همان طور که می‌دانید خبرنگاران شبکه‌های ایران اینترنشنال از طرف ایران تروریست شناخته شده‌اند و قطر به جام جهانی راه‌شان نداده. خبرنگاران بی‌بی‌سی هم نه این که بترسند فقط از بعضی چیزها (مثلا گونی) چندش‌شان می‌شود و ترجیح داده‌اند آنها هم نیایند. اصلا کی حوصله داشت این همه راه بیاید قطر توی این سرما؟ وقت امتحانات بچه‌ها هم هست... بله متوجهیم. منتها این توصیه‌ها را هم به خبرنگاران فوق‌الذکر ارائه می‌دهیم شاید یک وقتی در این ایام لازم‌شان شد.

 

* مشروعیت جام جهانی را زیر سوال ببرید: هرجا نشستید بگویید می‌رفتیم جام جهانی چی را گزارش کنیم، آخر این هم شد جام؟ جام جهانی‌ای که ایتالیا در آن نباشد اصلا جام جهانی نیست‌. یا مثلا جام جهانی بدون زلاتان و کریم بنزما یعنی کشک. 

 

* به عیادت قوم و خویش بروید: فصل، فصل شیوع آنفلوآنزاست و کم‌وبیش کرونا هم هنوز اتفاق می‌افتد. همین که شنیدید یکی از نزدیکان مبتلا شده فوری به عیادتش بروید‌، روبوسی گرمی بکنید و اگر شد با لیوان او آب بنوشید. اینجوری ممکن است شما هم بیماری را از آنها بگیرید و بیفتید گوشه خانه و بعدش با خودتان بگویید اگر اجازه شرکت در جام جهانی را هم داشتم با این حالم نمی‌توانستم بروم.

 

* کلید اسرار ببینید: تماشای این سریال باعث می‌شود به این فکر بیفتید که محرومیت از حضور در جام جهانی هر چند در ظاهر غم‌انگیز است ولی حتما خیریتی در آن بوده و بلایی از سرتان رد شده و اصلا شاید پاداش کارهای خوب‌تان بوده (حالا گیر ندهید کدام کار خوب، خودمان می‌دانیم از شما این چیزها بعید است، ولی ممکن است ناخواسته از دست در رفته باشد. حالا نگران‌نشوید. ان‌شاءالله که چیز مهمی نبوده). ممکن بود هواپیمای‌تان سقوط کند، در مسیر هتل تصادف کنید و اگر خدای‌ نکرده هیچ یک از این اتفاقات نیفتاد، جلوی در هتل کسی با گونی منتظرتان باشد. 

 

* از کارت خبرنگاری دوستان استفاده کنید: بگردید ببینید شاید بین دوستان قدیمی‌تان کسی خبرنگار جاهای دیگر باشد و کارتش را به شما قرض بدهد. فرقی نمی‌کند کجا. خبرنگار هفته‌نامه محلی روستای پدری‌تان، خبرنگار روزنامه دیواری زمان مدرسه، حتی اقدس خانم همسایه مادرتان اینها که اخبار کل اهالی محل دستش بود الان شانس‌شان برای حضور در قطر بیشتر از شماست. 

 

* تئوری ملانصرالدین را سرلوحه قرار دهید: می‌گویند ملانصرالدین الکی به مردم می‌گفت فلان جا نذری می‌دهند، بعد خودش هم همراه آنها به طرف محل مورد نظر می‌دوید و می‌گفت از کجا معلوم شاید واقعا بدهند! همین ماجرا را مهندسی معکوس کنید و بنشینید راجع به قطر اخبار فیک بزنید. بنویسید اتوبوس خبرنگاران جام جهانی را آتش زده‌اند، توی غذای هتل‌شان سوسک و وزغ پیدا شده و روی صندلی‌های‌شان پونز کار گذاشته‌اند. اینطوری می‌توانید با خودتان بگویید از کجا معلوم، شاید واقعا هم این اتفاقات افتاده باشد و چه خوب که ما آنجا نیستیم. نگران دروغ بودن قضیه هم نباشید. مخاطب امروز تشنه اخبار تخیلی است. البته فقط مخاطبان رسانه شما. 

 

* بازی را به هم بزنید: به تماشاگران جام جهانی خط بدهید تا با خود کوکتل مولوتف، نارنجک و ترقه به استادیوم ببرند و در صورت لزوم خرج بازیکنان تیم حریف کنند. این مورد مستقیما به خودتان کمکی نمی‌کند اما کسی را که به حرف‌تان گوش کرده باشد همان جلوی در ورزشگاه می‌گیرند و دستبند قپانی می‌زنند. اینجوری تعداد بیشتری از تماشای مستقیم بازی محروم می‌شوند و شما تنها نخواهید بود.

روز یکشنبه  اول شهر جمادی‌الثانی

امروز باید به هامبورگ برویم. قرار است جناب فردریش وزیر اعظم انرژی آلمان ما را به دیدار یکی از مشهورترین دانشمندان ببرد. به نزد جناب نوبل که رسیدیم حالت غریب نورانیت از چهره‌شان هویدا بود. توضیح دادند به جهت “نوبل پرایز” جنابشان شهره مشرق و مغرب و ینگه دنیا هستند. ملتفت نورانیتشان شدیم.

به جناب فردریش گفتیم به جهت مصالحه‌ و بخشش شهرهای هرات و خوارزم و خیوه و بلوچستان و سرخس و حصار پرایزی هم برای ما در نظر بگیرد، گفتند فعلا جناب اسکندرخان مقدونی و چنگیزخان مغول در اولویتند، ان‌شاءالله تعالی عمر سلطان دراز باد و جایزه‌ها برای وی پس‌انداز.

بسی لعنت عضدالملک مورخ فرستادیم که در قضیه اسکندر و چنگیز تاریخ را وارونه به ما گفت، پای‌مان به تهران برسد فلکش می‌کنیم.

از جناب فردریش پرسیدیم مخارج جایزه از کجا تامین می‌شود؟ ما که با این همه مصالحه و بخشش نصف ایران هنوز بدهکار صغیر و کبیریم. گفتند به سفارش والده‌اش در کنار جایزه دادن اندکی مواد گرمازا هم اختراع می‌کند. 

گفتیم پس شما چرا انقدر سگ لرز می‌زنید؟ گفتند گرمایشش مناسب طبع اروپاییان نیست. بیشتر به کار شرقی‌ها می‌آید. گفتیم حالا نام این اختراع گرمازای طبع‌سنج چیست. پاسخ دادند دینامیت. گفتیم اعوذبالله من المیته الحاریه.

گویند اختراع دینامیت در سنه ۱۸۶۵ اتفاق افتاد.

با توجه به تحریم روسیه

دولت آلمان در حال مذاکره با ‌ایران ‌برای خرید نفت است

نازی نفتی  

 

آن برترین قوم جهانی با قر و فر

با پیت نفتی در سفارت گشته حاضر

 

سنگین‌تر از قاشق به دستانش ندیده

حالا شده در کار هیزم سخت ماهر

 

هم چوب در انبار خود آورده و هم

پر کرده تاپاله توی خورجین قاطر

 

ویلای بی‌گاز و جکوزی سرد و خاموش

بیچاره از این فاجعه، چسبانده آمپر

 

ای وای اگر آن رهبر نازی بفهمد

که اقتدارش مانده تنها در توئیتر

 

او که خرید نفت را از ما بلد نیست

باید بخواند درس آن را در اکابر

 

قابل ندارد نفت اما شرطش اینست

با آفتابه می‌شود این نفت، صادر!

 

رئیس یکی از بزرگ‌ترین هلدینگ‌های انرژی اوکراین از شهروندان این کشور خواست برای کاهش مصرف انرژی، کشور را سه - چهار ماه پیش از آغاز زمستان ترک کنند!

 با توجه به اینکه مردم اوکراین در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 2019 با انتخاب ولودیمیر زلنسکی از طریق 70 درصد آرا خود اعلام کردند که «رئیس‌جمهور کوفت باشد اما کمدین باشد!»، به‌نظر می‌رسد سایر مدیران اوکراینی نیز در اتخاذ تصمیم‌های مدیریتی خود به‌گونه‌ای عمل می‌کنند که بتوانند بعدها از رزومه خود به‌عنوان فیلمنامه کمدی استفاده کنند! بنابراین متناسب با این شیوه مدیریتی، راهکارهای زیر برای برخی مشکلاتی که اوکراین با آنها روبه‌رو است، پیشنهاد می‌شود:

- برق از عالم ارواح: به گفته زلنسکی برق 10 میلیون اوکراینی قطع است. پیشنهاد می‌شود شهروندانِ بدون برق با برگزاری جلسه‌های احضار ارواح، از روح نیکولا تسلا برای طراحی یک سیستم نوین برق‌رسانی خانگی کمک بگیرند. البته حتماً روح ادیسون را هم احضار کنند تا شاید طی گیس‌کِشی ارواح این دو مخترع، این‌بار ادیسون مغلوب شود و شهرتی که باید نصیب تسلا می‌شد، از بینی روح ادیسون شیاد بیرون کشیده شود! 

- اَجی‌مَجی مَسِنجِر: با توجه به اختلال در وضعیت پیام‌رسانی و اینترنت اوکراین، شهروندان می‌‌توانند با مراجعه به جادوگران، روش‌های پیام‌رسانی مستقل از اینترنت را از آنها بیاموزند. جادوگر از کجا بیابند؟! بازیگران فیلم‌های هری ‌پاتر را آن‌‌قدر قلقلک بدهند تا از خنده کبود شوند و مُقر بیایند زیستگاه جادوگران واقعی کجاست!

- بازسازی برق‌آسا: با توجه به تخریب 15 عدد از تأسیسات مربوط به زیرساخت‌های انرژی اوکراین، پیشنهاد می‌شود بازسازی آنها به «پت و مت» سپرده شود تا این کار در اسرع وقت با شیوه‌های کاملاً خلاقانه صورت پذیرد.

ایران

 

«ایران»، جهان ما همین نام قشنگ است

عشقِ همه این پرچم پاک سه رنگ است

 

هشتاد میلیون عاشق آزاده هستیم

ما را به جز آزادگی هر نام، ننگ است

 

عمری نشان دادیم در تاریخ ایران

مردانه می‌جنگیم هرجا عرصه تنگ است

 

ما مرد میدانیم، میدان هرچه باشد

حتی اگر بازی‌ست می‌دانیم جنگ است

 

بازی نباید کرد در میدانِ دشمن 

ما را بصیرت هست اگر دشمن زرنگ است

 

تا پایِ جان هستیم پایِ کارِ میهن

تا نام ایران است کی جای درنگ است

 

خارم به چشم دشمن اما خوار هرگز

من آهنم هر جا که دشمن خاره سنگ است

 

دشمن یقین پیر است و ما پیروز هستیم

دشمن اگر روباه، ایرانم پلنگ است

برای تیم ملی   

 

الا قهرمانان، چو شیر ژیان

بغرید بر جمع تورانیان

نترسید از دشمن کینه توز

که روباه، خود می‌گریزد ز یوز

بپوشید بر جامه برگستوان

ببندید بر خویش ببر بیان

بتازید چون رعد، چونان شهاب

بجنگید با تیم افراسیاب

اگر اهرمن بر طلسمش دمید 

پری را ز سیمرغ آتش زنید

ببینید آنگه به چشم یقین

که میدان بود رزمگاهی چنین؛

صف نیک‌مردان ایران زمین 

همه در نبردند با اهل کین

برای دفاع آمده«آرمان»

«کیان» ایستاده به تشویق‌تان

به همراهی پوریای ولی

بگوید جهان پهلوان یا علی

شده این زمان نوبت رزم‌تان

بگیرید از دست آرش کمان

بمانید تا پای جان استوار

که یاری رسد آنگه از کردگار

بیرزد که جنگی کنید اینچنین

که یک لحظه شادی کند آرتین

از: حراست اداره کل آموزش و پرورش واشنگتن 

به: حراست دانشگاه تربیت معلم 

با سلام و آرزوی تربیت نیروی نخبه و کماندو

با عنایت به افزایش گنگسترها و گولاخ‌های مدرسه‌ای، مستدعی است جهت آموزش‌های لازم برای نگهداری، حمل و تیراندازی نومعلمان، با سازمان‌ FBI همکاری‌های لازم را مبذول فرمایید. تغییر چارت رشته‌ها برای دارا‌ شدن دروس نظامی اجباری است.

 

از: حراست اداره کل آموزش و پرورش واشنگتن

به: آماد و پشتیبانی ارتش کشور 

با سلام و آرزوی آمادگی دفاعی کامل.

با توجه به لزوم استفاده از جنگ‌افزارهای نوین و عظیم در مدارس، لطفاً برای هر مدرسه، تانکی، نفربری چیزی اختصاص دهید.

 

از: حراست اداره کل آموزش و پرورش واشنگتن 

به: اداره بوفه‌های مدارس 

با سلام و آرزوی جاداری بوفه‌های شما

با عنایت به تغییر کاربری بوفه‌های مدارس از فروش مک‌دونالدِ فیک به زاغه مهمات، لطفاً زیربنا و تعداد قفسه‌های خود را جهت امانت دادن اسلحه به معلمان، اعلام کنید. یخچال‌ بستنی‌ها برای وینچستر، قفسه‌های چیپس و پفک برای یوزی و زیر میز پیشخوان، کلاشینکف پیشنهاد می‌شود. درضمن امانت دادن سلاح گرم، برای عموم همکاران، تنها با کارت پرسنلی امکان‌پذیر است‌.

 

از: حراست اداره کل آموزش و پرورش واشنگتن 

به: سازمان نوسازی مدارس 

با سلام و آرزوی بودجه‌ای پرملات

با توجه به رسانه‌ای شدن عکس و فیلم‌های در و دیوار زخمی و پر از گلوله مدارس، همکاری لازم با سازمان ماله‌کشی و گچ‌کاری برادران جیمزپور را انجام دهید.

طرف مذاکره‌کننده ایرانی: چرا عکس پروفایلت پسرخاله کلاه قرمزیه اولاف؟

اولاف شولتس صدراعظم آلمان: اَااااا از کجا فهمیدی منم؟ خیر سرم با این پروفایل استتار کرده بودم.

- از اونجا که دفعه پیش عکس پروفایلت کپسول گاز بود، بعدش عکس پیک نیک گذاشتی، روسای کشورها فکر کردن از غصه سوخت زمستون پیک‌نیکی شدی، بعدش مجبور شدی عکس تاپاله بذاری. اونموقع همه شناختنت

- دیگه خودت در جریانی دیگه داداش، بین خودمون بمونه یه چند گالن نفت داری به ما بدی؟ عوضش...

- دست به جیب نشو که ناراحت میشم جون اولاف....حالا اگه تحریم دارویی نمی‌کردین تو در قوطی داروها کلی نفتالین می‌ریختم، می‌گفتم نفتش رو استخراج کنین واسه خودتون.

- یاااادش بخیر، اون تحریم‌ رو تابستون گذاشتیم، گرم بودیم. به نظرم تحریم فقط زمستون!

- حالا اگه از اغتشاشگرا دفاع نمی‌کردین یکم راه داشت..

- گول «شعار ما همه باهم هستیم» رو خوردیم. گفتیم کشورو می‌گیرن ما هم این وسط نفت می‌بریم، گاز می‌بریم... نشد متاسفانه... همش شعار.... همش شعار

- باز اگه تحریم گروه هفت نبود شاید یه لیوان برات پر می‌کردم دست خالی نری

- هفت نفر به یه نفر؟؟!! خدایی انصاف نبود.

- حالا اگر تحریم ۳۱ مقام و سازمان وابسته به جمهوری اسلامی ایران نبود...

- میگم جای دیگه نفت کوپنی سراغ داری؟

- هست ولی فقط به آشنا میدن

{مخاطب اولاف عکس پروفایلش را به زغال تغییر داد}

محمدعلی کمالی مقدم

 

 

علی‌اکبر مدرسی‌زاده

 

 

طاهره ابراهیم‌نژاد

بی‌بی‌سی جان تویی ختم رسانه

نمی‌آیی قطر بی چک و چانه

همان بهتر نباشی شاید افتد

گذار پوست به دباغ‌خانه