکی از نقاط قوت این اثر در فصول مختلف آن به شمار میرفته است. آقاخانی برای نقشهای پرتعداد این مجموعه به افراد بومی این استان اعتماد کرده و البته نتیجه بسیار مثبت آن را نیز دریافت کرده است، بازیگرانی که البته پیش از این در تئاتر و مجموعههای استانی سابقه فعالیت داشتهاند.
بسیاری از منتقدان در صفحات خود این فصل سریال «نونخ» را نسبت به فصول قبلی چند پله جلوتر دانستند؛ در حالی که همواره سریالهای چندفصله تلویزیون دچار بحران دور شدن از هویت اصلی خودشان میشدند. آقاخانی و همکارانش با همان هویت و پیرنگهای جدید داستانی، فصل چهارم را راهی آنتن شبکه یک در سال 1402 تلویزیون کردند، در واقع آقاخانی خود را گرفتار سریالهای چندفصله شکستخورده نکرد و سریال را با داستانهای جدید و اتکا به همان هویت همدلی و اتحاد پیش میبرد. بدونشک «نونخ» یک الگو برای تولید فیلمها و سریالها در آینده نیز خواهد بود تا با رفتن دوربین فیلمسازان به مناطق مختلف کشور، جلوههای مختلفی از ایران پیش چشم مخاطب آید، نکتهای که میتواند با همزادپنداری مخاطبان استانها و دیگر شهرها به نقطه قوتی برای جذب مخاطب نیز تبدیل شود.
بعد از مدتی غیبت، حالا دوباره با آمار بالای بازدیدکنندگان و صدرنشینی این سریال، نام نورالدین خانزاده دوباره سر زبانها افتاده است، نقشی که خود سعید آقاخانی آن را ایفا میکند، علاوه بر او، سایر بازیگران، حتی افرادی که نقشهای کوتاه این سریال را ایفا میکنند حضوری درخشان را مقابل دوربین این سریال به ثبت رساندهاند. ادامهدار شدن «نونخ» طی سالیان اخیر باعث شده است آقاخانی بتدریج به توانایی بازیگرانش پی ببرد و برای برخی فضای بیشتری را در نظر بگیرد.
مردم او و بازیگران بومی این سریال را خیلی دوست دارند، چنانکه چندی پیش آمار بازدید 2 میلیونی این سریال در فضای تلوبیون مطرح شد و مهدی فرجی تهیهکننده این سریال در صفحه اینستاگرام خود آن را منتشر کرد. حالا در حالی که هنوز مرکز تحقیقات صداوسیما آمار بازدید مخاطبان تلویزیون از برنامهها و سریالهای نوروزی و رمضانی را اعلام نکرده است، با نگاهی به صفحات سریالها و برنامهها در تلوبیون، میتوان به حقیقت پربیننده شدن «نونخ4» و در برنامهها «زندگی پس از زندگی» پی برد.
آنطور که صفحه تلوبیون نشان میدهد فصل چهارم این سریال از ابتدای نوروز تاکنون بیش از 4 میلیون و 650 هزار بار در تلوبیون دیده شده است، در رتبه بعدی و یک فاصله بیشتری «آتش و باد» قرار دارد که بیش از یک میلیون بار در تلوبیون دیده شده است و همچنین بیش از 81 هزار بار هم سریال بازپخش شبکه 5 سیما (مجموعه نمایشی ماهچراغ) آمار بازدیدکننده داشته است.
میان ویژهبرنامههای افطار تلویزیون هم برنامه «زندگی پس از زندگی» بیش از یک میلیون و 635 هزار بار دیده شده است و فاصله بسیاری با دیگر برنامهها دارد. اگر بخواهیم از زاویهای دیگر به سریال «نونخ» و بازدیدکنندگانش نگاه کنیم؛ این آمار تلوبیون، غیر از مخاطبینی است که هر شب از شبکه یک سیما و شبکه تماشا فصل چهارم «نونخ» را دنبال میکنند. آمار مشخصی از تماشاگران تلویزیون نمیتوان استخراج کرد اما کنداکتور پر از آگهی قبل از پخش و در میانه پخش این سریال نشان میدهد آمار مخاطبان بهقدری بالا بوده که صاحبان آگهی اینچنین سفارش تبلیغات دادهاند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|