|
ارسال به دوستان
اخبار
۳ کتاب با تقریظ رهبر انقلاب رونمایی شد
۳ کتاب «هواتو دارم»، «مجید بربری» و «بیست سال و سه روز» با تقریظ رهبر معظم انقلاب رونمایی شد.
هفدهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت و رویداد قهرمان ملی دیروز چهارشنبه ۳۰ آبانماه با حضور سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، سرلشکر حسین سلامی فرمانده کل سپاه و جمعی از مسؤولان فرهنگی در فرهنگسرای بهمن برگزار شد.
در آیین هفدهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت، رویداد ملی قهرمان، ۳ کتاب «هواتو دارم»، «مجید بربری» و «بیست سال و سه روز» با تقریظ رهبر معظم انقلاب رونمایی شد. در این آیین مادر ۳ شهید برای نخستین بار تقریظ رهبر انقلاب بر ۳ کتاب «هواتو دارم»، «مجید بربری» و «بیست سال و سه روز» را خواندند.
«هواتو دارم» روایت زندگی شهید مدافع حرم مرتضی عبداللهی است که در ۳۰۴ صفحه به قلم محمدرسول ملاحسنی نوشته و توسط انتشارات شهید کاظمی چاپ و منتشر شده است. متن تقریظ رهبر انقلاب اسلامی بر این کتاب به شرح زیر است:
بسمالله الرحمن الرحیم
این نیز جلوهای دیگر از روشهای انقلاب است: جوان دلاوری با عقلانیت دهه ۹۰ و احساسات دهه ۶۰. مصداق: الیه یصعد الکلم الطیب والعمل الصالح یرفعه.. با جهادی در بهترین راه و سرانجامی برترین سرانجام. هنیئاً لأرباب النعیم نعیمُهم. معرفت و صبر راوی (همسر شهید) درخور ستایش است. گرامی و سربلند باد.
تیر 1402
«مجید بربری» روایتگر زندگی شهید مجید قربانخانی است که به حر «مدافعان حرم» شهرت یافته و در ۱۵۲ صفحه به قلم کبری خدابخشدهقی نوشته شده و توسط نشر دارخوین چاپ و منتشر شده است.
متن تقریظ رهبر انقلاب اسلامی بر این کتاب به شرح زیر است:
بسمالله الرحمن الرحیم
اینجا فطرتی پاک را، دلی روشن را، دستی خدمتگزار به ضعیفان را میبینیم که رشتهای از انوار خورشید حسینی، آنها را در خط نورانی جهاد و شهادت، به کار میاندازد و دارنده آنها را به اوج میرساند. مجید قربانخانی مصداق آیه: «فَمَن یُردالله ان یهدیه یشرح صدره للإسلام» است. او لایق این عروج بوده و دل باصفا و روح بامرام او ظرفیت آن را داشته است. گوارایش باد و الحقناالله به انشاءالله
تیر 1402
کتاب «بیست سال و سه روز»، روایت زندگی جوانترین شهید مدافع حرم سیدمصطفی موسوی است.
متن تقریظ رهبر انقلاب اسلامی بر این کتاب به شرح زیر است:
به نام خدا
این شرح حال نیز برای امثال من غبطهانگیز و حسرتزاست. نور این جوان و امثال او چشم امثال مرا خیره میکند و ما را متوجه تاریکیهایی که در آن گرفتاریم میکند. آفرین به آن انگیزه نجاتبخش که سیدمصطفیها را به چنین اوجی میرساند و مرحبا به صبر و توکلی که پدر و مادری را در فقدان چنین فرزندی آرامش میبخشد. خدا را سپاس که در دوران چنین انسانهایی زندگی میکنیم.
خرداد ۱۴۰۳
***
فیلمبرداری سریال «سلمان فارسی» از سر گرفته شد
فیلمبرداری سریال «سلمان فارسی» به کارگردانی سیدداوود میرباقری در شهرک سینمایی غزالی از سر گرفته شد.
حسین طاهری، تهیهکننده سریال «سلمان فارسی» در گفتوگو با ایرنا گفت: فیلمبرداری این سریال پس از وقفهای ۱۰ روزه به علت درگذشت همسر میرباقری، از روز دوشنبه ۲۸ آبان در شهرک سینمایی غزالی از سر گرفته شد.
مرحوم جمیله حجی، همسر سیدداوود میرباقری، نویسنده و کارگردان سریال «سلمان فارسی» پنجشنبه ۱۷ آبان بعد از تحمل یک دوره بیماری در بیمارستان مهراد تهران درگذشت و در آرامستان وادیالسلام شاهرود به خاک سپرده شد. سریال «سلمان فارسی» به تهیهکنندگی حسین طاهری به سفارش سیمافیلم و توسط زلال فیلم در حال ساخت است.
***
«خالیوود» نگاهی نو به سینمای هالیوود دارد
رادیو صبا در برنامه جدید «خالی وود» با نگاهی تازه به نقد و بررسی فیلمهای هالیوود میپردازد.
به گزارش ایسنا، «خالی وود» نام یکی از برنامههای جدید این شبکه رادیویی است که با هدف نقد غرب و هجو غربزدگی راهی آنتن میشود.
صادق مهرانی، تهیهکننده و مجری این برنامه درباره جزئیات این برنامه توضیح داد: با توجه به گسترش نفوذ سینمای هالیوود در زندگی اجتماعی و فرهنگی جوانان و نخبگان، ضروری است برنامهای طراحی شود که به صورت غیرمستقیم اما موثر، نقد و تحلیل این صنعت سینمایی را ارائه دهد. هجو و نقد غربزدگی با رویکردی متفاوت و غیرکلیشهای، راهی است برای آگاهیبخشی و تأثیرگذاری بر مخاطبان. تهیهکننده «خالی وود» با اشاره به نقد غرب و هجو غربزدگی به عنوان یکی از محورهای تحولی سازمان صداوسیما خاطرنشان کرد: این برنامه تلاش میکند متناسب با رسالت رادیو صبا با شعار «خالیوود، نگاهی نو به سینمای هالیوود» به نقد غرب و هجو غربزدگی بپردازد.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» از وضعیت ممیزی و نظارت برشبکه نمایش خانگی گزارش میدهد
ساترا و معضل اقتدار قانونی
مهرداد احمدی: هر پدیده جدیدی که وارد کشور ما شده بلافاصله پرسیدهایم: چه باید کرد؟ سؤالی که نه فقط مدیران فرهنگی و قانونگذاران که حتی خود کنشگران مدنی هم باید آن را جدی میگرفتند ولی ظاهرا تأخیر، تقدیر ما است. ما از خیلی قبلتر میدانستیم شبکه موبایل به سرعت در جهان در حال توسعه است و دیر یا زود ما هم باید به این قافله بپیوندیم. حتی میدانستیم کیفیت تکنولوژی اینترنت همراه، خیلی سریعتر از آن است که بتوانیم مقاومت کنیم. ما هیچ نکردیم. هیچ که میگویم منظورم توسعه تکنولوژیها و زیرساختها نیست، بماند که همان هم تقریبا هیچ بود. تو گویی ناف ما را با همین تقریبا هیچها بریده باشند. تازه مگر توسعه از فرهنگ آغاز نمیشود؟ تازه داشت سرگیجه فرهنگی و جمعی ما از این عارضه جهان جدید رفع میشد که ناگهان فهمیدیم این زیرساخت عوارض دیگری دارد. ما هم که به زیرساخت فکر نکرده بودیم، طبعا درباره عوارضش هم فکر نکرده بودیم و نمیتوانستیم هم. شبکه نمایش خانگی که روزی از سیدیهای «قهوه تلخ» و «قلب یخی» شروع شده بود و فکر میکردیم با همین سیدی سروته قضیه سر میآید، به یک شبکه گسترده و پیچیده تبدیل شد که دیگر نمیشد آن را زیر فرش پنهان کرد. معمولا نخستین واکنشهای ما در برابر این دست پدیدارهای وارداتی، ساخت نهاد است.
اولین چیزی هم که به نظرمان میآید، این است که سدی بسازیم و بعد که دیدیم آن سد و مانع در برابر شبکه ثروت زوری ندارد، کار را به عدلیه و قاضی و شکایت میکشانیم. اگر گمان میکنید این رویه را نویسنده از تاریکخانه افکار بدبینش درآورده، داستان ساترا و شبکه نمایش خانگی را بخوانید. هر قدر ساترا، قانون و ممیزی اعمال کرده، شبکه نمایش خانگی با پشتوانه پولهایی که هیچوقت نمیدانیم - و لابد از این به بعد هم نخواهیم دانست - بر طول و عرضش افزوده است. این وسط هم، همه گویا ناراضیاند. از یک طرف ساترا بارها اعلام کرده برخی فیلمها و تولیدات، بدون اخذ مجوز از آن منتشرشده و در نتیجه به عنوان نهاد ناظر، انتشار آنها را خلاف قانون اعلام کرده است. همینجا این سؤال مهم پیش میآید که اگر ساترا فاقد اقتدار قانونی بوده و احکامش ضمانت اجرایی ندارد، چرا اصلا وجود دارد؟ چون بنا به اعتراف یکی از اعضای آن، فیلمها و تولیداتی وجود دارند که یا انتشارشان به این شکل مجاز نبوده یا کلا مجوزی نداشتهاند. از دیگر سو تولیدکنندگان هم معتقدند ساترا به جای نظارت، در حال مساعد کردن زمینه رقابت برای صداوسیماست. در مواردی شنیده شده صدور مجوز فلان اثر، منوط به این شده که سازنده یک کار مشابه هم برای صداوسیما تولید کند! این نارضایتی یک سمت دیگر هم دارد؛ مخاطب.
بخش مهمی از مخاطبان سریالهای تلویزیون امروز دیگر رغبتی به دیدن سریال در صداوسیما ندارند. مسالهشان به ندرت سیاسی است. بخشی از مخاطبان تلویزیون که دیگر از تماشای سریالهای جدی از صداوسیما ناامید شده و فهمیده بودند آب سریالهای ترکی هم گلآلودتر از آن است که تصور میکردند، روانه شبکه نمایش خانگی شدند اما نه در کیفیت و نه در فرم، چیز چندانی برای لذت بردن و دانستن وجود نداشت. کدام شخصیت این سریالها توانسته به حافظه جمعی ما راه یابد؟ یا کدام سریال میتواند در آینده نقل خاطرهگویی جمعی ما برای نسل بعد شود؟ در کدام شخصیت خصایل اخلاقیای یافتهایم که ماهیت نمادین پیدا کند؟ چرا در چنین بستری امکان ظهور مختار ثقفی و حیدر «شب دهم» وجود ندارد؟
سادهاندیشانه آن است که بگوییم خب! اینجا یک نهاد واسطهای است میان قرائتهای ضیق رسمی و موازین بیرونی. جایی که درون را بیرونی کند ولی اگر چنین است، پس این همه نهاد نظارتی چه میکنند؟ تازه اینها که خود اعتراف میکنند احکامشان را بیتبعاتی میتوان نادیده گرفت؟ یا یک سؤال بهتر: چرا صداوسیما توانست در دهه 70 و 80 آثار به یادماندنیای خلق کند؟ این سؤال دوم ممکن است بیربط باشد ولی در واقع همین است که اگر بدان جواب درستی داده شود گره کور مساله ممیزی و نظارت را اندکی قابلفهمتر میکند؟ با خودتان فکر کنید چرا «جوکر» اندازه «عصر جدید» دیده نمیشود؟ یا چرا مهران مدیری بهترین کارهایش را وقتی ساخت که در تلویزیون کار میکرد؟ قاعدتا موافقید که فضای نمایش خانگی گشادتر و ولنگارتر از این است که استعداد نوابغ ما در آن به خاطر سانسور در نطفه خفه شود. ظاهرا ممیزیها به این حد رسیده که دیگر حرفش را بزنیم و نشانش ندهیم. پس چرا هنوز احسان علیخانی و مهران مدیری و دیگران را با تلویزیون به خاطر داریم؟ احتمالا مساله در اینجا نباید ممیزیهایی چون حجاب و این چیزها باشد. حداقل حالا میدانیم که خیلی کمتر از هوچیگریها این دست مسائل اهمیت داشته است. جواب سؤال ما در نظارت کیفی است. در این است که کمدینی چون مهران مدیری برای بقا در صداوسیما و صحنه سینمای کشور نمیتوانست سخیفترین شوخیهای جنسی را وارد تصویر و متنش کند. احترام امثال او در این بود که کمدینهای محترمی بودند. کمدی محترم مدیون نظارت کیفی صداوسیما از یکسو و محدودیتهای اخلاقی یک رسانه فراگیر از سوی دیگر بود. انگار کمدی زرد یا سخیف که محصول سیاستهای سینمایی دهه 90 بود، فقط جایی معنا داشت که کمدیهای محترم و درستی هم در حافظه ذهنی مخاطب وجود داشته باشد. دست بر قضا این حافظه را همین صداوسیمایی پرکرده بود که اکنون ساترایش ناتوان از حتی اعمال اقتدار قانونی است. مشخص است ولنگاری کمابیش تمامعیار شبکه نمایش خانگی نتوانسته هیچ چیز بر کیفیت آن اضافه کند. ما هر اثر اندک قابلاعتنایی هم که از این نهاد جدید سراغ داریم، کاملا شبیه مدیوم صداوسیماست. اگر سمتوسوی نظارتی ساترا به شرطی که واقعا اقتدار قانونی داشته باشد، در برابر این پول هنگفت تغییر نکند، با هیچ سیلبند فرهنگی-سیاسیای نمیتوان جلوی این وضعیت را گرفت. البته این مقابله را دیگر با روشهای سابق نمیتوان انجام داد. اگر صداوسیما معتقد است راه را درست آمده، حتما به رویه خود ادامه دهد ولی اگر اندکی تردید در عملکرد خود دارد، باید این سؤال را مدام از خود بپرسد که «چه باید کرد».
اگر واقعا به این سؤال فکر کنیم دیگر دنبال جوابهای سلبی که تاکنون دادهایم نمیرویم. احتمالا عقل معاش جواب میدهد که این وضعیت ماحصل همان تابلوهای ورود «ممنوع»ی است که دست بر قضا سرکنگبینشان صفرا فزوده و چیزی را جز خود تلویزیون ممنوع نکرده است. این همان پرسشی است که تلویزیون یک کشور از جنگ برگشته و تحت تحریم را به اوج اقبال رسانده بود. پاسخ آن روزهای ما در دهه 70 و 80 از این نظر مهم بود که با حفظ هویت توانست به اقتضائات جدید هم پاسخ دهد. آیا امروز ما نیازمند بهروزرسانی جدیدتری نیستیم؟ آیا بهتر نیست پیش از آنکه وضعیت چنان پیچیدهتر شود که راهی جز تسلیم نداشته باشیم، همین امروز فکر فردا کنیم. گمانم عمل انقلابی امروز جز تخیل درباره پاسخهای فرهنگی به روز نیست. همین تخیلها بود که دست صداوسیما را چنان پر کرد که تا مدتها کسی فکر رقابت با آن را هم نمیکرد. همین شبکه نمایش خانگی بدون چهرههای همان تلویزیون در ساخت برنامه تهی و فقیر است. جواب یک چیز است: بسط نظارت کیفی بر فرم و محتوا. باید بپذیریم ما نیازمند مرجع نظارت کیفی هستیم. چطور ممکن است برای رعایت موازین بهداشتی در محصولات نهادهای تخصصی وجود داشته باشد اما درباره فرهنگ نه؟ بهداشت فرهنگی را با باید و نباید اخلاقی نمیتوان سر و سامان داد یا دست کم به تنهایی با این دست خطکشیها نمیتوان. بهداشت فرهنگی در وهله اول نظارت کیفی است، همین است که اگر به دقت و توسط اهالی متخصص انجام شود، به تحفظات اخلاقی هم میانجامد.
ارسال به دوستان
به بهانه پخش مجموعه مستند «یکی از ما»
«یکی از ما» امید را به دل روستا آورد
گروه فرهنگ وهنر: مجموعه مستند «یکی از ما» که این شبها از شبکه مستند روی آنتن رفته است سراغ طلاب جهادیای رفته که با تلاشهای بیوقفه خود، تحولی شگرف در زندگی مردم مناطق محروم کشور ایجاد کردهاند. این مستند داستانهای امیدبخش و الهامبخشی از مردانی را روایت میکند که با روحیه جهادی و دغدغه خدمت به مردم، وارد عرصهای فراتر از وظایف دینی یعنی تبلیغ شدهاند. مستند «یکی از ما» با معرفی طلابی از استانهای مختلف ایران، تصویری روشن از تلاشهای بیوقفه آنها برای حل مشکلات جامعه ارائه میدهد. این طلاب با شناسایی نیازهای مردم، از جمله اشتغال، طلاق، اعتیاد و کاهش آسیبهای اجتماعی، دست به کار شده و با همت خود و مشارکت مردم محلی، اقدامات موثری برای رفع این مشکلات انجام دادهاند.
* سفری پرماجرا برای کشف روایتهایی از جنس همدلی
به گفته زهره نجفزاده، تهیهکننده این مجموعه، ایده ساخت این مستند از مطالعه گزارشهای کاری طلاب جهادی در سراسر کشور شکل گرفت. پس از بررسی بیش از 500 گزارش، سازندگان مستند سراغ 20 طلبه رفته و با آنها مصاحبههای مفصلی انجام دادند. نتیجه این پژوهشها، روایتهایی دیدنی از زندگی این افراد بود که پتانسیل بالایی برای تبدیل شدن به یک سریال داستانی را داشت که پس از ساخت مجموعه مستند یک گروه دیگر ساخت مجموعه داستانی این مجموعه را به عهده داشت. این مجموعه مستند تلاش دارد بر معرفی الگوهایی بپردازد که به اندازه سهم خود در پیشرفت ایران عزیز نقش داشتهاند و تلاش کرده نشان دهد برای ایجاد تغییر و تحول در جامعه، نیازی به امکانات و منابع گسترده نیست، بلکه کافی است ارادهای قوی و روحیهای جهادی وجود داشته باشد.
* کار برای وطن، محدود به جغرافیای خاصی نیست
نجفزاده معتقد است کار برای وطن، نیاز به منابع و امکانات گسترده ندارد، پول و پروژه و حاکمیت نمیخواهد، کافی است اراده و روحیهای جهادی وجود داشته باشد. در هر کجای این خاک میشود برای مردم و مملکت و آینده کار کرد و تأثیرگذار بود، همانطور که این افراد در کسوت طلبگی تلاش کردند و شد. به فرموده امام خمینی(ره)، برای اصلاح جامعه، نخستین قدم اصلاح فرد است؛ مثل طلاب این مجموعه که در مرحله اول خودسازی کردند و در مرحله بعد نقش آخوندی و طلبگی خود را خوب انجام دادند و فراتر از بعد شخصی، وارد حیطه اجتماع شدند و کار کردند.
* سوژههایی از 4 گوشه ایران
سوژههای این مجموعه مستند از 4 گوشه ایران عزیز است؛ از استان ایلام و روستای چمزاب تا هشترود آذربایجان شرقی و تا زابل در استان سیستانوبلوچستان؛ آدمهایی که از بین مردم و در دل مردم هستند و با دغدغه دینی و جهادی دست به کارهایی زدند که با دلشان انجام شده و مسیر زندگی خیلیها را تغییر داده است.
* زوج جوانی که هممسیر هستند
سمیه اختر و مهدی سوری، زوج جوان و سوژه 2 قسمت از این مستند هستند که در روستای چمزاب استان ایلام در کنار هم به مشکلات محله اشراف دارند و سعی بر گرهگشایی از مسائل محل دارند. سمیه اختر همسر طلبه جوان مهدی سوری است که توانسته با کمک دوست خود که کارشناس مامایی است مشکلات ناباروری روستا را تا حدی حل کند اما متوجه میشود ۲ نفر از اهالی روستا سعی در کنترل جمعیت روستا دارند. از طرفی حجتالاسلام مهدی سوری همسر سمیه اختر طلبه جوانی است که در ابتدای ورودش به روستا، مردم به خاطر اختلافات و درگیریهای گستردهای که بر سر زمینهای کشاورزی یا دامداری داشتند، استقبال زیادی از حسینیهها و مساجد نمیکردند و بین اهالی روستا کدورت وجود داشت و با اندک اختلافی، کار به دعوا بین ۲ طرف و حتی چاقوکشی میرسید اما او توانست با فعالیتهای خود 20 خانواده را با همدیگر آشتی دهد.
* دیدگاهی که زندگی روستاییان را تغییر داد
حجتالاسلام سیدعیسی دیدگاه سوژه دیگری است که در این مجموعه مستند درباره فعالیتهای او روایتهای امیدوارکنندهای را میشنویم. پس از ورود او به محلهای در شهرستان مرودشت مشکلات متعددی از جمله فقر، کمآبی و اعتیاد در روستا وجود داشت اما سیدعیسی دیدگاه سعی میکند ابتکار عمل به خرج دهد و با فروش زبالههای خشک و حمایت خیرین در راستای فقرزدایی قدم بردارد و با اشتغالزایی در مبارزه با اعتیاد گام بردارد. وی همچنین با احداث چاه جدید و روشهای نوین آبیاری به حل مشکل کمآبی در روستا کمک کرده است.
* کهنسال روستایی که جوانان دوستش دارند
گاهی حضور یک نفر در روستایی کوچک و دورافتاده میتواند منشأ خیر فراوانی باشد. حجتالاسلام جعفر کهنسال میتواند نمونه بارز این اثرگذاری باشد. او که برای مدت زیادی در روستای کلیدبر لنگرود فعالیت کرده در مدت حضورش توانسته جای خود را در بین جوانان روستا باز کند و جوانهای روستا از حضور در کنار او خاطره خوشی دارند. گروه جهادی «طیب» از اقدامات این طلبه است که جوانانی را که دچار لغزل شدهاند زیر پرچم امام حسین(ع) جمع کرده و با دادن مسؤولیت، آنها را در کاهش اعتیاد و مصرف مشروبات الکلی سهیم کرده است. این افراد تنها تعدادی از افرادی هستند که در گوشه و کنار ایران در حال تلاش برای ساختن ایران هستند.
این مجموعه مستند 20 قسمتی هر شب ساعت 17 از شبکه مستند روی آنتن میرود.
ارسال به دوستان
حجتالاسلام قمی در دیدار فعالان تعلیم و تربیت:
در جنگ شناختی امروز نوجوانها میتوانند تغییرات جدی در افکار عمومی ایجاد کنند
رئیس سازمان تبلیغات اسلامی در دیدار فعالان تعلیم و تربیت گفت: نوجوانها میتوانند نقش بسزایی در اثرگذاری بر سایر اقشار جامعه داشته باشند. حجتالاسلام محمد قمی در نشست صمیمی با فعالان حوزه تعلیم و تربیت ضمن عرض خوشامد و مسرت بابت این نشست و دیدار با فعالان حوزه تعلیم و تربیت، گفت: هیچکدام از ما سال گذشته تصور نمیکردیم شرایط منطقه و کشور به این شکل پیش برود و در جنگ همهجانبه اینچنین قرار بگیریم. در چنین مقطعی که رویارویی ما با رژیم صهیونی به این مرحله رسیده، در سنگر تعلیم و تربیت در این جنگ ترکیبی وظایف جدیای برعهده داریم و اینکه نهادهای تربیتی در قرارگاه اصلی این جنگ ترکیبی لحاظ شوند یا خیر، چیزی از وظیفه ما کم نمیشود. رئیس سازمان تبلیغات اسلامی ادامه داد: ممکن است این جنگ از بعد نظامی شدت و ضعف یابد، اما بُعد جنگ روانی و افکار عمومی این جنگ حتما در حال تقویت شدن است. باید به طور جدی به این فکر کنیم که در این جنگ چه بر سر عقاید و افکار نوجوانان میآید. بهعقیده من اگر نوجوانان را جدی بگیریم میتوانیم تغییراتی در بعد روانی و اذهان عمومی این جنگ ایجاد کنیم. حجتالاسلام قمی همچنین با اشاره به موقعیت حساس در میانه جنگ جبهه مقاومت با اسرائیل گفت: چنین جمعهایی نباید مقطعی شکل گیرد و باید با روندی متمرکز ادامه یابد تا بتوانیم با مطرح کردن ایدههای مختلف و ارزیابی امکانات و ظرفیتهای اجرایی و رصد ایدههای متفاوت، کارهای خوب انتخاب شوند و برای اجرایی شدن آنها برنامهریزی کنیم. عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: مثلا به نظر میرسد در مساله اعتکاف نوجوانان و دانشآموزان خوب عمل شده است و توانستهایم روی افکار عمومی این قشر تأثیر بگذاریم. گمان میکنم ما میتوانیم از ظرفیت نوجوانان دختر نیز در فضاهای تربیتی بهره بیشتری ببریم، چرا که دخترها به لحاظ خلقی و روحی میتوانند تأثیر بیشتری بر اطرافیانشان بگذارند، لذا در حوزه تعلیم و تربیت دانشآموزان دختر باید نکات بیشتری را مد نظر بگیریم. حجتالاسلام قمی گفت: نباید فراموش کنیم که در این شرایط جنگی منطقه، هر کدام از ما شرعاً مسؤولیتی داریم که باید به صورت جدی برای انجام آن اهتمام داشته باشیم و نه تنها باید به هدایت و شکلدهی افکار عمومی نوجوانان فکر کنیم، بلکه باید از توان این قشر برای اثرگذاری روی سایر اقشار جامعه نیز بهره بگیریم. گفتنی است در این دیدار، فعالان تعلیم و تربیت به ارائه نکاتی درباره وضعیت فعلی مسائل تربیتی نوجوانان، اقدامات انجام شده، همچنین برنامههای پیشنهادی برای این قشر با توجه به حوادث منطقه پرداختند. ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|