|
مکث در زدن ضربه پنالتی ممنوع شد
کمیته داوران فیفا در تصمیمی جدید مکث کردن در زدن ضربات پنالتی را ممنوع کرد. فیفا اعلام کرد: بازیکنان هنگام زدن ضربه پنالتی حق ندارند مکث کنند و در صورت انجام این کار با کارت زرد داور روبهرو خواهند شد. فیفا با غیر ورزشی دانستن این حرکت تاکید کرد، در صورتی که بازیکنی با مکث به توپ ضربه بزند و توپ وارد دروازه شود، ضربه پنالتی تکرار و بازیکن خاطی کارت زرد دریافت خواهد کرد. جروم والکه، دبیر کل فیفا بعد از نشست با سپ پلاتر اعلام کرد این قانون فصل آینده در تمام لیگها اجرا خواهد شد. والکه در ادامه افزود: در چند سال اخیر بازیکنان زیادی به این شیوه پنالتی میزدند. این حرکت یک رفتار غیر ورزشی است زیرا باعث فریب دروازهبان میشود. در توضیح این قانون آمده است: بازیکن در هنگام حرکت به سمت توپ میتواند مکث کند تا دروازهبان جهت ضربه را تشخیص ندهد. اما بعد از حرکت به سمت دروازه نمیتواند قبل از زدن توپ مکث کند. داور چهارم که وظیفه نظارت بر تعویضها را برعهده دارد باید در این باره به داور بازی گزارش دهد. جروم والکه با اعلام این خبر گفت: به این ترتیب نقش داور چهارم در زمین پررنگتر خواهد شد اما از اختیارات داور بازی به هیچ وجه کم نمیشود. IFAB از ادامه طرح آزمایشی استفاده از 4 کمک داور در رقابتهای اروپایی خبر داد، براین اساس یوفا میتواند 2 سال دیگر این طرح را به صورت آزمایشی انجام دهد. سپ بلاتر در این جلسه همچنان با استفاده از تجهیزات الکترونیکی مانند قرار گرفتن دوربین روی خط دروازه یا بازبینی فیلم بازی مخالفت کرد. رقابتهای لیگ اروپا در فصل جاری با حضور
دروگبا امیدوار به كسب کفش طلایی جام دیدیه دروگبا، مهاجم درخشان تیم چلسی با امیدواری درباره جام جهانی حرف میزند.
نویل به کاپلو: چرا دعوتم نکردی؟ گری نویل، مدافع راست منچستر یونایتد فهرست انتخابی فابیو کاپلو برای جام جهانی را زیر سوال برده است. مرد ایتالیایی تنها یک مدافع راست، گلن جانسن را در فهرست 30 نفره خود قرار داده و نویل گفته تیم در خط دفاعی بازیکنان بسیار اندکی خواهد داشت. این بازیکن 35 ساله در این فصل در منچستریونایتد خوش درخشید و گفته میشد شاید به تیم ملی دعوت شود اما او از دعوت نشدنش متعجب نیست: «نمیگویم که بیش از حد ناامید شدهام. فکر میکردم شاید شانس حضور در تیم را داشته باشم اما یک سال است به تیم ملی دعوت نشدهام و در خیالات بسر نمیبرم. با این حال کمی شگفتزده شدهام که تنها یک مدافع راست در کل تیم حضور دارد و بیش از آن از این تعجب کردهام که وز براون در فهرست 30 نفره جایی ندارد». ملیپوش سابق انگلیس همچنین تلاشهای کاپلو برای متقاعد کردن پل اسکولز برای بازگشت به تیم ملی را بینتیجه خوانده است: «کاپلو با اسکولز صحبت کرد اما اسکولز سالهاست از تیم ملی کنارهگیری کرده و از آن بازیکنانی نیست که تصمیمش را عوض کند. البته تعجب نکردم که کاپلو قصد بازگرداندن او را دارد، چون اگر قرار باشد یک بازیکن را از بازنشستگی درآورم او قطعا اسکولز خواهد بود. شاید کاپلو در آخرین لحظات شرایط دشواری را سپری میکند و اسکولز را به این دلیل میخواهد که او هنوز احتمالا بهترین هافبک انگلیس است اما تصمیم اسکولز چیز دیگری است».
کاکا: در جام جهانی آمادهام کاکا ستاره برزیلی رئال مادرید به طرفداران برزیل مژده داد که در جام جهانی آماده و روی فرم خواهد بود. کاکا که در حال جمع کردن چمدان و سفر به برزیل برای حضور در کمپ تمرینی تیم ملی این کشور است، در این باره گفت:«من به سائوپائلو میروم تا آزمایشات، لازم روی من انجام شود. این درست است که فصل خوبی را پشت سر نگذاشتم اما بدون تردید در جام جهانی صددرصد آماده خواهم بود». کاکا در پاسخ به سوالاتی که درباره تردیدهای فعلی پیرامون آمادگی او وجود دارد، میگوید:«بازیکنان بهتری بودند که بعد از یک فصل، بعد در جام جهانی درخشیدهاند. من در این زمینه نگرانی خاصی ندارم». ارسال به دوستان
در پايان فصلي كه فوتبال بهكريكت شباهت داشت
فابرگاس در لباس سفید؟ هرگز!
فیل بال
در پایان آخرین روز همه چیز قابل پیشبینی به نظر میرسید. من یکشنبه گذشته بار دیگر به کافه محل رفتم تا 2 بازی بزرگ فرجام لالیگا را تماشا کنم اما به محض پایان جوش و خروش زودهنگام وایادولید در نوکمپ، نتیجه 4-صفر از همان اوایل کار بدیهی به نظر میرسید. اما در حالی که بیشتر نگاهها به این دیدار بهعنوان بازی سرنوشتساز صدر و قعر جدول دوخته شده بود در حقیقت نتیجه یک – یک رئالمادرید در جنوب مقابل مالاگا اثرگذارتر بود. بارسا فصل را 99 امتیازی به پایان برد و با 98 گل زده، درست مثل نتایج کریکت. این قطعا یک رکورد است، با 12 امتیاز فاصله نسبت به رکورد قبلی. در پایان آخرین روز همه چیز قابل پیشبینی به نظر میرسید. من یکشنبه گذشته بار دیگر به کافه محل رفتم تا 2 بازی بزرگ فرجام لالیگا را تماشا کنم اما به محض پایان جوش و خروش زودهنگام وایادولید در نوکمپ، نتیجه 4-صفر از همان اوایل کار بدیهی به نظر میرسید. اما در حالی که بیشتر نگاهها به این دیدار بهعنوان بازی سرنوشتساز صدر و قعر جدول دوخته شده بود در حقیقت نتیجه یک – یک رئالمادرید در جنوب مقابل مالاگا اثرگذارتر بود. بارسا فصل را 99 امتیازی به پایان برد و با 98 گل زده، درست مثل نتایج کریکت. این قطعا یک رکورد است، با 12 امتیاز فاصله نسبت به رکورد قبلی.رکورد قبلی هم متعلق به فصل پیش بارسا بود با 87 امتیاز که خود از وقتی لالیگا 38 هفتهای شده (در یک دوره کوتاه طی دهه 90 لالیگا 22 تیمی و در 42 هفته برگزار میشد) بیمانند بود و تازه حالا 12 امتیاز هم به آن اضافه شده. آخرین رکورد عددی قهرمان لالیگا مربوط به رئالمادرید کاپلو در فصل 97-1996 بود که با 4 مسابقه بیشتر نسبت به حالا به امتیاز 92 رسید در حالی که بارسلونای رابسون هم آن فصل به عدد 90 دست یافت. از یک زاویه دیگر، این رشد آماری هزینه رقابتی است که در آن فاتحان کاتالان هرگز در حد و اندازه تکرار فستیوال قهرمانیهای فصل گذشته ظاهر نشدند اما در مسابقه مقابل وایادولید یک بار دیگر قاطعیتشان و قابلیتی که همواره برای بهم ریختن رقبا داشتهاند را به رخ کشیدند، حتی بدون ژاوی و اینیستا. پیگرینی هفته پیش افاضهای کرده بود مبنی بر اینکه دلش میخواهد ببیند بارسا اگر 2 ماه مسی را نداشته باشد چه كار میکند و البته اشاره او به غیبت رونالدو برای مدت زمانی مشابه بود که در همان ابتدای راه تیم او را عقب انداخت. اما وجه دیگر افاضات او به عظمت مسی اشاره داشت که در این 2 فصل حتی با قدرت بیشتر و هوشیاری بالاتر در حرکاتی که در عمق مدافعان دارد ظاهر شده. برخلاف حرکات پرسرعت خطی در فصول نخستین در بارسا، او حالا مدافعان را با حرکات زیگزاگ افقی دست به سر میکند که همان کارآیی حرکات قبلی را دارد ولی بدون ریسک دویدنهای پرسرعت. نمیدانم این تنها تصور من است یا اینکه واقعا این روزها کمتر روی او خطا صورت میگیرد؟ مدافعان هنوز به پای او میروند و ولی با تمرکزی بسیار بیشتر از قبل طوری که انگار با عصبانیت تمام میروند تا ریشهاش را بزنند (و فقط اینتر میلان در این راه موفق شد) بلکه او بیخیال حضور در جنگهای تن به تن شود. با همه اینها او همیشه در نبرد حاضر است و خط حمله تیمش را رهبری میکند. 47 گل در تمام رقابتهای فصل برای این پسر نحیف رقمی خیرهکننده است. او در مقابل وایادولید هم 2 مرتبه وزنش را بر بازی نشان داد و درست در شرایطی که پدرو هم در یک فصل استثنایی هم گل زد، هم گل ساخت و هم با جاخالی هوشمندانهای زمینه گل دوم مسی را ساخت تا همه امید تیریآنری برای آغاز یک فصل دیگر با بارسا را به یاس بدل کند. از آن جالبتر جدایی زلاتان ابراهیموویچ در تابستان پیش رو خواهد بود، بازیکنی که یک معارفه جدی داشت اما با تداوم ناکافی در نمایش کارآیی و استعدادهای بیچون و چرایش. یوونتوس به داشتن دوباره او ابراز تمایل کرده و همینطور هر قدرت اروپایی دیگر؛ چنانکه قیمت زلاتان هم متناسب با نمایش نا امیدکنندهاش در نیمه پایانی فصل افت کرده باشد. اما هر نقل و انتقال بزرگ با حضور بارسا به جامجهانی بستگی خواهد داشت که اغلب بازیکنان تیم در آن درگیرند و البته انتخابات ریاست باشگاه که 13 ژوئن برگزار میشود هم شرط است، یعنی درست یک روز پس از افتتاحیه جام. هنوز صحبت از سسک فابرگاس است اگرچه مادریدیهای نا امید هنوز پافشاری میکنند که او به برنابئو خواهد آمد. فابرگاس زمان زیادی را در لندن سپری کرده است و ریشههای بنیادین و احساس او در کاتالونیاست، تماشای او در لالیگا جذابیت خودش را دارد ولی تصور او در لباس سفید بسیار دشوار است. تنها راهی که او را به مادرید میرساند عدم تطابق با شمای تاکتیکی بارساست آن هم باتوجه به پیچیدگی نقش خط میانی تیم پپ. از طرف دیگر او بازیکنی است که رئال حقیقتا به آن نیاز دارد بویژه با عملکرد افتضاح کاکا، جای یک بازیکن باعمق بیشتر در جلوترین پست خط میانی رئال خالی است. این درست همان چیزی است که مادریدیها کم دارند. چابیآلونسو این فصل باثباتترین بازیکن آنها بوده است ولی او به حمایت بیشتری در مرکز زمین نیاز دارد به علاوه گزینههای متنوعتری که یک نفر جلوتر از او پیش پایش بگذارد. گوتی دارد چمدانهایش را میبندد اگرچه ممکن است هرگز کسی شبیه به او را در برنابئو نبینیم. او آنقدر ناراحت بود که خودش را پیش از آنکه به بازی سرنوشتساز لالیگا برسد 5 کارتی کرد اما آنطور که جونی میچل زمانی نوشته بود، «تا وقتی از دستت نرفته باشد نمیدانی چه داری!» شاید روزی مادریدیها درباره پیگرینی هم همین را بگویند چراکه او در حقیقت دارد از دستشان میرود. از نظر من این اشتباه است ولی در اتاقهای بالایی باشگاه چنین میاندیشند که تابستان گذشته تنها گزینه کهکشانی که از خریدنش غافل ماندند یک مربی کهکشانی بوده است؛ کسی که بتواند انتظارات مدیران برنابئو را برآورده کند. شاید هم حق با آنها باشد ولی با این انتظارات، ثبات یک هدف دشوار است. در حال حاضر مورینیو در حرکت به سمت مادرید گرد و خاک به راه انداخته، البته به شرطی که بشود روی حرفهای اخیرش حساب کرد. در عوض خورخه والدانو، مرد پشت پرده رئالمادرید هم دیگر تعصب چندانی به انتخاب شیلیاییاش ندارد! منبع: ساكرنت ارسال به دوستان
وقتی قلب فابرگاس برای آرسنال نمیتپد
فصل طلاق و انتقال
حسین جوادی: حتی دیگر سران آرسنال نیز نمیتوانند جلوی رفتن سسک فابرگاس را بگیرند.
این بار حرف طلاق کاپیتان و توپچیها از زبان خود پسرک اسپانیایی گفته میشود. شاید در این میان نخستین کسی که با تعجب به گفتههای او گوش میکند، آرسن ونگر باشد. پروفسور بخوبی میداند وقتی سسک خودش تمایلی به ماندن در آرسنال ندارد هیچ کس نمیتواند جلوی او را بگیرد. بویژه وقتی که کاپیتان با لحنی ملتمسانه میگوید: «خواهش میکنم اجازه دهید به بارسلونا بروم.» بحث جدایی و کوچ به نوکمپ در بعدازظهر سهشنبه در زمین تمرین آرسنال رخ میدهد. فابرگاس از مرد فرانسوی میخواهد با رفتن او به زادگاهش موافقت کند. شاید فابرگاس پس از گذشت 7 سال تازه یادش افتاده که باید به همان جایی بازگردد که فوتبال را در آنجا آموخت، آکادمی لاماسیا دقیقا همان مکانی است که مانند کارخانهای به تولید ستارههایی نظیر او میپردازد. بدون شک پسر 23 ساله اسپانیایی بخوبی دریافته که اگر میخواهد در سطح کلاس بالای فوتبال اروپا قرار داشته باشد باید راهش را به سمت بارسلونا کج کند البته این خواستن دوطرفه است، طوری که سران بارسا از مدتها پیش تمایلشان را برای به خدمت گرفتن برلیان آرسنال نشان داده بودند. به هر صورت نمیتوانید به ستاره جوانی مانند او خرده بگیرد چون درست چیزی حدود 5 فصل متوالی است که او با آرسنال نتوانسته هیچ عنوان قهرمانی را به دست آورد! این آمار برای بازیکنی مانند او اصلا خوشایند نیست. تمام اطرافیانش به او گوشزد میکنند: «اگر میخواهی عنوانی در سطح اول فوتبال اروپا به دست آوری باید آرسنال را ترک کنی». ترک آرسنال و رسیدن به پلههای موفقیت تنها به یک راه ختم میشود و آنجا بدون هیچ توصیفی بارسلوناست. بارسا که جشن فتح لالیگا را یکشنبه به پا کرده حالا به فکر انداختن تور و جذب ستارههایی مانند فرناندو تورس، داوید ویا و سسک فابرگاس افتاده، آنها با داوید ویا تمام کردهاند و پروژه بعدی فابرگاس خواهد بود. البته درست پس از انتشار این خبر مدیران باشگاه لندنی اعلام کردند که ستاره اسپانیاییشان به هیچ قیمتی فروشی نیست و آنها تمایل ندارند تا کاپیتانشان را از دست بدهند. اما فکر میکنید که آرسن ونگر یا سران آرسنال میتوانند جلوی جدایی او را بگیرند؟ آنها اگر توانایی این کار را داشتند پیش از این از کوچ تیری آنری و آدبایور ممانعت میکردند. بدون شک زمانی که دیگر قلب پسرک برای توپچیها نمیتپد آنها چگونه باید او را ماندگار کنند؟ قلب، بله، دقیقا این موضوع اصلیترین وجه را نشانه میرود، قلب برای رفتن به خانه میتپد و ساقها برای لندنیها. سسک میخواهد ادامه فوتبالش را در کنار پسرانی باشد که روزگاری بهترین خاطرات را با آنها گذرانده. لیونل مسی، پیکه و اینیستا، همان ستارههایی هستند که در 12 یا 13 سالگی دوشادوش قدیمیترین عضو خانواده لاماسیا یعنی سسک روز به روز اوج گرفتند و امروز در کنار هم مجموعهای رویایی را شکل دادهاند. حالا به نظرتان تنها حلقه مفقوده پسران گوآردیولا چه کسی است؟ آیا او حق ندارد تا بار دیگر با پیراهن آبی و اناری به فکر فتح قلههای اروپا باشد؟ حضور او در خط میانی بارسلونا سبب میشود تا کمربند میانی کاتالانها حسابی تقویت شده و دیگر هیچ تیمی توانایی رویارویی با آنها را نداشته باشد. زلاتان، طعمهای برای فابرگاس بدین ترتیب مسؤولان بارسا قصد دارند به هر ترتیب ممکن سسک فابرگاس را به خدمت بگیرند و حتی برای رسیدن به این هدف حاضرند زلاتان ابراهیموویچ را راهی ورزشگاه امارات کنند. آرسنالیها برای کاپیتان اسپانیایی تیمشان 50 میلیون پوند درخواست کردهاند تا به این ترتیب باشگاه کاتالانی را دست به سر کنند. با این وجود رافائل یوسته، نایب رئیس باشگاه بارسلونا تایید کرد مذاکرات انتقال ویا به شرط نجات والنسیا داوید ویا، مهاجم والنسیا در آستانه پیوستن به بارسلونا ناخرسندی خود را از این قرارداد احتمالی اعلام کرد. او گفت:«من 4 سال با والنسیا قرارداد دارم و بسیار از ماندن در اینجا خوشحالم و افتخار میکنم که بخشی از این باشگاه هستم». او ادامه داد: من نمیتوانم هرگز تصور کنم که باشگاه مرا به فروش بگذارد مگر آنکه این کار برای نجات باشگاه لازم باشد، من فقط در شرایطی از والنسیا میروم که فروختن من باشگاه را از مشکلات نجات بدهد. گابریل میلیتو تا 2012 در نوکمپ مدافع آرژانتینی بارسلونا قراردادش با آبی و اناریها را تا سال 2012 تمدید کرد. گابریل میلیتو در نوکمپ روزگار پرفراز و نشیبی را سپری کرده است. او که در سال 2007 از رئال ساراگوسا به بارسا پیوست، به دلیل آسیبدیدگی شدید یک سال و نیم از فوتبال دور بود و به این ترتیب تمام فصل 2009 ـ 2008 را از دست داد. با این حال این مدافع میانی در بازگشتش به فوتبال عملکرد موفقیتآمیزی داشت و بارسا پس از برپایی جشن قهرمانی، قرارداد مدافع خود را تا سال 2012 تمدید کرد. ارسال به دوستان
تیم منتخب 2010 - 2009 لالیگا از نگاه سايت گل
اسكلت آبي و اناري از دروازه تا نوك حمله
سايت گل با پايان گرفتن فصل 2010-2009 لاليگا تيم منتخب را به همراه ذخيرهها معرفي كرد كه در آن اسكلت آبي و اناري از دروازه تا نوك حمله و حضور پررنگ سه تيم نخست مشهود است. دروازهبان ویکتور والدس (بارسلونا) – رتبه رنكينگ کاسترول: 237 والدس در این فصل تنها 24 گل دریافت کرد و به سومین جایزه زامورای خود رسید. فصل گذشته او میتوانست به خط دفاعی بسیار مستحکم تیمش اتکا کند، ضمن آنکه خط میانی هم اجازه نمیداد رقیبان کوچکترین کاری با توپ انجام دهند اما این دروازهبان 28 ساله در این فصل بارها و بارها مجبور شد توپهای خطرناکی را بگیرد که اگر گل میشدند نتیجه بازی عوض میشد. هر گاه که بارسا نیاز داشت او کاری باورنکردنی انجام دهد، این اتفاق میافتاد. مدافعان دنی آلوس (بارسلونا) – 16 این بازیکن جنگجوی برزیلی فصل را با آمار خوب نونس (مایورکا) – 255 بیتردید نام او تاثیرگذارترین نام در این سیاهه نیست اما این مدافع سرسخت پرتغالی یکی از دلایل اصلی موفقیت وحشتناک مایورکا در این فصل بود. چیزی نمانده بود تیم او به لیگ قهرمانان هم برسد. این مدافع 33 ساله سریعترین و جوانترین مدافع فوتبال اسپانیا نیست اما با جاگیریهایی که از روی تجربه دارد و بازیخوانیاش این ضعفها را جبران میکند. سرخیو راموس (رئال مادرید) – 48 او در این فصل به بهترین فرم خود بازگشته. او تحت هدایت مانوئل پيگرینی مرتبا در 2 پست مدافع راست و مدافع میانی بازی کرد و یاد گرفت چطور تعادل بیشتری داشته باشد. وقتی این مدافع 24 ساله در قلب دفاع جا میگرفت مانند صخرهای برای مادریدیها عمل میکرد و هر گاه مجوز به پیش تاختن را دریافت میکرد از آن بیشترین استفاده را داشت؛ چیزی که در 4 گل و 5 پاس گل او مشخص است. هافبکها خسوس ناواس (سویا) – 184 این بال سرعتی مدتهاست با تکنیک و سرعتش طرفداران لالیگا را به وجد میآورد و این فصل بازی او پا به مرحله جدیدی نهاد. این بازیکن 24 ساله پیش از این بشدت با دوری از خانه مشکل داشت اما توانسته بر این مشکل فائق آید و بر خلاف سالهای پیش ثبات خوبی داشته باشد. او در بازی آخر فصل 3 پاس گل داد – که البته دو تای آنها غیرمستقیم بود – تا سویا به لیگ قهرمانان برسد. در کل او ژاوی (بارسلونا) – 22 اگر تنها یک نفر باشد که بتواند رهبری ارکستر کلکسیون بهترین بازیکنان دنیا در این فصل را به عهده بگیرد او بیتردید ژاوی است. اگر یک فوتبالیست وجود داشته باشد که با تمام وجود نیاز داشته باشید او را در کهکشان فوق ستارههایتان قرار دهید، باید به سراغ استاد خط میانی بارسلونا بروید. 14 پاس گل او در لالیگا تنها نیمی از نبوغ او را نشان میدهد و باید خودتان بازی او را مشاهده کنید تا نیم دیگر نبوغ او را دریابید. اور بانهگا (والنسیا) – 255 این بازیکن آرژانتینی با نمایشهای درخشانش همه را شگفتزده کرد. این هافبک سختکوش که از محوطه جریمه خودی تا محوطه جریمه حریف را پوشش میدهد، نقشی کلیدی در برنامههای اونای امری داشت، چرا که میتوانست بخوبی مالکیت توپ را از آن تیمش سازد و حملات را آغاز کند. او با 8 پاس گل، بهترین پاسدهنده تیمش شد. مهاجمان کریستیانو رونالدو (رئال مادرید) – 2 نشان داد ارزش پولی که برایش پرداخت شده و ارزش عنوان بسیار سنگین «گرانترین بازیکن تاریخ فوتبال» را دارد. او در تنها 29 مسابقهای که در نخستین فصل حضورش در مادرید به میدان رفت 26 گل زد و یکنفره با نمایشهای الهامبخش و گلهای حیاتی، مادرید را تا روز آخر در کورس قهرمانی نگه داشت. لیونل مسی (بارسلونا) – 1
آیا حرفی برای گفتن درباره لیونل مسی باقی مانده است؟ او 34 گل زد تا برای نخستین بار آقای گل اسپانیا شود و جایزه پیچیچی را از آن خود سازد و به رکورد رونالدو در بارسلونا در سال 1997 برسد. او همچنین با 68 امتیاز برنده توپ طلای اروپا شد، در حالی که نزدیکترین رقیب او دیدیه دروگبا بود که 10 امتیاز کمتر داشت. مسی در این فصل از گروه «بهترین بازیکن دنیا» به گروه «بهترین بازیکن تاریخ» ارتقا یافت. گونسالو ایگوآین (رئال مادرید) – 4 او تنها مهاجمی است که توانست در اواسط فصل به رکورد گلزنی بیرحم مسی نزدیک شود. او در برههای از فصل توانست 19 گل در 15 مسابقه لیگ بزند. ایگوآین 27 گل زد و برای دومین بار متوالی بهترین گلزن مادریدیها شد، هر چند که این فصل 5 گل بیشتر از فصل پیش به ثمر رساند. او در این فصل هم به پیشرفت چشمگیرش ادامه داد. داوید ویا (والنسیا) – 6 خط حمله پر ستاره تیم ما با حضور بهترین مهاجم اسپانیایی فصل تکمیل میشود. ویا با 21 گل زده نقشی مهم در احیای والنسیا به عنوان یکی از بزرگان اسپانیا داشت در حالی که والنسیا 2 سال را در حواشی گذرانده بود. ویا در اوایل فصل بهترین گلزن اسپانیا بود و در 14 بازی ذخیرهها دودو آدواته (مایورکا)، سزار آسپیلیکوئتا (اوساسونا)، جرارد پیکه (بارسلونا)، خاوی مارتینس (آتلتیک بیلبائو)، گوتی (رئال مادرید)، پدرو لئون (ختافه) و دیهگو فورلان (اتلتیکو مادرید). ارسال به دوستان
پیروزیهای مطمئن 54
مایکل فرانزسه، پسر جان«سانی» فرانزسه، گردنکلفت شرور و بدنام مافیایی است. مایکل زمانی که هنوز 30 سالش هم نشده بود، در خانواده مافیایی کولمبو در نیویورک به ریاست رسید. او تا اندازهای شهرت خود را مدیون ارتباطهای خانوادگیاش است اما بخش بزرگ معروف بودنش به خاطر سیستم شیادانه و حقهآمیز پرداخت مالیات بنزین است؛ سیستمی که او آن را با مایکل مارکوویتس، کلاهبردار حرفهای مرتبط با مافیای روسیه گسترش داد. این سیستم اینگونه شکل گرفت: صدها کارخانه و شرکت صوری بنا شد. شرکتهایی که جایگاههای پمپ بنزینشان در نیویورک، نیوجرسی، کانکتیکوت، پنسیلوانیا و فلوریدا واقع شده بودند. این شرکتها از مشتریان خود مالیات بنزین را دریافت میکردند و سپس با اعلام ورشکستگی دروغین هیچگاه مالیاتی را نمیپرداختند، نه به ایالت و نه به دولت و یا به ناحیه. روش او ساده بود و بدون واسطه و همزمان برای خانوادهاش سالانه صدها میلیون دلار به بار میآورد. کلاهبرداری کامل و بدون عیب و نقص، پول و ثروت هنگفت، خطر بسیار اندک و اگر هم کسی دستگیر میشد، جریمهای ناچیز در کار بود. فرانزسه در کنار این کار در شرطبندیهای حرفهای ورزش هم دست به تبانی میزد. از جمله اینکه گفته میشود، او در بازیهای بیسبال تیم نیویورک یانکی دست داشت. پس از آنکه مقامهای امنیتی در دهه 90 به انجام یک مجموعه عملیات سریع و شبانه دست زدند، فرانزسه انسان درستکاری شد، به هالیوود رفت و تهیهکننده فیلم یا یک چنین چیزی از آب در آمد. با او زمانی آشنا شدم که به کانادا آمد. او دیگر یک مسیحی واقعی شده بود و در تورنتو حامی کنسرتی شده بود که با هدف مبارزه با مواد مخدر به شهرهای مختلف سفر کرده و به اجرای موسیقی میپرداخت. هنگامی که با هم گفت و گوی کوتاهی داشتیم، در حال تحقیق برای برنامهای مستند درباره مافیای روسیه و لیگ ملی هاکی روی یخ بودم. برای برنامه Frontline. «عقیده شخصی من به عنوان کسی که در یک شبکه سازمان یافته جنایت و شرطبندی درگیر بود، این است که این کار سادهای است و هیچ زحمتی ندارد... بسیار ساده است که یک ورزشکار حرفهای را «سوار قایق» کرد. ما زمان بسیاری را صرف تلاش برای این کار میکردیم که جوانان را به سمت خودمان بکشانیم... ما آنها را هدفمندانه زیر نظر میگرفتیم. لعنتی... اغلب خود آنها پیش ما میآمدند!» زمانی که با فرانزسه دیدار داشتم، زنی به نام کامیله گارسیا همراهش بود. او درباره این زن میگوید که به زندگیاش سمت و سویی تازه داد. فرزند خردسالشان نیز در کنارشان بود و همگی همچون خانوادهای کوشا و خوشبخت به نظر میرسیدند. با این حال از خانوادههای مافیایی نیز شناخت کافی وجود دارد. خانوادههایی که فرانزسه هم زمانی جزئی از آنها بود. او از خود نبوغ، قدرت و البته خطر پخش میکند. او میداند، شخص برای پرداخت رشوه به یک ورزشکار به چه چیز نیاز دارد: «ورزشکاران با علاقه شرطبندی میکنند. آنها خوشبین و پرخاشگر هستند و با علاقه زیاد دست به خطر میزنند. تمام آنچه که از آنها ورزشکارانی خوب میسازد، همزمان از آنها شرط بندهایی خوب هم میسازد... به محض اینکه آنها با ما به دردسر از فرانزسه پرسیدم: «آیا واداشتن ورزشکاران برای خراب کردن مسابقهها کار دشواری است؟» فرانزسه جواب داد: «فرد به عنوان یک مافیایی در واقع میخواهد تا با ورزشکاران دوست شود. به این ترتیب ضعف هایشان بر ملا میشود... اگر نقطه ضعف آنها مواد مخدر باشد، مواد در اختیارشان گذاشته میشود. روشی که همیشه برای تحت کنترل در آوردن ورزشکار به کار گرفته میشود. سپس تلاش میشود تا او را برای باخت به عمد ترغیب کرده و به این کار واداشت. میتوان مستقیم با آنها حرف زد یا با شخصی واسطه این کار را انجام داد. روش دیگر آن است که شب پیش از انجام مسابقه آنها را درگیر جشنی مفصل کرد». این تیزهوشی بیرحمانه در برابر ضعفهای انسانی، فرانزسه را به یک تبانیکننده بسیار موفق بدل کرد. اما چطور فرد به سراغ بازیکنان رفته و به آنها نزدیک میشود؟ ورود به دنیای آنها با دقت و مراقبت کامل صورت میگیرد. این تنها شامل ورزشکاران نمیشود و افراد نزدیک به آنها را نیز در بر میگیرد. پس به این ترتیب تبانیکنندگان چگونه با ورزشکاران ایجاد ارتباط میکنند؟ برای تبانیکنندگانی که مدتها در لیگهای داخلیشان کار میکنند، این روند شکلی از اغفال و یا اغوا کردن است. متن شکایتنامه دادستانی برلین توصیفی از برادران ساپینا، شرطبندهای کروات را در بر دارد که توانستند، روبرت هویتسر را متقاعد کنند تا «وارد قایق آنها شود». بار ورزشی آنها محل تجمع بسیاری از داوران آلمانی بود که برای بادهگساری به آنجا میرفتند. ترجمه: محمد علیجانی بائی ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|